بزرگنمایی:
گرچه اعلام رتبه های برتر کنکور و نبود برگزیده ای از مدارس دولتی عادی همچنان یک سوال درباره عدالت آموزشی ایجاد می کند اما آیا این مساله بهانه ای برای کوچک شدن مدارس سمپاد می شود؟
تبسم مهر: سال 96 سال پر فراز و نشیبی برای دانش اموزان متقاضی ورود به پایه هفتم مدارس سمپاد بود. سالی که حیات این مدارس با طرح وزیر وقت آموزش و پرورش مبنی بر «حذف آزمون های زائد از مدارس ابتدایی» عملا در معرض خطر قرار گرفت. استدلال این بود که تست و آزمون های استرس زا به دوره ابتدایی کشیده شده است و یکی از متهمان این اتفاق این بود که بچه ها در دو سال پایانی دوره ابتدایی خود را برای شرکت در آزمون ورودی مدارس خاص خصوصا مدارس سمپاد آماده می کنند. در این میان موسسات بسیاری دست به کار شده بودند تا با ارائه کتاب و برگزاری کلاس این بچه ها را به سمت مدارس خاص و موفقیت در آن هدایت کنند. داستان به سال 1397 کشیده شد. با مقاومت بسیاری از دانش آموختگان مدارس سمپاد و نظر بسیاری از کارشناسان و مسئولان از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مخالفت با حذف مدارس استعدادهای درخشان، عملا امضای رئیس جمهور پای این ابلاغ قرار نگرفت و تابستان سال 97 آزمون ورودی این مدارس در پایه هفتم برگزار شد؛ اما بر خلاف هر سال به جای آزمونی برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که 6 سال در مدرسه ارزیابی کیفی توصیفی گرفته بودند، و در این میان نمره ای در کار نبود، آزمون هوش ریون ملاک سنجش ورودی این مدارس شد.
آزمون ریون، آزمونی با پایایی و روایی پایین و در دسترس همگان، عملا اتفاقی بود که باعث شد ورودی های این مدارس در سال تحصیلی 97- 98 ، سرند درستی نشوند. در نهایت سید جواد حسینی سرپرست آموزش و پرورش بود که چند روز پیش در نشست کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در مورد نحوه برگزاری آزمون سمپاد سال گذشته حقوق 3 هزار دانشآموز تضییعشده که مسئولیت آن را میپذیریم و به همین دلیل آزمون تکمیل ظرفیت پایه هشتم در 8 شهریورماه برگزار میشود ضمن اینکه سهمیه نقاط محروم را نیز افزایش دادهایم.
اما پیش از این سخنان اعلام شده بود که امسال تمام دانش آموزان برای ورود به پایه هشتم مدارس استعدادهای درخشان فرصت دارند بار دیگر در آزمون شرکت کنند چرا که عملا ریزش دانش آموزان از پایه هفتم به هشتم در این مدارس زیاد بود. 20 آبان ماه سال 97 بود که فاطمه مهاجرانی در گفتگو با خبرنگارتبسم مهر در پاسخ به همین پرسش که آیا امسال با چالشی سر کلاس های درس پایه هفتم مدارس سمپاد با توجه به آزمون غیراستانداردی که برگزار شد، نیستید، گفت: گزارش هایی که ما از استان ها و مدارس دریافت کردیم موید این نکته است که امسال دو طیف دانش آموز در مدارس سمپاد داریم. یک طیف بسیار خوب و جزو تیزهوشان هستند و یک طیف دانش آموزان متوسط و حتی ضعیف هستند. باید از این خروجی برای تهیه آزمون استاندارد سال بد استفاده کنیم. چرا که بناست در این مدارس برای دو درصد دانش آموزان کشور که جزو تیزهوشان هستند خدمات ویژه آموزشی ارائه بدهیم و اگر برخی دانش آموزان در این مدارس حکم سرعت گیر را داشته باشند هم سیستم را آزار می دهند و هم خودشان آزار می بینند.
