بزرگنمایی:
رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب وزارت نیرو گفت: سد«پیشین» حدود ۱۰ سال پیش قرار بود افزایش ارتفاع یابد، سد کهیر، گابریک و ماشکید دو نیز نیمه تمام هستند که می توانستند خسارات را کاهش دهند.
به گزارش خبرنگار تبسم مهر، وقوع تغییرات اقلیمی باعث شده است که در آینده بارشهای شدیدتر، سیلابهای بزرگتر و خشکسالیهای طولانیتر در ایران به وقوع بپیوندد. در این شرایط و با مدیریت نامناسب منابع و مصارف آب باعث شدهایم که تجاوز به حریم رودخانهها و سایر منابع آب کشور شدت یافته و خسارات جانی و مالی سیلابها به صورت فاجعه باری افزایش یابد.
مصطفی فدایی فرد، رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب در گفتگو با خبرنگارتبسم مهر با اشاره به اینکه در دهههای پیشین و پیش از وقوع تغییرات اقلیمی نیز کشورمان با مشکلات سیلاب و خشکسالی دست به گریبان بوده است، گفت: بررسی آمار و اطلاعات سیلاب نشان میدهد که فواصل وقوع سیلابهای بزرگ بسیار زیاد و عموماً بیش از یک دهه بود. این در حالی است که در سالهای اخیر و به دلیل پدیده تغییر اقلیم، وقوع بارشهای بزرگ و فراگیر با فواصل زمانی بسیار کوتاه یک تا دو سال به ثبت رسیده است.
بارشها بیش از پیش بینیها بود
وی افزود: وقوع بارشهای بیشتر از 100 میلیمتر طی 24 ساعت در پنجاه سال گذشته در مناطق مختلف کشور به ندرت به ثبت رسیده است ولی طی سالهای اخیر شاهد وقوع مکرر چنین طوفانهایی هستیم. بطور مثال طی روزهای گذشته، بارندگی بیش از 200 میلیمتر طی یک روز در جزیره قشم، حدود 150 میلیمتر در سیستان و بلوچستان، بیش از 120 میلیمتر در هرمزگان به وقوع پیوسته است که در نوع خود بی نظیر بوده است و منجر به وقوع سیلابها و آبگرفتگیهای شدید شد.
این کارشناس حوزه سیلاب با بیان اینکه طی طوفان اخیر، عمق آبگرفتگی در برخی مناطق جنوبی کشور به حدود 8 متر رسید، ادامه داد: در فروردین 1398 نیز بارندگیهای بیش از 120 میلیمتر در طی 24 ساعت در استانهای لرستان، خوزستان و گلستان باعث وقوع سیلابهای ویرانگر و آبگرفتگی شدید شد.
به گفته فدایی فرد وقوع بارشهای شدید از یک سو و تجاوز به حریم و بستر رودخانهها، جنگلها، مراتع، سیلابدشتها، تالابها و سفرههای آب زیرزمینی از سوی دیگر منجر به وقوع سیلابهای شدید و افزایش خسارات جانی و مالی شده است.
جای خالی پیوست سیلاب در طرحهای توسعهای کشور
وی اظهار داشت: در تاریخ ایران با توجه به اهمیت تمدن سازههای آبی (ایرانیان حداقل از هزاره اول قبل از میلاد در آن سابقه مدون دارند)، ساخت و سازها در مناطقی انجام میشد که در زمان وقوع سیلاب به آنها آسیبی وارد نشود. بر همین اساس شهرهای مهم و تاریخی و بناهای باستانی ایران کمترین سابقه تخریب در اثر سیل را دارند.
همزیستی 2 هزار ساله ایران با سیل
این مقام مسؤول با اعلام اینکه یکی از استانهایی که آسیب زیادی در سیلاب فروردین 98 متحمل شد، استان لرستان بود، تاکید کرد: این استان با 77 پل تاریخی که از دوره هخامنشی تا دوره ساسانی ساخته شدهاند، بیشترین تعداد پلهای تاریخی را در تمام فلات ایران داراست. غیر از یکی از پایههای پل کشکان و پل دختر، که در سیل یاد شده آسیب دیدند، بقیه 75 پل تاریخی همگی سالم ماندند.
