نکوداشت پرهام، سمیعی، سجادی و محقق
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - مراسم نکوداشتی برای سیروس پرهام، احمد سمیعی گیلانی، سیدصادق سجادی و مهدی محقق برگزار شد.
تبسم مهر - به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، هشتمین نشست ماهانه یکشنبههای ملی در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. در ابتدای این نشست فرهاد طاهری درباره فعالیتهای احمد سمیعیگیلانی گفت: او نزد اهل علم شخصیت شناختهشدهای دارد. زمانی که بنا شد درباره شخصیت او صحبت کنم، تصمیم گرفتم از منظر یک پژوهشگر تاریخ به این موضوع بپردازم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تولد سمیعی گیلانی چند روز قبل از کودتای اسفند 1299 بوده است، بیان کرد: او که امروز در آستانه 99 سالگی قرار دارد، فراز و فرود زندگیاش با مهمترین حوادث تاریخ معاصر ایران گره خورده است.
طاهری سپس اظهار کرد: او کسی است که در اواخر حکومت قاجار دوران ابتدایی و در دوره پهلوی اول، نوجوانی و تحصیل را خود گذراند و شاهد احوالات ایران بعد از شهریور 1320 و شکلگیری جناحهای فکری بوده است.
این نویسنده و ویراستار متون ادبی همچنین یادآور شد که پس از انقلاب اسلامی هم استاد سمیعی در مراکز مهم فرهنگی و پژوهشی مهم فعالیت داشته است و تاکید کرد: در یک کلمه اگر بخواهیم حاصل عمر استاد سمیعی را از لحاظ اجتماعی خلاصه کنیم، او مردی است که از کاروانها و چاپارها تا تلگراف و موبایل و واتساپ را تجربه کرده است.
او در ادامه گفت: زمانی که به تمام فراز و فرود زندگی و فکری او نگاه میکردم، دو جنبه قابل توجه بود؛ ابتدا نوگرایی در عرصه مواجهه ذهنیت با مفاهیم علوم انسانی. و دیگری هم کنشگر اجتماعی در عرصه فرهنگ. اصولاً در عرصه تاریخ و ادبیات، شیوه تحقیق، پسگرایی است. سمیعی در حالیکه مطالعات عمیق در ادبیات و متون کهن فارسی دارد، همواره به دنبال نوجویی بوده است. به نظر میرسد این موضوع به چند دلیل مرتبط است؛ ابتدا اینکه او متولد رشت است. منطقه رشت از قدیم سرزمین نوخواهی و تجدد بوده است.
این استاد دانشگاه افزود: موضوع دیگر که بسیار مهم است، هشت سال از عمر استاد در فعالیتهای سیاسی گذرانده شده است. این مدت زندگی او به نظر من بیشترین تاثیر را در نوخواهی داشته است. موضوع دیگر این ویژگی را باید در تسلط او به زبان فرانسوی دانست.
طاهری سپس با بیان اینکه دومین ویژگی سمیعی گیلانی را که همان مقام کنشگر فرهنگ است میتوان در سرمقالههای فرهنگستان دید، اظهار کرد: سرمقالههایی مانند «فرهنگستان و وظایف آن»، «فرهنگ نوشتاری به سوی تخصصی کردن مجلات علمی و پژوهشی» و …از جمله آنها است. از نظر محتوا این مقالات عمدتاً مشتمل بر چند موضوع است. ضرورت تقویت زبان علمی، زبان مقابله با واژههای بیگانه، انتقاد بر نظام آموزشی کشور، انتقاد از دور شدن از انصافها و اخلاق علمی، انتقاد از مبتذل شدن تحقیق و دانش و داشتن نگاه بسیار منصفانه و قضاوتهای واقعبینانه درباره فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مشی فرهنگستان از جمله مواردی است که در مقالات او دیده میشود.
در ادامه نشست، احمد سمیعی گیلانی در ابتدای سخنان خود گفت: از مدیریت سازمان اسناد و کتابخانه ملی بهخاطر برگزاری چنین جلساتی که احترام به علم و تجلیل است، تشکر میکنم.
او گفت: کسانی که در راه علم قدم گذاشتهاند، به سه یا چهار دسته تقسیم میکنیم. ابتدا کسانی که بدون زمینه، استعداد و انگیزه وارد این حوزه میشوند، یعنی خالیالذهن هستند و زمانی که سر کلاس میروند از معلم مطالب را یاد میگیرند. امروز این دسته خیلی کم شدهاند؛ به این معنا که کسانی که وارد دوره ابتدایی میشوند، پیش از این دوره زمینههایی داشتهاند. در زمان ما به این شکل نبود.
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: پیش از ورود به دوره ابتدایی، خواندن و نوشتن را از مادرم آموخته بودم. تابستان سال چهارم ابتدایی این بخت را داشتم که برادرم هرچه معلومات در زمینه زبان فرانسه داشت به من بیاموزد. بهطوری که پس از دو ماه مطلبی نبود که او بداند و من ندانم.
