میزگرد المیادین در چهلسالگی انقلاب اسلامی
چهل سال روابط ایران-فلسطین؛ ارتباط عرفات با مغنیه؛ «صدام» سران «فتح» را ترور کرد
بین الملل
بزرگنمایی:
تبسم مهر - در میزگرد شبکه المیادین با موضوع روابط ایران و فلسطین در طول چهار دهه اخیر سه کارشناس موافق و مخالف آن را بررسی کردند و مطرح شد که ایران همهگونه حمایت کرده اما آنکه مسیر خود را تغییر داد، جنبش فتح بود.
تبسم مهر - در میزگرد شبکه المیادین با موضوع روابط ایران و فلسطین در طول چهار دهه اخیر سه کارشناس موافق و مخالف آن را بررسی کردند و مطرح شد که ایران همهگونه حمایت کرده اما آنکه مسیر خود را تغییر داد، جنبش فتح بود.
به گزارش گروه بینالمل خبرگزاری فارس، شبکه خبری المیادین که اخبار و تحولات دهه فجر در چهلمین سالروز انقلاب اسلامی را از تهران تحت پوشش ویژه قرار داده است، در میزگرد ویژه روابط ایران و فلسطین، به بررسی روابط ایران و فلسطین پرداخت * .
انیس نقاش کارشناس سیاسی منطقه در برنامه المیادین در تهران، به با حضور آنلاین دو میهمان دیگر از رام الله و الجلیل اشغالی روابط سیاست خارجی ایران را بررسی کرد.
انیس نقاش تحلیلگر سیاسی و عضو مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی «الامان» حاضر در استودیو المیادین در تهران، الیف صباغ کارشناس امور سیاسی از الجلیل اشغالی فلسطین و نبیل عمرو عضو شورای مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین از رام الله در این برنامه گفتوگو کردند.
انیس نقاش گفت، اختلاف ایران با سایر کشورهای عربی درباره مسئله فلسطین، در میزان آمادگی آنان برای دفاع از آرمان فلسطین است.
صباغ: وضع (سیاسی) فلسطین به مراتب بدتر از گذشته است
الیف صباغ با بیان اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین در ابتدا با همه طرفها به طور مساوی همکاری کرده است، گفت، اکنون وضعیت طوری شده که هر طرفی ارتباط خودش را در این سازمان دارد و به همین دلیل اختلافاتی در این سازمان ایجاد شد. بنابراین به جای آنکه سازمان از حمایت عربی و اسلامی به طور کلی برخوردار شود، اختلافات بیرونی در بدنه آن رخنه و این سازمان را تضعیف کرد. در چنین شرایطی سازمان دید که مردم فلسطین بیحمایت و پشتوانه و ضعیف رها شدهاند و از حمایت عربی و اسلامی برخوردار نیست و ناچار است که با اسرائیل سازش کند.
صباغ افزود: الان همه میدانند که این سازش به کجا رسیده و وضعیت به مراتب بدتر از گذشته شده و جایگاه سیاسی فلسطین در حال درجا زدن است حال آنکه نه فقط کشورهای عربی و اسلامی بلکه همه کشورهای دنیا در تشکیلات خودگردان و سازمان آزادیبخش نفوذ دارند. پس الان رفع دودستگی و اختلاف چندان دست فلسطینیها نیست بلکه دیگران و نیروهای خارجی در آن خیلی تأثیر دارند.
سه مرحله روابط ایران و فلسطین
نبیل عمرو گفت، روابط ایران و فلسطین سه مرحله پشت سر گذاشته است؛ مرحله اول ، ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود و کمی قبل از آن بود که روابط بسیار مستحکم و قوی بود و حتی به نزدیک به مرحله شراکت [سیاسی] رسید که زمانیکه در لبنان بودیم، همه حوزههای سیاسی، ملی، بسیج عمومی و حتی نظامی را شامل شد. یاسر عرفات پیشگام این روابط بود. این مهم بود که آن زمان برادران ایران را کمک میکردند. همه میدانند که یاسر عرفات اولین کسی بود که به ایران رفت وقتی انقلاب پیروز شد و با امام خمینی دیدار کرد و این مرحله اول روابط و بهترین مراحل روابط طرفین بود.
