بزرگنمایی:
شاعران در شب شعر و رجز ضد آمریکایی «انتقام سخت» در فراق سردار اشک ریختند و با حماسه سرایی خود آتش کینه را در دلها شعلهور کردند.
به گزارش خبرنگارتبسم مهر، در پی شهادت سردار رشید اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی، جشنواره سینمایی عمار، امشب جمعه 13 دی 1398 شب شعر و رجز ضدآمریکایی «انتقام سخت» در سینما فلسطین برگزار شد.
در این مراسم علی محمد مودب، احمد بابایی، نفیسه سادات موسوی، محمد مهدی سیار، میلاد عرفان پور، رضا احسان پور، فرهاد موحدی، پیمان طالبی، محمدحسین نجفی، محمدرضا طهماسبی، فاطمه نانی زاد، حسین صیامی، محمدمهدی عبداللهی، مبین اردستانی و… شعرخوانی کردند.
در این مراسم که با حضور حماسی مردم و خانواده شهدا و اشک و فریاد انتقام همراه بود، ابتدا مادر شهیدان خالقی پور (خانواده خالقی پور سه شهید به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تقدیم کرده و پدر خانواده نیز از جانبازان سرافراز است) دقایقی را برای حاضران صحبت کرد.
مادر شهیدان خالقی پور در بخشی از سخنان خود گفت: در این شام جمعه به خاطر سرور عزیزم سردار سلیمانی که فرزند انقلاب بود و بر همه ما برادر جمع شدهایم. عزیزانم دل قوی دارید، سردار عزیزمان سلیمانی، هزاران سلیمانی تربیت کرده و برای شما به یادگار گذاشته است. ما تنها نیستیم. سلیمانیها محکم میایستند تا جواب دندان شکنی به دشمنان اسلام به ویژه آمریکا و رژیم جنایتکار صهیونیستی بدهند.
وی افزود: الهی که روح این شهید بزرگوار در مقام رسول مکرم اسلام (ص) و حضرت سیدالشهدا (ع) باشد. امروز شهدا خیلی خوشحالند چون مهمانی به بزرگی و بزرگواری سردار رشید حاج قاسم سلیمانی دارند. آنها گفته بودند که سردار خسته شدی و زودتر بیا به آغوشمان. امشب در بهشت جشنی به افتخار حضور سردار برپاست.
مادر شهیدان خالقی پور ادامه داد: همه شما باید مواظب دشمنانتان باشید. امیدوارم عاقبتتان بخیر باشد تا این پرچم را به دست صاحب اصلیاش یعنی حضرت حجت بن الحسن (عج) با بودن رهبر عزیزمان، بدهیم. از خدا میخواهم تا به تک تک شما عزیزان هم افتخار شهادت برسد و امیدوارم خدا این دعای مرا قبول کند.
علی محمد مودب در این برنامه غزلی را خواند که پیشتر در حیات مبارک سردار سلیمانی به مناسبت همایش «سلام سردار» سروده بود.
تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شبهای دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقانزاده از فضل پدر مهریست در جانت
که میروید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چنین رم میکند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیریها، سرت را سربلندیهاست
خوش آن معنا که بخشیدهست چشمانت به سرداری
ز ما در گریههای نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری
***
محمدمهدی سیار نیز شعر خود را به شرح زیر برای حاضران قرائت کرد:
ای تیغ! سرسنگین مشو با ما سبکسرها
دست از دل ما برمدارید آی خنجرها!
رودیم و أشهد گفتن ما بر لب دریاست
ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها
پیشانی ما خط به خط، خط مقدم بود
ما را سری دادند سرگردان سنگرها
آهسته در گوشم کسی گفت: اسم شب «صبح» است!
ناگاه روشن شد دو عالم از منورها
مشت اسیران زمین را باز خواهد کرد
سنگی که میافتد به دنبال کبوترها
خواب غریبی دیدهام، خواب ستاره… ماه
خوابی برایم دیدهاید آیا برادرها؟!
***
نفیسه سادات موسوی نیز شعر خود را به این شرح برای حاضران قرائت کرد:
دستشان باز شد آلوده به خون، جانیها
بیدوام است ولی خنده شیطانیها
کم علمدار ندادیم در این کرب و بلا
کم نبودند در این خاک سلیمانیها
جای هر قطره خون، صد گل از این باغ شکفت
کی جهان دیده از این گونه فراوانیها؟
آرزو داشت به یاران شهیدش برسد
رفت پیوست به حاج احمد و طهرانیها
شعله شد خشم فروخورده ما از این داغ
کم مباد از سرشان سایه نادانیها
برسانید به آنها که پشیمان نشوند
ثمری نیست در این دست پشیمانیها
غیرت است اینکه همه پیر و جوان میبندند
گره بر چکمه و سربند به پیشانیها
انتقامش به خدا از حججی سختتر است
وای از مشت گرهکرده ایرانیها!
راهی قدس شده لشکر آزادی قدس
این خبر را برسانید به سفیانیها
***
رضا احسان پور نیز در این مراسم شعر هجوی درباره ترامپ به این شرح خواند. او پیش از قرائت شعرش گفت که کاش میشد بجز شعر گفتن کاری کرد و خسته شدیم از بس محکوم کردیم. کاش تفنگی به ما بدهند و به میدان برویم.
ای خاکهای هر دو جهان بر سرت ترامپ
میرفت کاش بر سر زا مادرت ترامپ
از روده قوت قالب تو از دهان تفو
بر چهره کریهتر از عنترت ترامپ
ناموسیاش نمیکنم که خودت ماندهای
چو فحش بیخ ریش همسر و دخترت ترامپ
هرجایی سعودی و مفعول صهیونیست
کرده است هرانچه شده خرترت ترامپ
دوزخ برای همچو تویی همچنان بهشت
شیطان فرشتهای که شده نوکرت ترامپ
ای جوجه رنگی فکلی حد خود بدان
این پشم کله است نه کرک و پرت ترامپ
میگیرد ملتمان از تو انتقام سخت
طوری که تا ابد نشود باورت ترامپ
از ما بترس و از سر ترسات به خود بخیس
القصه تا شوی خفه در بسترت ترامپ
***
فرهاد موحدی نیز شعر خود را به شرح زیر قرائت کرد:
نیست بر روی دلم داغی از این سنگینتر
کرده پیشانی ما را غم تو پرچینتر
ای به قربان تو و صاحب نامت قاسم
بودهایی مرگ برایت ز عسل شیرینتر
خون تو برده سرم را به خدا بالاتر
میکشد دشمن ما را به خدا پایینتر
قاتلت موش کثیفی است اما
میکند مردم ما را غم تو شاهینتر
گرچه این واقعه سخت است برایم اما
انتقامی است پس فاجعه بس خونینتر
پای این راه اگر جان برود باکی نیست
خون ما نیست ز خون شهدا رنگینتر
هرکه ما را بکشد شیعه چو مختار حسین
میدهد پاسخ او را به خدا سنگینتر
این گزارش ادامه دارد...
خبرنگار رضاباباعلی