این پیشکسوت حوزه ترجمه و ویراستاری سپس بیان کرد: زمانی که وارد دبیرستان شدم، زمینه زبان فرانسه را هم داشتم چرا که زبان فرانسه جزء دروس بود. از بیان این مطالب به این نکته میخواهم برسم که فقط در دوره تحصیل به آن پرداخته نشود.
او ادامه داد: اولینبار در سال دوم دبیرستان به کتابخانه ملی رشت مراجعه کردم. در تابستان و ایام تعطیلات یکی از مکانهایی که هرروز به آنجا مراجعه میکردم کتابخانه بود. در آن دوره تعداد کمی بودیم که علاوه بر درس کلاسی به کتابهای جنب درسی یا غیردرسی علاقه داشتیم. پس از امتحان ورودی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، به آنجا وارد شدم.
سمیعی گیلانی همچنین تاکید کرد: نباید دانشجویان به درس درون کلاس اکتفا کنند. البته فقط به فضای مجازی هم نباید اکتفا کنند. خواندن باید جزء عادات جوانان باشد.
در ادامه توفیق سبحانی درباره ویژگیهای شخصیتی مهدی محقق صحبت کرد و گفت: یکبار در یک سخنرانی او درباره نابینایان به گونهای سخن گفت که مطالبش بسیار جذاب بود. پس از سخنرانی به همسرم گفتم «اگر روزی به محقق گفته شود درباره چهارچشمیها صحبت کند، او مطالبی را عنوان میکند که هیچکس آن مطالب را نشنیده باشد».
این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: یک بار یک سخنرانی درباره خاقانی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار کردیم. سخنران آن برنامه قرار بود میرجلالالدین کزازی باشد. برای او مشکلی بهوجود آمد و نتوانست در برنامه حضور پیدا کند. در حین برنامه متوجه حضور محقق شدم. از او خواستم سخنانی را بیان کند. او مطالبی را عنوان کرد که من میگویم خاقانی هم آن مطالب را نمیداند.
در ادامه مهدی محقق درباره فعالیتهای علمی خود گفت: زمانی که بهمدت سه سال به عنوان مدیر دایره کتب خطی کتابخانه ملی در اینجا حضور داشتم، فهرست مناسبی برای کتابها وجود نداشت. لیستهایی اهدایی بود و بعضی از آنها با مداد نوشته شده بودند. این به این معنا است که اگر کسی میخواست، میتوانست یک کتاب باارزش را بردارد و بهجای آن کتابی باارزش بسیار کم بگذارد.
این پژوهشگر تاریخ افزود: سبب اینکه مدیر قسمت کتابهای خطی شدم، همت سیدجعفر سلطانالقرایی بود. او همیشه نگران این مجموعه بود. او به من گفت: «کسی که فارسی و عربی بداند و بهاندازه با علوم مختلف آشنایی داشته باشد، شما هستید و باید به این مجموعه منتقل شوید»؛ پس از حضور در این مجموعه اولین اقدامی که انجام دادم، ایجاد یک شناسنامه برای هر نسخهخطی بود.
محقق به دورانی که برای تدریس به لندن رفته بود هم اشاره کرد و گفت: آن زمان از سیدعبدالله انوار خواستم به جای من به کتابخانه ملی بیاید. در مدت حضور در کتابخانه ملی، فهرستی از کتابهای خطی را که مهم بودند انتخاب و در مجله فرهنگ ایرانزمین چاپ کردم.
این نویسنده ادامه داد: در کتابخانه ملی من فرصت پیدا کردم کتابی درباره محمدبن زکریایرازی تالیف کنم که این کتاب چهار مرتبه چاپ شده است و اسم آن هم «فیلسوف ری محمدبن زکریای رازی» نهاده شد.
در ادامه نشست هرمز همایونپور درباره سیروس پرهام بیان کرد: زمانیکه جوان بودیم وسایل ارتباطی به شکل امروز وجود نداشت و تنها امکان آموزش ما مجموعه کتابخانه ملی بود که امروز افتخار میکنیم به این وسعت رسیدهاست.
او درباره فعالیتهای علمی سیروس پرهام گفت: از سال 1333 با هم در یک مدرسه حضور داشتیم. اولین کتابی که او ترجمه کرد، کتاب «دیپلمات» بود.
این پیشکسوت حوزه ترجمه افزود: پرهام بهغیر از ترجمه در نقد کتاب هم پیشگام بود که در قالب این نقدها بسیار حرفهای ناگفته را مطرح میکرد. بههمین دلیل بسیار در این حوزه نامآور شد و بهعنوان یک روزنامهنگار در «ایران ژورنال» هم بسیار سرآمد بود.
