در نشست ایسنا مطرح شد:
چرا همهی ایرانیها باید این فیلم را ببینند؟
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - «یک جمله با این مفهوم بوده که "همه ایرانیان باید مستند تالان را ببینند" اما چرا باید؟ وجه دستوری این "باید" از کجاست؟ وجه آگاهی بخش آن مهم است. همانگونه که اگر زلزله پیشبینی میشود مردم باید از آن مطلع شوند تا زیر آوار نمانند، از این موضوع هم باید مطلع شوند. فرونشست زمین هم مانند زلزله است با این تفاوت که کندتر اتفاق میافتد ولی یک دفعه چشم باز میکنیم و میبینم زیر آواریم، زمین شکاف برمیدارد، یک دفعه ساختمان چند طبقه فرو میریزد.»
تبسم مهر - کارگردان «تالان» که روایتی مستند از آبهای زیرزمینی است؛ همراه با دو فعال محیط زیست در ایسنا به نقد و بررسی این فیلم و وضعیت آبهای زیرزمینی نشستند.
محمد صادق دهقانی در ابتدای این نشست درباره وضعیت اکران «تالان» تا به امروز گفت: «تالان» در ماه اول اکران نزدیک به 40 سانس اکران داشته است، این مستند برخلاف فیلمهای دیگر که در طول اکران خود روزی چهار، پنج بار نمایش داده میشوند، روزی یک اکران داشته است.
او افزود: در سینما "فرهنگ" چهار اکران به «تالان» اختصاص داده شده که ساعت آنها یک بعد از ظهر است. همچنین در سینما "چارسو" یک اکران به این مستند اختصاص دادند. درباره ساعت اکران صحبت کردم و آنها گفتند سانسهای اضافهای که داشتند، به ما تعلق گرفته است. ماجرا اینجاست که در ایران ارتباط بین افراد دغدغهمند با کارمندان در سیستم، قطع است. به نظر من فردی که سانسها را به فیلمها اختصاص میدهد، متوجه نیست که چه سانسی را به چه فیلمی اختصاص دهد. برای مثال فیلمی که مخاطب خاص هنر و تجربهای دارد، خود مخاطبان آن فیلم را پیدا میکنند و به دنبالش میروند، اما فیلمی مانند فیلم من که همه مردم مخاطب آن هستند و مخاطب خاصی ندارد، باید سانسهای به آن تعلق گیرد که مردم عادی بتوانند به تماشای آن بروند، ساعت یک ظهر هیچ کس نمیتواند به تماشا بیاید.
کارگردان مستند «تالان» درباره فروش این مستند در این مدت اکران گفت: سالن کوچک مشهد با ظرفیت 30 نفر و خانه هنرمندان با ظرفیت 160 نفر برای نمایش «تالان» اکثراً تکمیل شدهاند.
ظرفیت «هنر و تجربه» برای فروش فیلم مناسب نیست
این مستندساز در پاسخ به این سوال که چرا سراغ اکران اینترنتی نرفته است، گفت: من معتقدم باید قدم، قدم جلو رفت. ظرفیت هنر و تجربه برای فروش فیلم مناسب نیست و در هنر و تجربه یک یا دو فیلمی که میخواهند فروش داشته باشند و روی آن مانور میدهند، فروش خوبی دارند و به بعضی از فیلمها مانند «تالان» را که خوب فروخته میشود توجهی نمیکنند. برهمین اساس من قصد دارم از ظرفیت فرهنگی «هنر و تجربه» استفاده کنم، اکران در سینماهای هنر و تجربه میتواند برای ما یک سر و صدایی ایجاد کند تا زمانی که میخواهیم اکران اینترنتی داشته باشیم، مردم با فیلم آشنا شده باشند.
دهقانی گفت: در حال حاضر برای اکران اینترنتی برنامهریزی نکردهایم چون نمیدانیم اکرانهای ما در هنروتجربه تا چه زمانی ادامه دارد. همچنین اکرانهای دانشگاهی نیز برای فیلم تأثیرگذار هستند اما تاکنون اکرانهای دانشگاهی ما آغاز نشده است چرا که با زمان امتحانات و جشنواره فجر تداخل پیدا کرده است.
