عوامل «گشت پلیس» در مهر-1؛
عبور از خط قرمزها با رایزنی/ صحنههایی که در تلویزیون ندیده بودید
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - عوامل سریال «گشت پلیس» با اشاره به ویژگیها و تمایزهای این سریال نسبت به تجربههای پلیسی دیگر سیما از خط قرمزهایی گفتند که در این مجموعه از آنها عبور شد.
تبسم مهر - عوامل سریال «گشت پلیس» با اشاره به ویژگیها و تمایزهای این سریال نسبت به تجربههای پلیسی دیگر سیما از خط قرمزهایی گفتند که در این مجموعه از آنها عبور شد.
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه موذن: سریال «گشت پلیس» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و تهیهکنندگی سعید پروینی چندی پیش روی آنتن شبکه سه سیما رفت. این مینیسریال پلیسی تلاش داشت در کنار ژانر معمایی نقش آگاهیرسانی نیز داشته باشد و شاید برای اولینبار بود که از طریق این مجموعه صحنههایی دیده شد که پروژه را نسبت به دیگر آثار مشابه با همه نقاط قوت و ضعفی که داشت متمایز کرد. به طور مثال در این سریال صحنههایی از جنازههای واقعی نمایش داده شد تا تاثیر بیشتری برای آگاهی دادن به مخاطب نسبت به قاچاقچیان مواد مخدر داشته باشد.
خبرگزاری مهر به همین منظور نشستی را با حضور عوامل این سریال از جمله مهرداد خوشبخت کارگردان، سعید پروینی تهیهکننده و امیررضا دلاوری و فرهاد قائمیان ترتیب داد تا به محورهای مختلف این مینی سریال پلیسی پرداخته شود.
قسمت اول این نشست را در ادامه میخوانید:
*ما در سریال «گشت پلیس» ابعاد مختلفی از شخصیت پلیس را میبینیم که در عین حال تلاش میشود موقعیتها و ابعاد مختلف تکمیلکننده شخصیت پلیس باشند؛ مثلا پلیس را در محیطهای متفاوتی مثل باشگاه ورزشی مشاهده میکنیم و یا اگر میخواهیم او را فردی مهربان نشان دهیم حتما قرار نیست در کنار خانواده و در صحنههای کلیشهای به تصویر کشیده شود این ویژگیها برای شما به عنوان بازیگر چقدر اهمیت دارد؟
امیررضا دلاوری: این سریال سه شخصیت پلیس داشت که به نظرم هر یک ویژگیهای متفاوتی داشتند و در سریال تلاش شد به آنها پرداخته شود، پلیس هم مثل مردم عادی اهل شوخی و مهربانی است و این ابعاد در شخصیت پلیس این سریال دیده میشود. پلیس ممکن است با مجرم با جدیت برخورد کند اما رابطه پلیسها با یکدیگر مثل همه مردم عادی است؛ شوخی میکنند و زندگی نرمال خود را میگذرانند و ما هم سعی کردیم همین زندگی را در این سریال پیاده کنیم حتی بخشهای مرتبط با روابط خانوادگی در این سریال کاهش یافت که اتفاقا توانست به کیفیت شخصیت خود پلیس بیشتر کمک کند.
* آقای قائمیان نظر شما درباره نقش پلیس و تمایزهای آن نسبت به سایر کاراکترهای سریالهای پلیسی چیست؟
فرهاد قائمیان: هر نقشی در زمان خواندن فیلمنامه خود را نشان میدهد و شما همان زمان به این نتیجه میرسید که میتوانید سراغ آن کار بروید یا خیر. ما در این سریال فیلمنامهای با 14 قسمت داشتیم که به یک مینی سریال 7 قسمتی تبدیل شد و در اجرا هم تغییرات زیادی داشت اما همه تلاش ما این بود که به نحو احسن آن را به تولید برسانیم و نقشها در عین جذاب بودن برای مخاطب اغراق نداشته باشد.
البته من از روز اول که سر این پروژه رفتم اطمینان داشتم این کار پرمخاطب خواهد بود و بازخوردهای زیادی خواهد گرفت. پروژه با هدایت و مدیریت خوبی از طرف مهرداد خوشبخت کارگردان و سعید پروینی تهیه کننده همراه شد.