بنا به اظهارات صریح رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان امروز در مدارس سمپاد شاهد یک دو دستگی سر کلاس های درس هستیم و شاید بتوان گفت این همان اتفاقی است که در عمل مورد نظر موافقان طرح مدارس سمپاد در متوسطه اول بود یعنی تبدیل مدارس سمپاد به مدارس عادی و معمولی.
اما و اگرها درباره مدارس استعدادهای درخشان ادامه دارد
مساله امروز نیز مساله ای است که حدس زدن آن دور از انتظار نبود و حالا هم همه چیز به حالت اول بازگشته است. آزمون پیشرفت تحصیلی و آزمون هوش در کنار هم برای ورودی های این مدارس برگزار می شود و در این مدت دیگر کمتر کسی درباره این مساله صحبت کرد که آیا وجود مدارس استعدادهای درخشان لازم است؟ آیا طرح وزیر سابق آموزش و پرورش دیگر به طور کامل کنار گذاشته شده است؟ دیگر خطری این مدارس را تهدید نمی کند و گامی برای حذف این مدارس برداشته نمی شود؟
به نظر می رسد بار دیگر با اعلام نتایج کنکور امسال و سهم قابل توجه رتبه های برتر کنکور از دانش آموزان مدارس سمپاد، به نوعی دیگر انتقادها به این مدارس برخورد می کند؛ حالا برخی از این می گویند که ازدیاد مدارس استعدادهای درخشان و اینکه عملا تمام دانش آموزان سرآمد به این مدارس و در مرحله بعد مدارس هیات امنایی می روند، باعث شده مدارس دولتی عادی از دانش آموز مستعد خالی شود و جایی در میان رتبه های برتر و کمتر جایی در میان قبول شدگان کنکور داشته باشند.
حالا سرپرست آموزش و پرورش حرف از زیاد بودن تنوع مدارس می زند و یکی از این مدارس متنوع نیز استعدادهای درخشان است. عده ای دیگر می گویند همه صحبت ها درباره حذف مدارس سمپاد برای گسترش مدارس غیر دولتی است چرا که عملا در صورت حذف مدارس سمپاد و هیات امنایی، بیشتر دانش آموزان به سمت مدارس غیردولتی سوق داده می شوند... و در میان این هیاهوها چند نکته مغفول می ماند: یکی این واقعیت که کیفیت مدارس دولتی خوب نیست و حتی اگر بچه های سرآمد را به این مدارس هدایت کنیم، مشخص نیست سر استعداد و سخت کوشی آنها چه بلایی می آید، دوم این واقعیت که عملا سیستم آموزشی به سمتی هدایت شده است که والدینی که می توانند برای تحصیل فرزندشان لااقل در پایه دوم متوسطه هزینه کنند، می توانند تا حدی برای موفقیت فرزندشان در کنکور مطمئن باشند و سوم اینکه همچنان مشخص نیست مدارس استعدادهای درخشان دقیقا با آزمون هایی که برگزار می کند، چه دانش آموزی را می پذیرد؛ سخت کوش یا تیزهوش؟
تعریفی از دانش آموزان تیرهوش نداریم
در حالیکه نمی توان منکر این شد که در سیستم آموزشی مناسب فرصت مضاعفی برای دانش آموزان با استعداد و تیزهوش باید مهیا شود اما در عین حال نمی توان منکر شد که هنوز تعریف درستی از دانش آموزان تیزهوش در مرکز ملی استعدادهای درخشان در دست نیست و باز نمی توان منکر شد که والدین و دانش آموزانی که چشم به موفقیت کنکور دارند در سیستم آموزشی کشورمان تمام تلاش خود را می کنند که وارد مدارس عادی دولتی نشوند
همین موارد بر پیچیدگی موضوع می افزاید. در حالیکه نمی توان منکر این شد که در سیستم آموزشی مناسب فرصت مضاعفی برای دانش آموزان با استعداد و تیزهوش باید مهیا شود اما در عین حال نمی توان منکر شد که هنوز تعریف درستی از دانش آموزان تیزهوش در مرکز ملی استعدادهای درخشان در دست نیست و باز نمی توان منکر شد که والدین و دانش آموزانی که چشم به موفقیت کنکور دارند در سیستم آموزشی کشورمان تمام تلاش خود را می کنند که فرزندانشان وارد مدارس عادی دولتی نشوند و هیچ پژوهشی در دست نیست که بتواند سهم مدرسه، معلم، استعداد و پشتکار دانش آموزان در موفقیت کنکور را با متر و معیاری علمی بسنجد.
