در گفتگو با مهر عنوان شد؛
فاطمه(س) تجلی آیات الهی در رفتار بود
دینی و مذهبی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - حجت الاسلام ادریس عظیما با برشمردن آیاتی که شأن نزول آنها حضرت زهراست، گفت: فاطمه زهرا(س) تجلی آیات الهی در رفتار بود و این آیات را در زندگی شخصی و اجتماعی پیاده کرده بود.
تبسم مهر - حجت الاسلام ادریس عظیما با برشمردن آیاتی که شأن نزول آنها حضرت زهراست، گفت: فاطمه زهرا(س) تجلی آیات الهی در رفتار بود و این آیات را در زندگی شخصی و اجتماعی پیاده کرده بود.
به گزارش خبرنگار مهر ، بنا به آموزههای دینی ما، اهل بیت عصمت (ع) به منزله قرآن ناطق هستند و همانطورکه این انوار مطهره، قرآن مجسم هستند، آیات فراوانی از قرآن نیز در شأن آن حضرات نازل شده است. در این میان حضرت صدیقه طاهره(س)، جایگاه ویژهای در ناطق و منطوق بودن قرآن دارند. همچنانکه امام صادق(ع) در تفسیر سوره قدر و در مورد نزول قرآن میفرماید: «معنی کلمه «لیله» که در «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیله الْقَدْرِ» است. فاطمه و معنی کلمه قدر یعنی خدا، پس کسی که فاطمه را آن طور که باید و شاید بشناسد لیله القدر را درک نموده است، فاطمه بدین لحاظ «فاطمه» نامیده شد که خلق نتوانستند او را کاملاً بشناسند» و این معنا را در تمام زندگی آن حضرت میتوان به وضوح مشاهده کرد؛ میان آن حضرت و قرآن یک رابطه دوسویه وجود دارد و شاید آیات و روایات فراوانی ما را رهنمود به هریک از این ابعاد کند. در خصوص رابطه قرآن با حضرت زهرا(س) با حجت الاسلام ادریس عظیما، محقق و نویسنده، قرآنپژوه و مدرس دانشگاه گفتگویی داشتیم؛
حجت الاسلام ادریس عظیما، در پاسخ به این پرسش که حضرت فاطمه(س)، در شأن نزول آیات چه جایگاهی دارند، اظهار کرد: وقتی سخن از حضرت صدیقه طاهره در شأن نزول آیات به میان میآید، اولین آیاتی که به ذهن هر شیعهای خطور میکند، آیات مربوط به سوره کوثر است، که در آن سوره مبارکه، کثرت نسل فاطمه(س) پیشبینی شده است. امّا آیاتی که در آن به شأن والای آن بانوی مکرمه اشاره شده است، بسیار است که از جمله آن میتوان آیات مربوط به سوره دهر را دانست، که طی این آیات شریفه با بیان جایگاه بهشتی آن حضرت و امیرالمؤمنین(ع) که از ابرار شمرده میشوند، از صفات ویژه ایشان یاد شده، که نقطه اوج آن را در آیات مربوط به توصیف واقعه مربوطه دانست که در آن، این بزرگواران جهت ادای نذر، سه روز روزه میگیرند و در این سه روز هنگام افطار با یتیم و اسیر و فقیری مواجه میشوند و آنان را مهمان سفره میکنند؛ این جریان در آیات قرآن بدین شکل نقل شده است:
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً (8) إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً» و غذا را در عین دوست داشتنش به مسکین و یتیم و اسیر انفاق میکنند. (8) [و میگویند:] ما شما را فقط برای خشنودی خدا اطعام میکنیم و انتظار هیچ پاداش و سپاسی را از شما نداریم.
