در بیانیه ای خطاب به کنگره؛
غفلتی تاریخی که کارتن خوابهای زبانی بار میآورد
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- آموزش و پرورش در کشور ما به صورت بالقوه دارای ظرفیتهای آموزش به زبان مادری است. به گفته یک پژوهشگر برنامه ریزی درسی به دلیل یک غفلت عمیق تاریخی نباید انتظار داشت آموزش و پرورش بتواند در کوتاه زمانی به نیاز آموزش زبان مادری پاسخ گوید.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- آموزش و پرورش در کشور ما به صورت بالقوه دارای ظرفیتهای آموزش به زبان مادری است. به گفته یک پژوهشگر برنامه ریزی درسی به دلیل یک غفلت عمیق تاریخی نباید انتظار داشت آموزش و پرورش بتواند در کوتاه زمانی به نیاز آموزش زبان مادری پاسخ گوید.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، ایران کشوری است که از تنوع زبانی برخوردار است اما این مساله گاه به محلی برای تنشهای سیاسی و اجتماعی تبدیل شدهاست.
به رغم اینکه قانون اساسی حق آموزش زبان مادری را به رسمیت شناخته، اما به دلیل برخی نگرشها احقاق کامل این حق با اما و اگرهایی روبرو بوده است.
پژوهشگر ایرنا به مناسبت دوم اسفند (21 فوریه) روز جهانی زبان مادری در این زمینه با «محرم آقازاده»، محقق برنامه ریزی درسی و روشهای نوین تدریس گفت وگو کردهاست. وی معتقد است عدم آموزش زبان مادری در مدارس باعث افت تحصیلی دانشآموزان میشود و در حوزههای عاطفی، هیجانی و شناختی نیز صدمات جبران ناپذیری در شخصیت افراد باقی میگذارد. در ادامه مشروح این گفت وگو را میخوانیم.
**ایرنا: آموزش زبان مادری از چه نظر دارای اهمیت است؟
* آقازاده: برخی آموختن طبیعی زبان مادری در منزل را برای کودکان کافی میدانند. آموختن ناساختارمند زبان در جامعه محلی آموختن غیرآگاهانه است. وقتی از آموزش زبان مادری سخن به میان میآید آموزش ساختارمند و هوشیارانه زبان مادری مدنظر است. هر شهروند باید این فرصت را داشته باشد که زبان مادری خود را به درستی بیاموزد و بر ساختار آن مسلط شود. عدم فراگیری زبان مادری، قطع ارتباط لحظه به لحظه از ریشههای فرهنگی، عاطفی و هیجانی و شناختی است. کسانی که زبان مادری را نمیآموزند در ساختار زبان دوم زندانی میشوند.
ما آموختنِ زبان مادری را حق هر کسی میدانیم. چنین حقی چونان صریح است که نیازی به تفسیر نیست. چنین حقی هم در قانون اساسی ایران به روشنی آمده است و هم کشورهای عضو سازمان ملل آن را در قالب بیانیه حقوق بشری پذیرفته اند. سازمان ملل بر این ایده استوار است که، همه حرکتها برای اشاعه زبانهای مادری نه فقط تنوع زبان شناختی و آموزش چندزبانی را تشویق میکنند بلکه، سبب پدید آمدن آگاهی عمیق زبان شناختی و شناخت سنن فرهنگی در جهان نیز میشوند. از این راه، وحدتی بر پایه فهم، رواداری و گفت گو هم شکل میپذیرد.
**ایرنا: برخی آموزش زبان مادری در ایران را تهدیدی برای امنیت ملی یا زبان فارسی میدانند. آیا به راستی چنین آموزش تهدیدی برای کشور است؟
* آقازاده: من تاکنون گزارشی ندیده ام که موید این ایده باشد. اساساً وانهادن زبان مادری و عدم آموزش زبان مادری تهدیدی علیه تمامیت فرهنگی و امنیتی کشور است. در هر کشوری زبان برای ارتباطات رسمی وجود دارد. در بسیاری از کشورها 2 زبان به رسمیت شناخته میشود. برای مثال، در کانادا زبان انگلیسی و فرانسه دو زبان رسمی هستند و امکانات آموزشی برای هر دو زبان وجود دارد. هیچ یک از این دو زبان تهدیدی برای دیگری نیست. در کانادا، هیچگاه، آموزش زبان مادری منع نشده است، بلکه ترغیب هم میشود. وضعیت در سایر کشورهای پیشرفته هم چنین است.
