انقلاب چهل ساله میشود-21
واعظ مهدوی: رشد توسعه انسانی ایران، دو برابر میانگین دنیا
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران-ایرناپلاس- عضو هیات علمی دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد که سمتهای مختلف اجتماعی از معاونت شهرداری و سازمان برنامه و برودجه تا معاونت وزارت بهداشت را تجربه کرده، دلش به آینده روشن است. مهمترین دغدغه محمدرضا واعظ مهدوی، الگوی مصرف ناهمسان با درآمد سرانه ایرانیان است.
تبسم مهر - تهران-ایرناپلاس- عضو هیات علمی دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد که سمتهای مختلف اجتماعی از معاونت شهرداری و سازمان برنامه و برودجه تا معاونت وزارت بهداشت را تجربه کرده، دلش به آینده روشن است. مهمترین دغدغه محمدرضا واعظ مهدوی، الگوی مصرف ناهمسان با درآمد سرانه ایرانیان است.
او به این که تمرکز بر تبلیغات منفی و بزرگ کردن اشکالات است، منتقد است و با اشاره به شاخصهایی معتقد است در ایران، هیچ جای نگرانی نداریم.
**استراتژیهای انقلاب کارامد بود
ایرناپلاس: وقتی میخواهیم به آرمانهای انقلاب برگردیم و نسبتش را با الان بسنجیم و برنامهای برای آینده بریزیم، باید چهکار کنیم؟ به کدام سمت باید برویم؟ چه اولویتهایی هست که هنوز به آنها پرداخته نشده؟
واعظ مهدوی: استراتژیهایی که در انقلاب به کار گرفته شد، استراتژیهای بسیار کارامدی بود. عمدتا توسط رهبری انقلاب و به جای این که برخلاف حرکتهای مرسوم آن روز، مردم مقابل ارتش و نیروهای مسلح، بایستند، تلاش کردند آنها را به خودشان جذب کنند. شعار مشهوری که آن روزها بود، این بود که ما به شما گل میدهیم، شما به ما گلوله. در واقع گل در داخل لوله تفنگها میگذاشتند. این کار، بسیاری از سربازان، درجه داران و افسران نیروهای مسلح و ارتش را منقلب میکرد و بسیاری از آنها جزو مردم بودند. انقلاب همانطور که اسمش است، مردم را منقلب کرد، مردم را پیوند داد. خود ارتش و نیروهای مسلح هم جزو این مردم بودند.
بعضی فکر میکنند این انقلاب در سال 57 رخ داد، یا بعضی فکر میکنند ظرف یک سال، این تحولات و تظاهرات رخ داد. این تصور غلطی است. در حقیقت انقلاب اسلامی، ثمره تجربه یکصد سال مبارزات مردم در دوره معاصر بوده است. مبارزاتی که از حرکت سیدجمال الدین اسدآبادی شروع شد، به مشروطیت منجر شد، حرکات و تحریکات مرحوم مدرس را به دنبال داشت، تغییر رژیم و تحولاتی که در تغییر حکومت قاجاریه به حکومت پهلوی اتفاق افتاد. بعدها، مبارزات مردم و مبارزات ملی در سالهای 1320 و حوالی آن رخ داد.
میرزا کوچک خان به نیروهای غیر اعتماد کرده بود، ولی مرحوم مدرس این اعتماد را نمیکند. در حقیقت از تجربه قیام جنگل پند میگیرد. در حرکت ملی شدن صنعت نفت، ملت تجاربی میکند، جلو میآید. کودتا که رخ میدهد، عقب نشینی میکند، تا این که در سال 1357 از تمام تجربیات گذشته پند میگیرد و به صورت پیروزی بزرگ انقلاب در بهمن 1357 درمیآید.
در این تحرکات، نقش رهبری حضرت امام، نقش بارز و چشمگیری بوده است. تصمیماتی که امام در این مقاطع میگرفتند. تصمیمی که در ساعت 4 بعداز ظهر روز 21 بهمن، امام گرفتند و گفتند من حکومت نظامی را لغو میکنم، یک تصمیم استراتژیک بود. واقعا مردم به خیابان ریختند. بعدها گفته شد که توطئه بزرگی در کار بوده. یعنی اگر آن حکومت نظامی ساعت چهار و نیم بعد از ظهر روز یکشنبه 21 بهمن عمل میشد، انقلاب تا سالها سرکوب میشد. یا قبل از آن، زمانی که شریف امامی، نخست وزیر میشود. شریف امامی شخصی بود که به روحانیت نزدیک است، با بعضی از مراجع ارتباطهایی دارد، رژیم امید این را داشت که بتواند با روی کار آوردن شریف امامی، روحانیت را جلب کند. روزی که شریف امامی حکم نخست وزیری را گرفت، دقیقا یادم است که غروبش در مجلس ختمی که ما رفتیم، همانجا روحانی مجلس گفت که مردم با این حرفها سرشان کلاه نمیرود. قبل از این که امام بیانیه را بدهند، خود مردم رد کردند. آگاهی مردم بسیار بالا بود، بسیار راجع به مسائل، هشیار بودند. با آمدن شاپور بختیار به عنوان یک چهره مبارز، امید این را داشتند که نهضت، گول بخورد. همه این چالشها را نهضت، عبور کرد.