وی با اشاره به نکات مهمی در این آیات یادآور شد: نکات دقیقی در این آیات وجود دارد؛ اول آنکه افعالی که در وصف آن حضرات ذکر شده است، به شکل مضارع است و نشان از همیشگی بودن اطعام این بیت با کرامت دارد؛ ثانیاً این اطعام به نحو «علی حبّه» است، و هرچند برخی اینگونه تفسیر کردهاند که یعنی «با وجود دوست داشتن غذا آن را اطعام دادند» ولی دو تفسیر دیگر نزدیکتر به مقام ایشان دارد و آن اینکه «اطعام را با دوست داشتن اطعام انجام میدادند» و یا اینکه «اطعام را با دوست داشتن خدای متعال انجام میدادند». که آیه بعدی مؤید این مطلب است، چراکه در آن آیه هدف اصلی این اطعام را خشنودی خدا بیان میدارد. آیه مودّت، آیه تطهیر و آیه مباهله از جمله آیاتی است که فاطمه زهرا(س) مصداق آن واقع میشود.
این قرآن پژوه درباره جایگاه حضرت فاطمه(س)، در تأویل بطن آیات قرآن افزود: طبق روایات، تمام آیات دارای ظاهر و باطنی هستند که پذیرش معنای باطنی به منزله انکار یا رد معنای ظاهری نیست و بالعکس؛ اما برای فهم معنای باطنی نیاز به تأویل داریم که البته طبق آیات قرآن(آلعمران/7) دانایان به تأویل، تنها خدا و ثابتقدمان در علم هستند. حضرت صدیقه کبری(س) در تأویل برخی از آیات قرآن ذکر شده است، آیات مربوط به سوره قدر که در ابتدا ذکر شد و آیه 3 سوره دخان، نمونهای از این آیات است، که روایات معصومین(ع) از «لیله» در این دو آیه تأویل به فاطمه زهرا (س) کردهاند؛ که این بیان نشان از «مقام نورانیّت» و بهرهمندی تام آن حضرت از تجلیّات خدای متعال دارد، چراکه آن حضرت به مقام خلیفه اللهی و ولایت کلی رسیده بودند. از جمله آیات دیگر که بانوی با عظمت از بطون آن آیه شمرده شده، آیه نور است که از آن حضرت تعبیر به چراغدان نور الهی شده است؛ طبق نقل مرحوم کلینی، امام صادق(ع) میفرماید مراد از «المشکاه» یا چراغدان در «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ » فاطمه(س) است و مراد از «الزُّجاجَهُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌ» این است که گویی فاطمه(س) ستاره درخشانی در میان زنان دنیا و زنان اهل بهشت است. این بطن از قرآن نشان از مظهریّت خدای تبارک و تعالی برای آن حضرت دارد، به این معنی که عالم بشریت به برکت وجود او و در ظرف وجودی او موجود گشته است.
وی افزود: جنبه مظهریت در برابر نور مطلق الهی، چیزی جز سایه و تاریکی نیست؛ از طرفی شب بودن آن حضرت جنبه خلقت بشری ایشان را میرساند و چراغدان بودن آن حضرت، جنبه خلقت نوری آن حضرت را. همانطور که روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) به خلقت نوری آن حوریه بهشتی اینچنین اشاره میکند: خُلِقَ نُورُ فَاطِمَهَ (ع) قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء «نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان خلق شد». در علم تفسیر و تفسیر روایی، با دو اصطلاح تقریباً مشابه جری و تطبیق مواجه هستیم، که «تطبیق» به معنی حمل مفاهیم آیات بر مصادیق خارجی است. و «جری» به معنی جاری کردن حکم یک مصداق مذکور در قرآن به مصادیق نوپدید و ناپیداست.