پیشتر در گزارش هایی تحت عنوان «ضرورت بازنگری در رشته های شاخه نظری»، «خروجی رتبه های برتر کنکور چه پیامی دارد» به تحلیل هایی از اعلام نتایج رتبه های برتر کنکور امسال و سهم نداشتن مدارس عادی دولتی در این میان پرداختیم. اما نتایج کنکور امسال می تواند بر سرنوشت مدارس سمپاد بار دیگر تاثیر بگذارد. ممکن است به دلیل تبعات انتقاد به مدارس عادی دولتی تصمیم گرفته شود بار دیگر درباره کاهش ورودی این مدارس تصمیم گرفته شود؛ در حالیکه از منظری دیگر به نظر می رسد لااقل این مدارس در به سرانجام رساندن وظیفه خود که موفقیت دانش آموزان در المپیادها و آزمونی چون کنکور است، موفق عمل کرده اند.
از مدارس دولتی عادی چه انتظاری داریم؟
ابراهیم سحر خیز معاون اسبق آموزش متوسطه و کارشناس آموزش و پرورش معتقد است تحلیل رتبه های برتر کنکور را باید همه جانبه تر نگاه کرد. وی در این باره گفت: از یک منظر وقتی دانش آموزان درس خوان و با نمرات بالا به ترتیب در مدارس استعدادهای درخشان، هیات امنایی و غیردولتی و به طور کلی در مدارس خاص گزینش می شوند، هر عقل سلیمی می گوید که رتبه های برتر کنکور نیز باید از همین مدارس بیرون بیاید. این مدارس خصوصا مدارس سمپاد در کنار برنامه های درسی هفتگی خود، کلاس های جبرانی و تکمیلی دارند. مدارس دیگر کلاس های تکمیلی نه می توانند برگزار کنند و نه شاید مجاز باشند. برخی دروس که در مدارس عادی 4 ساعت در هفته تدریس می شود در مدارس سمپاد 8 ساعت در هفته تدریس می شود. در این مدارس نیروهای متخصص هستند، کلاس های کنکور برگزار می شود، مشاوران زبده دارند، عموما سطح مالی و سواد والدین بالاست و....
وی ادامه داد: با توجه به این نگاه، مدرسه عادی دولتی که دولت هم به آن سرانه اش را نمی دهد، معلمان خرید خدمات آموزشی گاه به آنها تعلق می گیرد که انگیزه کافی ندارند و حقوقشان بعد از ماه ها داده نمی شود و نهایتا این حقوق 600 هزار تومان در ماه است، باید چه رقابتی داشته باشند. طرح جدید معلم تمام وقت هم برای جبران کمبود معلم دارند کلید می زنند. امسال 68 هزار معلم بازنشسته داریم. 20 هزار معلم را از دانشگاه فرهنگیان بگیرند، کسری 48 هزار معلم قاعدتا نمی تواند از روش های کارشناسی شده باشد و مجبور هستند از به کار گیری بازنشستگان و روش های دیگر که گفتم این نیرو تامین شود که عموما در مدارس عادی صورت می گیرد. یک بازنشسته که سر کلاس می آید معلم شادی نیست و تنها نیاز مالی او را ملزم کرده بعد از 30 سال خدمت باز هم به کلاس درس بیاید. معلمی که بخواهد با انگیزه کار کند و با روش های نوین آشنا باشد که در مسابقاتی مثل کنکور دانش آموزانش را موفق کند، نیازمند مطالعه است. مدرسه ای که بخواهد دانش آموز موفق تحویل بدهد باید برای اداره مدرسه پول داشته باشد. الان مدرسه ای نیست که زیر 500 هزار تومان از اولیا پول نگیرد. حالا نگیرد، موقع کارنامه دادن می گیرد، موقع آمدن قبض آب و برق و گاز و یا نبود امکانات اولیا را صدا می زند که بروید این قبض ها را پرداخت کنید یا این امکانات را بگیرید و.... اینها همه مصداق های فراوان در آموزش و پرورش دارد.