اما خواستهها و آرمانهایی هم در ذهن مردم شکل گرفته بود. بعضی از آرمانها به لحاظ تاریخی ایجاد شده بود و تکامل تاریخی پیدا کرده بود. از مهمترین آنها استقلال بود. مردم ایران، بالاخره مردم عزتمندی بودند، در طول تاریخ خود این ویژگی را داشتند و از وابستگی شاهان و رژیم نسبت به ابرقدرتها متاثر بودند. یک خواسته مهم، بازگشت به آرمانها و ارزشهای اسلامی بود. بالاخره رفتارهایی ایجاد شده بود، توسط خاندان پهلوی، توسط نزدیکان رژیم که با باورها و هنجارهای مردم انطباق نداشت. از طرف دیگر، فقر و نابرابری بسیار گسترده بود و این هم، باز بسیاری از اشخاص را متاثر کرده بود. طبیعتا یک خواسته مهم این بود که کشور ما بتواند از مواهب توسعه جهانی برخوردار باشد. عامل مهم دیگر، شاید بتوان گفت وضعیت روشنفکری دینی بود.
**بیشترین آرمان انقلاب بر مسائل اجتماعی استوار بود
انقلاب، بیشترین انگیزه و بیشترین آرمانش را بر مسائل اجتماعی استوار کرده بود. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، کمیته امداد حضرت امام تشکیل میشود برای پوشش فقرا، مستضعفان، یتیمها و کسانی که فاقد درآمد هستند. فقرزدایی اولین اقدامی بود که انقلاب شروع به انجامش کرد. دومین اقدام، شکل گیری جهاد سازندگی بود. جهاد یعنی رسیدگی به روستاها، جوانانی خودجوش جمع شدند و شروع کردند به کمک به مردم در روستاها، صحنههای خیلی زیبایی در آن موقع ایجاد شد. دانشجویان میرفتند، در همین مناطق جنوب تهران جارو میزدند، در روستاها گندم درو میکردند. آب لوله کشی میکردند، قناتها را لایروبی میکردند و اقدامات مختلفی برای محرومیت زدایی. سومین عامل، شکل گیری مسکن بود. خود حضرت امام، حسابی را که به نام حساب صد امام مشهور بود افتتاح کردند. گفتند برای رسیدگی به مسکن مستضعفان، افراد داوطلبانه پول بریزند. بعدها این حساب، تبدیل به بنیاد مسکن شد و ساختار و سازمان پرداختن به مسکن روستائیان، مسکن فقرا و مسکن مستضعفان را دربر گرفت. یکی یکی همان اندیشهها، آرمانها و تفکرات، شروع به شکل گرفتن کرد. اندیشه استقلال سیاسی به صورت ارتباط با نهضتهای آزادی بخش و مجموعه فعالیتها و ارتباطهایی شکل گرفت که بعدها منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد. در واقع تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری کادر سفارت توسط دانشجویان، یک حرکت غیر دولتی بود، ولی تبلور همان روحیه استقلال خواهی و تنفر از وابستگی به ابرقدرتها بود که البته شعلهور شد. زمانی که دولت آمریکا شاه را پناه داد و دانشجویان احساس کردند حمایت از رژیم گذشته صورت میگیرد و به نوعی دخالتهای آمریکا قرار است ادامه پیدا کند، عکس العملش به صورت اشغال لانه جاسوسی رخ داد.
قبل از پیروزی انقلاب، کارکنان بانک مرکزی، لیستی را از سرمایه دارانی دادند که ارز و سرمایه خود را از کشور خارج کرده بودند. آن لیست هنوز هست و قابل استناد است. در آن مجموعه سرمایه داران ممکن است تک و توک آدمهای کارافرین و زحمت کشی هم بینشان وجود داشته، ولی قاطبه آنها آدمهایی بودند که با رانت، با وام بانکی و با خروج ارز، خو کرده بودند.
