آخرین مطالب

گفت‌وگو با راننده اسنپی که یک نفر را نجات داد؛

جزئیات داستان مرگ و زندگی اجتماعی

جزئیات داستان مرگ و زندگی

  بزرگنمایی:
تبسم مهر - حوالی ساعت ۷ عصر، روی پل کابلی تبریز اتفاقی می‌افتد که شاهدانی کم اما یک ناجی متعهد دارد. قصه مرگ است و زندگی.

تبسم مهر - حوالی ساعت 7 عصر، روی پل کابلی تبریز اتفاقی می‌افتد که شاهدانی کم اما یک ناجی متعهد دارد. قصه مرگ است و زندگی.

به گزارش بازرگانی خبرگزای مهر، روایتی که شاید پیش از این نمونه‌اش را فقط در فیلم‌ها دیده‌ایم و ته دل‌مان برای قهرمان قصه قنج رفته. حالا اما می‌بینیم که در دنیای واقعی هم قهرمان‌هایی هستند که می‌شود به وجودشان بالید. آن شب، برای راننده و مسافر اسنپ همه‌چیز در نگاه اول مثل همیشه بوده است.
درخواستی آمده، پذیرفته شده و سفری شکل گرفته است. سرنوشت آن سفر اما در نهایت طور دیگری می‌شود. نیمه‌های مسیر امیر شادمان خضرلو، راننده اسنپ متوجه می‌شود که ماشینی در حال تعقیب‌شان است. اول شک می‌کند و بعد که با کم‌وزیاد کردن سرعت رفتار ماشین عقبی را تحت نظر می‌گیرد، شستش خبردار می‌شود که این تعقیب و گریز اتفاقی نیست.
موضوع را با مسافر در میان می‌گذارد. مسافر نگاهی به راننده ماشین عقبی می‌اندازد و می‌گوید او را نمی‌شناسد و نمی‌داند چه خبر است. با تماس مسافر، همسر او و پلیس 110 در جریان قرار می‌گیرند.
حالا راننده اسنپ است و یک خیابان نیمه‌تاریک، مسافری که در ماشین از ترس خشکش زده و راننده دیگری که با لایی‌کشیدن در خیابان و ایجاد رعب و وحشت خیال ندارد، بازی‌اش را تمام کند.
از زبان هم‌راه؛ مسافرم را تنها نمی‌گذارم
«هوا تاریک بود و چیزی معلوم نبود. نمی‌دانم این آقا از کجا مسافر را تشخیص داد و دنبال ما راه افتاده بود. از مسافر پرسیدم و گفت نمی‌شناسدش. انگار مزاحمت بود بیشتر. روی پل کابلی دوربین مدار بسته‌ای دیدم و نیمه توقفی کردم که از کنارم رد بشود. با خودم گفتم اگر اتفاقی بیفتد، این دوربین شهادت می‌دهد.»
وی صحبت‌هایش را اینگونه ادامه داد: «نرفت اما. می‌خواست مسافر را از ماشین پیاده کند و با خودش ببرد که درگیری ما شروع شد. مسئولیت مسافر با من بود و حاضر نبودم به هیچ قیمتی پایش از ماشین من بیرون گذاشته شود. گلاویز شدیم. می‌گفت به تو ربطی ندارد و من فریاد می‌زدم که این مسافر تا به مقصد نرسد، به من ربط دارد. تهدید کرد که از پل پایین می‌اندازمت و دیه‌ات را هم می‌دهم، اما من دست‌بردار نبودم.»