دلاوی: بله ما همان ابتدا نسبت به شناختی که از گروه و کارگردان داشتیم میدانستیم سریالمان اثر باکیفیتی خواهد شد البته من به دلیل ذهنیتی که مخاطب نسبت به پلیس ممکن است داشته باشد کمی هم شک داشتم که این سریال با استقبال مخاطبان همراه شود. با این حال از همان قسمت اول که بازخوردها را دیدیم غافلگیر شدیم به طور مثال شبی که قسمت اول سریال پخش شد من در سفری به لاهیجان رفته بودم که در یکی از شهرستانها سه نفر ناگهان نزدیک من آمدند، دست دور گردنم انداختند و من را با نام آقای پلیس صدا میکردند و خاطرات زیادی در همان مدت 10 روزی که سریال پخش شد، دارم.
این سریال جذابیت زیادی برای مردم داشت چون تلاش ما این بود که واقعیتهایی را برای مردم بیان کنیم. ممکن است بیان این واقعیتها با اختلافاتی هم مواجه شود مثلا من فکر میکنم اختلاف سلیقههایی ممکن است بین خود ناجی هنر و نیروی انتظامی وجود داشته باشد. ناجی هنر قرار است پل ارتباطی بین نیروی انتظامی و هنرمندان باشد و اگر قرار باشد آنها هم نگاهی یک طرفه داشته باشند و بدون تعامل بر هر آنچه نیروی انتظامی میگوید تاکید کنند نمیتوان به خروجی مناسبی از یک اثر نمایشی رسید.
*چقدر تلاش شد این سریال شعاری نباشد و در قصه سراغ روایتهای جدیدی بروید؟
دلاوری: این نکته را من همینجا بگویم که این بخشهای شعاری ممکن است در فیلمنامه ما هم بوده باشد اما سر صحنه تصویربرداری به این نتیجه رسیدیم که پلیس را به گونهای نمایش دهیم که شعاری و کلیشهای نباشد.
ما زحمت زیادی برای این سریال کشیدیم، در سرما و گرما و در لوکیشنهای سخت سر صحنه تولید کار رفتیم و انتظارمان این است که نیروی انتظامی یا صدا و سیما که اسمشان پای سریال است، آن را حمایت کنند. قطعا اگر تلویزیون یا نیروی انتظامی بهای بیشتری برای این کار قائل میشدند سریال بسیار بهتری داشتیم مثلا در صحنهای که قرار بود یک 206 چپ شود اگر بودجه داشتیم این ماشین به راحتی چپ میشد و نمیتوان گفت ایراد این صحنه به عوامل سریال برمی گردد.
*نبود بودجه و امکانات چقدر شما را در تولید با مشکل مواجه کرد؟ و آیا نمیشد صحنههایی مثل چپ شدن ماشین را با جلوههای ویژه بهتر نمایش داد؟
مهرداد خوشبخت: ما هم از جلوههای ویژه استفاده کردیم اما در خروجی کمتر نتیجه مثبتی گرفتیم که به ضعف خود ما مربوط میشود با این حال هزینه و حتی زمان، تاثیر زیادی در اجرای یک صحنه دارد، حتی در جلوههای ویژه نیز اگر هزینه بیشتری صورت بگیرد اتفاقات بهتری را میتوان شکل داد.
اینها خط قرمز است اما وقتی شما با مدیر پخش صحبت میکنید و درباره ضرورت این صحنهها دلیل میآورید آنها هم میپذیرند *آقای پروینی در روند تولید سریال چقدر تلاش کردید حرف جدیدی بزنید که ممکن است به عنوان رد شدن از خط قرمزها تعبیر شود؟
سعید پروینی: بحث عبور از ممیزیها فقط به این منحصر نمیشود که خط قرمزی را بشکنیم یا حرفی را که پیش از این در تلویزیون بیان نمیشده است ما بیان کنیم. عبور از ممیزی در این سریال شامل مواردی بود که پیش از این در سریالهای تلویزیون به تصویر کشیده نشده بود؛ مثلا پلیسی که میخواهد وارد باند خلافکاران شود و چون باید شبیه آنها باشد موهای خود را از پشت میبندد.
من یادم نمیآید تاکنون در پروژههای ناجا چنین پلیسی داشته باشیم اما ما در این کار چنین نقشی در قصه داشتیم و خوشبختانه ناجا هم پذیرفت. صحنههایی هم داشتیم که برای تلویزیون خط قرمز محسوب میشد مثل نمایش صحنههایی از جنازههای زنانی که به وسیله شیشه و کراک کشته شدهاند. اینها خط قرمز است اما وقتی شما با مدیر پخش صحبت میکنید و درباره ضرورت این صحنهها دلیل میآورید آنها هم میپذیرند.