ثروتها و اموالی که خاندان سلطنتی داشتند، مصادره شد و در حیطه بنیاد مستضعفان قرار گرفت. همان موقع مدیریت انقلاب تصمیم گرفت که این اموال در خدمت گروههای فقیر و کم درآمد قرار گیرد. و سایر موارد. اگر بخواهم بشمارم، لیست 20-30 موردی باشد، اقدامهایی که در همان روزهای اول انقلاب صورت گرفت و هر کدام، به نوعی انعکاس تحرکات، خواستهها و آرمانهایی بود که در طول انقلاب شکل گرفته بود، کسانی که آمده بودند و رژیم جدید، مدیریت جدید و حاکمیت جدید به نوعی جایگزین فرایندها و روندهای گذشته شد. به اعتقاد من در این آرمانها و این اقدامات، انقلاب گامهای بزرگی برداشت. به خصوص آن شعارهای اصلی، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را توانست به سمت تحققش گام بردارد. ممکن است تصمیمهایش بهترین تصمیم هم نباشد ولی خودش تصمیم میگیرد و کسی به او دیکته نمیکند. بلافاصله ساختارهایی برای شکل گیری و حضور مردم و تصمیم گیریهای مردم، با انتخابات شکل گرفت. تقریبا سالی یک انتخابات بزرگ در کشور انجام شد در 25 سال اول. الان تازه تلاش شده که دو سال یکبار انتخابات باشد. همانطور که عرض کردم، شعارهای اصلی انقلاب، متوجه همین حوزهها مثل فقرزدایی بود.
**رشد امید به زندگی از رژیم شاه تا جمهوری اسلامی
ایرناپلاس: موفق هم شد؟
واعظ مهدوی: گامهای بزرگی برداشته شد. اگر ما به گزارشهای جهانی مراجعه کنیم، به گزارشها و شرایطی که در این حوزهها هست، اتفاقا میبینیم که در اینها موفق شدیم. الان گزارشی از سازمان ملل پیش رویم است که در مورد ایران، توسط برنامه توسعه ملل متحد تنظیم شده است، UNDP. در سال 1960 یعنی 20 سال قبل از پیروزی انقلاب، امید به زندگی در ایران 49.5 سال بوده است. در سال 1980 یعنی در آستانه انقلاب اسلامی، بعد از 20 سال امید به زندگی 51.2 سال محاسبه شده است، یعنی تقریبا دو سال امید به زندگی افزایش پیدا کرده است. وضعیت باسوادی بزرگسالان در 1960، 14.5 درصد بود که در 1980 به 41 درصد رسیده است. یعنی 41 درصد فقط در این موقع باسواد بودند. درآمد سرانه در سال1960 مبلغ 1985 دلار بوده است، در سال 1980 به 4900 دلار، نزدیک به 5 هزار دلار رسیده است. درامد سرانه 2.5 برابر شده، ولی امید به زندگی 2 سال افزایش پیدا کرده است. این یعنی چه؟ یعنی این درآمد سرانه صرف بهبود زندگی مردم نشده است. تبدیل به بهداشت و درمان و سواد نشده. در حالی که همین گزارش میگوید در فاصله 1980 تا 1988 یعنی 8 سال بعد از پیروزی انقلاب که در آن جنگ، محاصره اقتصادی، کودتا و حرکتهای ضد انقلاب بوده و حاکمیت و مدیریت هم بالاخره دچار مشکلات و چالشهایی بوده، امید به زندگی از 51.2 سال به 61.2 افزایش پیدا کرده است، یعنی 10 سال. در حالی که درآمد سرانه در طول همین مدت از حدود 4967 دلار به 3700 دلار کاهش پیدا کرده است. یعنی از 5 هزار دلار به 3700 دلار. درآمد سرانه کم شده، چون تولید نفت کم شده. این افتخاری برای ماست. این یعنی همین سیاستها به کار گرفته شد که بهبود شرایط زندگی مردم است.
** دوهزار میتسوبیشی برای واکسن روستاها
ایرناپلاس: شاخصها برای افزایش امید به زندگی در این گزارش چیست؟
واعظ مهدوی: طول عمر است که محاسبه میشود. برای امید به زندگی یا Life Expectancy، یک شاخص مهم ارزیابی سلامتی و وضعیت زندگی افراد است. بخشی از آن به سیستم بهداشت برمیگردد. در طول همان سالهای اول پیروزی انقلاب، خانههای بهداشت ایجاد شد. شبکه بهداشت درمانی کشور شکل گرفت. در روستاها بهورز تربیت شد. مراکز بهداشت درمان روستایی تشکیل شد. همه اینها بعد از انقلاب و در دوره جنگ انجام شد. آن وقتی که پیکان، ماشین عمده بود و لاستیک گیر خیلی اشخاص نمیآمد، مدیریت کشور، دوهزار میتسوبیشی آورد فقط برای روستاها که برای واکسن میرفتند. زنجیره واکسن درست شد. برنامههای واکسن برای تمام کودکان روستایی ایجاد شد. شبکه بیمارستانی ایجاد شد. قانون طرح خارج از مرکز نیروهای پزشکی تصویب شد و پزشکان به شهرستانها و مناطق دورافتاده رفتند. کسانی که همسن و سال من هستند، به خوبی یادشان است، مستنداتش هست که در تمام روستاها و شهرستانها پزشکان هندی، فیلیپینی بودند. پزشک ایرانی نبود. ظرفیت دانشگاهها بسیار افزایش پیدا کرد. در روستاها، مدارسی ایجاد شد و در همین فاصله، سواد تا سال 1988 به 61 درصد رسید و امروز میبینیم که 93 درصد یا تقریبا 90 درصد سطح باسوادی ماست.
