شبی که ماه افتاد
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر- در کانون خیریه سندرم داون، بچه های سندرم داون عاشق کلاس تئاتر هستند. جایی که به آنها کمک می شود تا استعدادهای درونی شان را شناخته و به جای گوشه نشینی در خانه، موفقیت هایشان را به نمایش بگذارند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تبسم مهر ، وارد کلاس تئاتر که بشوید از شور و هیجان بچه های دارای سندرم داون به وجد می آیید. اینجا هیچ تازه واردی احساس غریبگی نمی کند. چرا که بچه ها با روی خوش و صمیمانه از مهمانها استقبال می کنند و در مدتی کوتاه باب دوستی را باز می کنند.
بچه ها روی زمین نشسته و دورتادور مربی تئاتر خود حلقه زده اند. یکی نقش مادربزرگ را دارد و دیگری نقش خان. همه آماده تمرین نقش هایشان هستند.
محمدرضا شوخ طبع ترین بچه کلاس است. 40 سال دارد اما قلب و بیانش به اندازه کودکی معصوم، پاک و صادقانه است. کمی که با هم گپ می زنیم می گوید: می دونی آرزوی من چیه؟ دوست دارم ازدواج کنم. خودم بشم مهندس و زنم بشه مشاور مهندس.
از او می پرسم، چه مهندسی؟ و محمدرضا صادقانه می گوید: مهندس دفتر ازدواج.
این را که می گوید خنده سوسن بلند می شود. رو به من می گوید: الکی می گه. باور نکن.
این بار سوسن 41 ساله وارد بحثمان می شود. خودش را این طور معرفی می کند: من سوسنم. سوسن عوایدی.
با لکنت ادامه می دهد: کلاس تئاتر برای من مثل دانشگاه است. هم دوست پیدا کرده ام و هم کارهای جدیدی یاد می گیرم.
سوسن خوش خنده ترین هنرجوی کلاس تئاتر است. او به ساده ترین اتفاقات می خندد و خنده های کشدارش باعث می شود دیگران هم به خنده بیفتند و دلشان ضعف برود. رسول حق شناس مدرس تئاتر درمانی به او می گوید: امروز قرص خنده خورده ای و سر کلاس آمده ای اما باز سوسن می خندد.
کار با بچه های سندرم و آموزش تئاتر به آنها کار راحتی نیست. صبر و آرامش زیادی می خواهد. مربی باید پا به پای بچه ها پیش برود. کاری که حق شناس، مدرس تئاتردرمانی کانون خیریه سندرم داون سال ها است انجام می دهد و تاکنون توانسته با آموزش بچه های دارای سندرم پا به جشنواره های مهمی بگذارد. او با تئاتر درمانی بچه های سندرم ثابت کرد که آنها نه به اندازه افراد عادی اما در حد و توانایی خودشان می توانند دارای استعداد و خلاقیت باشند و دست به کارهای عجیب و شگفت انگیزی بزنند.
* زمانی برای کشف استعداد
رسول حق شناس 24 سال است که تئاتر کار می کند اما از 12 سال پیش با مطالعه مقالاتی با تئاتر درمانی آشنا شد و کمی پس از تحقیق و پژوهش در این باره، با بچه های معلول جسمی و حرکتی و پس از آن بچه های اوتیسم شروع به کار کرد. آن زمان نتایج خوبی که از این کار به دست آورد باعث شد تا رسول در قدم بعدی و در سال 85 به سراغ بچه های سندرم داون برود و این بار با تئاتر درمانی به آنها کمک کند. رسول می گوید: کار با این بچه ها زحمت های خودش را دارد اما بسیار لذت بخش است و باعث می شود شما در کلاس تئاتردرمانی، صبر، شکیبایی و آرامش را تمرین کنید.
