مهر بررسی کرد؛
جلیقه زردها؛ الگوپذیری خاورمیانه و دیپلماسی جنبشی
بین الملل
بزرگنمایی:
تبسم مهر - کشورهای خاورمیانه به دلیل انفعال فرهنگی، علیرغم ثروت فرهنگی، همواره بستری مناسب برای صادرات فرهنگی غرب بوده و هستند.
تبسم مهر - کشورهای خاورمیانه به دلیل انفعال فرهنگی، علیرغم ثروت فرهنگی، همواره بستری مناسب برای صادرات فرهنگی غرب بوده و هستند.
خبرگزاری مهر ، گروه بین الملل ـ محسن فرخانی*: تلاش برای بازتعریف و تجدید سازماندهی اجتماعی همواره مجرای برقراری تغییرات کلان در عرصه فرهنگ سیاسی جوامع کشورهای هدف، از سوی کشورهای متحد تاثیرگذار غربی، پس از پایان جنگ سرد، بوده است.
با نگاهی به روند تکامل و شیوه اثرگذاری انقلابهای رنگی، که میتوان آنان را نوعی تقابل آمریکایی-روسی متصور شد، این بار در پی ظهور جنبش جلیقه زردها در فرانسه و تسری سطحیتر آن به دیگر کشورهای اروپایی نظیر آلمان، هلند، بلژیک و ایتالیا، موج جدیدی از جنبشهای اجتماعی علاقه مند به بازتعریف نرمها و ارزشهای سیاسی-فرهنگی، با الگوپذیری از این کشورهای پیشرفته اروپایی، در منطقه خاورمیانه، امری به دور از ذهن نخواهد بود.
با توجه به ویژگی پلکانی مطالبات عمومی در چارچوب جنبش ها، گسترش مطالبات مردمی فرانسه در قالب جلیقه زردها، از اعتراض برضد اقزایش قیمت سوخت و مالیات تا تظاهرات علیه سیاستهای ریاضتی و زیست محیطی، حاکی از هنجارسازی تحول تدریجی مطالبات از طریق جنبشهای مردمی در مدل فرانسوی اخیر است.
حال آنکه هرگونه تحرک تحول گرا در کشورهایی نظیر فرانسه، علیرغم چهره ساختارشکن، تابع سازمان یافتگی ساختاری است، که در جهت حفظ آن نیز کاربرد هرگونه اقتدارگرایی مشروع قلمداد میگردد.
ویژگی بارز جلیقه زردها در فرانسه، فراحزبیت و ساختارگریزی سازمان یافته است. با وجود عدم حمایت احزاب سیاسی فرانسه از این جنبش، این حرکت موفق به جلب نظر موافق بیش از هفتاد درصد از مردم فرانسه، از طبقات و اقشار مختلف با دغدغههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشترک، گردیده است، که توانایی بالایی در جهت کاربست به عنوان نسخه آزموده شده برای کشورهای هدف را دارا خواهد بود.
کشورهای خاورمیانه به دلیل انفعال فرهنگی، علیرغم ثروت فرهنگی، همواره بستری مناسب برای صادرات فرهنگی غرب بوده و هستند.
در حال حاضر جوامع این کشورها، دچار خستگی عمومی از حزب گرایی و نگران از نوع عملکرد آنان در تسهیل دسترسی عوام به امکانات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و غیره، با وجود گوناگونی سلایق مذهبی، فرهنگی، سیاسی و ...، بطور بالقوه مستعد پذیرش الگوهای جنبشی تنظیم کننده منافع غربی در قالب جلیقه هایی دیگر خواهند بود.
با این تفاوت که جنبشهای حادث در خاورمیانه در مقایسه با نسخههای غربی، با عدم تعهد به حفظ ساختار و تلاش در جهت اصلاح، همکاری و همیاری قوای حاکم، سعی در دگرگونی ساختار مینمایند، که غالب چنین جنبش هایی نیز با حمایت غرب روبرو گردیده و خواهند شد.
جنبش جلیقه زردها در فرانسه، علیرغم گریز از سرمایه داری و اعتراض نسبت به سیاستهای اقتصادی در قبال اقشار کارگری جامعه، به نوعی با تبلیغ هجمه پذیر بودن دولت هایی قدرتمند چون فرانسه و انتشار آن در ابتدا به دیگر کشورهای اروپا، در حال نشر جنبشهای فراملی نیز است، که خود نمادی اصیل از تاثیرگذاری متقابل و مشترک این بار نه دولت ها، بلکه ملتها بر ملتها هستند.
این فراملیت را میتوان رویکردی نوین از لیبرالیسم تلقی نمود، که سعی در برقراری وابستگی متقابل از لحاظ نشر الگوها دارد.
از این منظر میتوان چنین تحرکات جنبشی در اروپا را دیپلماسی جنبشی نامگذاری کرد، که دولتهای غربی نه مستقیم بر سر میزهای مذاکره، که در کف خیابانها و توسط ملتها منافع خود را تعریف خواهند نمود.
*کارشناس مسائل اتحادیه اروپا