ادامه صحبت‌های این راننده متعهد بدین شرح است: «چند نفری از مردم وسط آمدند و پلیس هم رسید. خوشبختانه یا متاسفانه ترس برای من معنایی ندارد. وقتی پای احساس مسئولیت وسط باشد، تا پای جانم می‌ایستم. قضیه آنجا تمام نشد اما. کارمان به کلانتری و شکایت رسید. چند نفری که داستان‌مان را شنیدند گفتند چرا این دردسر را برای خودت درست کردی؟ من اما ایمان دارم که کار درستی کرده‌ام. اگر زمان به عقب برگردد، باز مسافرم را تنها نمی‌گذارم.»
این‌ها را راننده می‌گوید. داستانش را یک‌نفس تعریف می‌کند. بی‌وقفه. بی‌مکث و البته بی‌اغراق. هیچ تلاشی نمی‌کند که خودش را مهم جلوه دهد و کارش را بزرگ؛ اما کوچک است مگر؟ این‌که در این بلبشویی که هیچ‌کسی به دیگری رحم نمی‌کند جانت را کف دستت بگذاری و هوای مسافرت را داشته باشی؛ مگر کار کمی است؟ این‌که به خاطر مسئولیتی که بابت مسافرت احساس می‌کنی کارت به کلانتری بکشد و پرونده‌سازی و دادگاه‌کشی، نه فقط جرات، که انسانیت و فداکاری می‌خواهد.
از زبان هم‌سفر؛ می‌توانست برود اما ماند
مسافر می‌گوید: «من از روزی که اسنپ در شهر تبریز فعال شده، از آن استفاده کرده‌ام. درست است که گاهی برای درخواست پول نقدی یا دیر رسیدن راننده اعتراض‌هایی داشته‌ام اما انتخاب من همیشه اسنپ بوده چون می‌دانم که سخت‌گیری زیادی در انتخاب راننده‌ها دارد. داستانم را که شنیدند، خیلی‌ها گفتند شانس آوردی که سوار اسنپ بودی. فکرش را کنید. همین راننده. می‌توانست برود. نماند. مرا پیاده کند یا هر چیز دیگری. اما ماند و حاضر شد جانش را به خاطر من به خطر بیاندازد. راننده اسنپ که تقصیری نداشت. به خاطر من و حمایت از من پایش به این داستان و کلانتری باز شد. اما تا آخرش ماند.»
ما یک خانواده‌ایم
هشت ماهی می‌شود که کارش را در اسنپ شروع کرده. مهندس عمران است و پیش از این‌که گذرش به اسنپ بیفتد، در شرکت‌های پیمان‌کاری مشغول بوده و نیمه‌وقت هم در آژانس کار می‌کرده. از گذشته‌اش که می‌گوید، پیداست همیشه متعهد بوده است.
فرقی ندارد حرفه‌اش چیست، این شخص مسئولیت‌پذیر است و انسانیت با شخصیتش گره خورده. می‌گوید: «اوضاع اقتصادی که خراب شد، چراغ شرکت‌ها یکی‌یکی خاموش شد و کار کردن در آژانس هم که مشکلات خودش را داشت. این ساعت باید بیای و آن ساعت باید بری... این بود که رفتم سراغ اسنپ.»
حالا یک اتفاق مهم در سرنوشت کاری‌اش دارد. قصه یک فداکاری که از یاد نمی‌رود. همسر مسافر، جان عزیزش را مدیون راننده اسنپ می‌داند و قدردان اوست. مسافر می‌گوید: «وقتی از راننده پرسیدم چرا این فداکاری بزرگ را انجام دادید و پای خودتان را در یک پرونده شکایت گیر انداختید، در جواب گفت: شما مثل اعضای خانواده من هستید. هر کاری ممکن بود در آن شرایط برای آن‌ها بکنم، برای شما هم همان‌کار را کردم.»