در این کلاس ها رسول دنبال این است که با برگزاری کلاس های تئاتردرمانی سطح کیفی زندگی بچه های سندرم را ارتقاء بدهد. «هدف ما این است که هم جامعه با بچه های سندرم داون ارتباط گرفته و استعدادهای آنها کشف شود. هم خانواده ها به فرزند خود اعتماد کرده و او را باور کنند و هم کمک کنیم تا بچه های سندرم اعتماد و عزت نفسشان را پیدا کرده و بالا ببرند».
در کلاس تئاتر، 17 هنرجوی سندرم داون حضور دارد. از بچه گرفته تا بزرگسال. کار با این بچه ها سخت اما لذت بخش است. آنها امروز باید نمایشی را با عنوان «شبی که ماه افتاد» تمرین و بازی کنند. رسول از سوسن می خواهد که نقش مادربزرگ را بازی کند. سوسن بلند می شود. مکثی طولانی کرده و به این طرف و آن طرف نگاه می کند. انگار که دیالوگ هایشان را از یاد برده. مربی دیالوگ ها را یکبار دیگر برای او تکرار می کند و سوسن با لکنت و مکث آنها را به زبان می آورد. او بار دیگر از دیالوگ جا می ماند اما مربی با حوصله زیادی بار دیگر به او کمک می کند.
این بار بچه های دیگر از خاطر می برند که باید چه بگویند یا گاهی دیالوگ هایشان را اشتباه به زبان می آورند و رسول به آنها کمک می کند. دقایق زیادی گذشته اما بچه ها هنوز نخستین دیالوگ های نمایش را به زبان می آورند و بارها و بارها آن را تکرار می کنند. رسول با صبر و خنده بچه ها را به ادامه بازی دعوت می کند. او می گوید: گاهی ممکن است برای یک نمایش 10 دقیقه ای، 8 ماه با این بچه ها تمرین کنیم. به ظاهر کار طاقت فرسایی است اما باعث می شود هر روز صبورتر از روز قبل شوم و این را مدیون بچه ها هستم. نمایش شبی که ماه افتاد یک نمایش 35 دقیقه ای است اما ماه ها باید با بچه ها کار کنم تا آنها برای اجرای آن آماده شوند.
* موفقیت در جشنواره
بچه های سندرم داون که در کلاس تئاتر شرکت می کنند نسبت به روزهای اول پیشرفت زیادی کرده اند. آنها هم بیانشان قوی شده و هم تحرک بیشتری دارند. در این کلاس کار گروهی را تمرین می کنند، با دوستانشان ارتباط گرفته و در تلاش هستند نگاه جامعه را به افرادی که سندرم دارند، عوض کنند.
بچه های سندرم با تلاش های مستمر و حمایت مربی شان، موفق شده اند چند نمایش را اجرا کرده و روی صحنه ببرند. «ما تاکنون 200 اجرا در سطح شهر تهران داشته ایم. همچنین بچه ها در اجرای نمایش های دیگری به موفقیت های خوبی رسیده اند. مثلا برای نمایش افسانه دشت بی باران در بیستمین جشنواره بین المللی کودک و نوجوان همدان موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران در سال 92 شدیم یا در سال 96 برای افسانه ننه ماهی، در جشنواره تئاتر شهر جایزه هیئت داوران به این بچه ها رسید». البته این تنها بخشی از موفقیت های بچه های سندرم داون بوده و آنها در چنین دوره جشنواره بین المللی تئاترفجر، جشنواره تئاتر شهروندی و جشنواره جهانی دانشجویان جهان در هندوستان و در سال 2012 شرکت کرده و به موفقیت های خوبی دست پیدا کردند.
رسول حق شناس می گوید: ما همراه با بچه های سندرم تور نمایشی در شهرهای مختلف ایران از سنندج گرفته تا سیرجان و مشهد و... نیز برگزار کرده ایم که با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.