یکی از محلهای منازعه، آموزشِ مبتنی بر زبان مادری در مدارس است. در خصوص آموزش به زبان مادری در مدارس دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی موافق و برخی مخالف آن هستند. نهادی چون یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد) از آموزش در سالهای نخستین به زبان مادری حمایت میکند. یونسکو دلایل زیادی را برای کار دارد. از جمله میتوان به جذب حداکثری کودکان لازم التعلیم، برقراری ارتباط اثربخش بین خانه و مدرسه، افزایشِ نرخ ماندگاری در مدرسه، و پیشرفت تحصیلی چشمگیرتر اشاره کرد.
علاوه بر یونسکو به مثابه یک نهاد، پژوهشگران مستقل هم بر این باورند که آموزش به زبان مادری خللی در آموزش به زبان رسمی کشور ایجاد نمیکند. چون دانش و مهارت هایی که دانش آموزان در قالب زبان مادری میآموزند قابل انتقال به زبان رسمی است.
**ایرنا: مقاومت آموزش و پرورش ایران در برابر آموزش زبان مادری چه پیامدهایی برای افراد دارد؟
* آقازاده: یکی از آفتهای عدم توجه به آموزش زبان مادری در همه کشورها افزوده شدن بر آمار افراد بازمانده از تحصیل است. بیش از یک قرن است که در ایران با بیسوادی مبارزه میشود اما هنوز بیش از 10 درصد مردم ایران بیسواد هستند. محل زایش بیسوادی کجا است؟ یکی از پاسخها متقن به این پرسش، عدم آموزش زبان مادری است. طبق پژوهشها آموزش به زبان مادری و آموزش زبان مادری، نرخ ماندگاری در آموزش را بالا میبرد.
نظام رسمی آموزش و حکومت ایران چشم بر روی واقعیتها بسته است. از سویی دیگر، عدهای با تمسک به ایدههای سلطه گرایی زبانی، دولتها را برای نادیده گرفتن حق آموزش زبان مادری و حق آموختن به زبان مادری تهیج میکنند. نیاز نیست برای براندازی اقوام و یک دست کردن مردمان کشور دست به جنگ خونین زد. کافی است زبان آنها را با بی توجهی عامدانه مورد بی مهری قرارداد. با وانهادن زبان مادری، دست به یادگیریزدایی عاطفی و اجتماعی زده میشود. ریشه بسیاری از خشونتها و اختلافات را میتوان در عدم آموزش زبان مادری جست.
به قول مارتین هایدگر، فیلسوف، زبان قرارگاه و خانه وجود است، انسان در خانه زبان سکونت میکند. ما در خانه زبان به دنیا میآییم و در زبان زندگی میکنیم. آنچه ما در این خانه میآموزیم اندیشه است و فرهنگ.
مغزپژوهان وروان شناسان بر این باورند زبانی که در خانه صحبت میشود ساختار مغزی را سامان میدهد و سیم کشی نرونی آن را انجام میدهد. هر اندازه در خانه و خانواده کنش و برهم کنش زبانی زیاد باشد به همان اندازه مغز نوزاد و کودک پیچیدهتر و پختهتر میشود. واژه هایی که والدین برای ارتباط با کودک به زبان میآورند فقط نماینده یک مفهوم یا یک واقعیت نیستند؛ آنان احساسات، هیجانات و عواطف خودشان را هم بر واژگان بار میکنند. از این رو، دریافت زبان از سوی آموزنده زبان صرفاً واژگان بیان شده، نیست. گوینده هستی خود را در قالب زبان عرضه میکند.
کودکانی که زبان مادری خود را نمیآموزند، بی خانمانی را تجربه میکنند. آنان نه جایی در زبان دوم برای سکونت مییابند و نه در زبان اول یا زبان مادری. بدین سبب، من نسلی را که این گونه بار میآیند را کارتن خوابهای زبانی مینامم.
*ایرنا:آیا نظام آموزشی ظرفیت لازم برای آموزش زبان مادری را دارد؟ به نظر میرسد، در صورت آموزش زبان مادری در مدارس، وزارت آموزش و پرورش، باید به تربیت و استخدام معلم مخصوص اقدام کند و در کنار آن کتابهای آموزشی استاندارد برای همه مقاطع و همه زبانهای غیرفارسی تدوین کند. فکر میکنید، این کار چگونه باید صورت پذیرد تا در کوتاه مدت به فرجام برسد و مشمول مرور زمان نشود؟ در صورت تدوین کتاب، مساله گویشهای مختلف یک زبان چگونه حل میشود؟ آیا در زبانهای قومی باید به زبان معیار دست پیدا کنیم؟
* آقازاده: آموزش به زبان مادری دست کم در ایران میتواند یک برنامه آرزویی باشد. این مورد درباره آموزش زبان مادری صادق نیست. با در نظر گرفتن شرایط، مواد و منابع میتوانم بگویم که آموزش زبان مادری در مدارس امکانپذیر است. اگر اقدامی در این زمینه صورت نمیگیرد از بیارادگی دولت و بی برنامگی آموزش و پرورش است. در حال حاضر، برنامه درسی ملی که ملهم از سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی است در برابر آموزش زبان مادری ساکت است. تدوینکنندگان سند برنامه تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی باید پاسخ بدهند که چرا اصل بنیادینی از قانون اساسی را که ناظر بر آموزش زبان مادری است مسکوت گذاشته اند.
