نگاهی به فیلم «روزهای نارنجی»؛
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نخستین ساخته آرش لاهوتی سینماگری که در حوزه مستند شناخته شده است روایتگر داستان زنی به نام آبان است که در شمال کشور به شغل میوه چینی به همراه کارگران فصلی مشغول است و حوادث گوناگونی را در زندگی تجربه میکند.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نخستین ساخته آرش لاهوتی سینماگری که در حوزه مستند شناخته شده است روایتگر داستان زنی به نام آبان است که در شمال کشور به شغل میوه چینی به همراه کارگران فصلی مشغول است و حوادث گوناگونی را در زندگی تجربه میکند.
فیلم «روزهای نارنجی» پیش از این حضور موفقی را در تعدادی از جشنوارههای جهانی تجربه کرده است. قصه فیلم همراهی 10 روزه مخاطب با زنی به نام آبان است که هدیه تهرانی ایفای نقش او را بر عهده دارد. در این همراهی ده روزه مخاطب با مشکلات روحی، عاطفی، اقتصادی و کاری یک زن آشنا میشود زنی که تصمیم گرفته روی پای خود بایستد و خودش بسازد و آباد کند.
زنی که در برابر مشکلات اگرچه کمرش خم میشود اما نمیگرید. تلاش میکند تا راههای بسته را باز کند و وقتی با بن بستی مواجه میشود راه خروجی از آن را بیابد و همه این افعال را به تنهایی و بدون کمک گرفتن از دیگران انجام میدهد.
اگرچه لاهوتی در گفتوگویی مدعی شده بود که فیلمش ضد مرد نیست اما قصهای که خود به همراه جمیله دارالشفایی برای این فیلم به نگارش درآورده اند به مخاطب چیز دیگری میگوید.
هیچیک از مردهایی که در داستان حضور دارند واجد ویژگیهای مثبتی نیستند. از مجید همسر آبان گرفته تا کاظم و آقا یعقوب و جوان راننده وانتی که عاشق زری است، همه و همه دچار نقصهای مختلف رفتاری ، روحی و ارتباطی هستند.
یکی معتاد است، دیگری خبیث، آن یکی خیانتکار از آب در میآید، پسرخاله اش نزول خور است، دیگری حداکثر تلاش خبیثانه اش را انجام میدهد تا کار آبان به سرانجام نرسد و در یک کلام هیچیک از مردان داستان به معنای واقعی کلمه سالم نیستند. اینکه چرا و چگونه نویسندگان برای برجستهتر ساختن شخصیت آبان و یا بزرگ کردن مشکلات ریز و درشت او در زندگی کاری و شخصی به سمت شخصیت پردازی اینچنینی مردان هجوم برده اند جای بحث و تامل فراوانی دارد.
تنهایی آبان در جامعه و محیط پیرامونی او نیز از نکات قابل تامل فیلم و فیلمنامه است. این تنهایی تا جایی برجسته شده که آبان از برقراری بدیهیترین ارتباطات نیز عاجز است و آنجا که تلاش میکند ظرف غذایش را برداشته و پس از مدتها به میان جمع بیاید نیز باز هم تنهاست.
تنهایی مذکور در کنار فشارها و تنگناهایی که آبان درگیر آن است و تلاش میکند در مواجهه با این تنگناها مردانه عمل کند و فریادی نزند و اشکی نریزد از جمله نقاط مورد تاکید نویسنده و کارگردان بوده و همین تلاش برای زانو نزدن در برابر مشکلات سبب شده تا نشانههای پیری، زمختی و دور شدن از هویت معمول زنانه به یکی از نشانههای بارز رفتاری و گفتاری او بدل شود. در کنار همه این عوامل باید به برخی از ویژگیهای عاطفی او نیز اشاره کنیم.
آبان، از زری دختر معتادی که اسیر عشق یک راننده جوان شده مراقبت و برایش مادری میکند. اگرچه در انتها زری قدر این محبت را نمیشناسد و با جوان میگریزد. همینگونه است محبت او به دختر کم سن و سالی که به همراه نوزادش و از روی اجبار برای کار آمده را مورد لطف و پذیرش خود قرار میدهد اما همین دختر عامل اصلی شورش کارگران علیه آبان میشود و ضرب المثل دستی که نمک ندارد را مصداق میبخشد.
اینکه چرا جواب خوبیهای آبان با بدی داده میشود به خوبی در فیلمنامه پرداخته نمیشود اما ظاهرا همین امر نیز قرار است کارکردی اثرگذار بر تنهایی بیش از پیش آبان داشته باشد.
ساختار فیلم و به ویژه فیلمبرداری آن تا حد زیادی مستند گونه است که به نظر میرسد آرش لاهوتی همچنان دلمشغولیهای تکنیکی خود در سینمای مستند را حفظ کرده و آن را به نخستین ساخته سینمایی اش نیز تعمیم داده است.
فیلمبرداری بسیاری از صحنهها توسط دوربین روی دست انجام شده ضمن اینکه بیان روایی فیلم، تکیه و تاکید مکرر بر تنهایی و مشکلات آبان نیز از دیگر مواردی است که هم قصه و هم ساختار را به لحن مستند گونه نزدیک و نزدیکتر میسازد.
سرنوشت نامحتوم آبان در انتهای ماجرا نیز اما از نکات ارزشمند فیلم به شمار میرود. آنجا که خسته اما فارغ از انجام مسئولیت مجددا به جامعه باز میگردد و این سوال به ذهن مخاطب میآید که از اینجا به بعد و با پیروزی در این نبرد نابرابر در جامعه ای که همه چیز تحت استیلای مردان قرار دارد (به ویژه حوزه کاری آبان که اساسا کاری مردانه است) قرار است چه اتفاقی در انتظار آبان باشد.
بازی خوب هدیه تهرانی را نیز باید به موارد ارزشمند روزهای نارنجی اضافه کنیم اما ساختار فیلم برای ایجاد زبان بیانی و ضرباهنگ مناسبتر به تدوین مجدد برای اکران عمومی نیاز دارد تا آرش لاهوتی در مواجهه با تماشاگران عادی و دریافت بازخورد ایشان برای فیلم بعدی، تصمیمات بهتری بگیرد.
علی دهباشی - منتقد و روزنامه نگار
فراهنگ**9246**9053
انتهای پیام /*