این صحنهها به این معنی نیست که ما دوستان ناجی هنر یا مدیران صداوسیما را دور زدیم یا پخش این صحنهها از دست مدیران در رفته باشد، بلکه ما با همکاری یکدیگر به این نتیجه رسیدیم که این صحنهها میتواند به پخش برسد چون برای آگاهی و یا تاثیرگذاری سریال اهمیت دارد. شاید حتی از همان ابتدا اختلافهایی هم با دوستان ناجی هنر داشتیم و با مشاور انتظامی کار چندان هماهنگ نبودیم. با این حال بعد از مدتی همکاری و شروع کار این اختلاف سلیقهها برطرف و به ما اعتماد شد.
*یکی از موقعیتهایی که در این سریال جدید بود، حضور نیروهای پلیس در باشگاههای ورزشی بود که فکر نمیکنم مشکلی داشته اما پیش از این در سریالهای ایرانی چنین موقعیتی را ندیده بودیم.
مهرداد خوشبخت: باشگاه ورزشی از طرف ما پیشنهاد شده بود و یا کوادکوپتر که در صندوق عقب ماشین پلیس پیشبینی شده بود پیشنهاد دیگر ما بود. در حالی که نیروی انتظامی در صندوق عقب ماشین خود کوادکوپتر ندارد.
*قطعا بخشی از سریال هم میتواند تخیل و در راستای درام باشد.
دلاوری: کاش بتوانیم این مساله را برای مردم هم توضیح دهیم که نسبت به هر نقطه یا موردی ایراد نگیرند و بدانند با یک فیلم و موقعیت نمایشی روبهرو هستند.
*قطعا مخاطب انتظار دارد بخشی از آنچه که از نیروی انتظامی یا هر قشر و صنف دیگری دیده است با واقعیت مطابق باشد اما بخشی از جزییات نیز میتواند بر اساس درام داستان پیش رود.
پروینی: مسلما حضور مشاور انتظامی برای گوشزد کردن همین نکات است، مثلا شاید ما ندانیم یک اسلحه چند تیر دارد و یا بعد از چند تیر باید خشاب آن عوض شود. خود من فکر میکنم تاثیر باشگاه ورزشی از تاثیر باشگاه تیراندازی که توسط پلیس پیشنهاد شده بود خیلی بیشتر و برای مخاطب جذابتر بود. پیشنهاد مهرداد خوشبخت این بود که پلیس به جای اینکه در اتاق خود صحبت و برنامه ریزی داشته باشد میتواند به باشگاه ورزشی که در اداره تعبیه شده است برود و آنجا صحبت کنند که موقعیت خوبی را هم رقم زد.
هدف دیگری هم از این سریال داشتیم که وجه آموزشی آن بود که خدا را شکر این وجه آموزشی از چارچوب قصه و داستان سریال بیرون نزد. ما در قسمتهای اول سریال صحنه ای داشتیم که در آن امیررضا دلاوری در یک سکانس دستگیری خلافکار، درباره استفاده از کلاه موتورسواری به یکی از افراد جمع شده دور پلیس و متهم تذکر میدهد و ما بازخوردهای بسیار مثبتی نسبت به این صحنه داشتیم و یا فرهاد قائمیان در صحنه ای دیگر از سریال به کودکی میگوید کمربند خود را در ماشین ببندد، این هم از همان نکات آموزشی بود که چون در موقعیت درستی بیان شد کار را شعاری نکرد.
هنوز تلویزیون و ناجی هنر با این سریال تسویه نکرده اند و هنوز بخشی از دستمزد این کار را به بازیگران و عوامل بدهکار هستیم حتی سریال «حوالی پاییز» ساخته حسین نمازی که تولید آن سال گذشته انجام شد هنوز تسویه نشده است *به عنوان تهیه کننده فکر میکنید کمبود بودجه در چه زمینههایی به سریال ضربه زد؟
پروینی: قطعا اگر ما بودجه بیشتری داشتیم میتوانستیم ماشین 206 را در صحنه مورد نظرمان چپ کنیم. به هر حال تلویزیون نرمی برای قرارداد دارد که ما هم مجبوریم بر اساس آن کار کنیم. البته هنوز تلویزیون و ناجی هنر با این سریال تسویه نکرده اند و هنوز بخشی از دستمزد این کار را به بازیگران و عوامل بدهکار هستیم حتی سریال «حوالی پاییز» ساخته حسین نمازی که تولید آن سال گذشته انجام شد هنوز تسویه نشده است.
