بزرگنمایی:
تلویزیون ماه رمضان را با فراز و فرودهای عجیب و غریبی پست سر گذاشت؛ اما سوژهها و میهمانانِ تکراری، بالأخره وبال گردن تلویزیون شد و کار را به عذرخواهی کشاند.
به گزارش خبرگزاری تبسم مهر، تلویزیون یک ماه رمضان، شبکهای را بدون برنامه و سریال نگذاشت؛ در روزگاری که بسیاری از دوربینهای دیگر خاموش است و برخی از سینماگرها ترجیح میدهند در فضایی غیر از کرونا کار کنند بسیاری از هنرمندان، مجریان، سریالسازها و برنامهسازها ریسکِ کرونا را به جان میخرند و حتی مبتلا میشوند اما مخاطب را با تلویزیونِ بدون برنامه و سریال تنها نمیگذارند. این اتفاق در ماه مبارک رمضان افتاد و هر شبکهای را که میزدیم هم سحر برنامه داشت و هم افطار؛ برخی مثلِ "زندگی پس از زندگی" با پژوهش و تحقیق به میدان آمده بودند تا مدافع بِرند ساخته شده شبکه چهار باشند. برخی هم به تکرار افتادند و البته همه کار کردند تا از زیر بیرقِ ماه عسلی شدن و ماه عسلی بودن خارج شوند.
در این میان سیمرغ بهترین ابتکار را باید به برنامه تازه واردِ "ماه ماه" شبکه سلامت داد که بدون سلبریتی و هیاهو، با برنامهریزی و انتخاب درست میهمان، مخاطب خودش را پیدا کرد. حتماً در روایتهای جذاب و پیگیری مشکلات میهمانان هم "دعوت" شبهای طوفانی داشت و هم "مثلماه"؛ در ویژه برنامه رمضانی شبکه یک مجری پختهتر عمل میکرد و در شبکه سه هم رسالت بوذری بیشتر اجازه میداد تا میهمانان داستانهایشان را بهتر و متمرکزتر تعریف کنند و بیننده هم در خلالِ آیتم، پلاتو و ولههای برنامه، در جریانِ ماجرا و روایت آن میهمان به طور کامل قرار بگیرد؛ چرا که برخی از مجریان عادت دارند بیشتر دوربین آنها را ببیند تا مخاطب حرفِ میهمان برنامه را بشنود!
شاید جایزه بهترین کنترل و مدیریت در اجرا را باید به کاظم احمدزاده داد که "آدمهای خوب شهر" را بدون حاشیه و چالش خاصی به سرمنزل مقصود رساند. در دکور و سوژه حرف اول را "مثل ماه" میزند، تمرکز و پیگیری داستانها و روایتها و البته تکیه بر موضوع خانواده و سبک زندگی، "دعوت" پیشقراول بود. شبکه پنج "شهر زیبا" و "جشن رمضان" هر دو سعی میکردند بیشتر با هدف مشارکت مردمی در میدان باشند. تغییرات ساختاری و شکستنِ ساختارهای همیشگی شاید ثمره ساخت این دو برنامه در پنجمین شبکه تلویزیون به شمار آید.
"کتاب باز" جایزه تمرکز و حرکتِ آرام را به خودش اختصاص میدهد؛ سروش صحت نخواست که به هر قیمتی دیده شود و این نکته قابل قبولی برای برنامهساز و مجری به شمار میرود. این اتفاق برای "ماه من" و "ماه خدا" و اکثر برنامههای سحری افتاد. به تعبیر یکی از مجریان این برنامهها، وایرال شدن و دیده شدن به هر قیمتی، تقدس و جایگاه معارفی برنامههای سحر را زیر سؤال میبرد. اما با این اوصاف، برنامههایی مثل "ماه من" بیشتر از همه در فضای مجازی دیده شدند؛ چرا که هم دکور عجیب و غریب (جزیرهای) این برنامه، برخی از محتواها، میهمانان و حتی موضعگیریهای به روزِ مجریاش در پلاتوها، وایرالشدنی بود.
شاید برنامه "ماه خدا" (شبکه یک) میتوانست دست به تغییراتِ بیشتری بزند و مثلِ گفتوگوهای اخلاقی مخاطبپسند حجتالاسلام رفیعی کارهای ویژهتری هم در دستور کار قرار دهد تا مخاطب بیشتری را به خودش اختصاص دهد. شبکه دو در عینِ حال برای مخاطبینی که دلشان برای زیارت امام حسین(ع) تنگ شده بود یک فرصت گرانبها به شمار میرفت؛ رمز موفقیت این برنامه انتخاب کربلای معلی برای تصویربرداری، توجه به استفاده از آیتمهای متنوع و روایتگری با صدای دوبلور معروف باشد.
در این میان، شبکه افق با حضور صابر خراسانی و میهمانان متنوعش بعد از چند سال پی در پی بدون ساختارشکنی، با شکل و شمایلِ جدیدی به آنتن رسید؛ فارغ از پلاتوها، گفتوگوی خوبِ مجری با میهمانان، از آیتمها و بخشهای جدیدی مثل استفاده از شاعران و فضای ادبی، معرفی مشاغلی که مجاهدانه در همه حال و شرایط در خدمت مردمند، استفاده کرد. شاید در بخش برنامههای سحرگاهی سیمرغ ابتکار و خلاقیت را بعد از استفاده بصری و رنگآمیزی درست "ماه من" باید به اجرا و پرداخت درست "به وقت سحر" داد.