او ادامه داد: زمانی که میخواستم «تالان» را بسازم، دو سناریو پیش رویم بود که درباره آب فیلم بسازم. یکی دراماتیک بود که میتوانست در جشنوارهها دیده شود و خودش را نشان دهد و دیگری فیلم مردمیای بود که آگاهی بخش باشد و مردم بتوانند با دیدنش سریع با موضوع ارتباط برقرار کنند. برای اینکه مردم بخواهند سریع موضوع را بفهمند، باید کارشناسان را مقابل دوربین قرار میدادم با یک متن و یک پژوهش عمیق. بنابراین تصمیم گرفتم آن فیلم جشنوارهای دراماتیک را برای بعد بگذارم.
در «تالان» تلاش کردیم پژوهش عمیقی داشته باشیم
این کارگردان با اشاره به اینکه «تالان» یک فیلم گزارشی نیست، افزود: زمانی که میگوییم یک فیلم گزارشی است، از یک سرعت در تولید فیلم صحبت میکنیم و فقط در این فیلم، گزارش تهیه شده و تحقیقی پُشت آن نیست. در حالیکه ما در «تالان» تلاش کردیم که پژوهش عمیقی داشته باشیم و مصاحبهها در این فیلم از یک شیوه گزارشی به یک شیوه دیالوگ محور برسد. برای همین تدوین «تالان» یک سال طول کشید و اگر قرار بود یک فیلم گزارشی باشد به جای دو سال، دو ماه تولید آن طول میکشید.
دهقانی تصریح کرد: از همان ابتدا فیلمنامهای که نوشتم، همین بود و تغییرات اندکی به واسطه پژوهش در فیلم ایجاد شد. حتی میدانستیم که در چه سکانسهای چه سوالهایی را از چه افرادی بپرسیم و تدوین فیلم نیز بر اساس فیلمنامه انجام شد.
این مستندساز با اشاره به تبلیغات فیلم، گفت: ما برای تبلیغات تلویزیونی نیز وارد عمل شدیم. تعداد کمی تبلیغ را به ما اختصاص دادند که هنوز در روند اداری سازمان وارد مرحلهی پخش نشده و نمیدانم مشکل کجاست. تجربه من در این یک ماه و اندی نشان داد زمانی که چهرهها از یک فیلم حمایت میکنند تعداد مخاطبین افزایش مییابد. البته چهرههایی مثل دکتر فاضلی که مخاطبین واقعی دارند. تنها راه ما الان در زمانه شبکههای اجتماعی، استفاده از محبوبیت آدمهاست. من خیلی سراغ آدمهای مشهور نمیروم و بیشتر سراغ آدمهای فرهیخته میروم، ممکن است تعداد فالوورشان کمتر باشد اما فالوورهای آنها واقعی هستند و به حرفشان استناد میکنند.
وجه دستوری این "باید" از کجا میآید؟
او ادامه داد: هر فردی که راجع «تالان» مطلبی نوشته است، یک جمله با این مفهوم بوده که "همه ایرانیان باید تالان را ببینند" اما چرا باید؟ وجه دستوری این "باید" از کجاست؟ وجه آگاهی بخش آن مهم است. همانگونه که اگر زلزله پیشبینی میشود مردم باید از آن مطلع شوند تا زیر آوار نمانند، از این موضوع هم باید مطلع شوند. فرونشست زمین هم مانند زلزله است با این تفاوت که کندتر اتفاق میافتد ولی یک دفعه چشم باز میکنیم و میبینم زیر آواریم، زمین شکاف برمیدارد، یک دفعه ساختمان چند طبقه فرو میریزد، ناگهان متوجه میشویم که یک میلیون از روستاییان یک استان مهاجرت کردند و ما متوجه نشدیم؛ چراکه آرام آرام این اتفاق افتاده و همه آمدهاند اطراف ما، در این شهر. با این اتفاق امنیت خودمان هم به خطر میافتد. این "باید" از این لحاظ اهمیت دارد که شما قرار است فیلمی را ببینید که به شما بگوید چرا در خطر میافتید؟ و اگر کاری برای این خطر نکنید به چه عواقبی دچار خواهید شد؟
نمایندگان مجلس «تالان» را ببینند
