گزارش ایرنا از یک برنامه تلویزیونی
عکاس به مثابه یک «کارگر کنتراتی» - عادل پازیار*
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - عکسهایی که کپیهای ناقص از نشانههای فیلم «آفساید» در کنار کلیشههای تصویری برای نشان دادن شرقِ سنتی و مدرن هستند موفق به حضور در جمع برگزیدگان مسابقه عکس مطبوعاتی جهان (World Press Photo ۲۰۱۹) شد.
تبسم مهر - عکسهایی که کپیهای ناقص از نشانههای فیلم «آفساید» در کنار کلیشههای تصویری برای نشان دادن شرقِ سنتی و مدرن هستند موفق به حضور در جمع برگزیدگان مسابقه عکس مطبوعاتی جهان (World Press Photo 2019) شد.
بر سر دو راهی نوشتن و یا گذشتن از کنار مجموعه عکاس ایرانی منتخب عکس ورزشی مطبوعات جهان (World Press Photo 2019) قرار گرفته بودم؛ گذشتن، برای جوانی و بی ادعایی عکاس و حفظ لذت جایزهای که طعمی بس شیرین در این سن دارد و نوشتن و نقد کردن برای آگاه کردن جوانانی که «آرمانشهر» خود را ورلد پرس فوتو میبینند و قدمهایش را با گام برندگان این رویداد تنظیم میکنند.
میدانستم نوشتن بر گذشتن پیروز خواهد شد چرا که معتقدم در این روزگار، بسیار مهربانیهای مصلحتی، به خیانتهای تاریخی منجر شده است.
ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه یکی از موضوعاتی است که به یکی از سوژههای طبقه متوسط برای مطالبه حقوق زنان بدل شده است و در اطلاعات نه چندان کامل من، اولین مطالبهگریهای هنرمندانه در مدیومِ تصویر به فیلم «آفساید» ساخته جعفر پناهی برمیگردد، که بر اساس فیلمنامهای مشترک با شادمهر راستین در سال 1384 ساخته شد.
در این فیلم تلاش شده است با استفاده از نشانههایی همچون «نردهها» و «دخترانی با گریمهای پسرانه» جامعه مردسالاری را نقد کند که زنان را از حقوقشان منع کرده است.
حدود 13 سال از فیلم جعفر پناهی که موفق به دریافت جایزه خرس نقره ای جشنواره برلین 2006 شد، میگذرد و پس از آن مجموعههایی بسیاری به دلیل فقر ایده تلاش کردند با کپیهای ناقص از نشانههای فیلم آفساید، دغدغه حضور زنان در ورزشگاه را در صفحات آژانسها، مجلات و روزنامهها نشان دهند.
و اما امروز، در فوریه 2019 در خوشبینانهترین حالت ممکن، مجموعهای که باز کپی ناقصی از فیلم آفساید است – با همان نشانههای نرده و گریم پسرانه- در کنار کلیشههای دیگری برای نشان دادن تقابل تصویری شرقِ سنتی و مفهوم رایج مدرنیسم، همچون «نماز خواندن»، « زنانی پوشیده در چادر مشکی در کنار زنانی با روسریهای رنگی«، در کمال شگفتی از سطح برگزاری مسابقه، موفق شده است در بزرگترین رویداد عکس مطبوعاتی جهان برگزیده شود.
سوال اینجاست که عکاس در کجای این مجموعه ایستاده است؟
ما در این مجموعه با موضوعی عمومی روبرو هستیم که از گفتمان روزانه در سطح جامعه به عکاس منتقل شده بدون آن که اندیشهای بیانگر «نظر» عکاس مطرح شود تنها با فرمهایی برگرفته از نشانههای سطحی بازنمایی میشود. به این ترتیب، عکس در کلیشهایترین حالت ممکن، بازنشر دهنده گفتمانی است که در آن سوژه سازیهای طبقه متوسط، «عکاس به مثابه یک کارگر کنتراتی» سوژه به عکس تبدیل میکند.
**قضاوت سطحی «عکاس» و «بنیاد ورلد پرس فوتو» با انگهای سیاسی را کنار بگذارید
داشتن یک نگاه سیاسی از یک جهان بینی میآید که با هر سلیقه ای ارزشمند است ولی گفتمانی که در رادیکالترین حالت ممکن خود از واکنش به برنامههای «بیست و سی» و «نمونههای واکنشی در خارج از ایران» در دو طرف ماجرا تعریف میشود، تقلیل دادن یک نگاه سیاسی در هنر است.
