گزارش فارس از دومین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران:
تئاتر، کبابی نیست که صرفاً چراغش روشن بماند
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تاجبخش فنائیان، کارگردان تئاتر در دومین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران گفت: منتظری در دوران مسؤولیتش سعی کرد، دایره مدیریت خود را متمرکز و چراغ تئاتر را روشن کند، اما تئاتر کبابی نیست که صرفا چراغش روشن باشد؛ کیفیت این روشنایی هم مهم است!
تبسم مهر - تاجبخش فنائیان، کارگردان تئاتر در دومین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران گفت: منتظری در دوران مسؤولیتش سعی کرد، دایره مدیریت خود را متمرکز و چراغ تئاتر را روشن کند، اما تئاتر کبابی نیست که صرفا چراغش روشن باشد؛ کیفیت این روشنایی هم مهم است!
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، دومین نشست پژوهشی تاریخ شفاهی تئاتر ایران (دهه 70) ساعتی پیش، اول اسفند با حضور قطب الدین صادقی، تاجبخش فنائیان و داود فتحعلی بیگی در تالار مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد.
امین عظیمی دبیر نشست در ابتدا عنوان کرد که تقسیمبندی نشستها براساس دهههای مختلف (60 تا 80) تئاتر ایران کاملا قراردادی بوده، گفت: این انتخاب به دلیل خاصی صورت نگرفته است. ما تلاش داریم نشان دهیم آنچه امروز به عنوان تئاتر ایران میشناسیم، خروجی و محصول دهههای گذشته در حوزه مدیریتی، آموزشی و کار حرفهای است.
وی با بیان اینکه دهه 70 سرآغازی برای تثبیت فعالیتهای تئاتر انقلاب است، گفت: چهرههایی که در این نشستها دعوت کردیم همه دانشگاهی هستند که خودشان هم کارگردان و بازیگر عرصه تئاتر سنتی تا مدرن هستند.
در ابتدای نشست، تاجبخش فنائیان کارگردان تئاتر طی سخنانی عنوان کرد: تفکیک تئاتر در دهههای مختلف خیلی آسان نیست، چرا که مرزبندی آشکاری بین این دههها در عرصه تئاتر نمیتوان انجام داد. حوادثی که در این سالها رخ داده، پیامد همدیگر بوده و به نحوی در استمرار حرکتهای قبلی، موجب ایجاد حرکتهای بعدی در تئاتر شدهاند.
*ضعف هماهنگی جریانات تئاتری در دهههای مختلف
وی در ادامه افزود: ما عادت داریم که تئاتر را صرفا تاریخی بررسی کنیم. به جای اینکه پژوهش داشته باشیم، اینها به نظر من چندان مثمرثمر نخواهد بود. به طور کلی ارتباط تئاتر قبل و بعد از انقلاب هم ارگانیک، محتوایی، شکلی و حتی به لحاظ سبک تفکیک اینها به طور جزیی درست نیست. من ترجیح میدهم به تحلیل وقایع بپردازم. حتی اگر در چند دهه باشد، این تحلیل دهههای قبلی و بعدی را هم شامل میشود.
فنائیان با اشاره به اینکه در همه دههها به ویژه از 70 به بعد، یک نقصان بزرگ یا حلقه گمشدهای را در تئاتر شاهدیم که منجر به آشفتگی و بینظمی در عالم تئاتر شد و جمع کردن آن کار آسانی نیست، گفت: شاید بتوان گفت تقریبا امروز به اوج این آشفتگی رسیدهایم. دلیلش هم این است که جریان بین آموزش، پژوهش، تولید، امکانات مالی و اداری در عرصه تئاتر ضعیف بوده است. اینگونه شده که هر یک از این حوزهها به جزایر پرت و گاهی معاند با هم تبدیل شدند و همدیگر را به جای تکمیل، زخمی کردهاند.
وی در ادامه افزود: آقای منتظری چه زمانی که در جهاد دانشگاهی بودند و چه وقتی که به مرکز هنرهای نمایشی آمدند، سعی کردند دایره مسئولیت خود را متمرکز کرده و چراغ تئاتر را روشن کنند، اما باید این را تأکید کرد که اینجا کبابی نیست که صرفا چراغش بخواهد روشن باشد! بحث کیفیت این روشنایی و رنگ آمیزیاش مهم است.
*نقاط عطف تئاتر ایران پس از انقلاب
سپس قطب الدین صادقی نیز در سخنانی گفت: من در این چهل سال بعد از انقلاب اسلامی چند نقطه عطف تاریخی دیدم. نقطه عطف تاریخی اول، انقلاب اسلامی ایران است چرا که این انقلاب یک دموکراسی خودجوش بود، همین باعث شد بسیاری گروهها به ایران بیایند و تئاتر ما فعال شود. متأسفانه من در آن دوره در ایران نبودم؛ منتها با مطالعهای که کردم و آثاری که دیدم، متوجه آن شدم.
وی با اشاره به آغاز دوران جنگ گفت: در دهه اول پس از انقلاب ، جنگ به همه ارکان اجتماعی، اقتصاد، فرهنگی و سیاسی نفوذ کرد. زمانی که به ایران برگشتم جنگ را با گوشت و پوست و خون خودم احساس کردم. من هنرهای زیبا درس میدادم و خیابان انقلاب را خاطرم میآید که چه شرایطی داشت، دیگر از ساعتهای پنج عصر خاموشی میزدند و نمیتوانستیم در خیابان رفت و آمد کنیم. در این دهه همه نهادهای هنری متوقف شدند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ هنرمندی را استخدام نکرد و هنرمندان قبلی هم بازنشسته شدند.
صادقی همچنین اظهار داشت: در آن شرایط کشور، جوانان به جنگ رفتند و تئاتر بخشی از این بسیج عمومی شد. تمام تئاترهایی که آن دوره بازی میشد همه در ارتباط با جنگ، مفهوم دفاع و بر طبل کوبیدن برای هیجان جنگ بود. عدهای هم مشغول برنامهسازی در تلویزیون و فیلمسازی شدند. من کاری با کیفیت کارها ندارم اما هنرمندان در این بخشها فعال شدند.
صادقی در ادامه اظهار داشت: این شرایط تا صلح ادامه پیدا کرد بنابراین نقطه عطف دوم به نظر من صلح است. از آن زمان به بعد من جوان خوشفکری را دیدم که با برنامهریزی به تئاتر آمد، او همان علی منتظری بود. نقطه عطف سوم تئاتر سال 76 با روی کار آمدن دولت اصلاحات بود. بین این دو نقطه عطف،یک تحولات اساسی در تئاتر ما رخ داد و آن هم احیا شدن دوباره تئاتر است.
وی همچنین افزود: آماری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای چهار یا پنج سال پیش وجود دارد که نشان میدهد سه هزار مجوز کلاس آزاد برای هنرجویان داده شده که از این تعداد 700 کلاس برای رشتههای بازیگری و کارگردانی بوده است. خروجی این کلاسها موجی را در عرصه فرهنگ و هنر راه میاندازد و این موج توجه به هنر و در نهایت خوشبینی نسبت بدان در جامعه است.
انتهای پیام/