دهقانی در پاسخ به این سوال که آیا از مسئولین، فردی فیلم را دیده است؟ گفت: رئیس شرکت مدیریت منابع ایران، فردی که مستقیماً منابع آب ایران را مدیریت میکند، در اکران افتتاحیه «تالان» حضور داشت. بازخورد خیلی خوبی از فیلم داشت و همچنان پیگیر است و هر جا که میرود درباره «تالان» صحبت میکند و معتقد است که همه باید این فیلم را ببیند. همچنین مسئولین وزارت نیرو «تالان» را دیدهاند و از آن حمایت میکنند. به خصوص دکتر فاضلی، مشاور وزیر نیرو، مدام پیگیری میکنند که این فیلم بیشتر دیده شود. اما به نظرم بیشترین جایی که باید بر آن تمرکز کنیم مجلس است و نمایندگانی که میتوانند مؤثر باشند در قانونگذاری نسبت به اینکه طرحهای مانند تعادلبخشی آب حمایت شود و طرحهای مضر برای منابع آب ایران که تصویب شدهاند، را بازنگری کنند. تمام تلاشمان این است که مجلسیها را دغدغه مند کنیم.
او افزود: ما بر اساس یک برنامه خاص جلو میرویم تا علاوه بر اکرانهای مردمی، برای افراد خاص که در قانون گذاری تأثیرگذار هستند مانند نمایندگان مجلس و افرادی که در اجرای قوانین تأثیرگذار هستند، اکرانهای خصوصی داشته باشیم.
محمد درویش، فعال محیط زیست در این نشست با بیان اینکه مستند «تالان» با زبانی موجز و مؤثر تلاش میکند تا یک بحران محیط زیستی و زمین شناختی را که ریشه در نابخردی انسان دارد، به تصویر بکشد و عوارضش را بیان کند، اظهار کرد: این فیلم مرا خوشحال کرد، برای اینکه میتواند دستکم مدیران خراسان رضوی، مردم این استان و استانهای همجوار و تمام افرادی که در حوزه افت سفرههای آبهای زیرزمینی، وضعیت آب خانهها و تابآوری سرزمین، ابراز نگرانی دارند، را کمک کند تا دولتمردان بیشتر متوجه این خطرات پنهان فروپاشی سرزمین ایران باشند.
کاوه فرهادی، عضو هیأت علمی دانشگاه و فعال محیط زیست نیز در این نشست با بیان اینکه تمام احساسی که آقای درویش دارند را من هم دارم، افزود: از منظر روانشناسی اجتماعی یک ترمی داریم به نام کری کنشی؛ به این معنی که میشنویم اما کنش گرانه نمیشنویم و من خوشحالم که این فیلم این کری کنشگرانه را تقلیل میدهد. جامعه مستندسازان که بیس هنری هم دارند و شاید خیلی هم در حوزههای محیط زیستی گام نزدند، اما آنقدر دغدغهمند شدند که دغدغههای اول این سرزمین را از حوزههای روشنفکری جدا کنند و پا روی زمین نهند. این موضوع خود به خود آن کری کنشی را تقلیل میدهد.
«تالان»، هشدار توأم با امید و یک روزنه روشنایی است
او افزود: «تالان» بسیار ناب، ارزشمند و مهربان است. همچنین خیلی نزدیک با یک مطالعه موردی کار شده است و همه افرادی که روی خراسان کار میکنند از این به بعد میگویند غیر از پایان نامهها و مقالات یک مطالعه موردی دیگر هم داریم، آن هم «تالان» است. اما آن نگاه آرمانی همیشه میگویند ای کاش آقای دهقانی و فیلمسازان ما در حوزه مستند فرصت بیشتری برای رفتن به سراغ ریشهها بگذارند و با پژوهش عمیقتر آن را انجام دهند. حُسن دیگر «تالان»، هشدار توأم با امید و یک روزنه روشنایی است. این فیلم یک هشدار جدی میدهد و خیلی هم هنرمندانه و ظریف این کار را میکند. این فیلم صرفاً با لایههای حوزههای مستندساز که حرفشان را به زمین مخاطب پرتاب میکنند، فرق دارد و حرفهایش ظریف بیان شده و در تار و پود یک بیان هنری گفته شده است که از ارزشهای کار است.