آموزش و پرورش فعلی ایران توانایی آموزش زبان مادری را دارد. این توانایی به صورت بالقوه است. برای فعلیت یافتن آن نیاز به برنامه درسی است که آن هم نیازمند مواردی چون تربیت معلم، تولید محتوا و مواد آموزشی، تخصیص ساعت درسی، تخصیص بودجه و ... است. همچنین نیاز به زیرساخت هایی هم هست. تربیت تولید کننده برنامه درسیِ زبان مادری، استانداردهای آموزش زبان مادری، سنجش توانش یادگیری زبان مادری، سیاستگذاری آموزش زبان مادری و ایجاد ساختار حل اختلافات و حساسیتها موجود در میان گویشوران زبان مادری بخشی از زیرساختهای مورد نیاز است.
با توجه به غفلت عمیق تاریخی نباید انتظار داشت آموزش و پرورش بتواند در کوتاه زمانی به نیاز آموزش زبان مادری پاسخ بدهد. خود نهاد آموزش و پرورش با پا نهادن در این مسیر تحت فشارهای مختلف قرار خواهد گرفت. من چنین اراده ای را نه برای آغاز پروژه آموزش زبان مادری و نه برای حمایت از آموزش زبان مادری در آموزش و پرورش نمیبینم. در 40 پس از پیروزی انقلاب، در همه دولتها وعده آموزش زبان مادری داده شده است. هیچگاه قانون گذار، قوه مقننه، هم از این که، حق آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری ادا نشده است، گوشه چشمیتر نکرده است. پیش از انقلاب هم، فارسی گرایی افراطی رضا شاه و فرزندش مانع از آن بود که آموزش به زبان مادری جدی گرفته شود. عده ای پس از انقلاب هم همان رویه را پیش گرفته اند و به بهانهای چون وحدت بخشی زبان فارسی زیر پای آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری پوست خربزه گذاشته اند.
**ایرنا: برخی میگویند، دوزبانگی باعث ضعف دانشآموز میشود. برخی دیگر دوزبانگی را وسیلهای برای تقویت استعداد دانشآموز میدانند. شما چه میگویید؟ دوزبانگی در پرورش شخصیت و رشد کودک چقدر موثر است؟
* آقازاده: به نظر پژوهشگران، یادگیری زبان مادری، یادگیری زبان دوم و یادگیری دیگر موضوعات درسی را تسهیل میکند. با توجه به این که، با یادگیری زبان مادری خیلی از مفاهیم و مهارتهای زبانی آموخته میشوند، در یادگیریهای مبتنی بر زبان دوم سرعت یادگیری بالا میرود. نکته سوم اینکه دانش آموزانی که زبان اول یا زبان مادری خود را به خوبی آموخته اند، در زبان دوم در خواندن، درک مطلب و مهارتهای برقراری ارتباط پیشرفت و تسلط بیشتری نشان میدهند.
همچنین، پژوهشگران بر این باورند که، به کار گرفتن زبان مادری برای آنان به معنای به گرفتن حیطه عاطفی در آموزش است. آنان آثار ناشی از به کارگیری زبان مادری را افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس، انگیزش، ابتکار و جرات ورزی می-دانند. به دیگر سخن، آن گاه که کلاسی بر اساس زبان مادری شکل میگیرد کودکان اجازه می¬یابند خودشان باشند و در کنار پرورش شخصیت خود به پرورش قابلیتهای عقلانی و عاطفی خود بپردازند. در مقابل کلاس¬هایی که براساس زبان دوم یا زبان رسمی شکل میگیرد، دانش آموزان مجبور میشوند ساکت بنشینند و چونان طوطی تکرار کننده باشند. نتیجه حاصل از این کار، چیزی جز سرکوب، شکست و افت تحصیلی نیست.