ایرناپلاس: اصلا دستاوردها غیر قابل انکار است. از افزایش سواد، بهداشت، احداث زیرساختها به رغم هشت سال جنگ، راهها... ساختارهایی که از آن صحبت کردید و بعد از انقلاب شکل گرفته، متاثر از انرژیای بوده که انقلاب آزاد کرده است.
واعظ مهدوی: و سیاستها. علت این که درآمد سرانه در 20 سال قبل از انقلاب سه برابر میشود ولی امید به زندگی، دو سال افزایش پیدا میکند، و هشت سال بعد از انقلاب، از 1980 تا 1988، امید به زندگی ده سال افزایش پیدا میکند، سیاستهای اجتماعی بود که این را هدایت کردد. یعنی سیاست اجتماعی انقلاب که میگفت مواهب توسعه باید به روستاها برسد. این باعث شد انرژی در روستاها گذاشته شود. امکانات کشور به روستا برسد.
آن موقع یادم است که وزیر بهداشت وقت دستور داده بود، میتسوبیشیهایی که برای بهداشت میخریم، اگر در شهر بیایند جریمه کنیم. گفتند هیچ مدیر یا معاون وزیری حق ندارد سوار این متسوبیشیها شود. اینها فقط برای خدمات در روستاهاست. این یک ایدئولوژی و دیدگاه را نشان میدهد.
**رشد شاخص توسعه انسانی ایران، دو برابر میانگین جهان
ایرناپلاس: اما الان در شرایطی که با شما صحبت میکنیم، همین هفته گذشته، سومین سلطان کاغذ بازداشت شد با 1800 میلیارد تومان گردش مالی.
واعظ مهدوی: به آنها میرسیم، ولی یک شاخص مهمی که برای توسعه اجتماعی وجود دارد، شاخص بین المللی است که تدوین کننده آن هم جایزه نوبل گرفت و از سال 2011، آقای آمارتیاسن، این شاخص را مقداری هدایت میکند، آن را عبدالسلام ایجاد کرده بود، شاخصی به نام شاخص توسعه انسانی. این یک شاخص ترکیبی است از امید به زندگی، سواد، درآمد سرانه. یعنی اقتصادی، بهداشتی و سواد است. این شاخص بین صفر و یک است و هر چه به یک نزدیکتر شود بهتر است. در سال 1960، 0.562 بوده است. در سال 1980، 0.566 بوده است. یعنی 0.004 در طول 20 سال، این شاخص رشد کرده است. در فاصله 1980 یعنی اول پیروزی انقلاب تا 1988 یعنی حدود سال 1367 که دوره جنگ و دوره دولت اول انقلاب هم بوده، از 0.566 به 0.646 رشد میکند. یعنی بیش از 0.080 رشد میکند. یعنی 4 واحد در طول 20 سال، 80 واحد در طول 10 سال. این یعنی کارایی، مدیریت، توجه به مستضعفین و مناطق محروم، این یعنی بهبود کیفیت زندگی، توسعه انسانی.
وقتی افرادی بیمار نشوند، هزینههای خود را میتوانند جمع کنند. چقدر بیماری هزینه دارد؟ وقتی فردی واکسن زده شود، فلج نشود، پدر و مادرش میتوانند از چرخه فقر خارج شوند. وقتی افراد باسواد شوند، میتوانند از چرخه فقر خارج شوند. سئوال اینجاست که آیا این فقط در دوره دولت اول جنگ بوده است؟ البته شیب بالای بهبود توسعه انسانی ما، در دوره آقای مهندس موسوی و در دوره جنگ بوده. ولی باز هم ادامه پیدا کرده. در فاصله 1988 تا 1997، یعنی در طول 10-11 سال بعد، طبق همین گزارش از 0.646 به 0.690 رسیده است، یعنی در حدود 44 واحد دوباره رشد کرده است. باز مقایسه میکنم با 20 سال قبل از انقلاب که 0.004 رشد کرده است. الان ما به 0.742 رسیدهایم. یعنی این شاخص ما امروز، 0.742 است. خود برنامه توسعه ملل متحد، در سایت UNDP است، ایران را سرچ کنید، آنجا بیان میکند در فاصله 30 سال گذشته، رشد شاخص توسعه انسانی ایران، دو برابر میانگین کشورهای جهان بوده است. پس سیاستهای فقرزدایی ما، دو برابر میانگین جهان کارایی داشته است.
