بزرگنمایی:
هر مناسکی که سبب پیوستگی اجتماعی میشود از طریق رفع نیازهای روان شناختی و جامعه شناختی، خلاءهای هویتی افراد جامعه را تامین خواهد کرد لذا این مناسک عامل ایجاد غم در جامعه نیستند.
به گزارش تبسم مهر عزاداری برای اهل بیت عصمت طهارت در فرهنگ شیعیان از قدیمالایام جایگاه مهمی داشته است چراکه فارغ از جایگاه اعتقادی و ثوابی که برایش نزد خداوند در نظر گرفته شده در واقع همدردی و لبیک به حرکت در مسیر و هدف آن بزرگواران است که در راه اقامه و ترویج دین خدا مظلومانه به شهادت رسیدند. با این حال، با وجود اینکه فلسفه این عزاداریها طی قرنها بر همگان مشخص شده و نَه تنها شیعیان که برادران اهل سنت و حتی دیگر ادیان برای ائمه (ع) به ویژه امام حسین (ع) احترام خاصی قائل بوده و اقامه عزا میکنند، باز هم عدهای دست به شبههافکنی زده و برپایی این مجالس را عامل ایجاد غم در جامعه میدانند و هیچ شأنیبرای این مراسم پرفیض و برکت قائل نیستند.
با آغاز ماه محرمالحرام و شروع عزاداریها برای سید و سالار شهیدان، هجمههای متعددی از سوی معاندین و افراد ناآگاه وارد میشود و مطرح میشود که چرا باید در جامعه غم و اندوه را به وسیله برگزاری مجالس ذکر مصیبت برای حضرت ترویج کنیم؟ چرا باید مدام در سوگواری به سَر ببریم!؟
این مسائل در حالی مطرح میشود که عزاداریها در تاریخ و برهه زمانی مشخصی برپا میشوند و مردم برای احترام به اهل بیت عصمت و طهارت، اقدام به برگزاری مجلس میکنند، ضمن اینکه عزای امام حسین (ع)، سیره ائمه (ع) بوده است و روایات، سیره و تاریخ گواهی بر این مدعاست. با همه این اوصاف، با فرارسیدن ماه محرم انواع به اصطلاح نظریهپردازیها از سوی برخی، آغاز میشود و تب روشنفکرنمایی به حداکثر میرسد.
بر آن شدیم در راستای بررسی مباحث مذکور، مساله عزاداری برای امام حسین (ع) و تأثیرات روانشناختی آن بر جامعه را با چند تن از پژوهشگران به بحث بگذاریم. در ادامه حاصل نظریات حجت الاسلام «احمد رهدار» پژوهشگر تاریخ اسلام، استاد حوزه و دانشگاه و «علی انتظاری»، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) و حجتالاسلام «محمدمهدی عباسی آغوی» مدیر گروه اخلاق، تربیت و روانشناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را میخوانید؛
حجتالاسلام احمد رهدار در مورد رابطه برگزاری جلسات عزاداری برای اهل بیت (ع) و دیدگاهی که مبنی بر گسترش فضای افسردگی در جامعه ذیل برپایی این جلسات از سوی برخی افراد مطرح میشود، به خبرنگار مهر گفت: این اظهار نظر به دو علت نمیتواند صحیح باشد. دلیل نخست «تجربه وجدانی» است، ما ایرانیان از این شانس برخوردار بودیم که مکرر تجربه حضور در مجالس عزاداری برای اهل بیت (ع) را در طول تاریخ داشتهایم و حضورمان در این مراسم و مجالس به همراه یک وجدان است که حاصل تجربه زیسته ما با این مسأله است.
رئیس مؤسسه فتوح اندیشه قم ادامه داد: دلیل دوم آنکه اگر قرار بود کسانی از شرکت در مراسم عزاداری برای ائمه (ع) افسرده شوند، باید برونداد تاریخی را از آن شاهد میبودیم، اما بیش از هر رخداد تاریخی، مردم ایران حتی اهل سنت، با پدیده کربلا و مناسک مربوط به آن از جمله مناسک عزاداری، ارتباط تاریخی گرفتند، حال سوال آن است که برونداد این افسردگی اجتماعی تاریخی در کجا خود را نشان داده است؟
تجربه وجدانی و برونداد تاریخی از نظر من دلایلی متقنی در رد این مساله که عزاداری برای اهل بیت (ع) سبب افسردگی در جامعه میشود، به شمار میآیند
حجتالاسلام رهدار گفت: این دو مسأله یعنی تجربه وجدانی و برونداد تاریخی از نظر من دلایلی متقنی در رد این مسأله که عزاداری برای اهل بیت (ع) سبب افسردگی در جامعه میشود، به شمار میآیند.
