مجید مظفری بازیگر سینما و تلویزیون در واکنش به مباحث مطرح شده درباره ورود پولهای کثیف به سینما گفت: بهشخصه اطلاعی از پدیدههایی مانند پولشویی و یا ورود پولهای کثیف به سینما ندارم و طبیعتاً مسئولان مربوطه باید درباره آن اظهارنظر و با آن برخورد کنند، اما آنچه به ذهنم میرسد این است که مگر مجموع گردش مالی در سینمای ایران چقدر است که بخواهد محملی برای پولشوییهای کلان باشد؟
مظفری ادامه داد: هزینه تولید یک فیلم معمولی در سینمای ایران بهطور متوسط 3 میلیارد تومان است و کمی بیش از این مقدار هم در گیشه فروش میکند اما رقم معمول پولشویی در این سالها در کشور، ارقامی بسیار کلانتر از این حرفها بوده است، در حد هزار میلیارد تومان! پس به نظر منطقی نمیرسد کسی برای 5-6 میلیارد تومان پولشویی بخواهد روی ظرفیت گردش مالی سینما حساب کند.
این بازیگر با تاکید بر اینکه در یک پروژه سینمایی ریز ارقام و جزییات قراردادها بهصورت کامل مشخص است، گفت: شاید برخی بهجهت فرارهای مالیاتی بخشی از دستمزدها را در قرارداد ثبت نکنند و به تعبیری زیرمیزی محاسبه کنند اما این موارد بسیار اندک است و بهصورت عمومی زمینهای برای تخلفات مالی کلان در سینما وجود ندارد حتی در یک سریال شبکه نمایش خانگی هم تا جایی که بنده اطلاع دارم، تولید با نهایت 5 میلیارد تومان کلید میخورد و براساس فروش قسمتهای اول و بازگشت سرمایه ادامه آن تولید میشود.
پولشویی جایی قابل تعریف است که شفافیت نباشد
بازیگر فیلم سینمایی «جنگ نفتکشها» افزود: منطقاً پولشویی جایی قابل تعریف است که حسابوکتابها شفاف نباشد، مثلاً برای یک برج 20 طبقه لاکچری در همه اجزا میتوان فاکتورسازی کرد و واقعاً هم محاسبه صحت ارقام کار سادهای نیست پس کسی که بهدنبال پولشویی باشد زمینه های بسیار مناسبتری از سینما میتواند انتخاب کند و بهنظرم در بازار سینما با گردش مالی فعلی، پولشویی اساساً نمی تواند معنا داشته باشد و بیشتر زاییده فکر افرادی است که مخالف سینما هستند.
خانه سینما در تمام این سالها تلاشهایی برای ساماندهی دستمزدها داشته اما ارشاد بیشتر برپایه همین استدلال عمل میکرد که تهیهکننده و سرمایهگذار آزادند به هر که میخواهند و هر چقدر میخواهند پرداخت داشته باشندمظفری باوجود این تحلیل درباره ورود پولهای کثیف به سینما، در پاسخ به ابهامات و انتقادات مطرح شده درباره دستمزدهای کلان بازیگران طی سالهای اخیر صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: خاطرم هست زمانی به ارشاد اعلام کردیم که افرادی که میخواهند در سینما فعالیت داشته باشند، مانند همه جای دنیا بهتر است وابسته به صنف و سندیکای مشخصی باشند. معتقد بودیم تهیهکننده در فهرست عوامل فیلمش در کنار نامها باید شماره عضویت فرد موردنظر در صنف را هم درج کند تا سابقه و اعتبار او مشخص باشد. زندهیاد داوود رشیدی در این زمینه پیگیریهای بسیاری انجام داد اما پاسخی که از مسئولان ارشاد گرفتیم این بود که تهیهکننده پول دارد و آزاد است به هر کس که دلش میخواهد پول بدهد و ما نمیتوانیم دخالت کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی «سگکشی» عنوان کرد: در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست که یک تهیهکننده بهواسطه پولی که دارد بخواهد هرکسی را بهعنوان عوامل فنی و یا بازیگر به کار بگیرد زیرا سندیکاها اجازه چنین اتفاقی را نمیدهند. در ایران اما اینگونه نیست و یک نفر شب میخوابد و صبح مادرش میگوید چقدر خوشتیپی، پدرش هم پول میدهد، بازیگر میشود!
مظفری با اشاره به شرایط فعالیت بازیگران نسل اول پس از انقلاب، ادامه داد: خاطرم هست از گوهردشت کرج برای تمرین به میدان فردوسی تهران میآمدم و به دلیل 2 بار تاخیر، آقای نصیریان نه فقط اجازه ادامه تمرین به من نداد که از اداره هنرهای نمایشی هم اخراجم کرد! آن شرایط با آنچه امروز در عرصه بازیگری حاکم است، متفاوت بود.
نگاه صرف اقتصادی مانع تنوع تولیدات سینمایی شده است
بازیگر فیلم «وقتی همه خوابیم» با اشاره به اینکه پیششرط ساماندهی مسایلی همچون دستمزد بازیگران سینما شکلگیری صحیح اصناف است، گفت: خانه سینما در تمام این سالها تلاشهایی در این زمینه داشته است اما ارشاد بیشتر برپایه همین استدلال عمل میکرد که تهیهکننده و سرمایهگذار آزادند به هرکه میخواهند و هر چقدر میخواهند پرداخت داشته باشند. همین شرایط هم باعث شکلگیری روندی در سینمای ایران شده که ملاک فروش در آن فقط «بازیگر» است.
وی تاکید کرد: البته هستند هنرمندانی که تلاش میکنند و موفقیتهای خوبی هم به دست آوردهاند اما این نگاه صرف اقتصادی که یک تهیهکننده روی یک بازیگر و تیپ پرفروش برای تولید اثر مشابه سرمایهگذاری میکند، جلوی نگاههای تازه و تنوع تولیدات را میگیرد.
مظفری در پایان ضمن انتقاد از فراگیر شدن فیلمهای کمدی مشابه در اکران سینماها گفت: تماشاگر ایرانی بسیار هوشمند است اما متاسفانه در سالهای اخیر امکانی برای انتخاب آثار متفاوت نداشته است. در همان سالی که فیلم «سگکشی» اثر بهرام بیضایی در اکران پرفروش شد، فیلمهای کمدی هم روی پرده بود اما امکان انتخاب متفاوت، مخاطبان را به سمت این فیلم سوق داد. اگر مخاطبان سینما حق انتخاب داشته باشند و تولیدات متفاوت سانسور نشود، طبیعتاً اقتصاد سینما هم شرایط سالمتری پیدا میکند.