بعد از این مرحله، در مرحله دوم وقتی میان عراق و ایران اختلاف ایجاد شد، یاسر عرفات میان دو طرف، دو برابر، دو متحد، دو تکه شد و طبیعتا نقش میانجی را برگزید و زمینی از تهران به بغداد سفر میکرد و حتی به دلیل این تردد، بیمار هم شد و هدفش نجات روابط دو طرف و روابط ایرانی عربی بود چرا که او در ایران عمقی راهبردی برای مسئله فلسطین میدید. با این حال این تلاشها شکست خورد و همه میخواستند که عرفات کنار آنان بایستد و بعد تنشهایی به وجود آمد.
در مرحله سوم ، بعد از توافق اسلو، روابط به دشمنی گرایید و مواضع بسیار تند از جانب سران ایران علیه عرفات مطرح شد که برخی آن را خیانت هم دانستند و در پی این، فاصله در این روابط ایجاد شد.
المیادین پرسید: چرا این روابط و این مسیر تصحیح یا اصلاح نشد؟
عمرو پاسخ داد: ایرانیها شرایط سخت خودشان را داشتند. آنها درگیر جنگی طولانی شدند. در لبنان هم چند جنگ متوالی بود و در نهایت مصر هم از میدان خارج شد. همه این عوامل روابط ایران و فلسطین را تحت تأثیر قرار داد. شما میدانید خیلی از عربها از سطح روابط [خوب] فلسطین و ایران راضی نبودند. آنها بابت انقلاب اسلامی ایران و شعار صدور انقلاب نگران بودند. بنابراین طبیعی است که فلسطینیها نتوانستند از پیامدهای این اتفاقات در امان بمانند و روابط با ایران ضعیفتر شد .
المیادین پرسید: آیا روابط فروپاشید و تا الان این روابط از هم پاشیده است؟
نبیل عمرو گفت، اگر خاطرتان باشد، بعد از توافق اسلو امور به حد اتهام به خیانت و تحریک به قتل رسید. این وضعیت حتی در سطح روانی هم خیلی تأثیر گذاشت. فلسطینیها انتظار نداشتند که موضع ایران بعد از توافق اسلو به این شدت و قوت باشد. هر چند میتوانست کمی خفیفتر در حد مثلا راهنمایی یا نصیحت باشد.
مجری المیادین گفت، خب این عملگرایی ایران است؛ عمرو افزود: خیر این علملگرایی نبود این شدیدترین نوع موضعگیری بود که به حد دشمنی [با امضاکنندگان اوسلو] هم رسید.
نبیل عمرو همچنین درباره روابط جهاد اسلامی و حماس توضیح داد و گفت، روابط فلسطینیها به شکل کلی با هم خوب نیست. از طرفی دیگر درست هم نیست که یک گروه فلسطینی برای برقراری روابط گزیده شود. فلسطینیها همهشان در سختی زندگی میکنند. مسئله فلسطین فقط مقاومت نیست و ابعاد مختلف اقتصادی، معیشتی و غیره دارد. نظرم این است که روابط ایران با گروههای فلسطینی و تمرکز آن بر دو جنبش حماس یا جهاد اسلامی یا گروههای دیگری [شبیه آنان]، فکر نمیکنم که مسئله بزرگی مثل فلسطین نباید از جانب کشور بزرگی مثل ایران اینطور مدیریت شود. روابط مثل هم و مساوی نیست و از آنچه اکنون است رضایت نداریم.