وی اظهار کرد: در این مجال اشاره به جریانی میکنم که بیش از هر جریان دیگری تجربه فاصله گیری از معنویت را داشته و با وجود سرخوردگی معرفتی به حوزه معنویت برگشته کرده است و این جریان چیزی نیست جز جریان مادیگرای غرب. حجم آثاری که در چند دهه اخیر در مورد نقش معنویت در کاهش آلام روحی منتشر شده بسیار قابل توجه بوده و این از مسلمات علمی امروز به شمار میآید که معنویت برای دردهای روحی مرهم است.
حجتالاسلام رهدار گفت: اگر مراسم اهل بیت (ع) را مصداقی از میدانهای معناساز در زندگی بدانیم، چه خوب است که کل حیات ما و لیل و نهار ما را در بربگیرد، چنانچه امام علی (ع) در دعای کمیل فرمود. علامه طباطبایی در طول حیات پربارش، روزی ده دقیقه روضه گوش میداده است، حال بیاییم بگوییم که ایشان نسبت به فلان نفری که روزی دو ساعتمی رقصد شادیاش کمتر است و آن کسی که میرقصد درجه شادی اش بیشتر است؟ سوال این است که برونداد علامه طباطبایی آیا با شخصیتی از جنس غم تناسب دارد؟
اسم مراسم اهل بیت (ع) را مجلس غم میگذارند، در حالی کهکارویژه این مراسم بهجت روانی است. اساساً مجلس امام حسین (ع) نماد بسط روحی است نه قبض روحی. مؤمنین با حضور در این مراسم بسط معرفتی پیدا میکنند و غمهایشان درمان میشود. سمفونی مراسم اهل بیت (ع) برای ما بهجت روحی ایمانی را به همراه آورده است
این استاد حوزه علمیه افزود: متأسفانه ماجرا آن است که اسم مراسم اهل بیت (ع) را مجلس غم میگذارند، در حالی که کارویژه این مراسم بهجت روانی است. اساساً مجلس امام حسین (ع) نماد بسط روحی است نه قبض روحی. مؤمنین با حضور در این مراسم بسط معرفتی پیدا میکنند و غمهایشان درمان میشود. سمفونی مراسم اهل بیت (ع) برای ما بهجت روحی ایمانی را به همراه آورده است.
وی تصریح کرد: بنابراین عدهای مغالطه میکنند که میگویند مجالس اهل بیت (ع) غم است و اصلاً بالاتر از آن ذیل برگزاری این مراسمها، کل تاریخ ما را غم فراگرفته است. سوال آن است که مگر در ماه چند مجلس عزا میرویم؟ اصلاً در مقام مقایسه آیا مجالس و دورهمیهای خانوادگی ما بیشتر است یا مجلس عزای اهل بیت؟ بنابراین شبههافکنی است که برخی میگویند مجلس عزاداری برای اهل بیت (ع) جامعه را غمگین کرده است.
این محقق در مورد خاستگاههای این شبهات در جامعه گفت: شبهات شأن نزول دارند، اما شایعتریناش این است که وقتی دشمن متوجه میشود رفتار و منسکی در حال هویتسازی در جامعه است وارد میدان میشود و تولید شبهه میکند.