حجت الاسلام ادریس عظیما افزود: از جمله روایاتی که در آن، حضرت صدیقه کبری(س) به عنوان مصداق بارز آیات قرآن بیان شده است، آیات شریفه سوره مطففین است که امام باقر(ع) در تفسیر آیات «کَلاَّ إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفی عِلِّیِّینَ ... یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ»؛ میفرماید «هُوَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ع»؛ یعنی مراد از مقربون درگاه الهی، رسولالله، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند. روایاتی از معصومین(ع) دلالت بر «جری» آیات بر صدیقه طاهره دارد، در روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) بعد از ذکر این مطلب که حضرت مریم (س) تنها سیده زنان عالمیان زمان خویش بود، میفرماید: «اما دخترم فاطمه سیده زنان عالمیان از اول تا آخر است و در حالی که در عبادتگاهش [به نماز] میایستد، هفتاد هزار فرشته از ملائکه مقرّب درگاه الهی به او سلام و درود گفته، و همان گونه که مریم را ندا کردند، وی را ندا کرده و میگویند: ای فاطمه، «خداوند تو را برگزید ومطهّر و پاکیزه نمود، و بر زنان عالم اختیار کرده». در روایتی دیگر از امام صادق (ع) ادامه خطاب فرشتگان به فاطمه (س) را اینچنین نقل میفرماید: «ای فاطمه، «در پیشگاه پروردگارت فروتنی نما و سجده به جای آور، و با رکوع کنندگان رکوع کن.» به این ترتیب، فاطمه و ملائکه با یکدیگر گفتگو میکردند».
وی در ادامه اظهار کرد: از حضرت فاطمه زهرا(س) دو خطبه مشهور نقل شده که یکی در مسجد مدینه و دیگری در جمع زنان مهاجرین و انصار است؛ هر دوی این خطبهها مملو از آیات قرآن به صراحت و به تفسیر و معنی است و گاه نیز آن حضرت به توصیف خود قرآن پرداخته است؛ در خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) اهل مجلس را متوجه اوامر الهی میفرماید و از آنان میخواهد این اوامر را نصب عین خود قرار دهند و در رأس این فرائض از قرآن یاد کرده، و با ذکر 10 ویژگی قرآن به همراه ثمرات هشتگانه آن مردم را ترغیب در نگهداری و پیروی از آن مینماید: «و یادگاری دارد که آن را جانشین خود بر شما قرار داده است. یعنی همان کتاب گویای خدا و قرآن راستگو و نور درخشنده و روشناییِ روشنایی بخش که بصیرتهای آن روشن و اسرار آن بی پرده، و ظواهرش آشکار است و همگان به پیروان آن غبطه و حسرت میخورند، همان قرآن که پیروی از آن انسان را به خشنودی [پروردگار] رهبری می نماید، و گوش فرا دادن به آن سبب نجات میگردد و به واسطه آن میتوان به حجّتهای نورانی خدا و احکام واجب تفسیر شده و محرّمات منع شده خدا و دلیلهای روشن، و برهانهای کافی او و فضیلتهای مستحبّ و رُخصتهایی که خداوند برای شما جایز دانسته است [مباحات] و احکام مکتوب و واجب خدا، دست یافت». همچنین در بخش دیگری از این خطبه بهخاطر دوری از قرآن، تشر محکمی به جناح مخالف میزنند و میفرمایند: «چه شده است شما را؟ و به کدام سوی منحرف شدهاید؟ در حالی که کتاب خدا در میان شماست، کتابی که امور و معارف آن روشن، و احکام آن درخشنده، و نشانههای آن بلند و غالب و نهیهای آن واضح و امرهای آن روشن است. ولی شما قرآن را پشت سرتان نهادهاید. آیا از قرآن رو گردانیدهاید، یا غیر قرآن را ملاک حکم و قضاوت خود قرار دادهاید».
