بزرگنمایی:
رئیس سازمان محیط زیست در حالی با ارسال نامهای خطاب به رئیس جمهور، خواستار اجرای پروژه انتقال آب از خزر به استان سمنان شد که بنابر ارزیابیهای زیست محیطی صورت گرفته نتیجه این طرح، بازگشت ۳ میلیون تن نمک به دریای خزر است.
به گزارش تبسم مهر، از جمله طرحهای چالشبرانگیزی که در داخل ایران موافقان و البته مخالفانی بسیار دارد، طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی (سمنان) است.
این طرح در ابتدا با هدف تأمین آب صنعت مطرح شد و در یکی دو سال اخیر مصرف شرب نیز به آن افزودهشده است.
این در حالی است که استان سمنان با جمعیت حدود ششصد هزار نفر (سیامین استان کشور با جمعیت 631218 نفر) و با تراکم 17.1 نفر در هکتار کم تراکمترین استان کشور است و مقدار آب در دسترس هر سمنانی 1874 مترمکعب در سال در مقایسه با سرانه 1750 مترمکعب در سال هر ایرانی است که از میانگین کل آب در دسترس ایرانیان نیز بالاتر است.
کارفرمای این طرح، شرکت مدیریت منابع آب ایران شناخته میشود و هدف طرح نیز تأمین 200 میلیون مترمکعب آب شرب و صنعت فلات مرکزی ایران از دریای خزر پس از شیرین سازی و نمکزدایی از آن است.
با وجود تحقیقات موجود در خصوص نبود مشکل تامین آب شرب در این استان، عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست که در سخنرانیهای خود بارها اعلام کرده که "حکومت تنها موظف به تامین آب شرب مردم کشور است و استقرار صنایع در استانهای کویری اشتباه بوده است" نامهای محرمانه خطاب به رئیس جمهور نگاشته و در آن بر ضرورت اجرای طرح انتقال آب از خزر به سمنان تأکید کرده است.
امیرحسین مزینی فر عضوهیات مدیره انجمن هیدوگرافی و آبنگاری ایران در گفتوگو با تبسم مهر درخصوص طرح انتقال 200 میلیون متر مکعب آب در سال از دریای خزر به سمنان و پیامدهای آن گفت: اگر نگاهی به گذشته نه چندان دور انتقال آب بین حوزهای در بیست سال گذشته داشته باشیم، میبینم که هیچ پروژه انتقال آبی باعث نشده مشکل تامین منابع آب به طورکلی در حوزه حل شود، پروژه انتقال آب کوهرنگ، انتقال آب یزد از جمله این تجربیات منفی است.
وی تاکید کرد: با اجرای این پروژهها نه تنها معضل آب حل نشد که معضلات جدید برای حوزه آبریز به وجود آمد، افزون بر اینکه با انتقال آب بین حوزهای تقاضای تامین آب بالاتر رفته و به تبع توسعه ایجاد شده بر جمعیت آن افزوده شده است.
عضوهیات مدیره انجمن هیدوگرافی و آبنگاری ایران راه تامین منابع آب در مناطق مختلف کشور را انتقال آب نخواند و گفت: براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بالغ بر 60 درصد آب انتقال یافته به این طریق صرف مصارف صنعتی میشود.
مزینی فر انتقال 200 میلیون مترمکعبی آب از دریای خزر به سمنان را حتی از لحاظ اقتصادی به صرفه ندانست و ابراز داشت: با پیش بینی نرخ مورد نیاز برای تامین هزینه شیرین کردن آب این مساله آشکار میشود.
وی ادامه داد: چیزی حول و حوش 12 هزارتومان هزینه شیرین کردن هر متر مکعب آب دریای خزر است، آیا این آب گران قیمت برای مصارف خانگی به صرفه است؟
عضوهیات مدیره انجمن هیدوگرافی آبنگاری ایران پیشنهاد مطرح شده برای رفع معضل پساب شیرینکنها را هم شوخی بیش ندانست و اظهار داشت: نتیجه شیرین سازی 200 میلیون مترمکعب آب، 3 میلیون تن نمکی این که به دریاچه بسته خزر بازمیگردد که امکان گردش و بازیابی آب در آن وجود ندارد.