وی در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: اکنون در میان اقوام و ملل متعددی که در دنیا وجود دارد، مراسمهای مختلفی اعم از دینی و غیر دینی برگزار میشود و در مورد آنها اظهار نظر سو نمیشود، مثلاً سالیانه مراسم گاوبازی در اسپانیا برگزار شده و چند صدنفر انسان زخمی میشوند. مراسم اهل بیت (ع) چه زمانی کسی را زخمی کرده و از بین برده است؟ افسردگی در معنای روانشناسی شخص را منزوی و خشن میکند. سوال آن است که آیا هیئات مذهبی مردم را منزوی کرده است؟
افسردگی در معنای روانشناسی شخص را منزوی و خشن میکند. سوال آن است که آیا هیئاتمذهبی مردم را منزوی کرده است؟
علی انتظاری، جامعه شناس در مورد رابطه اجرای مناسک دینی مانند عزاداری با ایجاد افسردگی در جامعه گفت: این دو به هیچ وجه ارتباطی با یکدیگر ندارند، اساساً مناسک عزاداری کارکرد حزنآلود کردن ندارد، بلکه برعکس هر نوع مناسکی که سبب پیوستگی اجتماعی میشود در واقع از طریق رفع نیازهای روان شناختی و جامعه شناختی، خلاءهای هویتی افراد جامعه را تأمین خواهد کرد. بنابراین نمیتوان گفت که این مناسک عامل ایجاد غم در جامعه هستند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: از سوی دیگر اگر عزاداریها چنین کارکردی داشته باشند به وجود نمیآیند، وجود عزاداریها بیشتر مبین آن است که چه نوع گرایشها و چه نوع معرفتی نسبت به یک واقعیت اجتماعی پیرامون انسانهای یک جامعه وجود دارد و چهقدر این واقعیت هویتساز است.
مناسک عزاداری کارکرد حزنآلود کردن ندارد بلکه برعکس هر نوع مناسکی که سبب پیوستگی اجتماعی میشود در واقع از طریق رفع نیازهای روان شناختی و جامعه شناختی، خلاءهای هویتی افراد جامعه را تأمین خواهد کرد بنابراین نمیتوان گفت که این مناسک عامل ایجاد غم در جامعه هستند
وی در ادامه سخنان خود افزود: اساساً غم و حزن در جامعه به صورت نسبی در میان افراد وجود دارد و یک سری از ساز و کارهای اجتماعی کمک میکند تا افراد به سمت و سوی خاصی هدایت شوند، به بیان دیگر هرکدام از مناسک اجتماعی چنین طراحی شدند که به تخلیه یک سری انرژیهایی که در افراد و جامعه وجود دارند کمک کنند، حال در این میان تدبیری که جامعه ایرانی برای این انرژیها اتخاذ کرده آن است که آنها را به سمت و سوی خاصی که هدفدار است و باعث معرفتزایی و تقویت اعتماد به نفس میشود سوق دهد، عزاداریها چنین نقشی در جامعه دارند.
انتظاری ادامه داد: باید این مسأله را مد نظر قرار دهیم که در هر جامعهای، گونههای متنوعی از مناسک وجود دارند و نمیتوان این چنین برداشت کرد که وجود مناسک عزاداری مبین گستره عزاداری در جامعه است، بلکه این مناسک ممکن است یادآور یک فاجعه در تاریخ بشر باشد که در عین فاجعهبار بودن، اثرات مثبتی را با خود در جامعه دارند.
وی افزود: مردم از طریق احیا و التزام به آن مناسک با بشریت، حرف خود را میزنند و جریانسازی میکنند، در واقع از مناسک به عنوان رسانه، بهره میگیرند، رسانهای که فضای غالب حاکمیتها را در طول تاریخ شکست و با ظلم و جور مبارزه کرد. این کاری است که مناسک عزاداری سیدالشهدا و سالار شهیدان در جامعه شیعه انجام داده است.
استاد جامعهشناس دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در واقع آزادیخواهان ایرانی از طریق این مناسک، فضای غالب شکل گرفته در رسانههای حاکمیتهای ظالم را در طول تاریخ شکستهاند. سوگواری برای شهادت امام حسین (ع) و یارانش همچنان در جهان امروز زنده است.
حجتالاسلام «محمدمهدی عباسی آغوی» مدیر گروه اخلاق، تربیت و روانشناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز در این باره به خبرنگار مهر گفت: بسیاری از انسانها وقتی با مصیبتی مواجه میشوند و موقعیت، شیء یا کسی را از دست میدهد اندوهگین میگردند. به ویژه فقدان یک عزیز میتواند حزنانگیز باشد. سوال اینجا است آیا عزاداری برای عزیزان افسردگیزا است؟ در مرحله بعد عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام چطور، آیا میتوان آن را عامل غم و افسردگی قلمداد کنیم؟ آیا متفاوت با سایز عزاداریها است؟
وی ادامه داد: قبل از پاسخ به این پرسشها، ابتدا باید افسردگی و عزاداری را تعریف کرد تا بتوان به رابطه بین آنها پی برد. افسردگی احساس اندوه درونی است که با کاهش انرژی روانی و کاهش سطح عملکرد کلی فرد در زندگی همراه است. نشانههایی همچون احساس گناه، اشکال در تمرکز، کاهش امید، کاهش احساس لذت از زندگی، افکار مرگ و خودکشی و اشکال در خوراک و خواب همراه است. شاید نقطه آغاز افسردگی یک غم مشخص باشد ولی معمولاً افسردگی یک غمگینی بیعلت است.