برای کنکور هزینه نکنید، موفق نمی شوید
سحر خیز اظهار کرد: هنرستان های کشور سیستم های به روز ندارند. اگر رشته برق در هنرستان بخواهید بخوانید به درس مدارهای الکترونیکی که برسید می بینید از کاموا برای آموزش مدار الکترونیکی استفاده می شود و یا از تصاویر مجازی. خب مشخص است که این دانش آموز با مهارت فارغ التحصیل نمی شود. حالا در مقابل همه اینها مدارسی داریم که نیروی انسانی قوی دارند، پول خرج می کنند، کتاب های کمک آموزشی در دسترس بچه هاست، برای هر کلاس یک کلاس جبرانی دارند و.... با هر کدام از رتبه های برتر که صحبت شده مشخص است زیر 30 میلیون تومان برای سال آخر تحصیلشان هزینه نشده است. حالا هر کس این پول را هزینه کند شانس بیشتری برای روزانه قبول شدن دارد و در مرتبه های بعدتر برای شبانه ها و در نهایت به سمت رشته محل های آزاد از کنکور هدایت می شوند که عملا رشته هایی است که صندلی هایش خالی می ماند.
با هر کدام از رتبه های برتر که صحبت شده مشخص است زیر 30 میلیون تومان برای سال آخر تحصیلشان هزینه نشده است. حالا هر کس این پول را هزینه کند شانس بیشتری برای روزانه قبول شدن در دانشگاه دارد و در مرتبه های بعدتر برای شبانه ها و در نهایت به سمت رشته محل های آزاد از کنکور هدایت می شوند که عملا رشته هایی است که صندلی هایش خالی می ماند
معاون اسبق آموزش متوسطه گفت: این میان یک نکته ظریف وجود دارد. برخی می گویند هرچه فریاد زدیم عدالت آموزشی به نتیجه نرسید و مدارس دولتی رتبه های خوبی ندارند و در نتیجه باید مدارس متنوع را برداریم و مثلا مدارس تیزهوشان را منحل کنیم اما ته این تفکر این است که تمام بچه های درس خوان را به سمت مدارس غیردولتی کوچ بدهند. پشت این تفکر و شعار قشنگ و عدالت اجتماعی و... عملا مافیای مدارس غیردولتی است. بحث حذف آزمون از مدارس ابتدایی که آقای بطحایی مطرح کرد نیز حرف قشنگی بود. مشخص است که کنکور نباید به دانش آموز ابتدایی آسیب بزند اما ته قضیه می خواستند مدارس تیزهوشان را تعطیل کنند و حتی مدارس نمونه دولتی در متوسطه اول در این میان ناخواسته تعطیل شد و ضررش را دانش آموزان مناطق محروم دیدند.