نقاش: جبهه آزادیبخش خودش مبارزه را کنار گذاشت؛ ایران چطور حمایت میکرد؟
انیس نقاش در پاسخ به نبیل گفت: اگر ایران رابطه یک گروه را بر گروهی دیگر ترجیح میداد، سیاستش را بر مبنای حمایت کامل از جهاد اسلامی قرار میداد که هیچ مشکلی با آن ندارد و مشکلاتی مثل سوریه و حماس را ندارد و همه تمرکزش را بر روی جهاد قرار میداد و بقیه را رها میکرد. اما ایران، تأکید میکنم که روابطش با گروههای فلسطینی با رویکرد سیاسی است نه ترجیح یکی بر دیگر بر اساس ایدئولوژی یا اسم و ساختار. در حقیقت آن طرفی که دارد با جدیت کار میکند و امکانات برای شکست ارتش اسرائیل دارد، حمایت میشود. من برای این سخنم، ادلهای دارم و الان میتوانیم برخی از این ادله را فاش کنیم.
ناگفتههایی از یاسر عرفات
بله روابط در زمان جنگ عراق با ایران به تیرگی گرایید اما ایرانیها سفارتخانه فلسطین را تعطیل نکردند که نماینده سازمان آزادیبخش و یاسر عرفات بود و درها در ایران بر روی او هم همیشه باز بود. عرفات هم روابطش با صدام خیلی خوب بود اما با این وجود خیلی اصرار داشت که به ایران اهانت نشود و شکست نخورد. زمانیکه از صدام شنید گفت که میتواند با موشک تهران را بزند او این پیام را به ایرانیها انتقال داد و هشدار داد که صدام میتواند با موشک تهران را بزند. این دلیل بر این است که نمیخواست ایران را شکسته شده ببیند. ایران هم این را فراموش نکرده است.
نقاش افزود، بعد از [امضای] توافق اسلو، وضعیت اینطور شد که خود سازمان آزادیبخش اراده کرد که از مبارزه مسلحانه خارج شود و منشور سازمان را تغییر بدهد. بنابراین در چنین شرایطی من نمیتوانم از چیزی حمایت کنم که خودش [سازمان آزادیبخش] خواستار آن نیست دیگر. بنابراین ایران روی گروههای تمرکز کرد که توافق اسلو را رد کردند و وارد مبارزه مسلحانه شدند اما بدون آنکه روابط کامل قطع شود.
ارتباط عرفات با حزبالله و عماد مغنیه
سال 2000 سال نقطه عطف است، زمانیکه جنوب لبنان با آن شکوه و مبارزه مسلحانه و مقاومت آزاد و ارتش اسرائیل عقب زده شد، یاسر عرفات صحنه منطقهای را برای خود بازبینی و مرور کرد و حرارت به روابطش با ایران و حزب الله بازگشت. بنابراین امروز خیلی فاش میگویم که انتفاضه مسلحانه شکل نمیگرفت اگر حمایت ایران و حزبالله از ابوعمار (یاسر عرفات) در این مسیر نبود.
المیادین پرسید: منظور شما کتائب شهداء الاقصی است؟
نقاش: بله. وقتی ابوعمار هیچ پولی نداشت که از کتائب حمایت کند و وقتی که همه منابع را از او گرفتند و ابومازن (محمود عباس) برخی منابع [مالی] را با حمایت آمریکا و اروپا سلب و ابوعمار را محاصره و تحریم کرد، ابوعمار برای حمایت کتائب شهداء الاقصی و شعلهور کردن انتفاضه مسلحانه، در تماس مستقیم با سران حزبالله و مشخصا در ارتباط با [شهید] عماد مغنیه بود. پس در چنین شرایطی ایران چاره دیگری نداشت که از این گروهها حمایت کند.
المیادین، چرا بروز این حمایت بیشتر در جنبش حماس و جهاد اسلامی دیده میشود؟
چون اینها هستند که مسیر را دارند ادامه میدهند. جنبش فتح و دستگاههای امنیتی تشکیلات خودگردان با اینها مبارزه کردهاند.
روابط ایران با سوریه ائتلافی است، چرا با فلسطین نباشد؟
نبیل گفت، در پاسخ آقای نقاش باید بگویم که برای فلسطین باقیماندن حداقلی روابط یا باز ماندن سفارت کافی نبود.