عدم توجه به زبان مادری و عدم آموزش زبان مادری در دوره پیش از ابتدایی به معنای عدم توجه به نیازهای عاطفی و هیجانی دانش آموزان است. این امر به نوبه خود، ایجاد انحراف در مسیر رشد طبیعی مغز است. آموزشِ مبتنی بر زبان مادری، زبانی که دانش آموز با آن میاندیشد، تخیل میکند، و رؤیا میبیند سنگ بنای تحصیل را میگذارد و به نخستین ابزارِ فرهنگ بشری تبدیل میشود. به طور خلاصه، میتوانم بگویم برآمدِ مجموعه گسترده ای از پژوهشها آن است که، آموزشِ زبان مادری و آموزش از طریق زبان مادری برای پرورش مهارت هایِ آکادمیکِ شناختی، مهارتهای تفکر و هوش تحصیلی حیاتی است.
** ایرنا: تاکنون بارها مساله آموزش زبان مادری در رسانهها و نهادهایی نظیر مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شده است اما هر بار بعد از مدتی، به به فراموشی سپرده شده است. چرا هیچوقت بحث زبان مادری به فرجام نمیرسد؟
* آقازاده: توجه به آموزشِ زبان مادری درست مانند توجه به مردم و در صحنه بودن مردم است. هر وقت انتخاباتی در میان باشد، فرقی نمیکند انتخابات شوراها باشد یا ریاست جمهوری و مجلس، مردم عزیز کرده میشوند. عبارتهای «ملت شریف ایران»، «مردم دلیر ایران»، «مرز نشینان غیور» و نظایر آنها به وفور از زبان هر کسی بیرون میآید. در روزهای انتخابات همه به اقوام، جوانان، سالمندان و فرهنگیان روی خوش نشان میدهند. در فردای روز انتخابات و رسیدن افراد به اهداف خود و موفقیت حکومت در برگزاری نمایشی پر از حضوری شگرف، آبها از آسیاب میافتند و مردم غریبه میشوند. ماجرای آموزش زبان مادری هم از این دست است. تا این تاریخ، تجربه نشان داده است وجود حقی چون آموزش زبان مادری و تحصیل به زبان مادری مستمسکی بیش نبوده است. قانون اساسی فرصتی برای دولتمردان و حکومتیها فراهم آورده است تا بر اساس آن بتوانند از هیجان مثبتی که آموزش زبان مادری ایجاد میکند استفاده بکنند.
تا زمانی که جاعلان احادیثی چون، «فارسی و عربی هر دو زبانِ اهلِ جنّت هستند» وجود دارند کار آموزش زبان و زبانهای مادری به سرانجام نمیرسد. دولتمردان و حکومتیها باید متوجه شوند که یگانه عامل وحدت بخش و ملّت ساز، زبان رسمی نیست. زبانهای قومی که که حامل اندیشه، فرهنگ، ادبیات، اسطوره و نظایر اینها هستند بُن مایه اصیل و سازنده هویت قومی و ملّی اند. از این که بگذریم، باید بپرسیم آیا واقعاً برای برون رفت یا برای گره گشایی از کار فروبسته آموزش زبان مادری و آموزش مبتنی بر زبان مادری وجود دارد؟ پاسخ من به این سوال مثبت است؛ یعنی به باور من امکان آموزش زبان مادری وجود دارد. برای رسیدن به نتیجه مطلوب در این زمینه، گام نخست، وقوع تغییرات نگرشی ای از این دست است. در ادامه باید به چند نکته دیگر اشاره کرد؛ اول اینکه آموزش زبان مادری و آموزشِ مبتنی بر زبان مادری تهدید نیست. ثانیا آموزش زبان مادری در مقایسه با آثارِ زیانبارِ عدم آموزش زبان مادری، هزینه بردار نیست. سوم، آموزش زبان مادری احیا کننده هویت فردی و اجتماعی، و هویت ملی است. چهارم، انسجام اجتماعی و تعهد ملّی محصول خودآگاهی زبانی هویت ساز است. و در نهایت آموزش زبان مادری مقوم ستون پایه مستحکمی برای یادگیری زبان رسمی است.
همزمان با برنامه تغییر نگرش و آگاهی بخشی به مسوولان، پروژه آموزش زبان مادری باید به مثابه پروژه ای ملّی تدارک دیده شود. با تدوین پروژه ملی آموزش زبان مادری، نیاز است نظر حمایتی مدیران ارشد دولت و حکومت هم جلب شود. دولت و حکومت ایرات باید به این آگاهی برسد که تمامیت ارضی، فرهنگی، سیاسی و علمی کشور در گرو آموزش زبان مادری است.
سخنم را مایلم با شعری از نظامی به پایان ببرم.
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خَجِل
چونکه ایران دلِ زمین باشد
دل ز تن بِه بود، یقین باشد
گفت وگو از سپیده اکبرپوران
پژوهش**س.ا**9279
انتهای پیام /*