وی گفت: تمامی پلهای احداث شده در بیست سال اخیر در این استان یا به کلی تخریب شدند، یا آسیبهای زیادی را متحمل شدند. این نشان میدهد که همزیستی با سیلاب در ایران در حدود 2000 سال قبل بسیار مناسبتر از زمان کنونی بوده است. در حدود 50 سال اخیر با توسعه شهرها، هم ساخت و توسعه شهرها در سیلاب دشتها و حریم رودخانهها افزایش یافته، و هم بهره برداری بی رویه تجاری از جنگلها بیشتر شده است.
اوضاع بیمه سیلاب کشور خوب نیست
فدایی فرد با تاکید بر اینکه بر خلاف کشورهای توسعه یافته، صنعت بیمه در ایران به خصوص در رابطه با سیلاب، بسیار ضعیف و ناکارآمد است، تصریح کرد: در صورت توسعه صنعت بیمه در کشور، علاوه بر اینکه جبران خسارات بدون نیاز به کمکهای مردمی و دولت، به سهولت، با سرعت و خودکار انجام میشود، بیمهگر طی برنامههای مدون، آموزشهای لازم به مردم و مسئولین را ارائه داده و دستورالعملهای اجرایی قبل، حین و بعد از سیلاب را نیز تهیه و اجرایی میکند.
طبق گفتههای این کارشناس حوزه سیلاب در حال حاضر و به دلیل تعدد وقایع خسارت بار در کشور کمکهای مردمی و دولتی و اعتبارات کشور قادر به جبران خسارات نیستند. چنانچه خسارات سیلاب 1395 خوزستان هنوز جبران نشده است.
تهیه نقشههای خطر سیلاب
وی ادامه داد: شناخت مناطق سیل گیر و تعیین پهنههای سیلابدشت بسیار مهم است. مشخص کردن این نقاط، موجب ممانعت از ساخت خانههای مسکونی و توسعه واحدهای صنعتی در این نقاط میشود. ارزیابیهای میدانی نشان میدهد که متأسفانه به ساختمانهای ساخته شده در حریم رودخانه در بیشتر مناطق کشور مجوز داده شده و بابت این مجوز وجهی از سازندگان دریافت شده است.
این مقام مسؤول معتقد است در صورتی که تهیه نقشههای خطر سیلاب برای استان سیستان و بلوچستان مورد توجه قرار گرفته بود، ضمن ساماندهی ساخت و سازها در سالیان گذشته، در زمان دریافت هشدارهای هواشناسی نیز امکان جابجایی مردم، دامها و داراییهای ارزشمند مناطق در معرض خطر سیل فراهم میشد.
فدایی فرد توضیح داد: با توجه به بزرگی سیلاب اخیر سیستان و بلوچستان، هم اکنون پهنههای سیلگیر به صورت خودکار تعیین شده است و لازم است در اولین فرصت با نشانه گذاری مورد ثبت و ضبط قرار گیرد.
جای خالی «طرح جامع آب کشور» و «طرح آمایش سرزمین»
رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب گفت: باوجود اینکه از سابقه حدود 60 ساله در مطالعه طرحهای جامع آب و آمایش سرزمین برخوردار هستیم و شش طرح جامع آب را به صورت مستقل مورد مطالعه قرار دادهایم و در این خصوص در جهان کم نظیر هستیم، ولی متأسفانه در حال حاضر طرح قابل اتکایی در این خصوص در اختیار نداریم. این در حالی است که تمامی تصمیمات مدیریت منابع و مصارف آب باید در قالب طرح جامع آب گرفته شده و کلیه طرحهای توسعه نیز در قالب طرح آمایش سرزمین جانمایی شوند. بدون طرح جامع آب و طرح آمایش سرزمین، امکان مدیریت جامع سیلاب(IFM) وجود نخواهد داشت.
اثر سدهای مخزنی در کنترل سیلاب
وی با اشاره به اینکه تأثیر شگرف سدهای بزرگ در کنترل و مدیریت سیلاب بر کسی پوشیده نیست، افزود: سدهای مخزنی کارون، دز و کرخه با مخازن بزرگ خود، سیلابهای شدید و فراگیر نوروز 98 را کنترل کرده و خسارات را به حداقل ممکن کاهش دادند. ولی همین سیلاب در استان گلستان به دلیل کوچک بودن مخازن سدهای موجود (گلستان، بوستان و وشمگیر)، نقش زیادی در کاهش خسارات ایفا نکردند. این در حالی است که سد گلستان در اولین آبگیری خود به دلیل خالی بودن مخزن آن، سیلاب بسیار بسیار شدید مرداد ماه 1380 رودخانه گرگانرود را بطور کامل کنترل کرده و از یک فاجعه همه جانبه در استان گلستان جلوگیری کرد. چنانچه در سیلاب فروردین 98 نیز بهرهبرداری مناسبتری از سدهای مخزنی انجام میپذیرفت و پیش از وقوع سیلاب مقادیر بیشتری از آب مخازن سدهای تخلیه میشد، خسارات سیلاب بسیار محدودتر میشد.
