قاسم اصولی
پیامدهای مشارکت اسرائیل در خطوط انتقال انرژی تاپ و تاناپ بر چشمانداز مشارکت ایران در کریدورهای انرژی
اقتصادی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - با توجه به اینکه توسعه صادرات میدانهای گازی رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای سیاست خارجی این کشور به حساب میآید، لازمه عملیاتی شدن این سیاست، انعقاد قرارداد با سهامدارن خطوط لوله تاپ، تاناپ و کشورهای واقع در مسیر این خطوط لوله است.
تبسم مهر - با توجه به اینکه توسعه صادرات میدانهای گازی رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای سیاست خارجی این کشور به حساب میآید، لازمه عملیاتی شدن این سیاست، انعقاد قرارداد با سهامدارن خطوط لوله تاپ، تاناپ و کشورهای واقع در مسیر این خطوط لوله است.
بیست و دومین کنگره جهانی نفت که در تاریخ 9 جولای 2017 در استانبول ترکیه و با حضور شرکتهای معتبر و بین المللی صنایع نفت و گاز از کشورهای مختلف بهویژه با حضور مقامهای رژیم صهیونیستی برگزار شد، تأکید بر نقش اسرائیل در این کنگره در تأمین امنیت انرژی اروپا این مسأله را ایجاد کرد که ایفای نقش فعال اسرائیل در مسیرهای انتقال انرژی تاپ و تاناپ، چه تأثیری میتواند بر آینده مشارکت ایران در خطوط انتقال انرژی تاپ و تاناپ و تأمین امنیت انرژی اروپا داشته باشد.
عملیات اکتشافات گازی رژیم صهیونیستی از دریای مدیترانه با ماهیت مصارف داخلی و خودکفایی از اواخر قرن بیست شروع شد. در سالهای 2013-2009، کشف چندین میدان گازی مهم در سواحل سرزمینهای اشغالی، موقعیت این رژیم را از یک کشور وارد کننده گاز به یک کشور با قابلیت صادرات گاز تغییر داد. براساس گزارش شرکت نفتی بریتسش پترولیوم (BP) میزان ذخایر انرژی تحت کنترل این رژیم در حدود 2/0 تریلیون فوت است، در حال حاضر مقامهای رژیم صهیونیستی به فکر توسعه این میادین و صادرات آن هستند. در ارتباط با مسیرهای انتقال انرژی این رژیم دو مسیر وجود دارد، یکی مسیر اسرائیل ـ ترکیه که به خطوط انتقال انرژی تاپ و تاناپ وصل شده و مورد حمایت ترکیه است. این مسیر بهترین و ارزانترین راه برای انتقال گاز دریای مدیترانه به حساب میآید و رژیم صهیونیستی هم به دلایل اقتصادی به دنبال عملیاتی کردن این مسیر است. دومین مسیر اسرائیل ـ قبرس ـ یونان که در سال 2015 بهدنبال سفر نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به قبرس در رسانهها مطرح شده است. رسانههای رژیم صهیونیستی مهمترین هدف این سفر را، بررسی امکان همکاری با قبرس در زمینه بهرهبرداری از حوزههای گازی در آبهای دریای مدیترانه و صادرات آن از طریق خط لوله قبرس ـ یونان به اروپا اعلام کردند؛ اما به نظر میرسد هزینه این خط لوله که حدود 2200 کیلومتر است، در مقایسه با خط لولهای که از ترکیه عبور میکند، دو برابر باشد، علاوه بر این، این خط لوله به دلیل گذر از زیر دریا، نیازمند سرمایهگذاری و هزینههای زیادی است؛ بههمین دلیل اسرائیل آن را چندان ترجیح نمیدهد. در ارتباط با این موضوع، در دیداری که مقامهای دو کشور ترکیه و رژیم صهیونیستی در سالهای 2016 و 2017 داشتند، ساخت خط لوله اسرائیل-ترکیه-اروپا مورد تأکید قرار گرفته است و پیشبینی شده است در سال 2021 به مرحله بهرهبرداری برسد. البته لازمه بهره برداری از آن نیازمند عملیاتی شدن خطوط انتقال انرژی تاپ و تاناپ نیز هست.
خط لوله تاناپ[1] که ساخت آن از سال 2015 آغاز شده است، از جدیدترین و مهمترین طرحهای انتقال انرژی در سطح منطقه به حساب میآید. این طرح در بستر اختلافهای روسیه و اروپا در قبال بحران اوکراین مطرح شد و در این ارتباط به عنوان جایگزینی (آلترناتیوی) برای گاز وارداتی روسیه، مورد توجه جدی اروپاییها قرار گرفت. میدان شاه دنیز جمهوری آذربایجان که فاز اول آن با تولید سالانه هشت میلیارد و 600 میلیون متر مکعب گاز، چندین سال است که راهاندازی شده، قرار بود فاز دوم آن با ظرفیت تولید 16 میلیارد متر مکعب گاز، در سال 2017 افتتاح شود، ولی به دلایل فنی هنوز این قرارداد به مرحله عملیاتی نرسیده است. براساس آخرین برآوردها انتظار میرود که ساخت این خط لوله تا اواخر سال 2018 تکمیل و از سال 2019، سالانه 16 میلیارد مترمکعب گاز از فاز دوم این میدان به اروپا ترانزیت شود. این میدان گازی، یکی از بزرگترین میدانهای گازی جهان به شمار میرود که تحت کنسرسیومی به مدیریت شرکت بیپی انگلیس توسعه یافته است. این خط لوله یکهزار و 850 کیلومتری (1,150 مایلی) تا ارزروم ترکیه با گسترش خط لوله قفقاز جنوبی (باکو- تفلیس- ارزروم) تأسیس شده و پس از ارزروم با طی مسیر ترکیه به سمت غرب، از مرز ترکیه به یونان وارد میشود و کلیدی برای کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه به شمار میرود.
