به گزارش تبسم مهر و به نقل از گاردین، اکنون برنارد کار طی سخنانی ضمن یاد از استاد نابغهاش از ارتباط نزدیک خود با او در دانشگاه کمبریج و هوش و ذکاوت وی سخن گفته است.
"برنارد جی کار" به مطالعه و تحقیق درباره موضوعاتی مانند تشکیل جهان اولیه، ماده تاریک، نسبیت عام، سیاهچالههای اولیه و اصل انسانگر علاقه دارد. اصل انساننگر یا اصل انسانی(Anthropic principle)، نظریهای فلسفی است که بیان میکند مشاهدات جهان، بایست با حیات خودآگاه و بخردی که آن را مشاهده میکند، سازگار باشد.
"برنارد جی کار" طی سخنانی در رابطه با ارتباط خود با استیون هاوکینگ گفت: "هنگامیکه من در سال 1972 تحصیل خود را در مقطع دکترای دانشگاه کمبریج آغاز کردم، استیون هاوکینگ خیلی شناخته شده نبود، اما استعداد او برای دوستانش بسیار آشکار بود و زمانی که من دانشجوی تحقیقاتی او شدم از یکی از استادان شنیدم که وی یکی از با استعدادترین افراد این دانشگاه است. با این وجود، به زودی برایم آشکار شد که رابطه من با او یک رابطه معمولی دانشجو و استادی نخواهد بود. در آن روزها او هنوز پرستار و دستیار نداشت و غالبا دانشجویان او را در انجام کارها یاری میکردند و دانشجویان واقعاصمیمانه این کار را انجام میدادند و کار دشواری برای آنها محسوب نمیشد و من هم همانند آنها این کار را سخت نمیدانستم و برای من این بدان معنا بود که توسط این کار رابطه من با او میتواند کاملا صمیمی شود. من و او یک دفتر مشترک داشتیم که وی همراه با خانوادهاش در آنجا زندگی میکرد. من استیون هاوکینگ را در سراسر جهان که برای سخنرانی و یا دریافت مدال میرفت همراهی میکردم.
جی کار افزود: بنابراین من خیلی زود برخی از خصوصیات استیون را کشف کردم. اول از همه این را فهمیدم که وی بسیار باهوش است. معمولا دانشجویان در برابر استادان خود کمی استرس دارند و این استرس آنها در برابر دانش خارق العاده استیون هاوکینگ غالبا بیشتر نیز میشد. در حقیقت، در مورد فیزیک، من همیشه او را یک پیشگو میشمردم و بنابراین اگر قصد داشتم حتی چند کلمه در این باره با او صحبت کنم چند هفته پیش از مکالمه، با خود تمرین میکردم. روزی یک سوال که برایم گیج کننده شده بود را از وی پرسیدم و او مشخصا چندین دقیقه در مورد آن فکر کرد و من به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم که سوالی پرسیدهام که استیون نمیتواند پاسخ آن را فورا به من بگوید. ناگهان پس از اینکه در فکر رو رفت، چشمان خود را بست و من حتی بیشتر تحت تأثیر خودم از پرسیدن چنین سوالی قرار گرفتم زیرا به وضوح میدیدم که او عمیقا به فکر فرو رفته است. بعد از مدتی معلوم شد که خوابش برده است. در حال حاضر، در حین صحبت با دانش آموزان، گاهی اوقات خوابم میبرد و هر دفعه که این اتفاق رخ میدهد یاد این خاطره جالب میافتم.
شاگرد سابق هاوکینگ گفت: طرف دیگر شخصیت استیون هاوکینگ این بود که او از دیدن افراد جاهل گاها ناراحت و برخی اوقات عصبانی میشد. همچنین دریافتم که او شخصی نیست که دیگران را مجبور به پذیرش عقاید خود کند و وی با اینکه با بیماری سختی دست و پنجه نرم میکرد اما باز هم تا جایی که ممکن بود به مطالعات خود ادامه میداد. یکی از ناراحتیهایم این است که او زود از دنیا رفت و نتوانست آرزویش یعنی سفر به فضا را بر آورده کند.
استیون هاوکینگ در روز تولد "آلبرت اینشتین"(14 مارس) فوت کرد و در روز فوت "گالیلئو گالیله"(8 ژانویه) نیز متولد شده بود. البته من شک دارم که خود استیون اینقدر به این موضوع اهمیت داده باشد اما قطعا رمز و راز این موضوع را درک کرده بود و میدانست که ما این موضوع را نمیدانیم و این رمز و راز با اولین کشف وی که "مسیرهای فضا زمان"(spacetime trajectories) بود میتواند در ارتباط باشد. استیون هاوکینگ تنها فرد خارق العادهای بود که در زندگی دیدهام و واقعا همیشه احساس میکنم که او دوست من بوده است.
فضا- زمان
در دانش فیزیک، فضا-زمان(Spacetime) عبارت است از یک مدل ریاضی که زمان و فضا را به صورت درهم تنیده و به عنوان یک کمیت پیوسته با یکدیگر ترکیب میکند. بر اساس فرضیات مفهوم فضای اقلیدسی، جهان، سه بعد مکانی و یک بعد زمانی مستقل از هم دارد. در فضا-زمان سه بعد فضا و یک بعد زمان درهم ادغام میشوند و یک محیط پیوسته چهار بعدی را ایجاد میکنند.