فرهادی ادامه داد: آقای دهقانی روح شاعرانهای دارند و این کار مهربان است چرا که آدم سختیها را در این فیلم کمتر حس میکند. همچنین حضور آن کودک در انتهای فیلم و نوری که در انتها اتفاق میافتد، نشانگر مهربانی ایشان است، که انگار مهربانی مردم ایران و جامعه کشاورزی نسبت به این آب و خاک بوده است.
محمد درویش اظهار کرد: اگر طبیعت را رها کنیم میتواند خودش را در یک فرآیند مرمت کند، وقتی که جنگلی تخریب میشود، میتواند با حداکثر ده سال زمان توان تاب آوری را برای خود احیایی، به دست آورد. یا اگر تالابی از بین برود برای احیای دوبارهاش سه سال زمان لازم است. اما زمانی که یک جایی از زمین دچار فرونشست شود و فروچالهها پدیدار شوند بین 50 تا 70 هزار سال زمان لازم است تا طبیعت آنجا را مرمت کند، همین است که میگویند جایی که فرونشست زمین اتفاق میافتد، آنجا برای نسلهای متمادی کارش تمام است.
او افزود: کاری که باید انجام شود این است که اول باید ریشهیابی شود چرا این اتفاق افتاده است؟ چه سهمی از آن مربوط به پدیدههای جهانی مانند تغییرات اقلیمی است؟ چه سهمی از آن به نابخردیهای مدیریتی بازمیگردد؟ و چه سهمی به انتخاب غلط آرمان برای توسعه در استان خراسان ربط دارد؟ برای آنها فکری کنیم و آرمانهای خود از نو باز مهندسی کنیم و بعد به تفکیک دستگاههای مختلف یک برنامه میانمدت و دراز مدت بریزیم. بهترین روش برای تعادل بخشی این است که ما از امکانات خود حوزه استفاده کنیم. روشهای کشت را تغییر دهیم، وابستگی معیشتی منابع آب و خاک را دست کم در یک دوره ده سال کاهش دهیم تا حوزه بتواند با منابع خودش دوباره به تابآوری برسد.
ابعاد بحران از حوزه سیاستگذاری و اقتصاد وارد حوزه رفتاری شده است
کاوه فرهادی با بیان اینکه متأسفانه این بحران در شیوههای رفتاری مردم ما نیز تأثیر گذاشته است، اظهار کرد: ما ملتی بودیم با قله عظیم و رفیع یاریگری که خودش فراشد قرنها کار کشاورزی و دامداری بوده است. چه میشود که این جامعهای که فرهنگش، فرهنگ یاریگری یا مشارکتی بوده به فرهنگ رقابتی تبدیل میشود. در این فرهنگ رقابتی است که آدمها برای آب دیگر مشارکت و یاری گری نمیکنند و با یکدیگر میجنگند. یعنی ابعاد بحران از حوزه سیاستگذاری و اقتصاد وارد حوزه رفتاری شده است و این جاست که بحران ایجاد میشود. بنابراین بحران یکی در حوزه اقتصاد با تاکید بر اقتصاد باد آورده و دیگری در حوزه رفتاری مردم است. اینگونه میرسد تغییر رفتار ما ایرانیان از قناعت به مصرف، از قنات به چاه عمیق و سد بزرگ و از یاری گری به رقابت رسیده است.