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

دوره های پاییزه ی موسسه تبسم مهر

آغاز تولید فیلم کوتاه چوپان با مجری طرحی موسسه فرهنگی هنری تبسم مهرنیکان

مدیرعامل صندوق اعتباری هنر خطاب به صدابردار سینمای ایران: دست های مهربانت را به گرمی می فشاریم/ تجلیل از یک عمر سخت‌کوشی همسر استاد شاهوردی

ادبیات آذری را جدا از ادبیات فارسی نمی‌دانیم/ حمایت از اصحاب فرهنگ و هنر را وظیفه خود می‌دانیم

مجارستان: ضدحملات اوکراین «حمام خون» به‌راه می‌اندازد

نه بیرانوند از پرسپولیس می‌رود نه بازیکن دیگری/ شرط ماندن یحیی

بدرقه تیم فوتبال نوجوانان با حضور امیر قلعه نویی و عنایتی

اسرائیل با نقص جدی کادر پزشکی و بیمارستانی روبروست

افزایش شمار جان‌باختگان تصادف قطار در هند به 288 نفر

دشمنان تلاش می‌کنند نسل جوان را نسبت به روحانیت بدبین کنند

انتخاب موقت اعضای هیات اجرایی کارگروه هنرمندان انجمن خادمان قرآن

قیمت سکه و طلا 10 خرداد 1402/ ریزش قیمت ادامه دارد

ایران کشوری کاملاً امن و مقصدی مطمئن و جذاب برای گردشگران است

تولید نفت ایران به 2 میلیون و 750 هزار بشکه در روز رسید

ورود منابع، کاهش نرخ ارز را همراه خواهد داشت

سریال ماورایی ده‌نمکی به‌زودی کلید می‌خورد/ در تدارک «رستگاری»

وجود 700 اسیر فلسطینی بیمار در زندان‌های رژیم صهیونیستی

ارائه وام عتبات عالیات به دانشجویان تا سقف 5 میلیون تومان

زلزله 4.8 ریشتری سرخس خراسان رضوی را لرزاند

افزایش رگبار باران در 10 استان کشور

واریز 20 درصد اضافه یارانه کالابرگ سه دهک کم‌درآمد از امروز

ترافیک نیمه‌سنگین در محور چالوس

آماده مقابله با هرگونه تعرض دشمنان به آرمان‌های امام (ره) هستیم

برگزاری دوره های آموزشی بازیگری با حضور استاد ارجمند آقای امید زندگانی

ارتش رژیم صهیونیستی به خودروی زرهی «ایتان »مجهز می‌شود

عالیترین مقام کشور ترکمنستان سه شنبه به تهران می‌آید

مخبر: ایران نگاه ویژه‌ای نسبت به مناسبات خود با عمان دارد

«بازی» ایرانی برگزیده جشنواره ایتالیایی شد

افزایش نرخ تاکسی‌های اینترنتی باید به تصویب شورای شهر برسد

دستگیری ماموران قلابی در تهران

برنامه‌ریزی دستگاه‌ها برای اوقات‌ فراغت جوانان

شناسایی 82 بیمار جدید کرونایی در کشور/ 2 نفر فوت شدند

قیمت سکه و طلا 7 خرداد 1402/سکه به 30میلیون و 600 هزار تومان رسید

تذکر فرمانده نیروی زمینی ارتش به همسایگان شرقی

کوروش زارعی در تدارک یک نمایش میدانی بزرگ/ اجرا در حوزه دفاع مقدس

شرط «یک سال رهن بودن سند خودرو» حذف شد

بانک‌ها اشتیاق به مال‌سازی دارند نه اعطای وام مسکن

سازمان لیگ: سهمیه تماشاگران استقلال و پرسپولیس برابر است

استقلال دست‌بردار داوری نیست/کنایه به پرسپولیس و فشار به فدراسیون

هادی ساعی برترین تکواندوکار المپیک 2008 پکن شد

مهاجم 16 ساله پورتو: الگوی من مهدی طارمی است

هوای تهران آلوده شد/ افزایش شاخص ذرات معلق

درخواست حجت الاسلام قرائتی از رییس جمهور

مهلت ثبت‌نام هنرمندان در سامانه نهضت ملی مسکن تمدید شد

توصیه‌های وزارت حج و عمره عربستان خطاب به میهمانان خانه خدا

انهدام ده‌ها مخفیگاه داعش در 3 استان عراق

یک مرزبان ایرانی در درگیری امروز با طالبان به شهادت رسید

کشف 250 هزار دلار غیرقانونی از یک شرکت خصوصی در سعادت آباد

با دستیاری به نام تاکو؛ تیک تاک با هوش مصنوعی پاسخ جستجوی کاربران را می دهد

رئیسی در دیدار دبیرکل اوپک: اعضای اوپک با تقویت انسجام مانع اختلاف‌اندازی غربی‌ها شوند