بنیاد ورلد پرس فوتو، متشکل از هنرمندان، عکاسان و داورانی است که به هیچ عنوان سیاسی نیستند و تمامی آنها دغدغه انسانی و تغییر دارند.
برای پاسخ به این ادعا یک چالش بسیار ساده مطرح میکنم: تصور شما از «سیبری» که تا به حال به آنجا سفر نکردید چگونه شکل گرفته است؟
اگر من چهار عکس از چهار «فصل» را بر روی یک میز قرار دهم و از شما بخواهم تصویر سیبری را انتخاب کنید، بدون شک انتخاب بسیاری از ما زمستان است، همه ما تصویری را انتخاب میکنیم که با اطلاعات گذشته ما منطبق باشد.
پس انتخاب داوران مسابقات در تمامی عرصههای هنری مرتبط با تصویری است که از کشورها در ذهن دارند و آسیب زمانی است که این تصویرها به کاریکاتورهایی بدل میشوند که بزرگترین رویداد ژورنالیستی جهان نیز نمیتواند سر از آن بیرون کشد و دور باطل «آفریقای گرسنه»، «رویای آمریکایی و مصرف»، «آمریکای جنوبیِ خشمگین»، «مصائبِ مدرنیته در آسیای شرقی»، «خاور میانه ناامن» هر سال به نحوی تکرار میشود و نباید فراموش کرد، تصویری که امروز از ایران در جهان ساخته شده است توسط عکاس شکل نگرفته است که توسط عکاس تغییر کند، تغییر این نگاه به خانواده ای خارج از هنر و رسانه برمیگردد.
پس از نقد موضوع و تاکید برنداشتن ایده، به سراغ انتخاب رویکرد مجموعه و استایل عکاس میروم.
معمولا انتخاب استایل از ایده پیروی میکند که نداشتن ایده عکاسانه سبب شده است که این مجموعه در سردرگمی استایل، خود را به در و دیوار بکوبد.
عکاسان حرفهای در برابر «مجموعه عکس» یکی از سه رویکردِ «گزارش تصویری»، «داستان تصویری» و «مقاله تصویری» را انتخاب میکنند. ما در این مجموعه شاهد هستیم که عکاس میان «گزارش تصویری» و «داستان پرتره تصویری» سردرگم است و داشتن یک رویکرد صحیح در مجموعه عکس از مهمترین مباحث شناخت عکاسانه است که علاوه بر آن در این مجموعه با مشکل عمومی بیشتر عکاسان همچون «تعدد غیر منطقی در ونتیج و استفاده از لنزها»، «نداشتن شروع و پایان صحیح» «رفت و برگشت بی منطق به فضاهای بیرونی و داخلی» روبه رو هستیم.
در 2 فریم از این مجموعه، شاهد پرتره دختری هستیم که برای حضور در استادیوم گریم شده است که پرداختن صحیح به زندگی این دختر میتوانست مجموعه را بهتر و قابل دفاعتر کند که بدون شک همین 2 پرتره توانسته است رای داوران را از آن خود و خود را به عنوان برگزیده به بنیاد ورلد پرس فوتو تحمیل کند.
حضور « مای ای وونگ » (Wong Maye-E) خبرنگار آسوشیتد پرس در کنار «الیویه میشون» (Olivier Michon) مدیر نشریه فرانسوی «لکیپ» و «مارگاریت شراپ لوکارلی» (Marguerite schropp Lucarelli) از نشریه اسپورتس ایلوسترِیتد از شانسهای حضور این مجموعه بی ساختار در جمع برگزیدهها بوده است.
داوران این بخش عموما با تک عکسهای خبری و «اکشن» ورزشی در رسانههای خود روبرو هستند و نسبت به ساختار «مجموعه مستند» و مولفههای آن آگاه و قادر به کشف ضعفهای فاحش این مجموعه نیستند و این مجموعه در بخشهای دیگر شانس کمتری برای انتخاب، داشت.
به هر حال، حضور «فروغ علایی» در لیست برگزیدگان این رویداد، افتخاری برای جامعه عکاسی ایران است و اگر با گام بر داشتن در یک مسیر صحیح، قادر به ثبت تصویری باشیم که بتواند در «تاریخ» نماینده واقعیت امروز جامعه ایران باشد حضور افراد کم سر و صدا در فضاهای بین المللی میتواند از آینده ای روشن خبر دهد.
*عکاس و خبرنگار
فراهنگ** 9031** 9053
انتهای پیام /*