دهقانی، کارگردان «تالان» اظهار کرد: فکر میکنم این بحث را به سمت سینما ببریم و ببینیم که رسانه میتواند چه نقشی در کاهش این بحرانها داشت باشد. در شرایطی که این یاریگری در بین مسئولین و بین مردم ما از بین رفته است، رسانه چقدر موفق در این زمینه عمل میکند؟ اگر بخواهیم در حوزه تخصصی من یعنی مستند به این موضوع بپردازیم، باید ببینیم چه فیلمهایی در این باره ساخته شده است؟ و اساساً مستندهایی که تا الان درباره آب ساخته شده است چه تأثیری در جامعه داشته و باعث چه تغییراتی شده است؟
فرهادی اظهار کرد: درباره آب نه تنها در حوزه سینما، بلکه در تمام حوزهها کارهای اندکی داشتیم. ما از دهه 40 تا 50 از استاد باستانی پاریزی، مرتضی فرهادی و فریار تا وارد سالهای اخیر که میشویم جناب آقای درویش، تعداد انگشت شماری از آدمهایی داشتیم که وضعیت اینجا و اکنون را بیان کنند و بگویند. همچنان که در حوزه مستندسازی هم فقیر بودیم، اما آثاری بسیار فاخری داشتیم. "سرود دشت نیمه ور" آقای مقدسیان که بر اساس یکی از فصلهای کتاب یاریگری در فرهنگ ایران ساخته شد، فیلم "مادرکشی" از کمیل سوهانی و فیلم ماندگار "تالان" از محمد صادق دهقانی از این آثار فاخر هستند.
درویش تصریح کرد: فیلمهای حوزه محیط زیست در سینمای مستند با نگاهی که امثال سهراب شهید ثالث داشتند، از قبل از انقلاب شروع شده است. بالاخره شروع شد و به جلو رفت تا به فرهاد ورهرام رسید که کارهای خیلی ارزشمندی درباره آب و کویر انجام داده است. همچنین آقای فتح الله امیری کارهای خوبی در حوزه تنوع زیستی و معرفی ویژگیهای زیست بومی استانهای مختلف کشور از جمله استان ایلام انجام داده است و آقای علیرضا دهقان بسیار کارهای خوبی درباره زاینده رود و بحران آب در یزد انجام داده است. همچنین کمیل سوهانی "مادرکشی" را ساخت و خود محمدصادق دهقانی که فیلم "تالان" را ساخت.
حساسیت مردم نسبت به محیط زیست افزایش پیدا کرده است
او ادامه داد: خوشبختانه این ژانر در سینمای مستند در حال جان گرفتن است و در آن سرمایه گذاری میشود، جوانهای زیادی به آن علاقه مند میشوند. کتی جهانگیری را دیدم که به تازگی در این حوزه فیلمی را ساخته بود. اگر بخواهیم درباره حوزه اثربخشی صحبت کنیم، من میگویم که چرا نسبت به دو، سه دهه گذشته تعداد مستندها افزایش یافته است؟ چرا این همه علاقه به وجود آمده است؟ اینها نشان دهنده این است که این فیلمها اثربخش بودهاند و حتماً اثربخش بودهاند، شاید نتوانیم شناسههای آن را در بهبود تابآوری سرزمین یا کاهش نرخ تخریب سرزمین ببینیم، چون هنوز زود است، طبیعت یکی دو روز تخریب نشده است که بخواهد به همین سرعت مرمت شود. اما میبینیم که حساسیت مردم نسبت به محیط زیست افزایش پیدا کرده است. حتی موضوعات محیط زیستی روی موضوعات امنیتی تأثیر گذار است و اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم این خودش نشاندهنده اهمیت موضوع است.
فرهادی اظهار کرد: این توضیحات نکتهی دیگری را به یادم آورد؛ این نکته در کار آقای دهقانی و هم کار آقای کمیل سوهانی، نماد جدی پیدا کرده و شاید یکی از دلایل ایجاد حساسیتهاست و آن هم این است که کارهای مستند درباره آب کارهای چند وجهی شدهاند، همانطور که خود آب چند وجهی است یعنی با اقتصاد، تاریخ، سیاست، جامعه و فرهنگ سرو کار دارد، رویکرد فیلمسازهای ما نیز چند وجهی شده است.
