در نشست «مولوی، سروش آسمانی، خروش زمینی» مطرح شد؛
آموزههای مولانا آینههای جان است/از خودشناسی به خداشناسی
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - در نشستی در پاکستان مطرح شد:آموزههای مولانا آینههای جان است، تا آدمی در هر زمانهای بتواند در این آینه بنگرد و حقیقت فراموش شده خود را به یاد آورده و از بیماریهای ذهن و روانِ خود رها شود.
تبسم مهر - در نشستی در پاکستان مطرح شد:آموزههای مولانا آینههای جان است، تا آدمی در هر زمانهای بتواند در این آینه بنگرد و حقیقت فراموش شده خود را به یاد آورده و از بیماریهای ذهن و روانِ خود رها شود.
به گزارش خبرگزاری مهر ، به همت خانه فرهنگ ایران در پیشاور و با مشارکت بخش تاریخ دانشگاه پیشاور، نشست ادبی «مولوی، سروش آسمانی، خروش زمینی» با هدف بررسی سلوک عرفانی و افکار مولانا با حضور جاوید اقبال، رئیس بخش تاریخ دانشگاه پیشاور، سیدمنهاج الحسن، رئیس اسبق بخش تاریخ و استاد دانشگاه، اسلم میر ، سید حسین حسینی، جواد کاکا خیل ، استاد دانشکده پزشکی بنو، وقار علیشاه، سلمان بنگش، ابراهیم دهنادی، سرپرست سرکنسولگری، مهران اسکندریان، رییس خانه فرهنگ ایران در پیشاور، اساتید و دانشجویان دانشگاههای ایالت خیبرپختونخوا و علاقهمندان به مولانا در دانشگاه پیشاور، برگزار شد.
جاوید اقبال در سخنرانی خود، گفت: اگر زندگی مولوی را به دو بخش تقسیم کنیم، در دوره اول، فقیه و عالم برجسته دینی بوده و در دوره دوم پس از ملاقات با شمس تبریزی سالک و عارف بی بدیل بحساب میآید.
رئیس بخش تاریخ دانشگاه پیشاور با اشاره به نی نامه مولانا، ادامه داد: در همانندی ارتباط انسان با خدا و شاخه و درخت، در شعر مولانا، تمثیل و حکایتی آموزنده نهفته است. حکایت جدایی نی از اصل خود (درخت)، در نظر مولوی دوری انسانها از اصل خویش (خداوند) بیان شده است. مولوی همواره انسانها را به بازگشت و شناخت خود برای رسیدن به معرفت الهی از مسیر خودشناسی به خداشناسی، مورد تأکید و توجه قرار میدهد.
اسکندریان نیز در سخنان، با اشاره به دوران کودکی مولانا گفت: زمانی که مولانا به همراه پدرش بهاالدین ولد از بلخ به نیشابور عزیمت کرد، به رسم صوفیان آن زمان که به دیدار بزرگان و وارستگان هر شهر میرفتند، بهاالدین ولد نیز به همراه پسرش مولانا به ملاقات شیخ عطار، عارف و شاعر بزرگ و نامی شهر نیشابور رفتند.
رییس خانه فرهنگ ایران در پیشاور افزود: آموزههای مولانا آینههای جان است، تا آدمی در هر دوره و زمانهای بتواند در این آینه بنگرد و حقیقت فراموش شده خود را به یاد آورده و از کژیها و بیماریهای ذهن و روانِ خود رها شود. بی دلیل نیست که شمار عاشقان و مشتاقان اشعار روشنی بخش و زندگی آفرین مولانا، هر روز در هر گوشه از جهان افزون و افزونتر میشود.
اسلم میر ، استاد بخش تاریخ دانشگاه پیشاور در مقاله ارائه شده خود، با اشاره به احوالات و افکار هدایتگر و روشنی بخش مولانا گفت: مولانا با درک واقعی باطن نورانی قرآن و تجلی آن در اشعار گرانقدر خود تأثیرگذار سلوک و افکار عرفانی در بسیاری از شعرای پارسیگوی بوده است.
وی افزود: تفکر و تعمق در اشعار مولانا که همانا، تجلی حقیقت لایتناهی قرآن کریم است، زندگی انسانها را از مرزهای ملال و کرختی و روزمرگی عبور داده و همچون باران بهار خون طراوت و سرزندگی را در رگهای وجودشان جاری میسازد. کشش و گرایش به اشعار مولانا آسمان زندگی را آبی و آفتابی کرده و شوق و عشق را در وجود انسان پدید میآورد.
اسلم میر در ادامه با اشاره به تدریس اشعار مولانا در مراکز آموزشی و علمی هند در سدههای گذشته گفت: از زمانهای دور تا گذشته نزدیک، اشعار بزرگانی همچون مولانا در دانشگاههای شبه قاره تدریس میشد، اما متأسفانه پس از ورود انگلیس و تأثیر افکار غربی بر نظام آموزشی این سرزمین موجب عدم بهرهمندی و ناکامی نسل امروزی از این مهم شده است.
سیدحسین حسینی، استاد بخش تاریخ دانشگاه پیشاور نیز در این نشست گفت: مولانا به عنوان سرآمد مکتب عشق الهی با عشقورزی بر همگان آتشی بر دل سوختگان عالم و خروشی در میان عارفان پس از خود افکنده است. مولانا در مقام عشق توانست همگان را خارج از هر دین و مذهبی به گرد خود آورد.
وی با برشمردن سه شعاع عرفان مولانا جهان شمول بودن، نور هدایت گری و آتش افروزی کلام گفت: کلام مولانا چونان حصاری برگرد افکار شعرا و عرفای عالم حلقه بسته و چون خورشیدی عالم گیر بر دلهای وارستگان جهان تابیده و در هدایت عالمی برای شناخت انسان و معبود کفایت میکند.
حسینی اضافه کرد: با توجه به گسست نسل امروزی با ارزشهای والای انسانی، برگزاری چنین نشستهای ادبی برای شناخت و آگاهی از انسانهای وارسته همانند مولانا نقش بسزایی ایفا میکند.