وی افزود: از سویی عزاداری یک معنای شخصی دارد که همان داغدیدگی است. وقتی داغ عزیزی بر شخص وارد میشود ابتدا آن را انکار میکند سپس وارد مرحله عزاداری میشود و سپس به انتها به زندگی عادی باز میگردد. در صورتی که فرد در مرحله اول بماند یا در مرحله دوم زیاد از حد مثلاً بیش از یک سال باقی بماند، سلامت روانی او به خطر میافتد. ممکن است برخی افراد در این نوع عزاداری دچار افسردگی بشوند. طبق برخی آمارها یک چهارم تا یک سوم این افراد مبتلا به افسردگی میشوند.
مراسم اقامه عزا برای بزرگان دین جنبه شناختی، عاطفی و رفتاری دارد. معرفت به آن ذوات مقدس،محبتآور است و این محبت باعث اقامه عزا در مصیبت آنها میشودوی اظهار داشت: ولی معنای دیگر عزاداری که بٌعد اجتماعی دارد، مراسم اقامه عزا برای بزرگان دین است که جنبه شناختی، عاطفی و رفتاری دارد. معرفت به آن ذوات مقدس، محبتآور است و این محبت باعث اقامه عزا در مصیبت آنها میشود. اینکه در روایت است: إنّ لقتل الحسین علیه السلام حراره لا تبرد ابداً یعنی در اقامه ماتم امام حسین علیه السلام حرارتی است که هیچ گاه سرد نمیشود. در واقع خداوند میخواهد در مراحل سوگ و داغدیدگی ما در مرحله اول یعنی انکار و در مرحله سوم یعنی عادیسازی زندگی نمانیم، بلکه همیشه در سالروز این مصیبت عزاداری کنیم. حال پرسش اینجا است آیا همانطور که طولانی شدن عزاداری نوع اول به سلامت روانی آسیب میزند، سالها عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام و بزرگان دین چنین پیامدی دارد؟
عباسی آغوی گفت: اولاً ما برای بزرگترهای خود و بزرگان و علما هر سال سالگرد میگیریم و گاه با یادآوری خوبیهای آنها در فراقشان گریه میکنیم، ولی هیچ کس احساس خطر در زمینه افسردگی نکرده است. ثانیاً اهل بیت (علیهمالسلام) همان طور که ویژگیهای شخصیتیشان استثنایی است، هیچ بعید نیست که محبت به آنها نیز جنسش با دیگران متفاوت باشد. چنانکه آنها معصومند و اطاعت از آنها تنها در کنار اطاعت از خدا مطرح میشود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر تحقیقات تجربی ثابت میکند نه تنها اقامه عزا بهویژه برای سیدالشهدا (ع) افسردگیزا نیست که رفعکننده افسردگی است. در سال تحصیلی 90-91 روی 27 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز آزمون افسردگی بک انجام شد. یک نوبت پیش از آغاز دهه محرم و نوبت دیگر پس از اتمام دهه و شرکت در عزاداری. جالب است که آنان که افسرده نبودند به هیچ وجه به صورت معنادار افسردگی آنان افزایش نیافته بود. آن دسته از آزمودنیها که نمره آنها بالای 13 (نقطه برش آزمون) و تقریباً افسرده بودند پس از عزاداری دهه محرم افسردگی آنها به زیر 13 به صورت معنادار کاهش یافته بود.(مرعشی، سید علی، أثیر شرکت در عزاداریهای محرم بر وضعیت خُلقی (درجهی افسردگی) دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، دستاوردهای روانشناختی، دوره 20، مقاله 1، بهار و تابستان 92، ص213-226)
وی اظهار داشت: بله این سخن درستی است که نباید تنها در عزای اهل بیت (ع) عزادار بود، بلکه باید در شادی ایشان هم شاد بود. اینکه غلبه با شادی باشد یا غم خود بحث مفصلی میطلبد. به نظر میرسد مانند خوف و رجا باید تعادلی بین شادی و غم باشد. آن هم غم و شادی معنادار.
