تبسم مهر - پیرزن به مقابل زمین گودبرداری شده که رسید روی دو زانویش به زمین افتاد، اشک دور چشمانش حلقه زد و خیلی زود رد گونه هایش را گرفت و در سیاهی روسری که با گیره زیر چونه اش محکم شده بود، گم شد؛ « پسرم تو آتیش 700 درجه میسوخت و من کاری از دستم برنمی آمد»
-
سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹:۰۱ AM
-
۱۵۱ بازدید