المیادین پرسید، از تهران چه میخواهید؟ که نبیل عمرو گفت، این سوال خیلی دیر پرسیده میشود. ایران باید پاسخ بدهد که از خودش از متحدانش یا همسایگانش یا از کشورهایی که در آن دخالت میکند، چه میخواهد. ما فلسطینیها همانی را از ایران میخواهیم که مثلا از ونزوئلا یا کشورهای دیگر میخواهیم... اینکه از یک طرف حمایت نشود و یکی دیگر نه... شما نگاه کنید به روابط ایران و سوریه که به حد اتحاد رسیده است. چه فرقی میان سوریها و فلسطینیها در حلوفصل مسائل با آمریکاست. آیا سوریها [سال 1991] در کنار آمریکاییها در حفر الباطن [با صدام] نجنگیدند؟ اما روابط با سوریها ادامه دارد و به حد ائتلاف رسیده است. کشورها یا گروهها، نظرهای خود را دارند. بهتر است دوستان نصایح خود را بگویند و خیلی دخالت نکنند... این کشور بزرگ که به آن احترام میگذاریم و مردمش را دوست داریم و روابطی تنگاتنگ و عمیق داریم، نمیخواهیم اینطور باشد. ما میخواهیم که روابط بهتر و تاثیرگذارتر و مثبتتر باشد در منطقه.
بعد از اسلو فلسطین دیگر تصمیم مستقل نداشته است
الیف صباغ با اشاره به روابط فلسطین و رژیمهای عربی گفت، از ابتدا یاسر عرفات قادر نبود که میان کشمکش حامیان یا قدرتهای ذینفوذ در تشکیلات خودگردان و سازمان آزادیبخش فلسطین، توازن برقرار کند چون حمایتها فقط عربی یا اسلامی نبود. دخالت اروپا بود، دخالت آمریکا بود و روابطی که با اسرائیل برقرار شد و هماهنگی امنیتی که تشکیلات با اسرائیل کرد، مجالی برای عرفات نگذاشت تا توازن کافی میان تشکیلات خودگردان و دیگر گروههای فلسطینی برقرار کند. حتی در فتح که حمایتهای مالی از نقاط مختلف دریافت میکرد، اختلاف بود. این مسئله از بعد از اوسلو به وجود آمد و بعد از 2004 که ابومازن (محمود عباس) قدرت گرفت، بزرگ و ریشهدار شد و همه ذینفوذها تاثیر خود را میگذاشتند... چون اراده تصمیم سیاسی مستقل وجود ندارد، فلسطین دچار مشکل است. تشکیلات هیچگاه نخواهد توانست به غزه برگردد تا زمانیکه نتواند بر سلاح مقاومت تسلط پیدا کند... این مسئله در هر آشتی ملی، مسئلهای اساسی است.
انیس نقاش در پاسخ به دو میهمان دیگر میزگرد المیادین گفت، بله بعد از امضای توافق اسلو در ایران و در محور مقاومت خیلی از فلسطین انتقاد کردند و بر خلاف همه اختلافات سیاسی و شعارهایی که داده شد، کسی (از ایران) مانع سران فلسطینی نشد، یا توطئه نکرد یا کسی از آنان را ترور نکرد. اما رژیم صدام دهها نفر از سران جنبش فتح را که در کشورهای دیگر بودند مثل شهید ابوعیاد و ابوالهول که در تونس بودند، ترور کرد. در نتیجه کشمکش و درگیری کشورهای دیگر به ایران نرسید.