وی افزود: مسأله چهارم اینکه گفته شده گریه همیشه از روی غم و یا باعث غم است. تحقیقات نشان داده که به طور میانگین در شرایط طبیعی زنان 4 برابر بیشتر از مردان گریه میکنند و طبق بررسیها 85 درصد از زنان و 72 درصد از مردان پس از گریه احساس بهتری دارند. آمارها نشان میدهند زنان 47 بار در سال گریه میکنند درحالیکه مردان تنها 7 بار گریه میکنند! طول عمر زنان هم 10 تا 15 سال بیشتر از آقایان است!
وی در پاسخ به ارتباط عزاداری و خشونت گفت: خشونت، رفتاری (شامل کلامی و غیر کلامی) است در جهت آسیب رساندن به خود یا دیگران. اسلام دین عقلانیت است و توصیه میکند احساسات خود را با اندیشه کنترل کنید. لذا در عزاداریها از خدشه زدن به صورت و ناشکیبی نهی میکند. ممکن است گاهی برخی با شیوههای خشنی عزاداری کنند ولی اینکه عزاداری مروج خشونت باشد هرگز مورد تأیید نیست.
وی ادامه داد: طبق تحقیقات پژوهشکدههای پلیس و آمارهای ارائه شده میزان وقوع جرم و جنایت در ماه محرم 40 درصد کاهش مییابد. چند سال قبل سردار سعید منتظرالمهدی با اعلام کاهش چشمگیر جرایم در دهه اول ماه محرم اعلام کرد: با عنایت به قرارگرفتن در ماه محرم، در برخی از حوزهها و جرایم از جمله وقوع سرقت مسلحانه، سرقت از مغازه، سرقت از منزل، سرقت به عنف، تجاوز به عنف، کیفقاپی، وقوع شرارت (چاقو و قمهکشی) و نزاع و درگیری (فردی و دستهجمعی) در دهه اول محرم نسبت به 10 روز قبلتر به ترتیب 4 درصد، 11 درصد، 7 درصد، 15 درصد، 17 درصد، 35 درصد، 26 درصد و 11 درصد کاهش داشته و البته در کل وقوع سرقتهای مهم در این مدت با کاهش 11 درصدی همراه بوده است.
اسلام دین عقلانیت است و توصیه میکند احساسات خود را با اندیشه کنترل کنید. لذا در عزاداریها از خدشه زدن به صورت و ناشکیبی نهی میکند. ممکن است گاهی برخی با شیوههای خشنی عزاداری کنند ولی اینکه عزاداری مروج خشونت باشد هرگز مورد تأیید نیستوی افزود: جالب است که پژوهشی در سال تحصیلی 87-88 در دانشگاههای تهران روی 104 دانشجوی پسر انجام گرفت. آنها 10 روز قبل از محرم و در 20 محرم آزمون خویشتنداری جنسی را پر کردند. نیمی از آنها در دو سال گذشته در عزاداری سیدالشهدا (ع) شرکت کرده و امسال هم قصد شرکت داشتند و نیمی دیگر بر عکس نَه شرکت کرده بودند و نَه قصد جدی در سال جاری داشتند. نتیجه این شد که همبستگی معنادار بود بین شرکت در عزاداری و افزایش خویشتنداری جنسی. گروه کنترل تفاوت معناداری قبل و بعد محرم نداشتند. بر خلاف گروه آزمایش که خویشتنداری جنسی آنها به صورت معنادار بیشتر شده بود. (عابدینی، نصیر، نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر دانشگاههای تهران، روانشناسی و دین، شماره 9، بهار 1389)
عباسی آغوی در مورد نقش معنویت در کاهش آسیبهای روانی گفت: در این زمینه تحقیقات مختلفی در بهداشت روانی انجام شده است. از باب مشت نمونه خروار عرض میکنم: بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب باز قرار میگیرند و عقاید مذهبیشان به آنها احساس توانمندی و آرامش میدهد، سه برابر با احتمال بیشتری نسبت به افرادی که بستگی مذهبی ندارند، پس از عمل زنده میمانند. معنویت افسردگی را کاهش میدهد، فشار خون را بهبود میبخشد و دستگاه ایمنی را تقویت میکند. بررسیهای پزشکی اخیر بیانگر آن است که افراد با معنویت رفتار خود تخریبگرانه کمتری (مانند خودکشی، سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر) از خود بروز میدهند، استرس کمتری دارند و رضایت کلیشان از زندگی بیشتر است.