در این میان برنامههایی هم مثلِ "خندوانه" و "کودکشو" در شبکه نسیم، مسابقه ایران در شبکه یک، دست در دست و محاکات شبکه دو، ستارهساز شبکه سه و همچنین استفاده از سریالهای قدیمی پرطرفدار در باکسهای شبانه، توانستند لحظات شاد و سرگرمکنندهای را برای مخاطب رقم بزنند. البته شبکه دو در این میان با برنامههای کودکانهای مثل "با ما بیا" و "دست کی بالا" و حتی "کلبه عمو پورنگ" تلاش کرد بارِ کمکاریهای شبکه کودک و شبکه امید را به دوش بکشد. البته نباید ویژه برنامه "رفیق" شبکه امید را هم از قلم انداخت که در جایِ خودش ابتکار خوبی از حیثِ موضوع به خرج داد و مبحث مهاجرت را با اجرای مجری ترکیتبار انتخاب کرد.
در این میان نظرسنجیهای صداوسیما هم اعلام شد پربینندهترین برنامههای سحر و افطار را شبکه یک به خودش اختصاص داد که البته همیشه بسیاری معترضِ این نظرسنجیها بودهاند؛ شاید مصادیقِ محبوبیت "ماه من" در سحر ماه رمضان و "زندگی پس از زندگی" افطار شبکه چهار نشان میدهد که باید مرکز تحقیقات صداوسیما یا روشهای نظرسنجی خودش را گستردهتر و به روزتر کند و یا اینکه آمارهای تلوبیون هم با آمارهای علمی پیمایشی تلفیق شوند.
از این بحثها بگذریم دو روز ویژه برنامههای تلویزیون در عید فطر پرحرف و حدیثتر از 30 روز ماه رمضان شدند؛ چرا که زنگِ این بحثها و چالشها را انتخاب میهمانان پرحاشیه و تکراری به صدا درآورد. وقتی بازیگران "نونخ" در عین حال میهمان چند برنامه شدند؛ ابتدا در برنامه "خندوانه"، سپس "چشمروشنی" شبکه یک و بعد از آن هم "دست در دست" شبکه دو دست به این انتخابها زد. حتی سلیقه به خرج ندادند که در این سه برنامه، از آدمهای متفاوتتر انتخاب کنند و یک یا دو میهمان در هر سه برنامه تکرار شدند. باید در کنار پرحاشیهبودن، سیمرغِ "بهترین میهمان انتخابکن" را به ویژه برنامههای عید فطرِ تلویزیون اختصاص داد.
به انتخاب میهمانان تکراری، استفاده از موسیقیهای تکراری را هم اضافه کنید. در برنامه "مثل ماه" مصطفی راغب حاضر میشود و در "مسافر ماه" بدون رمق هم این خواننده را اضافه کنید. زمانی در چند برنامه حجت اشرفزاده و اخشابی دعوت میشدند و حالا انگار برنامهسازها بیشتر رویِ این خواننده جوان متمرکز شدهاند.
حرفهای تکراری فیروز کریمی و البته مسئلهدارش در برنامه "خندوانه" هم تنورِ این حاشیهها و چالشها را گرمتر کرد. اگر کنایههای مرجانه گلچین برای واکسنزدن در عیدانه "مثل ماه"، حمله مجتبی امینی تهیهکننده سریال "گاندو" در برنامه عیدانه شبکه سه را کنار بگذاریم، فیروز کریمی یک تنه، سیمرغِ بلورین حاشیهسازترین میهمانان ویژهبرنامههای عید فطر تلویزیون را به خودش اختصاص میدهد. وقتی از لفظ "بیکار" برای نویسندگان استفاده میکند و البته خداداد عزیزی و رامبد جوان هم او را با سکوت و قهقههشان همراهی میکنند.
رامبد جوان در فضایمجازی از نویسندگان عذرخواهی و به این عبارت اشاره کرد که "لحظهای پیش آمد که برای من غیرقابل کنترل شد و متأسفانه واکنش من تنها خندیدن بود. واقعاً از پخش این لحظه هم بسیار متأسفم و این هم به خاطر بیدقتی و بیملاحظگی من و تیم خندوانه و تیم پخش شبکه نسیم است."
این نکته قابل تأمل مرا یادِ بسیاری از گافهای زنده و ضبطی تلویزیون میاندازد که ناظر کیفی واقعاً کجاست؟ از طرفی مگر این برنامه ضبطی نبوده و آقای جوان هم همهکاره این برنامه نیستند پس چرا قبل از پخش مراقبِ این تیکه موهن نبودهاند! یا شاید هم در دورانِ فراز و فرودهای "خندوانه" مثل بسیاری از برنامهسازهای دیگر میخواستند اول وایرال شوند و بعد به یک عذرخواهی بسنده کنند.
نباید این نکته را نادیده بگیریم که فیروز کریمی تا الان چندین بار در قالبِ مسابقه به همراه خانوادهاش و غیر از آن در خندوانه حضور پیدا کرده است. همچنین جالب است در همین برنامه "خندوانه" خاطرهای تعریف میکند که چند صباحِ قبل در برنامه "دورهمی" مهران مدیری هم همین روایت را تکرار کرد. یا در برنامه یلدایی "کودک شو" و ویژه برنامه "زوجی نو" حاضر شد و باز خاطره جیگرکی معروف را در هر دو جا، تکرار کرد. به نظر میرسد در اتاق فکر برنامهسازها جایی برای شناسایی درست و روانشناسی دعوت از میهمان خالی است؛ میهمانانی که حرف تازهای ندارند اما برای پُرکردن آنتن، میآیند و حاشیهساز هم میشوند.