تصورات اشتباه جنبش فتح؛ چرا عرفات ترور شد؟
نکته دوم اینکه، جنبش فتح یک تصور اشتباه دارد و آن این است که فکر میکند تنها نماینده مردم فلسطین است و هر کجا رفت و به هر سو چرخید، کشورهای حامی آن هم باید به همان سو بچرخند. بنابراین باید متوجه باشید که مسئله فلسطین در قلب منطقه و جهان عربی اسلامی قرار دارد و ما اصلا آن را نمیتوانیم بپذیریم [پس مسئله فلسطین، فقط مسئله تو در جنبش فتح نیست] و حتی اگر فلسطین از حقوقش صرفنظر کند، ما نمیتوانیم صهیونیزم را بپذیریم. شما اینجا با خطری به نام سرطان اسرائیل که ابزار امپریالیزم است مواجه هستید. پس جنبش فتح باید بداند که اینطور نیست که به هر طرف چرخید، حامیانش هم باید بچرخند. محور مقاومت هدفش آزادی کل فلسطین است و هیچ تقابل و برخوردی با فلسطینیها ندارد. فتح اگر نمیخواهد مقاومت کند، این تصمیم خودش است و با آن تقابل نمیشود اما اگر بخواهد مقاومت کند، محور مقاومت از او حمایت میکند. محور مقاومت هدفش محو اسرائیل و آزادسازی فلسطین است. حتی یاسر عرفات بعد از آنکه فهمید اسلو شکست خورده است و مبارزه مسلحانه در جنوب لبنان نتیجه داده است بازگشت و همه کانالهای ارتباطی خود با حزبالله و ایران را برقرار کرد تا از کتائب شهداء الاقصی و انتفاضه مسلحانه حمایت کند. چه کسانی با انتفاضه مسلحانه مبارزه کردند؟ فقط آمریکا و اسرائیل نبودند که از بیرون با آن جنگیدند. بخش بزرگی از جنبش فتح با آن مقابله کرد که میخواست جایگزینی برای یاسر عرفات ارائه کند.. یاسر عرفات را ساقط کردند و ترور شد، تا جایگزینهای او را ارائه کنند.
ناگفتهای از سفر محمود عباس به بیروت
نقاش ادامه داد: من حقایقی تاریخی را باید اینجا بازگو کنم که همه دنیا بداند. ما [محور مقاومت] تلاش کردیم همان خط [مقاومت] را با محمود عباس نیز ادامه بدهیم. المیادین پرسید، چگونه و نقاش ادامه داد: هنگامی که به بیروت آمد اما به دعوت طرف مقاومت نبود چون در اصل موضوع تردید داشتند. برادران فتح آمدند و گفتند که خواهش میکنیم همانطور که با ابوعمار (عرفات) گفتوگو کردید، گفتوگوها را با ابومازن هم تکرار کنید. آنها گفتند که ما میخواهیم درباره وضعیت راهبردی گفتوگو کنیم. ما به او گفتیم که آقای ابومازن امروز آمریکا آمده در عراق و تو در حسابهایت اینطور میبینی که منطقه سقوط کرده است. من تحلیلی راهبردی به تو میدهم و دو پیام به تو میدهم اول اینکه، ما در مقابل حضور آمریکا مقاومت خواهیم کرد و این به شکست آمریکا منتهی خواهد شد و تو باید عراق را در سبد خودت ببینی نه در سبد آمریکا. به این معنا که از این جنگ عراقی متولد میشود که حامی فلسطین است نه حامی حضور آمریکا. دوم اینکه همانطور که با برادر ابوعمار در ارتباط بودیم و هدفمان حمایت از انتفاضه مسلحانه بود، با تو هم خواهیم بود. المیادین پرسید: پاسخ [عباس] چه بود؟ و نقاش پاسخ داد: من وقتی استراتژی را گفتم، ابومازن بلند شد و ایستاد و گفت، ببین برادر من استراتژی و توافق نمیخواهم. هر چه آریل شارون به من بدهد، من میگیرم و گریه میکنم تا وضعیت را سامان بدهم. شما هم با برادرانتان باشید، من رفتم. این اتفاق واقعی است. گواهی باشد برای تاریخ. من دارم به این فکر میکنم که آن روز ابومازن در آن اتاق اگر حرفش این نبود و انتفاضه مسلحانه را ادامه میداد [چه شده بود تا الان]. این واقعیت محمود عباس است. پس ببینید این ایران نیست که انتخابش را تغییر داده باشد. آنها هستند که میخواهند فلسطین را به کشوری کوچک تبدیل کنند و باور کردهاید که حکومتی به نام تشکیلات هست که وزارتخانه و ادارهجات دارد و این تشکیلات دستگاهی امنیتی دارد که علیه مقاومت میجنگد نه علیه اسرائیل.