غلظت خروجی آبشیرینکنها 50 گرم بر لیتر یعنی بیش از 4 برابر شوری معمولی خزر است که با توجه به حساسیت منطقه دریایی طرح و وجود گونههای بومی (24 درصد گونههای موجود در محدوده طرح بومی منطقه هستند)، وجود گونههای متعدد فیتوپلانکتون و زئوپلانکتون در منطقه که حلقه اول زنجیره غذایی هستند که درنهایت به فک خزری به عنوان گونهای در معرض خطر انقراض میرسد و نیز شیرین و یا لب شور پسند بودن آبزیان منطقه نابودی کامل گونههای منطقه، حیات جانوری و گیاهی منطقه و آسیبهای جدی به محیطزیست فیزیکی و زیستگاههای دریایی و ساحلی را در برخواهد داشت.
درواقع در این پروژه خسارتهای زیستمحیطی و هزینههای انتقال مورد محاسبه قرار نگرفته و هزینههای ناشی از خسارات زیستمحیطی نیز محاسبه نشدهاند، بنابراین محاسبات اقتصادی انجامشده ضرورتاً دربرگیرنده همه ابعاد پروژه نیست و به عبارتی میتوان گفت مطالعات پروژه ناقص است.
با وجود تکنولوژیهای کم آببر در صنعت و فرایندها و تکنولوژیهای موجود در دنیا که بر پایه بازیابی و باز چرخانی آب هستند میتوان میزان مصرف آب را تا حد بسیار چشمگیری کاهش داد، باید ضرورت انجام چنین هزینههایی در ابعاد ملی و با سایر طرحهای ملی و منطقهای که قادر به تأمین کسری آب(در صورت وجود) باشد مورد مقایسه قرار گیرد.
بنابر گفته کارشناسان محیط زیست «State of Environment» که اولین گام انجام ارزیابی صحیح است در این طرح وجود نداشته و البته با درخواستهای مکرر سازمان حفاظت محیط زیست مطالعات در محیطهای آبی و خشکی ادامه یافت، اگرچه هنوز به دو موضوع اساسی یعنی ضرورت اجرای طرح و خسارات زیستمحیطی ناشی از طرح پاسخ داده نشده است.
افزون بر حجم قابل توجه نمکی که به دریای خزر با اجرای این پروژه بازمیگردد، در طول مسیر بیش از 120 هکتار اراضی کشاورزی آبی، 21 هکتار باغات، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت.
در مسیر انتقال خط لوله با رودخانههایی که محل تردد و تخمریزی ماهیان هستند تقاطع دارد که باعث قطع سیکل زیستی گونهها و درنهایت منجر به کاهش تولید مثل و نابودی گونههای رودخانهای طول مسیر انتقال میشود.
در طول مسیر بیش از 120 هکتار اراضی کشاورزی آبی، 21 هکتار باغات، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت که گونههای راش، بلوط، آزاد، انجیلی، شمشاد، ارس و زربین (گونههای ممنوع القطع) در بین آنها وجود دارد و هزینههای اکولوژیکی و زیستمحیطی ناشی از این تخریب باید در معادلات هزینه- فایده پروژه مدنظر قرار گیرد. به این موارد باید هزینههای اکولوژیکی و اقتصادی ناشی از بین رفتن گونههای اقتصادی و صیادی (وجود ماهی سفید، گاو ماهیان و ماهیان خاویاری که ارزش زیستی و نیز تجاری دارند)و همچنین سایر گونههای موجود در محل آبشیرینکن نیز اضافه شود.
حال سوال اینجاست، آیا صرفهجویی در مصارف کشاورزی و بهینه ساختن مصرف آب در این بخش و سایر بخشها، اجرای طرحهای مدیریت آبخیز با صرف هزینههای بسیار پایینتر نمیتواند تأمینکننده این هدف باشد؟
آیا مقایسهای در ابعاد ملی بین گزینههای موجود جهت تأمین آب موردنیاز حوزه مقصد صورت گرفته است که به نتیجه انتقال آب بین حوضهای با این هزینههای سنگین اقتصادی در کشوری که بهشدت درگیر مسائل اقتصادی و مالی، اجتماعی و زیستمحیطی است، دستیافته باشد؟
به نظر میرسد آنچه در خبرها مبنی بر استقرار و یا توسعه هشت طرح بزرگ صنعتی آب بر با مصرف 1492 لیتر بر ثانیه در استان سمنان آماده است خود مؤید همین موضوع باشد.
اما با توجه به اینکه آب انتقالی بسیار گرانتر از آب فعلی در دسترس صنایع خواهد بود قطعاً باعث افزایش قیمت محصولات صنعتی و متأسفانه شاید در آیندهای نهچندان دور دریافت سوبسیدهایی از دولت برای این صنایع باشد که خود فشار مضاعفی به مردم و همچنین دولت وارد خواهد کرد.