تفکر کاهش تنوع مدارس به حذف مدارس سمپاد و رونق مدارس غیردولتی می رسد
سحر خیز اضافه کرد: تراکم در مدارس دولتی بالاست. برخی مدارس معلم ندارند و برخی مدارس بی تعارف کانون بزه هستند و پر از آسیب اجتماعی. پس والدینی که ببینند مدرسه تیزهوشان و هیات امنایی در کار نیست وام می گیرد و فرش زیرپایش را می فروشد و از بستگانش قرض می گیرد تا فرزندش برود مدرسه غیردولتی. متاسفانه آن اصل 44 قانون اساسی درباره خصوصی سازی در کشور رخ نداده اما در آموزش و پرورش که حاکمیتی ترین بخش است و مانند سلامت بخش حساسی است، رخ داده است. برای همین رئیس جمهور می گوید آموزش و پرورش گران اداره می شود و باید به یک سوم این رقم کاهش پیدا کند. نتیجه اینکه مدارس دولتی با کیفیت و امکانات نداریم و بچه های روستایی و مناطق محروم عملا فراموش شده هستند. دانش آموزی که با سیستم ارزشیابی کیفی توصیفی در روستا درس خوانده انتظار داریم در کنکور رتبه بیاورد؟
وی ادامه داد: آمار مدارس غیردولتی متناقض است. برخی می گویند 11 درصد مدارس کشور هستند و برخی می گویند 14 درصد. این 14 درصد هم بیشتر در کلان شهرها از جمله تهران است و عموما دست گروه هایی خاص. با همه زوری که دارند سهمشان از رتبه های برتر همان 14 درصد شده است. این نشان می دهد که مدارس خاص دولتی به هر حال موفق تر هستند. در واقع شخصا نگران هستم تحلیل های ناصواب ریشه چند مدرسه دولتی ولو خاص خوب که داریم را بزند و مدارس غیردولتی بمانند.
برای برقراری عدالت آموزشی مساله کنکور باید حل شود
سحر خیز در پاسخ به این پرسش که به هر حال پیامد نتایج رتبه های برتر به جامعه، استرس آور است، بیان کرد: بله و برای این کار باید به فکر حل مساله کنکور باشیم. لازمه اش این است که آموزش و پرورش قبل از کنکور و امتحان با وزارت علوم درباره هدایت تحصیلی به نتیجه برسد. ما نظام جامع هدایت تحصیلی در ایران نداریم. برگشتیم به همان روش سابق که یک تست رغبت سنج می گیرند و نمره های پایانی تعیین کننده است. باید کاری کنیم صف طویل کنکور را کم کنیم. استرس را کم کنیم. الان اکثر دخترها می بینند پول در پیراپزشکی و پزشکی است و پرستاری است و به این سمت می روند و حتی اشتیاق پسرها به سمت رشته های مهندسی کم شده است. 10 درصد بچه های روستایی به مدارس فنی حرفه ای و کاردانش می روند. معلم متخصص ریاضی و تجربی در مناطق روستایی و محروم نداریم. اگر هدایت تحصیلی را درست کنیم، بیشتر مشکلاتمان حل می شود. وقتی سیستم اصلاح نمی شود کلا کنکور آسیب می رساند.
سحر خیز در ادامه بیان کرد: قرار بود سیستم پیش دانشگاهی که آمد مشکل را حل کند و 90 درصد بچه ها با دیپلم وارد بازار کار شوند و به پیش دانشگاهی نروند. 10 درصد بروند در رقابت کنکور. اگر این رخ می داد این پیامی که شما می گویید به همه صادر نمی شد. الان صف کنکور همان تعداد خروجی پایه 12 است. الان همه دانش آموزان پایه دوازدهم دارند در کنکور شرکت می کنند. سازمان سنجش هم به ازای هر داوطلب بالاخره پول ثبت نام در کنکور و بعد انتخاب رشته و... می گیرد.
پیش از این خبرنگار تبسم مهر، در گزارش هایی با عنوان «آموزش و پرورشی که تنها شعار استعدادیابی میدهد»، «هدایت تحصیلی یا تحمیلهای تحصیلی؟»، «طرحهای رنگارنگ آموزش و پرورش و هویت یابی ناقص شغلی و تحصیلی» و... به طور مفصل به بحث هدایت تحصیلی و چالش های آن پرداخته است.