این پژوهشگر دینی درباره ویژگی خطابههای حضرت زهرا(س) اظهار کرد: یکی از روشهای آن بانوی مکرمه در مقام خطابه جدلگون، استفاده از مقبولات جامعه بود، لذا میبینیم در خطبه فدکیه بسیار به آیات قرآن استشهاد میکنند و راه حق و باطل را با استفاده از آیات نورانی برای همگان روشن میسازند. در ابتدای استشهاد به آیات قرآنی، وضعیت اسفناک جامعه جاهلی را ترسیم میفرمایند و به آیه «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّار: شما در لبه پرتگاه جهنم قرار گرفته بودید»(آلعمران/103). اشاره میکنند و برای توصیف وضعیت آنان پس از رحلت پیامبر گرامی (ص) به آیات قرآن اشاره میکند: «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ»: «آگاه باشید و بدانید که در فتنه سقوط کردند، و همانا جهنّم بر کافران احاطه دارد»(توبه/49.). «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا»: «و ستمکاران چه بد جانشینی را به جای قرآن اختیار نمودهاند!»( کهف/50) «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً، فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ، وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِین»: «و هر کس دین دیگر غیر از اسلام را اختیار کند، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد، و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.»(آلعمران/85.) «أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ، وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُون»: «آیا حکم زمان جاهلیّت را برگزیدهاید؟ و چه کسی بهتر از خدا حکم میکند، در نظر آنانی که یقین دارند»(مائده/50). سپس برای اثبات این مطلب که پیامبر نیز مثل همه انسانها از خود ارث بهجای میگذارد و قانون ارث در مورد او نیز همان است؛ و طبیعتا فاطمه زهرا (س) هم از این قضیه مستثنی نیستند و از نبی مکرم اسلام (ص) ارث میبرد.
وی افزود: نمونههای فراوانی در دو خطبه فاطمه زهرا(س) وجود دارد که از آیات قرآنی بهره جستهاند، همچنان که در خطبهای که آن حضرت برای زنان مهاجر و انصار ایراد میفرمایند، در موارد متعددی به سوء عاقبت ظالمین در آیات قرآن اشاره میفرمایند؛ همچنین در استدلال به حقانیت خلافت امیرالمؤمنین(ع) به آیه 35 سوره یونس استشهاد میکند که میفرماید: «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ، أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی؟ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون» یعنی: «آیا کسی که دیگران را به حقّ هدایت میکند، سزاوارتر است دیگران از او پیروی نمایند، یا کسی که بدون هدایتِ دیگری به خودی خود هدایتپذیر نمیگردد؟! پس شما را چه شده است، و چگونه حکم میکنید؟». در برخی سخنان آن بانوی گرامی استناد به آیات قرآنی به صراحت نیست بلکه برداشت و تفسیری از آیات قرآن است؛ به عنوان مثال در پیشبینی آینده اینچنین میفرمایند: «هان، به جانم سوگند، خلافت اینان تازه آبستن شده است، پس مهلت دهید و در انتظار بمانید تا ببینید چه ثمرهای به بار می آورد. سپس از آن به اندازه تغارهای بزرگ، [به جای شیر] خونِ تازه، و سمّ مُهْلِک بدوشید، «اینجاست کسانی که راه باطل رفتهاند، زیانکار می شوند»» که عبارت پایانی برداشتی است از آیه 78 سوره غافر که میفرماید ِّ«وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُون»؛
حجت الاسلام عظیما گفت: در بخشی از خطبه فدکیه، در مقابل سیاهیهای دوران جاهلیت، عدهای روسفید را با اشارهای به آیه تطهیر اینچنین میفرماید «أَلَّذینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وطَهَّرَهُمْ تَطْهیرا» خداوند پلیدی را از آنان دور کرده و به نحوی شایسته پاکیزه گردانیده بود. در روایتی از آن حضرت آمده است «هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را برای او تقدیر مینماید» که میتواند اشارهای به آیه « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم» باشد. همچنین حضرت صدیقه کبری در وصف بهترین زنان اینچنین میفرماید «خَیْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَال». یعنی بهترین زن، زنی است که نه دیده به مردان داشته باشد و نه مورد نمایش مردان باشد. این بیان بانوی عفاف را میتوان همسان با آیاتی دانست که در وصف زنان بهشتی میفرماید « حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیام» و حوریان بهشتی را پردهنشین در خیمهها معرفی میکند که در پی نمایشگری و نمایشهای مردانه نیستند.