ایرناپلاس: این روستایی که توسعه پیدا کرده و نگران فلج اطفال بچهاش نیست، الان او هم به همین اطلاعات دسترسی دارد، مطالبات او دیگر به سادگی قابل پاسخگویی نیست. سئوال من این است که در دهه چهارم انقلاب، با وجود این اتفاقات و این عملکرد خوبی که اتفاق افتاده است، فرزند آن روستایی دیگر به این راحتی حاضر نیست سر زمین کشاورزی کار کند. پس جمهوری اسلامی برای ادامه حیات، ناگزیر است که تغییراتی را بپذیرد، چون آدمها را توسعه داده است.
واعظ مهدوی: چرا ناگزیر؟ جمهوری اسلامی، جمهوری تکامل و رشد و ارتقا است. یک روز مسئله ما سواد بود، امروز مسئله ما استارت آپ است، امروز مسئله ما کارافرینی است. امروز باید جوانان و نسل جوان را به سمت کارافرینی و کارهای بزرگ پیش ببریم. بایستی ظرفیتهای بالا را بالنده کنند. یک روز مسئله ما این بود که شکم مردم سیر شود. امروز مسئله ما این است که تولید خودمان را مصرف کنیم. سیاستهای استقلال اقتصادی، سیاستهای تولید، سیاستهای علمی ما، بالاخره جامعه الان ما، نسل جوان تحصیل کرده بالنده پرنشاطی دارد. بله، الان افقهای شغلی بعضی از آنها، افقهای خیلی خوبی نیست. ولی پتانسیل و ظرفیت کارهای بزرگ در مردم ایجاد شده است، اتکا به نفس ایجاد شده است. الان شرکتهایی هستند، اشخاصی هستند که ظرف چند سال توانستند خیلی موفقیتهای بزرگی پیدا کنند. موفقیتهای ارزندهای پیدا کنند. کسانی که با خلاف و فساد رشد میکنند، به خلاف آنچه متاسفانه جلوه میکند و به مردم گاهی القا میشود، اشخاص زیادی نیستند. اکثریت افراد ما، کارافرین هستند. اخیرا به منطقه ماهنشان رفتم، جایی که در اوایل انقلاب کوچک بود. اخیرا شهرستانی شده است، 800 استخر پرورش ماهی ایجاد شده. بالاخره این ثروت ایجاد میکند.
ایرناپلاس: سئوالم را صریحتر میگویم. شما در تبیین شعارهای انقلاب، استقلال را گفتید، اسلامیت را گفتید ولی هیچ اشارهای به آزادی نکردید.
واعظ مهدوی: انتخاباتهایی که در ایران انجام شد، سنبل و تبلور آزادی بود. الان در هیچ کدام از کشورهای منطقه، سطح آزادی مثل ما ندارند. کشورهای اطراف ما کدام است، امارات است، عربستان است که در هزار سال گذشته یک انتخابات نداشته است. کویت است که میبینید به محض این که یک ذره افراد ناجوری انتخاب میشوند، مجلس را منحل میکنند. ترکیه است که در همین 40 سال، چند کودتای نظامی داشته است. پاکستان دموکراسی دارد ولی هر سه چهار سال، حکومت نظامی آمده، کل ساختار آزادی و انتخابات آنها را منحل کرده است. ما از این خبرها نداشتیم.
ایرناپلاس: هند و عراق چه؟
واعظ مهدوی: هند دورتر است، بله، هند یک دموکراسی بزرگ است. اگر نیروهای ایران به داد عراق نرسیده بودند، الان عراق، عراق داعش بود.
ایرناپلاس: اصلا نمیخواهم عراق را از این زاویه بگویم. از منظر آزادیهای سیاسی. البته فکر میکنم این کار ناصوابی باشد که خودمان را با کویت و امارات و عربستان مقایسه کنیم. چون در هیچ کدام از این کشورها، انقلاب مشروطه در 110 سال پیش اتفاق نیافتاده.
واعظ مهدوی: خدا خیرت دهد، دقیقا میخواهم همین را بگویم. این ویژگی جامعه ایران بوده که صد سال مبارزه کرده، صد سال بالا و پایین داشته تا این انقلاب پیروز شده است. انقلاب یک روزه نبوده است. بله، ما به همه همسایگان احترام میگذاریم.
ایرناپلاس: شرایط الان به نظرتان قابل دفاع است؟
واعظ مهدوی: بله، به نظر من شرایط موجود، ایرادهایی دارد، محاسنی هم دارد. محاسن شرایط موجود از ایرادهایش بسیار بیشتر است. مطلق، هیچ چیز نه خوب است و نه بد. ولی شرایط موجود، ایرادهایش از محاسنش خیلی کمتر است. درست است که نارضایتی هست ولی رضایت هم هست. رفاه هم هست. الان بالاخره مقداری سطح رفاه مردم ارتقا پیدا کرده است.
