بزرگنمایی:
روابط و مناسبات میان ایران و عمان طی دههای گذشته همواره رو به پیشرفت بوده است و این روابط ریشه در تاریخ دارد.
خبرنگارتبسم مهر: طی روزهای اخیر گمانه زنیهای زیادی پیرامون وضعیت جسمانی «سلطان قابوس» پادشاه عمان مطرح شده است. درهمین ارتباط، روزنامه انگلیسی «گاردین» نیز گزارشی را در خصوص وضعیت جسمانی سلطان قابوس منتشر کرده که بازتاب وسیعی در رسانههای مختلف منطقهای و بین المللی داشته است.
روزنامه انگلیسی «گاردین» در گزارشی مدعی شده که حال جسمانی سلطان عُمان نامساعد است. این روزنامه انگلیسی در گزارش خود نوشته است که بحثهای مفصلی در دیوان سلطنتی در خصوص جانشین احتمالی «قابوس بن سعید» سلطان عمان در جریان است. این روزنامه انگلیسی ادامه داد: «قابوس نزدیک به 50 سال سلطنت عمان را بر عهده داشت، اما بیماری طولانیمدت وی رو به وخامت است».
گاردین اضافه میکند: «سلطان قابوس که یکی از مهرههای اصلی سیاستهای غرب آسیا در چهار دهه گذشته بوده است، هفته گذشته از بلژیک بازگشت. سلطان قابوس که از چهار سال پیش دچار بیماری سرطان روده است، به دلیل عود بیماری برای درمان به بلژیک سفر کرد و علیرغم آنکه انتظار میرفت تا پایان ژانویه 2020 در بلژیک بماند، هفته گذشته به عمان بازگشت».
طبق این گزارش، قابوس هیچ فرزندی ندارد و آشکارا نیز جانشینی برای خود تعیین نکرده است اما به صورت محرمانه گزینه خود را در یک نامه مهر و موم شده برای شورای خاندان سلطنتی معین کرده است. در صورتی که دادگاه نتواند درباره گزینه جانشینی قابوس به توافق برسد، فرایند جانشینی شامل گشودن نامههای مهر و موم شده در دادگاه «مسقط» برای تعین گزینه جانشینی سلطان قابوس میشود».
طبق ماده 6 قانون اساسی عمان، خاندان سلطنتی موظف است تا سه روز پس از خلأ در پست سلطان، یک حاکم جدید برای کشور انتخاب کند و اگر اعضای شورای سلطنتی بر سر انتخاب جانشین سلطان قابوس به توافق نرسند، شورای دفاعی عمان، هر آنکس را که سلطان قابوس در نامه خود به عنوان جانشین تعیین کرده، برای پست حکومت تأیید میکند. شورای دفاعی سلطنت عمان به ریاست سلطان قابوس، از هشت عضو تشکیل شده است.
درحال حاضر با توجه به گمانه زنیها پیرامون وخامت حال جسمانی پادشاه عمان، اصلی ترین مسأله ای که مطرح میشود، چگونگی ساختار سیاست خارجی این کشور به ویژه در قبال جمهوری اسلامی ایران پس از سلطان قابوس است. در واقع، این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا پس از سلطان قابوس نیز روابط تنگاتنگ و حسنه میان تهران و مسقط ادامه پیدا خواهد کرد یا اینکه این روابط و یا بخشی از آن دستخوش تغییر خواهد شد؟
واقعیت این است که نمیتوان روابط و مناسبات عمان با جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب یک روابط دیپلماتیک معمول که عمدتاً میان کشورهای مختلف حاکم است، قلمداد کرد. علت این مسأله هم آن است که روابط میان تهران و مسقط همواره در طول قریب به 4 دهه گذشته رو به رشد بوده است و این مسأله نشان میدهد که علیرغم آسیبپذیری بسیاری از روابط و مناسبات دیپلماتیک میان کشورها، مناسبات دو طرف از نوعی ثبات و استحکام طولانی مدت، برخوردار بوده و هست
از سوی دیگر، این مسأله را نباید فراموش کرد که روابط میان تهران و مسقط ریشه در تاریخ دارد و قائم به شخص نیست و دو طرف دارای مشترکات زیادی در حوزههای مختلف هستند. مشترکات فرهنگی، تاریخی و همجوار بودن ازجمله مواردی است که در طول دهههای گذشته همواره زمینه ساز تقویت روابط تهران و مسقط بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عمان با سیاست آشتی جویانه ای که در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت، روابط خود با تهران را استحکام بخشید.