وی افزود: مطالعاتی انجام گرفت بین 85 تا 90 درصد از افراد جواب دادهاند که دین یک منبع تسلّی است. (Princeton Religion Research, center. 1982) گروه پژوهشی فوق اخیراً از 298 بیمار این سوال باز را پرسیدند که «چه چیز شما را به مقابله (با تنش) قادر میسازد؟» و آنگاه از بیماران خواسته شد تا در یک مقیاس از صفر تا 10 میزان بکار بردن عقیده یا فعالیت دینی را برای مقابله با تنش امتیاز بدهند. تقریباً 90 درصد ذکر کردند که دین را لااقل در حد معتدل بکار بردند (5 درصد یا بیشتر) 60 درصد متذکر شدند که آن را دست کم تا حد زیادی بکار بردند (5/7 درصد یا بالاتر) و 40 درصد دین را مهمترین عاملی که آنها را قادر به مقابله (با تنش) میکند میدانستند.
وی ادامه داد: در اثنای سالهای 1987 و 1989، گروه پژوهشی دیگری رابطه بین استفاده از دین به عنوان رفتار مقابله کننده و افسردگی را در یک نمونه تقریباً 1000 نفری از مردان بیمار بستری شده مورد بررسی قرار داد. آنگاه افرادی که از دین به عنوان یک رفتار مقابلهای استفاده کردند با آنها که میگفتند از راههای دیگر به مقابله برخاستهاند (مانند خود را مشغول داشتن، دوستان یا بستگان را ملاقات کردن و غیره) مقایسه شدند. آنهایی که وابستگی عمیقی نسبت به عقیده دینیشان داشتند به طور قابل ملاحظهای کمتر از آنهایی که چنین نبودند افسرده بودند. (Koenig, H.G. 1996)
وی اظهار داشت: تحقیقات تجربی نشان داده معنویت در خانواده در تاب آوری و کیفیت ارتباط بالاتر تأثیر دارد. خانواده خوب خانواده بیمشکل نیست، خانوادهای است که با مشکلات درست برخورد کند. سال 90، 398 زوج در کرمانشاه مورد تحقیق قرار گرفتند: آزمونهای تاب آوری، ارتباط خانواده و تقدس ازدواج و والدگری برای معنویت. هر زوجی که معنویتر بود ارتباطش بهتر و تحملش در مشکلات بیشتر بود. در سال 95 در شهر سلسله از میان آموزگاران متأهل تحقیق شد. 212 نفر 140 مرد و 72 زن. نتیجه این بود: بخشایش و معنویت با تابآوری خانواده همبستگی مثبت و معنادار دارد.
تحقیقات تجربی نشان داده معنویت در خانواده در تاب آوری و کیفیت ارتباط بالاتر تأثیر دارد. خانواده خوب خانواده بیمشکل نیست خانوادهای است که با مشکلات درست برخورد کند.عباسی آغوی گفت: همچنین بر اساس تحقیقات: زوجهای مذهبیتر که به باورهای دینی خود عمل میکردند دارای این ویژگیها بودند: شراکت کلامی بیشتر؛ شادکامی بیشتر؛ کاهش پرخاشگری کلامی؛ کاهش تعارضات و اختلافها؛ افزایش رضامندی زناشویی. از سوی دیگر یک بررسی 7 ساله بر روی شهروندان سالمند نشان داده است داشتن ارتباط مذهبی با ناتوانی جسمی و افسردگی کمتر همراه است. میزان مرگ و میر پیش از یک تعطیلات مهم مذهبی در میان این گروه سالمندان کمتر از حد انتظار بود، به طوری که پژوهشگران پیشنهاد کردند ممکن است ایمان مرگ را در این موارد به تأخیر انداخته باشد.
وی در پایان گفت: افراد سالمندی که به طور مرتب در مراسم مذهبی حضور پیدا میکنند دستگاه ایمنی سالمتری نسبت به آنهایی که در این مراسم حاضر نمیشوند، دارند. آنها همچنین با احتمال بیشتری فشار خون به طور مداوم پایینتر دارند. بنابراین چنین نتیجه گیری هایی حتی در موارد دیگر به جز عزای اهل بیت (ع) سبب ایجاد افسردگی و خشونت نمیشود.