او به تنوع فعالیتهای پرهام اشاره کرد و اظهار کرد: زمینه دیگر فعالیت پرهام، زمینهسازی آرشیو ملی بود که امروز این مجموعه با کتابخانه ملی ادغام شده است. موضوع ایجاد یک سازمان بسیار سخت بود اما پرهام در کمتر از یک سال این امر را میسر کرد. او روی فرشبافی در ایران کتابهایی دارد که تقریباً همیشه در این حوزه به آنها ارجاع داده میشود.
همایونپور درباره سیروس پرهام یادآور شد: در هر زمینه او سرآمد بوده است و موضوعی که همیشه در شخصیت پرهام به آن توجه کردهام، فارسینویسی بوده است. پرهام در طول زندگی خود اقدامات اساسی بسیاری داشته است.
در ادامه سیروس پرهام درباره فعالیتهای علمی در طول عمر خود گفت: ایجاد یک دستگاه تخصصی مانند آرشیو ملی بسیار سخت بود. آموزش نیروهای فنی یکی از سختیهای این امر بود. من در یک دوره شش تا هشتماهه در آمریکا و انگلستان دوره دیدم.
بنیانگذار آرشیو ملی در ایران افزود: چندین دوره در آرشیوهای ملی اروپا و آسیا رفتهام. پس از آن، قانون تاسیس آرشیو ملی به تصویب رسید و تا زمان بازنشستگی بخشهای مختلف و اقدامات مختلفی انجام دادیم.
در ادامه نشست علی بهرامیان درباره سیدصادق سجادی گفت: به دلایل گوناگون باید سجادی را پرورشیافته مکتب تعلیم و تعلم قدیم ایران بدانیم. پدر او مراتب عالی تحصیلی را در حوزههای فقه، فلسفه و … را گذرانده بود و همجواری او با پدرش تاثیر برجستهای روی او داشته است.
عضو هیات علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی افزود: در آن دوره همه برای خود علم تلاش میکردند و هدف دریافت مدرک نبود به همین دلیل در بیشتر عرصهها صاحبنظر میشدند. نسل گذشته ما مانند مرحوم قزوینی به این دلیل که جامعیت بیشتری داشتند نتیجه کار آنها هم قابل توجهتر میشد.
این پژوهشگر تاریخ صدر اسلام سپس اظهار کرد: سجادی را میتوانیم جزء کمتر کسانی بدانیم که امروز این جامعیت را در حوزههای گوناگون دارد و در این زمینهها ماخذ است.
او با بیان اینکه باید شرایطی فراهم شود تا مجموعه مقالات سجادی منتشر و مرجعیت علمی او روشن شود، تاکید کرد: در سنوات اخیر در مسائل مرتبط با هویت ایرانی، اظهار نظرهای اشخاص ناوارد بسیار زیاد شده است و کسانی که به اندازه کافی صلاحیت ندارند با جسارت برآمده از جهل سخن میگویند. تاریخنگاری سدههای نخست هجری به دست فقها انجام شده است. اما نسلهای بعدی ادیبان و مورخان بودهاند و بههمین دلیل متنهای چندمنظوره به وجود آمده است. سجادی تنها کسی است که نثر بسیار زیبایی هم دارد که برآمده از مطالعات زیاد متون عربی است.
همایونپور ادامه داد: سجادی پیش از آنکه به سن 40 سالگی برسد این جامعیت را به دست آورده بود، به صورتی که مرحوم زریاب او را جانشین خود قرار داد.
سیدصادق سجادی نیز در ادامه درباره یک عمر فعالیتهای عمر خود اظهار کرد: کوشش میکنم در زمینه تاریخ ایران و اسلام تا جاییکه میسر باشد فعالیتهای تحقیقی دقیق انجام دهم.
این تاریخدان افزود: متاسفانه تاریخنگاری در ایران نه تنها پیشرفت نکرده بلکه در سالیان اخیر مقدار زیادی عقب رفته است. تاریخنگاری حداقل دو وجه عمده دارد؛ یک وجه آن تحقیق و تفحص منابع است و وجه بسیار مهم آن آفرینش هنری تاریخ است. سالیان اخیر در هیچیک از این دو مرحله، در ایران پیشرفت نداشتهایم. در این کشور مورخانی امثال بیهقی و طبری بودهاند. امروز به رغم همه ظرفیتها نتوانستهایم به جایگاه اصلی خودمان برسیم و این نشان میدهد در زمینههای علوم انسانی عقب رفتهایم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دانشگاههای ما دانمشندپرور نیستند، گفت: کسانیکه در زمینههای تحقیق چهره شدهاند در اروپا رشد کردهاند و یا با سیستم آموزشی متفاوت رشد کردهاند و به دروس دانشگاهی اکتفا نکردهاند.
سجادی سپس بیان کرد: دانشجویان باید بدانند اکتفا به دروس دانشگاهی بههیچ وجه آنان را صاحب اثر و ادیب نمیکند. باید دایره مطالعات خود را وسعت دهند و تا جایی که امکان دارد در زمینههای مورد علاقه خود فعالیت اینچنینی داشته باشند.
انتهای پیام