او افزود: مثلاً در کار "کارون" آقای محمد احسانی، شما تمام اقوام ایرانی و یکپارچگی و اتحادی که در کنار کارون به بهانه آب اتفاق میافتاد را میبینید، در حالی که حوزههای دیگر پسماندها و… هم در این فیلم دیده میشد. در کار ارزشمند آقای دهقانی هم میبینیم که یک فلش بک به گذشته تاریخ ما میشود که ما با انقلاب سفید که خودش فراشد اصل چهار ترومن و رویکرد جدیدی به حوزه اقتصاد است که این رویکرد جدید برای ما سدهای بزرگ و چاههای عمیق به ارمغان آورد، چقدر کلاه مان را به هوا میانداختیم. این فیلم این لحظات را به بهانه آب پرسش برانگیز میکند. اگر رویکرد سینمای مستند ما در حوزه آب متفاوت شده چون از یک زاویه و منظر عکس نمیگیرد بلکه از آن فیلم میگیرد و تمام گذشته ماجرا را نشان میدهد. آفرین به آقای دهقانی که این نگاه را در «تالان» داشت. این رفتن به لحظه گذشته و آمدن تا لحظه اکنون، یکی از جذابیتهای مستندهای ما در حوزه آب و محیط زیست است.
دهقانی در ادامه این نشست گفت: باید از یک زاویه دیگر نیز به مستندسازی از محیط زیست نگاه کرد. اساساً اینکه فیلمهای مستند به این سمت میروند، خوب است. اما باید خود را در یک قیاس هم قرار دهیم. وقتی در فیلم اشاره میکنیم که در کشورهای اروپایی با 4 میلیمتر فرونشست ستاد بحران تشکیل میشود و ما 300 میلیمتر فرونشست داریم و نمیدانیم اسمش را چی بگذاریم. این را باید در مستندسازی هم بهش توجه کنیم که ما در یک شرایط نرمال زندگی نمیکنیم که فیلمهای نرمال بسازیم. ما باید هدفمند جلو رویم.
ضرورت تشکیل شورای سیاستگذاری برای سینمای مستند محیط زیست
او افزود: به این فکر میکنم که چقدر آن هم یاری را ما مستندسازان دنبال کردهایم؟ من چقدر با آقای ورهرام ارتباط گرفتم؟ و با آقای ورهرام چقدر با آقای فتح الله امیری؟ یا اصلاً جایی وجود دارد که ما به عنوان مؤثرترین رسانه بحران یا فاجعه دور هم جمع شویم و تبادل اندیشه کنیم؟ کارگروههای مختلفی به عنوان مشاورین کنار ما بودهاند که به ما بگویند این مسیری که تو به عنوان فیلمساز میروی این نگاه اشتباه است؟ به عنوان یک پیشنهاد میتوان این را در رسانه مطرح کرد که ما یک مکان را داشته باشیم و یک شورای سیاستگذاری که سینمای مستند محیط زیستی ما را پشتیبانی کند. کارگردانهایی که در زمینه محیط زیست فعالیت میکنند در این مکان دور هم جمع شوند و به هرکدام وظایفی محول شود و هرکدام با کارگروههایی که دارند به شکل هدفمند قدم بردارند و مخاطبان هدفشان هم مشخص شود.
دهقانی اظهار کرد: فیلمهایی که گفته شد به غیر از "مادرکشی" که خواسته شد دیده شود، را چه کسی دیده است؟ مابقی فیلمها دیده نشده، برای این که سرمایه گذار پولی را به فیلمساز داده و فیلمساز بعد از دریافت پول، به دنبال کار خود رفته و کاری نداشته که کسی فیلمش را ببیند.
او تصریح کرد: شب گذشته تماس با یک فیلمساز داشتم که بهم گفت تو چرا اینقدر روی اکران «تالان» وقت میگذاری؟ چرا فیلم بعدیات را نمیسازی؟ در سینمای مستند ما، به ماجرای مخاطب توجهی نمیشود و به ماجرای درآمدزایی در بحران توجه میشود. این خیلی نکته مهمی است که ما بتوانیم در خانه سینما یا وزارت کار و یا هر جای که این اصناف دور هم جمع میشوند، فیلمسازان یک جایی را داشته باشند یک صنفی به نام فیلمسازمان محیط زیستی به وجود آورند تا در زمینه محیط زیستی، آب و … کار کنند.
