روزنوشت| اراده‌اى باشعور
ورزشی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - اداره فوتبال، هنوز به مدیرى دانا و توانا سپرده نشده! هنوز معلوم نیست کار بعدى که باید از شوربختى‌هاى بى‌عملى و فقدان علم و تجربه دور باشد و فاصله داشته باشد، کیست؟ جریان انتخاب، غش دارد و برآمدهاى آن قدرت‌زا نیست.
تبسم مهر - اداره فوتبال، هنوز به مدیرى دانا و توانا سپرده نشده! هنوز معلوم نیست کار بعدى که باید از شوربختى‌هاى بى‌عملى و فقدان علم و تجربه دور باشد و فاصله داشته باشد، کیست؟ جریان انتخاب، غش دارد و برآمدهاى آن قدرت‌زا نیست.
خبرورزشی / اردشیر لارودی ؛ آن‌ها که خیال مى‌کنند، هدف وسیله را توجیه مى‌کند، خیال مى‌کنند!
آن‌ها که تصور مى‌کنند با دستاویز قرار دادن اصول ماکیاولى، موفق مى‌شوند، تصور باطلى دارند!
هواداران و طرفداران، نه بى‌توجهند و نه بى‌خیالند و نه فراموشکار! و درست به همین دلیل، اتفاقات بازى سپاهان-پرسپولیس (که برگزار نشد ولى بازى‌هاى بدیعى را به تماشا گذارد) هنوز حرف اول تمام روزهاى اخیر است!
مردم یک داورى درست و صحیح مى‌خواهند! مردم ورودى قاطع از جانب دست‌اندرکاران مسئول مى‌خواهند و مردم مى‌خواهند احترام لیگ را، احترام مسابقه و احترام عشق و علاقه‌اى که از جانب اینان- صاحبان واقعى فوتبال- ابراز مى‌شود، بجا آورده شود! یک بار براى همیشه! بدون استخوان لاى زخم گذاردن! بدون سیاست ورزیدن! بدون یکى به نعل و یکى به میخ زدن!
مردم- اهالى فوتبالشهر ایران- پاسخ مى‌خواهند! پاسخى درخور وزن و اعتبار فوتبال ایرانى! پاسخى عملگرایانه!
کارد روى استخوان
رابطه میان سرکشى‌هاى آزارنده و برخوردهاى دفع‌الوقتى را چگونه مى‌توان تعریف کرد؟ رابطه‌اى است مستقیم یا برخوردى است غیرمستقیم؟
هنجارشکنى‌ها، باید به کجا برسند که دخالت قانونمندانه‌اى را در پى داشته باشند؟ کارد، چند بار به استخوان برسد تا کارى انجام شود؟ بزرگان لیگ، چرا به جان هم افتاده‌اند؟ آن‌هم در حالی که دیگر نمى‌توان سوم شخص را هم به این دعواى کوچک و تخفیف‌کننده وارد کرد! بزرگان، براى چه چشم‌ها را بسته و دهان‌ها را گشوده‌اند؟ «تشتِ این و تشتِ آن» چرا باید بالاى هر بامى به صدا درآید؟ این چه رسمى است که اعتبار همه را بر سر هر بازارى مى‌برد و بر کوس هنجارشکنى‌ها مى‌کوبد!
تاختن سپاهان به پرسپولیس و پرداختن پرسپولیس به سپاهان! تابش به انصارى‌فرد «تکه» مى‌اندازد و انصارى‌فرد به تابش طعنه مى‌زند! هر دو نشسته‌اند بر سر یک شاخه و همان شاخه را از بیخ قطع مى‌کنند!
مثل شهر هرت
خبرهاى دغدغه‌ساز هم بسیارند! مثل همیشه! خبرهایى که نشان مى‌دهد «فوتبالشهر» ما، شهرى است بى‌کلانتر! جریمه کردن AFC یک طرف، دلیل این جریمه طرف دیگر! مقابله تا ریشه‌کن کردن عواقب ویروس کرونا، یک طرف و احتمال تعطیلى و تعویق بازى‌هاى لیگ آسیا، از طرف دیگر! وضعیت «اورژانسى» است! تدابیر هم باید دقیق و همه‌جانبه باشد! اما خبرى از اراده متکى به شعور دیده نمى‌شود! فوتبال در این روزها، سخت محتاج است به شعور بااراده!
اما خبرى نیست! اداره فوتبال، هنوز به مدیرى دانا و توانا سپرده نشده! هنوز معلوم نیست کار بعدى که باید از شوربختى‌هاى بى‌عملى و فقدان علم و تجربه دور باشد و فاصله داشته باشد، کیست؟ جریان انتخاب، غش دارد و برآمدهاى آن قدرت‌زا نیست!
استقلال کم مسئله داشت، حالا باید با نتیجه‌هاى برخى از چندى‌ها و چونى‌هاى گرفتارى‌افزا، دست به گریبان شود!
نشست مجمع استقلال، تجمعى براى هیچ بود! نشستند و گفتند و برخاستند! توقع دیگر چرا؟ از کوزه همان برون تراود که در اوست! معمولاً کوه، موش مى‌زاید!
استقلال که مثل نان شب به مدیرعاملى توانمند و مقبول نیاز دارد، هنوز راضى نشده است که کار را به کاردان بسپارد!
... و لیگ برتر ادامه دارد! نبردهاى شیرین، نبردهاى دیدنى! ذوب‌آهن علیه سپاهان! جلالى رودرروى مجیدى! شاگردان یحیى قد علم کرده در صورت یحیى!