زمانی مطالعهای را در تهران انجام میدادیم، برای این که شاخص ثروت را در نظر بگیریم، گفتیم اگر بگوییم چه کسانی یخچال دارند، الان همه یخچال دارند. خانه همه، آشپزخانه دارد. فریزر را گرفتیم. سال 87 بود. الان دیگر نمیتوانیم آن را بگیریم. الان باید ماشین ظرفشویی را به عنوان علامتی که همه دارند، بگیریم. این یعنی وضع زندگی مردم خوب میشود.
بنده سال 75، معاون وزارت بهداشت بودم. وقتی ما به وزارت بهداشت رفتیم، گفتند بیایید ببینید چه خبر است. 50 وام 5 میلیون تومانی گرفتهاند، مدیران وزارت بهداشت که همه آنها جراح و متخصص و دارای شغلهای پر درامد هستند، 50 وام 5 میلیون تومانی با بهره 24 درصد در آن موقع گرفته بودند، پراید خریده بودند. گفتند آن موقع پراید ماشین تجملی است. پراید خریدن و پراید داشتن، یک ماشین تجملی بود. الان همه میگویند این پراید چیست؟ یعنی سطح زندگی و سطح درآمدهای خیلی بالاتر رفته است.
**مهمترین مشکل امروز ما، الگوی مصرف
ایرناپلاس: الان بزرگترین مشکلی که میبینید و فکر میکنید باید رفع شود چیست؟
واعظ مهدوی: به نظرم مهمترین مشکل ما، الگوی مصرف ماست. یعنی امکانات ما رشد میکند ولی انتظارات ما با سرعت بیشتری از امکانات رشد میکند. هر وقت نسبت امکانات به انتظارات، بزرگتر یا مساوی یک باشد، رضایتمندی است. اگر کوچکتر از یک باشد، یعنی مخرج کسر، رشدش بیشتر از صورت کسر باشد، کوچکتر از یک باشد، نارضایتی ایجاد میکند. متاسفانه سرعت رشد انتظارات خیلی بالاست. یعنی اشخاص، خودشان را با سوئیس مقایسه میکنند. عیب ندارد، ولی باید مثل سوئیس هم کار کنیم. مثل سوئیس هم باید مالیات بدهیم. مثل سوئیس هم بایستی وظایف شهروندیمان را عمل کنیم. زیرساختهامان را باید شکل دهیم. انتظارات ما به نظرم از امکانات ما بیشتر است.
هنگامی که جنگ پایان پیدا کرد، دلار شروع به کاهش پیدا کرد. متاسفانه بانک مرکزی مداخلاتی انجام داد و جلوی کاهش نرخ را گرفت. در حالی که امام رحمت الله علیه وقتی قطعنامه را پذیرفتند، گفتند جام زهر نوشیدم. به نظر شما قیمتها باید بالا رود یا پایین بیاید؟ باید بالا رود. در بحران اقتصادی، یعنی وقتی آقای ترامپ، برجام را پاره میکند، قیمتها بالا میرود، نگرانی ایجاد میشود. چرا دلار آن موقع پایین آمد؟ علتش آن بود که انتظار عمومی، انتظار فعالان اقتصادی و کسانی که وضعیت ایران را رصد میکردند، این بود که کشوری که توانسته جنگ را بدون بدهی اداره کند، توانسته بهداشتش را درست کند...
مننژیت در جنگها یک عامل شایع است. ما یک گزارش از مننژیت نداشتیم. یک نفر از گرسنگی نمرد، از سرما خشک نشد. این مدیریت کشور بود. انتظار عمومی بود کشوری که جنگ را این طور اداره کرده، زمانی که جنگ تمام شود ببینیم چهکار میکند. اگر ما آن الگوی مصرف را حفظ میکردیم، به سمت مصرف زیاد نمیرفتیم، ماشین خارجی وارد نمیکردیم و.. آن موقع همه گوشت گیرشان میآمد ولی موز نبود. یادم است سفری خودم رفته بودم، یک موز گرفتم و آمدم، بچههای ما 7-8 سالشان بود، موز را میدیدیند، با پوستش میخوردند. بلد نبودند. یعنی آنقدر هم نبود که بدانند و پوست موز را کنده باشند. ماشین خارجی نبود، سرامیک ایتالیایی نبود، لوازم خانگی آمریکایی و آلمانی نبود. ولی حداقلها برای همه بود. اگر همان آهنگ را ادامه میدادیم و آن الگوی مصرف را حفظ میکردیم، 5 سال، ده سال با آن الگو میآمدیم، مخارج جنگ از بین رفته بود، توان اقتصادی در دوره سازندگی با همان الگو شروع میشد، خیلی از مسائلمان را حل میکردیم. الان هم خیلی از زیرساختهای ما شکل گرفته است.
ایرناپلاس: حالا نمیشود الگوی مصرف را تغییر داد.