درویش اظهار کرد: در راستای صحبتهای آقای دهقانی باید بگویم که یک چیزی جایش خالی است. ما نیاز داریم یک انجمنی در حوزه سینماگران مستند شکل گیرد که رویکرد آن محیط زیست باشد؛ انجمن سینماگران دوستدار محیط زیست ایران. همه فیلمسازانی که سابقه کار مستند یا داستانی در حوزه محیط زیست دارند، بدانند که جایی هست که میتوانند این تجربههای محیط زیستیشان را به اشتراک بگذارند تا مجبور نباشند که دوباره چرخ را از اول اختراع کند.
او افزود: الان به یاد میآورم که خانم رخشان بنی اعتماد هفت، هشت فیلم خوب در حوزه محیط زیست در این چهار پنج سال ساخت. یک روز پیش من آمد و گفت که اوضاع خیلی خراب است و من نمیدانم باید چه کار کنم، من اوضاع را برایش شرح دادم و گفتم که وضعیت محیط زیستی چگونه است و چه آدمهایی برای آن تلاش کردند. او هم یک برشی از زندگی اسکندر فیروز و از زندگی مه لقا ملاح را ساخت. کمک کرد هفت قسمت سریال که دو قسمتش مربوط به شیرین پارسی و هادی شیرزادی، آدمهای محیط زیستی را ساخته شود.
این فعال محیط زیست ادامه داد: مانی میرصادقی یکی از قدیمیهای این کار است و همیشه تنهاست و یا آقای حاتمی در کرمان که اخیراً فیلم خوبی درباره کویر ساخت، با کسی در ارتباط نیست. یا خیلی از افرادی که در این حوزه کار کردهاند. مستندسازان با یکدیگر ارتباط ندارند. جایی نیست که اینها دور هم جمع شوند. جایی مانند موزه سینما نیست که اگر یک دانشجویی وجود داشته باشد که بخواهد در این حوزه پژوهش کند، بداند دقیقاً به کجا مراجعه کند. حتی یک سایتی وجود داشته باشد که همه بدانند تمام فیلمهایی که در حوزه مستند درباره محیط زیست در ایران ساخته شده کجاست. این موضوع عشق میخواهد.
در زمینه محیط زیست فیلمهای زیادی داشتیم اما پراکنده بودهاند
درویش افزود: محمد صادق دهقانی که اکران فیلمش برایش مهم است و فقط گرایشهای مالی ندارد، میتواند چند تا از همفکران خود را جمع کند و یک انجمن را تشکیل دهند و یکی از وظایف این انجمن راه اندازی یک سایت برای معرفی مستندهای محیط زیست باشد. این کار فوق العاده میتواند کمک کند که از کجا آمدیم و به کجا میرسیم، به سراغ بالندگی و تعامل بیشتر برویم. در زمینه محیط زیست فیلمهای زیادی داشتیم اما پراکنده بودهاند. بعضی از این فیلمها هم فانتزی بودند مانند فیلم «طعم شیرین خیال» کمال تبریزی یا فیلم «نارنجی پوش» از داریوش مهرجویی که کاریکاتوری بودند. آدم باورش نمیشود که این آدمها که ستونهای سینمای ایران هستند وقتی وارد محیط زیست میشوند، چرا انقدر کاریکاتوری میشوند.
فرهادی، عضو هیأت علمی دانشگاه افزود: ما نمیتوانیم بپذیریم که یک کارگردان در حوزه محیط زیست عاشقانه بخواهد کاری انجام دهد ولی دغدغه اوضاع مالی داشته باشد. اصلاً موضوع پرسش کردن از این فضاست و موضوع این است که چرا باید حوزه آب، خاک و محیط زیست که به خاطر آن جانها و خونها داده شده است و سالها کشاورزان و دامداران و عرق ریزان روح داشتهاند به این وضع بیفتد؟
دهقانی اظهار کرد: یکی از کارهایی که ما در «تالان» کردیم این بود که عوامل و علل هدر رفت آبهای زیرزمینی محدود کردیم تا مخاطب خیلی سادهتر با آن برخورد کند. این اتفاق اگر توسط رسانههای مختلف هدفمند باشد، یعنی الان که «تالان» اکران میشود هدفشان را بر این که این آگاهی بخشی توسط «تالان» کامل شود، ما میتوانیم امیدوار باشیم که به مخاطب هدف فکر میکنیم. یکی از موفقیتهای ما در «تالان» این است که خود مردم رسانه شدهاند ما نه بیلبورد داریم نه خیلی تلویزیون از ما حمایت میکند، فعالان محیط زیست و مردم تک به تک برای ما رسانه شدند، یا برای یکدیگر بلیط خریدند آیا اقوامشان را به سینما دعوت کردند و یا در صفحههای اجتماعی خود مدام درباره «تالان» صحبت میکنند.