این کارشناس سیلاب تصریح کرد: در استان هرمزگان نیز اولین آبگیری سد مخزنی سرنی (که به تازگی به بهرهبرداری رسیده است)، همزمان با سیلابهای اخیر شد و سیلاب مهیب دی ماه 98 را مهار کرد و از رها شدن سیلاب در دشت میناب و وارد آمدن خسارت به پاییندست این سد تا حد زیادی جلوگیری به عمل آورده و تمامی آب ورودی از بالادست به مخزن سد سرنی ذخیره شد.
انتظار 10 ساله برای افزایش ارتفاع یک سد
این مقام مسؤول با بیان اینکه سد پیشین در سیستان و بلوچستان از حدود 10 سال پیش قرار بود افزایش ارتفاع یابد، گفت: سد کهیر چابهار از 20 سال پیش در حال ساخت است، سد گابریک در بالادست جاسک حدود 10 سال است که در مرحله تجهیز کارگاه است، اجرای سد ماشکید دو نیز هم اکنون متوقف است، که دلیل اصلی این وضعیت، کمبود اعتبارات است.
به گفته فدایی فرد سد زیردان، ماشکید یک، شیء کلک، خیرآباد و سایر سدهای مخزنی منطقه نیز میتوانستند به صورت برون سالی طراحی و اجرا شوند تا با مخازن بزرگتر بتوانند نقش بیشتری در کنترل و مدیریت سیلاب داشته باشند.
قوه قهریه کافی نیست / مردم مجبور هستند
وی ادامه داد: با افزایش قوه قهریه به تنهایی نمیتوان تجاوز به حریم رودخانه را کنترل کرد و توسعه پایدار ایجاد کرد. مهمترین دلیل افزایش خسارات سیلاب در ایران به دلیل تجاوز شدید به حریم و بستر رودخانهها، سیلابدشتها، جنگلها و مراتع کشور به وقوع میپیوندد. در زمان وقوع سیلاب و حین آن، اقدامات فراوانی برای آزاد سازی حریمها و لایروبی رودخانهها انجام میشود ولی به فاصله اندکی پس از وقوع سیلاب، تقریباً تمامی اقدامات به دلیل کمبود اعتبارات و منابع مالی رها میشوند و همه چیز به حالت اول باز میگردد.
رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب مهمترین دلیل عدم موفقیت در این رابطه فقدان را قوانین بازدارنده و بی توجهی مسئولین به معیشت مردم دانست و توضیح داد: به عبارت دیگر مردم به دلیل کمبود شغل و درآمد به نوعی برای امرار معاش خانواده، مجبور به تجاوز به حریم و برداشتهای غیر مجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی هستند و تا زمانی که معیشت مردم به صورت اصولی مورد توجه قرار نگیرد، قوه قهریه فقط برای زمانهای بسیار کوتاه مؤثر است و برای بلند مدت و توسعه پایدار نمیتوان روی این شیوه حساب نمود.
به گفته این مقام مسؤول ایران از پتانسیلهای فراوانی مانند گردشگری برای ایجاد اشتغال و تولید ثروت برخوردار است حال آنکه بسیاری از کشورهای جهان که پتانسیل گردشگری بسیار کمتری از ایران دارند، با درآمدهای گردشگری کشور خود را اداره میکنند.
لزوم تجدید نظر اساسی در نحوه توسعه کشور و تولید و مصرف انرژی
فدایی فرد در بخش دیگری از گفتههای خود با تاکید بر اینکه ایران کشوری خشک و نیمه خشک بوده و از منابع آبی محدودی برخوردار است، گفت: با توجه به این ویژگی ایران به هیچ وجه برای این حجم شدید از توسعه کشاورزی مناسب نیست. منابع آب زیرزمینی کشور برای تأمین نیاز آبی توسعه بیش از حد کشاورزی در حال نابودی است. خود کفایی محصولات کشاورزی سیاستی نامناسب است. متأسفانه در حال حاضر بسیاری از محصولات کشاورزی با نیاز آبی بسیار بالا مانند هندوانه و پیاز صادر هم میشود و بیتوجهی به بازار آب نیز مزید بر علت شده است.