واعظ مهدوی: چرا نمیشود؟ الان نگاه کنید، در کشورهای مختلف دنیا، سفرههایی که ما میاندازیم نمیاندازند. این مقدار اسرافی که ما میکنیم نمیکنند. الان متراژ خانهها در ژاپن چقدر است؟ در ایران چقدر است؟ ما ثروتمندتریم یا ژاپنیها؟ حتما آنها ثروتمندتر هستند. درآمد سرانه ژاپن بالای -35-40 هزار دلار است. ما به زور 12-13 هزار دلار باشیم. حتما آنها ثروتمندتر هستند ولی خانههایشان خیلی کوچکتر است. خانههای ما و این جور ریخت و پاشی که در اقشار ثروتمند و پردرامد ما وجود دارد، آنجا نیست.
ایرناپلاس: اینها چند درصد هستند؟
واعظ مهدوی: درصدشان کم است ولی مقدارشان زیاد است. ما 70 میلیارد دلار واردات داریم، چرا؟ باز خودم یادم است که معاون سازمان برنامه بودم سال 83، قانون بودجه به مجلس میبردیم و واردات 16 میلیارد دلار بود، مجلس نمیپذیرفت، میگفت 14 میلیارد دلارش کنید. چرا 70 میلیارد دلار داریم؟ این بیماری هلندی و مصرف غیر ضروری است. بسیاری از صنایع و کارخانجات ما، ورشکست شدند بر اثر واردات. ماشین خوب سوار شوید، حق مردم ماست ولی وقتی خودش تولید کرد، نه وقتی وارد میکند. با واردات، رفاه معنی ندارد. میگوید پارچه خوب و لباس خارجی میخواهیم بپوشیم. نه، ما تولید کنندگان خوبی داریم، هیچ دلیل ندارد. صادر کنندگان پوشاک یک بار با من جلسه گذاشتند، گفتند شما اجازه دادید تولید کنندگان ترکیه، تولید کنندگان ایتالیایی و سایر تولید کنندگان به ایران بیایند. ولی دولت ترکیه اجازه نمیدهد ما به ترکیه برویم. محدود میکند، از تولیدات خود حمایت میکنند. اینها اشتباه است. یعنی ما وقتی 70 میلیارد دلار مصرف میکنیم، نتیجهاش این میشود که تولیدکننده ما نمیتواند با تولیدکننده چینی و تولیدکننده کره که تکنولوژی آن بالاتر است، رقابت کند. باید صنعتمان را حمایت کنیم، کمک کنیم، هموزن شوند. بعد بگوییم بروید رقابت کنید. ما سه میلیارد دلار ماشین وارد میکنیم. زین اسب وارد میکنیم. اینها منطقی نیست، اینها الگوی مصرف نادرست ماست که هزینه ایجاد میکند. هزینه اینها را چه کسی میدهد؟ ظاهرش این است که گروههای پردرامد و ثروتمند میدهند. اما هزینه عملا از جیب عشایر و روستایی و گروههای فقیر داده میشود. چون مصرف تقاضایی برای نرخ ارز ایجاد میکند، قیمت ارز را بالا میآورد، فشار مالی آن روی روستایی هم وارد میشود. اینها آن اشکالات ماست.
** تمرکز بر تبلیغات منفی و بزرگ کردن اشکالات است
ایرناپلاس: تصور شما این است که الان رضایت وجود دارد؟
واعظ مهدوی: نه، من نگفتم که رضایت وجود دارد. من گفتم میزان موفقیتها و کارکردهای ما از مشکلاتمان خیلی بیشتر است. ولی متاسفانه، تمرکز و توجه، تبلیغات منفی و بزرگ کردن موارد دارای اشکال است که به عوامل مختلفی بستگی دارد و باعث میشود که قسمتهای منفی، جلوی چشم مردم بیاید. لذا اگر با کسی صحبت کنید که همه ناراضی هستند، این درست است. تلویزیون بی بی سی و voa، تا به حال یک برنامه از افتتاحیه دانشگاه ما نگذاشته است، بگوید یک کارخانه افتتاح شده، یک موفقیت انجام شده است. هر چه هست، موارد اشکالدار و تبلیغات خارجی است. صدا و سیمای ما، خودش یک عامل ایجاد روحیه منفی و تبلیغات منفی است. سیاست تبلیغاتی خیلی مهم است. در آمریکا هر روز تعدادی از اشخاص کشته میشوند، به دلیل آزاد بودن حمل اسلحه. یکی از اینها را تلویزیون پخش میکند؟ به شبکههای تلویزیونی آنها نگاه کنید. یکی را هم پخش نمیکند. خون نشان نمیدهند. کشتار نشان نمیدهند. تلویزیون ما همه جور کشتار و صحنه تصادف دارد. این کار، روحیه ملی را خراب میکند. دنیا این کار را نمیکند.