فلسطین در جبهه عربستان سعودی یا دیگری نیست
نبیل عمرو در پاسخ نقاش گفت، یک چیز را نمیگویید و آن توان ابومازن است. آنچه از ابومازن خواسته، چیزی است که کشورهای بزرگ هم نمیتوانند آن را برآورده کنند حتی ایران به عنوان یک کشور بزرگ هم نتوانسته آن را محقق کند. المیادین پرسید چه چیزی را نتوانستهاند انجام بدهند؟ نبیل پاسخ داد که ارتباطی که اکنون بین ایران و [تشکیلات خودگردان و جنبش فتح] فلسطین است میتوانست بسیار قویتر از چیزی باشد که اکنون هست. اکنون وقت محاکمه فلسطین نیست.
المیادین پرسید آیا این مواضع، تشکیلات خودگردان را در سنگر عربستان سعودی قرار میدهد یا قطر مثلا؟ نبیل گفت، ما نیاز به این تعارفات نداریم که چون عربستان با ایران اختلاف دارد پس در صف عربستان باشیم... این اشتباه است که فلسطینیها را به این یا آن جبهه تحمیل کنیم.. من فکر میکنم این سوال دقیق نیست. اگر فلسطین با ایران دچار اختلاف باشد، لزوما به این معنا نیست که برود با عربستان سعودی باشد... ما از همه میخواهیم که از ما حمایت کنند، به ما نصیحت کنند... شما ببینید که روابط محمود عباس با سوریه و بشار اسد روابط خوبی است.
نقاش پاسخ داد که فلسطینیها حق دارند با همه کشورها روابط داشته باشند. اما باید در نظر داشت که فلسطینیها چند دستهاند. یکی در خانهاش مینشیند و میگوید من حامی مقاومت مسلحانه نیستم. میخواهد با دیپلماسی و کمک دیگر کشورها پیش برود. اما زمانیکه بر او تحمیل میشود که با کار امنیتی مانع گروههای مقاومت شود، این مسئله جدیدی خواهد بود. اسرائیل میگوید نود درصد عملیاتهای امنیتی که علیه مقاومت انجام میشود کار تشکیلات خودگردان است... معادلات امروز تغییر کرده است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا میگوید من دیگر نمیخواهم پلیس دنیا باشم، از سوریه خارج میشود. میخواهد از افغانستان خارج شود. از عراق هم خارج خواهد شد و رئیس جمهور عراق گفت، ماموریت آمریکا در عراق مبارزه با تروریسم است نه اینکه مراقب ایران باشد. گروههای مقاومت عراق میتوانند آمریکا را بیرون کنند... بنابراین همه باید معادلات را بر اساس تغییرات صورت گرفته در منطقه ببینند.
بهترین راهکار ادغام مقاومت مسلحانه با اقدامات دیپلماتیک
الیف صباغ نیز در پایان این میزگرد گفت، یکی از نقاط ضعف فلسطین در دو دهه اخیر این است که اشکال مختلف مقاومت را با هم ادغام نکرده است. وقتی ایران میگوید حاضر است از گزینه مقاومت مسلحانه حمایت کند و آمریکا و اروپا از دیپلماسی حمایت میکند، تشکیلات خودگردان میتوانست کار دیپلماسی و مقاومت مسلحانه را با هم ادغام کند و از همه نیروها استفاده کند و همه پیششرطها را رد کند. آقای نقاش گفت که ایران آماده است که از مقاومت مسلحانه حمایت کند و در مقابل هم مخالف راههای دیپلماتیک نیست اما در طرف دیگر، کسانی هستند که از راههای سیاسی حمایت میکنند اما شرط میکنند که مقاومت مسلحانه نباشد. این اشتباه است. در چنین وضعیت کار به نتیجه نمیرسد... فکر نمیکنم که ابومازن هم در شیوههای خود بازنگری کند، شاید کسی که بعد از ابومازن بیایید آماده باشد که این کار را بکند و هم از ایران استفاده کند هم از حامیان دیگر.
* * *
* این میزگرد روز دوشنبه در استودیو المیادین در تهران، ویژهبرنامه «ایران والعالم» مختص به پوشش تحولات دهه فجر و چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد.
انتهای پیام/ص