ما در سریال «گشت پلیس» با مشکلات ابتدایی و بدیهیتری مواجه بودیم که حتی با وجود آنها دیگر به موقعیتهایی مثل چپ کردن یا نکردن ماشین فکر هم نکردیم. مهرداد خوشبخت تا روزهای آخر تصویربرداری هیچ دستمزدی دریافت نکرد. مهرداد و تقریبا همه عوامل میدانستند حتی هزینههای مصرفی روزانه سر صحنه با مکافات تامین میشود، همینجا از همه عوامل و بازیگران برای صبوری و تحملشون تشکر میکنم.
خوشبخت: تولید این این سریال در زمان نامناسبی آغاز شد که هر روز قیمت دلار افزایش پیدا میکرد.
پروینی: بطور مثال برآورد کل هزینه دکور ما برای 14 قسمت 25 میلیون تومان بود، اما فقط برای ساخت یک دکور بیش از 38 میلیون تومان هزینه شد؛ این یک مشت نمونه خروار.
*رایزنی شما برای پخش صحنههایی که ممکن بود مورد مخالفت ناجی هنر یا صدا و سیما قرار بگیرد به چه صورت بود؟ و اعتماد آنها به شما به چه شکل صورت پذیرفت؟
پروینی: آقای خوشبخت کارگردان چندین ساله تلویزیون است و خطوط قرمز را میشناسد. او کارش را بلد است و اگر هم میخواهد از خط قرمز عبور کند برای آن دلیل و منطق دارد. مدیران پخش و یا ناجی هنر نیز با در نظر گرفتن این دلایل، آنها را میپذیرفتند.
خیلی وقتها ممکن است بعضی از همکاران خود ما به اشتباه از بعضی خطوط قرمز عبور کرده باشند و بی اعتمادی را رقم زده باشند *آیا آنچه که شما از آن به عنوان خط قرمز تعریف میکنید واقعا خطوط قرمز است یا ممکن است سلیقه شخصی مدیران مختلف باشد؟
خوشبخت: البته این نکته را بگویم که عبور از این خطوط قرمز که ممکن است گاهی کمرنگ یا پررنگ باشد، به تیمی بستگی دارد که روی آنها کار میکند. خیلی وقتها ممکن است بعضی از همکاران خود ما به اشتباه از بعضی خطوط قرمز عبور کرده باشند و بی اعتمادی را رقم زده باشند که اجازه نمیدهد دوباره به این مسائل بپردازیم و مدیران هم در جواب ما میگویند یک بار اعتماد کرده اند و کار خراب شده است. پس اهمیت بسیاری دارد چه گروهی با چه ادله و چه پشتیبانی پشت یک ماجرا و کار بایستد.
*سوال من این است آیا هر کاری که تاکنون انجام نشده است یک خط قرمز است؟
خوشبخت: خیر نیروی انتظامی یا هر نهاد و سازمانی ممنوعیتها و خط قرمزهایی دارد. مثلا ممکن است نیروی انتظامی بگوید درجه خط قرمز ماست که نباید شلخته و بی نظم نصب شود و اگر قرار است پلیسی به تصویر کشیده شود که بی نظم است به درد ما نمیخورد. آقای سعید کاتبی معاون سینمایی ناجی هنر حمایت بسیای از ما برای ساخت این پروژه کرد متاسفانه ما در حین ساخت این پروژه با مشکلات زیادی مواجه شدیم و مثلا به طور ناگهانی مدیران در ناجا تغییر کردند یا مدیرگروه فیلم و سریال شبکه سه در جای دیگری مشغول به کار شد. ما بسیاری از دلایل خود را در به تصویر کشیدن برخی از صحنهها و موقعیتها برای آقای کاتبی توضیح داده بودیم اما با حضور فرد جدید مجبور شدیم همه این مسائل را برای مدیر جدید دوباره توضیح دهیم.
پروینی: لازم است در پایان از چند نفر تشکر ویژه کنم از سردار منتظرالمهدی که کار با سفارش و پیگیری شخص او شروع و انجام شد، از سردار نوریان معاون اجتماعی ناجا که با حمایت وی کار به پخش رسید، سعید کاتبی که از شروع نگارش تا انتخاب کارگردان و پخش سریال کمک بسیاری کرد، از مسعود صباح که وقتی وارد پروژه شد تمامی مشکلات ما مرتفع شد و همچنین از از مدیران محترم گروه فیلم و سریال، تامین برنامه و پخش شبکه سه سیما نیز تشکر میکنم.
ادامه دارد...