او افزود: میخواهم این اتفاق توسط همه تسربع پیدا کند، به گونهای که اگر داریم در ادارهای کار میکنیم و 50 نفر کارمند دارد، از یک تایمی به بعد «تالان را رایگان در اختیارشان قرار میدهیم تا آن 50 نفر «تالان» را ببیند. هر کسی در هر جایی و هر مدرسهای که در خواست بکند، ما این کار را انجام میدهیم. چون با توجه به آمارهای اخیر خیلیها نه تلویزیون نگاه میکنند و نه به سینما میروند و نه خیلی در شبکههای اجتماعی دنبال موضوعات محیط زیستی هستند، پس بهتر است که خود آدمها، دست همکاران یا فرزندان خود را بگیرند و بگویند آقا به این موضوع نگاه کن.
امتیاز «تالان» به «مادرکشی» در پایان آن است
درویش تصریح کرد: فکر میکنم موضوعی که سینمای مستند در حوزه محیط زیست به آن بپردازد و جایش خالی است، این است که باید تلاش کنند مخاطب را جذب کند. این که فقط فیلمی بسازیم که مشکل محیط زیستی را به تصویر میکشد، کافی نیست. لازم است اما کافی نیست. در عین حال باید آدم هنرمندی و کار بلدی هم باشی و بدانی که از مدیوم سینما چگونه استفاده کنی. ما باید یک فیلم جذاب محیط زیستی بسازیم که مردم را وادار کنیم به سینما بیایند، فیلم را ببینند. همچنین این فیلم یک امیدی هم باید برای مردم ایجاد کند. امتیاز «تالان» به «مادرکشی» در پایان آن است. در پایان آن روزنه نور و امید دیده میشود و تاریک نیست، روزنههای امید در آن است که مردم میتوانند شرایط را تغییر دهند، همانگونه که مردم گناباد شرایط را تغییر دادند.
فرهادی اظهار کرد: اگر همه از تکنولوژی چاه عمیق و انتقال آب و چنین تکنولوژیهایی حرف میزنند، جامعه مستند ساز ما باید اجازه دهد که مردم یک لحظه مکث کنند و خودش پیش تازه این ماجرا نباشد. بنابراین اولین وظیفه جامعه مستندساز ما این است که این تاخر فرهنگی را به تأمل فرهنگی تبدیل کند. دومین وظیفهاش این است که خوراک در اختیار جامعه آینده پژوهان ما قرار دهد. جامعه آینده پژوهان زمانی شکل میگیرد که بتواند فراز و نشیبهای گذشته که دیگران نمیبینند، ببیند و فقط لنزهای سینماگر و مستند آن را میبیند.
این فعال محیط زیست در پایان گفت: نکته آخر این است که محمد صادق دهقانی یک هنرمند است، یعنی تحصیلات هنری دارد و در یک فضای هنری هم زیست کرده است که رویکردهای روشنفکری در آن خیلی برجسته بود. او میتوانست الان هم مثل کارهای گذشته اش با دغدغههایش یک کار روشنفکری بسازد که ارزشهای خاص خودش را دارد. ولی به یک پرسشی رسیده است که جنس پرسش از روی زمین خودمان است. این میتواند یک پیامی برای مابقی مستندسازان و هنرمندان باشد که اولاً روی زمین خود راه بروید و دوماً طرح مسئلههایتان از زمین خودتان بیاید. اگر قرار باشد شنیده و دیده شوید باید از درون زمین خودتان بگویید. آنچه که در حوزه سینمای ما به خصوص از نوع گیشه پسندش اتفاق میافتد، حرکت بر روی زمین است که زمین ما نیست و مستند سازان ما باید این روند را تغییر دهند.
انتهای پیام