وی تصریح کرد: فاطمه زهرا(س) تجلی آیات الهی در رفتار بود و این آیات را در زندگی شخصی و اجتماعی پیاده کرده بود؛ و این بحث از اهمیت ویژهای برای الگو قرار دادن آن بانوی مکرمه در زندگیهایمان است؛ که امام زمان عج زندگی آن بانو را الگوی خود معرفی میکند؛ و این، خود جای بسی توجه دارد که چه در قرآن و چه در لسان اهلبیت (ع) زندگی یک زن به عنوان الگو تعریف شده است همچنانکه در آیات 11 و 12 سوره تحریم، حضرت مریم و حضرت آسیه (س) به عنوان الگو برای همه مؤمنان معرفی شده است. و الگو بودن و پیاده کردن قرآن در زندگی را میتوان در جایجای زندگی آن بانو به وضوح دید. نبی گرامی اسلام (ص) در وصف عبادت آن بانوی با عظمت میفرماید: هرگاه که در محراب عبادت در پیشگاه پروردگارش قرار میگیرد، نورش برای ملائکه آسمان میدرخشد، چنانکه نور ستارگان برای اهل زمین تلألؤ میکند، و خداوند به ملائکه میفرماید: ای ملائکه من، به کنیزم فاطمه، سیّده کنیزانم تماشا کنید، که چگونه در پیشگاهم ایستاده، و از ترس من بدنش به لرزه و اضطراب درآمده، و با دل به عبادت من رو آورده است. و این همان وصف بانوان با عظمتتر و بهتر از زنان پیامبر (ص) از زبان قرآن است، که عبادت، ایمان، توبه و روزهداری را از ویژگیهای آن زنان میشمرد.
این محقق ادامه داد: فاطمه زهرا (س) الگوی سادهزیستی برای جهانیان است؛ هر دختری طبعاً آرزو دارد مهریه پر زرق و برقی داشته باشد، این در حالی است که مهریه آن آقازاده مقدار ناچیزی بود تا نشان داده شود که آیه «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» در زندگی آن حضرت جریان پیدا کرده است. آری! بانویی که چادرش دوازده وصله دارد، و فرشش تنها پوست گوسفند است، میتواند این آیه را به همگان نشان دهد که «آنان که از حرص در امانند، همانان رستگارند». بانوی اسلام هم در رفتار با پدر، هم در شوهرداری و هم در تربیت فرزندان الگوی والایی است برای رهروان آن حضرت. در اطاعت و رفتار با پدر به گونهای بود که در میان مسلمانان به «ام ابیها» مشهور شد تا آیه «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً » را در زندگی جریان داده باشد. در سیره تربیتی آن حضرت میبینیم که وقتی با امام حسن (ع) به سخن مینشیند، ارزشهای اخلاقی را طی اشعاری اینچنین میگوید « أَشْبِهْ أَبَاکَ یَا حَسَنُ/ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ/ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ/ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن» یعنی «ای حسن همچون پدرت باش و ریسمان را از اطراف حق بردار خداوند صاحب نعمتها را پرستش کن و با افراد کینهتوز دوستی مکن» که این رفتار و گفتار را میتوان شبیه توصیههای لقمان به فرزند دانست.
وی در پایان گفت: زندگی اجتماعی آن حضرت را میتوان تفسیر آیه «ُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّدا» دانست که مؤمنان را انسانهایی شدید در برابر کفار و مهربان در میان خودیها معرفی میکند؛ همچنان که در زندگی فاطمه زهرا (س) میبینیم چون میخواهد دعا کند، همسایگان و نزدیکان را بر خود مقدم میدارد و دوام رکوع و سجود دارد. و به زمان مقابله با دشمن تیغ زبان را بر قلب سنگی دشمن وارد میکند.