* حمایت مردم را می خواهیم
امسال اما گروه تئاتر قرار است کار بزرگتری انجام بدهند. رسول می گوید: می خواهیم امسال در جشنواره های خارجی شرکت کنیم اما مشکلات اقتصادی، کمی برایمان دست و پاگیر شده اند. خانواده ها به خاطر مشکلات متعددی که دارند قادر به پرداخت هزینه ها نیستند و از طرفی کانون سندروم نیز بودجه اش برای این کار کم است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم نمایشی را با بازیگران حرفه ای به نفع بچه های سندرم داون برگزار کنیم و بخشی از فروش بلیت این نمایش را خرج برگزاری تئاتر این بچه ها کنیم.
این نمایش با عنوان «کچل ها و کوه جادو» به زودی برگزار می شود و بچه های گروه امیدوار هستند با حمایت مردم و هنرمندان بلیت های این نمایش به فروش رسیده تا آنها بتوانند هزینه های اجرای نمایش و تئاتردرمانی بچه های سندرم را به دست بیاورند.
* آنها مونگل نیستند
در کلاس تئاتردرمانی از همه طیف های سندرم داون با توانایی ها و اخلاق های مختلف حضور دارند. عده ای بیان بهتری نسبت به دیگر دوستانشان دارند. با وجود این رسول سعی می کند با توجه به استعدادهای بچه ها از همگی شان در اجرای نمایش استفاده کند اما غیر از اجرا این کلاس فرصتی برای دوستی و آشنایی بچه ها ایجاد کرده است.
رسول می گوید: ذات نمایش کار گروهی و مبنای آن بر خرد جمعی است. به همین دلیل اینجا بچه ها خیلی زود با یکدیگر دوست می شوند، ارتباط می گیرند و فرصت ابراز وجود دارند.
به گفته این مربی تئاتر درمانی، سندرم داون یک بیماری نیست و مردم نباید این افراد را با عنوان «مونگل» خطاب کنند. در واقع سندرم یک ویژگی است و همین ویژگی آنها را از دیگران متفاوت کرده است. «برخلاف آنچه که بعضی از مردم فکر می کنند بچه های سندرم قابلیت های زیادی دارند. در میان بچه های سندرم هم قهرمان المپیک وجود دارد هم بازیگر و هم دانشجو و... این بچه ها همگی صادق و مهربان هستند و به راحتی ابراز احساسات می کنند. اگر شما را دوست داشته باشند به زبان می آورند و اگر دوستتان نداشته باشند هم به شما می گویند. تکلیف شما با این بچه ها مشخص است. فقط آنها رشد کندی دارند و کار با آنها نیاز به زمان و صبوری دارد.
رسول تاکنون تلاش کرده تئاتر درمانی را به دیگران نیز آموزش بدهد. او معتقد است که فقط خودش نمی تواند به کمک بچه های سندرم برود و نیاز دارد علم و تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار داده تا آنها نه تنها در تهران بلکه در شهرهای دیگر نیز به کمک بچه های سندرم بروند و در درمان آنها قدم بردارند.
او می گوید: ما در دانشگاه ها به طور اختصاصی چیزی با عنوان تئاتردرمانی نداریم. بعد از اینکه من با این موضوع آشنا شدم و تجربیاتی هم در این باره به دست آوردم، سعی کردم تاثیر شگفت انگیز تئاتردرمانی را به دانشجوها آموزش بدهم. به همین دلیل کلاس هایی را در قالب کارگاه در دانشگاه های علامه، تهران و... برگزار کردم. به اعتقاد رسول تئاتردرمانی، پیوند تئاتر با علم روانشناسی است. «من در این باره خیلی مطالعه کردم و با آزمون و خطا کار با بچه های سندرم داون را یاد گرفتم. فکر می کنم لازم است تئاتردرمانی را در سراسر ایران داشته باشیم تا بتوانیم بچه های بیشتری را با این روش درمان کنیم. به همین دلیل من حاضرم کلاس های تئاتردرمانی را در سراسر ایران و به ویژه محروم ترین نقاط کشور برگزار کنم»
- دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۹:۳۲
- منبع: مهر