مثلا در انتخابات، هر رئیس جمهوری میآید، میگوید همه خراب است. رئیس قوه قضائیه میآید، همه خراب است. واقعا اینطور است؟ اینطور نیست. اشکال هم هست. ولی این قدر خراب نیست. ما این همه نیروی خدوم داریم. وزرایی داریم که پیکان یا پراید در خانه دارد. آدمهای خیلی درستکار داریم. ولی یک آقای خاوری، سنبل میشود. ما چند نفر مثل خاوری داریم؟ آیا همه مدیریت ما مثل خاوری هستند؟ نیستند، آدمهای پاکی هستند که در زندگی خود، یک ریال مال شبههدار نیاوردند. فداکاری میکنند، زحمت میکشند. شب تا صبح، صبح تا شب. همین اخیرا حتما شنیدید، همکار عزیز ما، دوست بنده در تصادف فوت کردند، مرحوم دکتر نوربخش روز پنج شنبه، در حال ماموریت اداری. این آدم، یک روز مطب نرفت. با این که جراح متخصص باتجربه بود. تمام عمرش را در خدمت کارگران بود. چرا باید یک مدیر نادرست و ناصحیح ما انعکاس پیدا کند. این تبلیغات غلط است.
تصویری که ما داریم، خیلی منفیتر از واقعیت موجود است. این تصویر، یک اثرش این است که روحیه عمومی کم میشود، یک اثر این است که قضاوت مردم منفی میشود. اما آنچه نگران کننده است این است که جوانهای ما، انگیزه و روحیه کار و تلاش و پشتکار داشتن را از دست میدهند. باید خیلی از این احتراز کنیم. به نظر من، ایام چهلمین سال پیروزی انقلاب، زمان خوبی است، بهانه خوبی است برای این که نعمتها یادآوری شود. نعمت عزت ما، نعمت توان ما، پتانسیلهای بالقوهای که در کشور داریم.
**در ایران، هیچ جای وحشت از آینده نداریم
ما در ایران، هیچ جای نگرانی نداریم. هیچ جای وحشت از آینده نداریم. ثروتی که خداوند در زیر زمین ما قرار داده، دومین کشور دنیاست از نظر گاز، از نظر ثروتهای زیرزمینی، از نظر معادن. وضعیت ژئوپلتیک ما از زمان جاده ابریشم، یک وضعیت ویژه بوده است. تنها راه اتصال آسیا به اروپا هستیم. مردم ما، مردم بزرگی هستند، مردم با محبتی هستند. اقوام ما سرمایه هستند. الان در بلوچستان میبینید با آذربایجان وصلت کرده، آذربایجان با کردستان وصلت کرده. دهها عرب خوزستان، با فارس تهران، با عشایر لرستان...، جامعه ما با این که قومیتهای مختلف دارد، جامعه همگنی است. دین ما دین بالایی است. در خیابانهای تهران، همین خیابان سی تیر را ببینید که کلیسا دارد، در کنارش کنیسه است، کنارش آتشکده است، کنارش مسجد است. مردم ما با هم زندگی کردند. کشتارهایی مانند کشتارهایی که در ارمنستان و ترکیه رخ داده، در تاریخ ایران نداریم.
ژئوپلتیک ما حساس است، منابع ما خوب است، عالی است. توانمندیهای ما عالی است نسل جوان ما تحصیل کرده است. وضعیت فرهنگ ما، یک فرهنگ غنی است. ادبیات ما، فرهنگ ما، ما پتانسیلهای خیلی زیادی داریم. بالاخره ما نسل انقلاب بودیم، تا اینجا آوردیم. آنها باید بگیرند، دوی امدادی است، بگیرند، رشد دهند. زمینههای رشد بالا داریم. بالاخره بعضی تهاجمها و مشکلاتی که علیه ما ایجاد میشود در عرصه خارج، به خاطر همین ظرفیتها و تواناییهاست. اگر یک کشور کوچک پرت و پلا بودیم که اصلا کسی کاری به کار ما نداشت.
خلاصه، من شرایط آینده کشور را، شرایط خیلی مثبتی میبینم. شرایط رو به رشدی میبینم. البته باید کار هم کنیم، تلاش هم کنیم، ایرادها را هم بگیریم. بایستی خودمان را بالنده کنیم، فاصله خودمان را با جهان علم، با مرزهای دانش و جهان توسعه یافته کم کنیم. سعی کنیم خودمان را در حد آنها ببینیم، نه این که خودمان را ببینیم، آدمهایی که ما هیچ نیستیم و آنها را خیلی بزرگ ببینیم. نبایستی خودمان را کوچک احساس کنیم و آنها را بزرگ کنیم. خودمان را بزرگ هم نباید ببینیم. بالاخره باید رقابت کنیم، بایستی تلاش کنیم. دنیا، دنیای شایستگی است. منطق خلقت، منطق موفقیت شایستگان و توانمندان است.
ایرناپلاس: سپاسگزارم.
انتهای پیام /*