در ارتباط با سهم کشورهای مختلف در این طرح، آنکارا در سال 2014 میلادی سهم خود را از خط لوله گازی تاناپ به 30 درصد افزایش داد و شرکت دولتی نفت آذربایجان (سوکار) و شرکت بیپی به ترتیب 58 و 12 درصد باقیمانده سهام این خط لوله را در اختیار گرفتند. به گفته مدیران پروژه تاناپ، ظرفیت ترانزیت خط لوله تاناپ تا سال 2023 میلادی به 23 میلیارد مترمکعب در سال و تا سال 2026 میلادی به 31 میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت. ایران در شرایط کنونی بیشتر به دلایل سیاسی و امنیتی مورد توجه بانیان این طرح قرار نگرفته است؛ بدون شک تلاش برای اتصال به میدان گازی شاه دنیز و انتقال گاز از این خط به بازار اروپا در راستای منافع امنیت اقتصادی ایران است. با توجه به اینکه یکی از ایرادات اساسی وارده نسبت به این خطوط غربی، ناکافی بودن ذخایر انرژی کشورهای منطقه برای تأمین انرژی مورد نیاز اروپا در بلندمدت است؛ از این لحاظ اهمیت اتصال ایران به این خطوط شبکه انتقال انرژی بیشتر آشکار میشود.
نکته بسیار مهم در روند سرمایهگذاری در توسعه میدان شاه دنیز جمهوری آذربایجان، خط لوله قفقاز جنوبی و نیز احداث خطوط انتقال گاز تاپ و تاناپ (سال ٢٠١٦ میلادی)، عدم مشارکت ایالات متحده آمریکا در فرایند اجرای طرحهاست. برخلاف مشارکت فعال و گسترده شرکتهای بزرگ نفتی مانند شرکت بریتیش پترولیوم بریتانیا، شرکت دولتی نفت آذربایجان (سوکار) و حضور شرکتهایی چون شرکت اسنام ایتالیا، شرکت فلوگیس بلژیک، شرکت اناگاز اسپانیا و شرکت اکسپو سوئیس، هیچ شرکت آمریکایی در عملیات احداث تاپ و تاناپ مشارکت نداشتند و حمایت واشنگتن تنها در حد حمایت سیاسی از این طرحهای انتقال انرژی بوده است. کنسرسیوم پروژه گازی میدان شاه دنیز آذربایجان، خط لوله ترانس آدریاتیک موسوم به تاپ را نیز بهعنوان یکی از خطوط لوله نهایی انتقال گاز حوزه خزر به اروپا انتخاب کرده است. در واقع، ماه میسال 2012، تغییرهایی در ساختار اولیه خط لوله ناباکو اعمال شد، بدین معنی که گاز حوزه خزر با گذشتن از جمهوری آذربایجان و گرجستان به مرز ترکیه انتقال داده شود. این خط لوله در مرز ترکیه و یونان از خط لوله تاناپ جدا شده و به سمت آلبانی میرود. خط لوله تاپ که هزینه آن 7 تا 10 میلیارد دلار برآورد میشود، قرار است با عبور از یونان، آلبانی و نیز دریای آدریاتیک به سواحل جنوبی ایتالیا برسد. سهامداران تاپ متشکل از شرکتهای بیپی 20 درصد، سوکار 20 درصد، اسنم (اسپیای) 20 درصد، فلوکسیس 19 درصد، انگیس 16 درصد و آکسپو 5 درصد است. با توجه به اینکه توسعه صادرات میدانهای گازی رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای سیاست خارجی این کشور به حساب میآید، لازمه عملیاتی شدن این سیاست، انعقاد قرارداد با سهامدارن خطوط لوله تاپ، تاناپ و کشورهای واقع در مسیر این خطوط لوله است. با توجه به تأثیرهای انعقاد قرارداد رژیم صهیونیستی بر آینده مشارکت ایران در خطوط انتقال انرژی تاپ و تاباپ که ممکن است به حذف ایران از گزینه های منبع تأمین انرژی این خطوط منجر شود، این موضوع حائز اهمیت است و میتواند تأثیر منفی بر آینده مشارکت ایران در تأمین امنیت انرژی اروپا داشته باشد.
پی نوشت:
[1] - Trans Anatolian natural gas pipeline project (TANAP)
دکتر قاسم اصولی: پژوهشگر مرکز تحقیقات تدبیر اقتصاد و کارشناس مسایل اوراسیا
انتهای متن/