بر اساس آنچه که گفته شد، پر واضح است که حتی پس از پایان حکمرانی سلطان قابوس در عمان نیز روابط میان تهران و مسقط همچون گذشته با صلابت و استحکام ادامه پیدا خواهد کرد و سیاست خارجی عمان به ویژه در قبال جمهوری اسلامی ایران دستخوش تغییرات محسوس و قابل ذکری نخواهد شد، چراکه مناسبات میان دو طرف با گذشت قریب به 4 دهه امروز دیگر به یک الگو در سطح روابط دیپلماتیک میان کشورها، تبدیل شده است.
در سایه همین روابط و مناسبات مستحکم میان تهران و مسقط است که «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به عمان سفر کرد. به همان اندازه که ایران خواستار حفظ و تقویت روابط با عمان است، مقامات این کشور نیز بر لزوم توسعه مناسبات تأکید دارند؛ کما اینکه «یوسف بن علوی» وزیر خارجه عمان بارها تأکید کرده روابط با تهران از اهمیت ویژه ای برای مسقط برخوردار است.
نگاهی هرچند گذرا به ساختار سیاست خارجی عمان در طول سالهای گذشته این واقعیت را به اثبات میرساند که ساختار مذکور همواره بر «بی طرفی» و «ایفای نقش مثبت» برای حل و فصل بحرانهای منطقه، بوده است. سیاست بی طرفی بدان معناست که عمان همواره تمام تلاش خود را به کار بسته تا وارد جبهه بندی ها، قطب بندی ها و ائتلافهای سیاسی یکی علیه دیگری وارد نشود. به همین دلیل است که تاکنون شاهد حضور عمان در ائتلافهای ضد ایرانی در سطح منطقه و جهان نبودهایم.
از سوی دیگر، همانطور که گفته شد ایفای نقش مثبت عمان برای حل و فصل بحرانهای منطقهای نیز جمله دیگر اجزا تشکیل دهنده ساختار سیاست خارجی عمان است. مسقط همواره تلاش کرده است با فعال سازی نقش میانجی گرایانه خود در منطقه، از سطح تنشها در آن بکاهد. میانجی گری های مقامات عمانی برای حل بحران سوریه، پایان جنگ یمن، حصول توافق هستهای و… تنها بخشی از سلسله اقدامات آنها در این زمینه محسوب میشود.
در این میان، حتی رسانههای غربی نیز امیدی به تغییر رویکرد عمان در قبال ایران حتی پس از دوران حکمرانی سلطان قابوس نیز ندارند. به عنوان نمونه میتوان به یکی از گزارشهای روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» اشاره کرد. این روزنامه با انتشار گزارشی اعلام کرده است: «در حالی که بسیاری از کشورهای عربی رابطه خود با ایران را کاهش داده و یا قطع کردهاند، عمان مسیری متفاوت در پیش گرفته و روابطش با تهران را افزایش نیز داده است. مسقط حتی در این خصوص با دیگر کشورهای عربی به اختلاف برخورده است».
رسانههای غربی معتقدند که عمان هیچگاه در سیاست خارجی خود ایران را به عنوان یک همسایه قدرتمند نادیده نخواهد گرفت. این رسانهها اذعان میکنند که عمان، همانند سوریه و قطر به قدرتمندی ایران در مسائل سیاسی و اقتصادی پیبرده و نادیده گرفتن آن را خطر بزرگی میداند.
بر اساس آنچه که گفته شد، ناگفته پیداست که در چنین شرایطی تصور اینکه روابط میان عمان و جمهوری اسلامی ایران پس از سلطان قابوس دستخوش تغییر شده و کاهش پیدا میکند، بسیار سخت به نظر میرسد. شواهد موجود و همچنین پیشینه روابط دو طرف جملگی حکایت از تقویت روابط تهران و مسقط حتی پس از دوره حکمرانی سلطان قابوس، دارند.