بزرگنمایی:
حجت الاسلام طباطبائی در نشست علمی «بررسی و نقد ادلۀ جدید الحاد»، گفت: ناخداباوری یا الحاد نیز از گذشته مطرح بوده است، اما با ظهور فرهنگ جدید غرب ما با سبکهای جدیدی از الحاد روبهرو هستیم.
به گزارش خبرنگارتبسم مهر، نشست علمی «بررسی و نقد ادلۀ جدید الحاد» پنجشنبه 14 آذرماه از ساعت 9 الی 12 با حضور صاحبنظران، محققین، طلاب و دانشپژوهان حوزوی و دانشگاهی در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
در این نشست علمی رضا اکبری، عضو هیئتعلمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع)، سید حسن حسینی سروری، عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بهعنوان کارشناس و حجتالاسلام سید فخرالدین طباطبایی بهعنوان دبیر علمی، در خصوص مفهوم شناسی الحاد و برخی از ادله جدید الحاد و نقد این ادله، به تبادلنظر و بیان دیدگاههای خود پرداختند.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام طباطبایی در سخنانی ابراز کرد: گروههای مختلف انسانی از گذشتههای دور تاکنون، بحث خداباوری را در میان خود داشتهاند، همچنین در مقابل، بحثهای ناخداباوری یا الحاد نیز از گذشته مطرح بوده است، اما با ظهور فرهنگ جدید غرب ما با سبکهای جدیدی از الحاد روبهرو هستیم که جامعه ایران نیز به دلیل تبادل مباحث علمی با غرب، این ادله جدید الحاد وارد مباحث دانشگاهی و مطالعاتی ایران نیز شده است.
«الحاد عملگرایانه در دوره معاصر»
در ادامه رضا اکبری به ایراد بحث خود با عنوان «الحاد عملگرایانه در دوره معاصر» پرداخت و گفت: الحاد الگوهای مختلفی را در دوره معاصر دارا شده است و بهتبع اصطلاحات جدیدی در این زمینه مطرح گردیده که در ادامه به تشریح برخی از این اصطلاحات میپردازیم.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: یکی از این اصطلاحات، «الحاد سلبی» از «آنتونی فلو» است به این مفهوم که متدینین باید ابتدا یک توصیف درست از خداوند ارائه کنند بهگونهای که دارای تعارض نباشد، بعد به سراغ ادله برویم و ادله را صرفاً بهعنوان یک الگوی خطی در نظر نگیریم بلکه این ادله باید گفتگو محور باشد که در پایان ممکن است حتی شخص متدین نیز از اعتقاد خود برگردد! اصطلاح دیگر «الحاد دوستانه» است که ویلیام ال.رو، مطرح میکند و میگوید ما ادلهای را که در باب الحاد مطرح میکنیم این ادله حداکثر میتوانند نشان دهند که خدایی که ادیان مطرح میکنند و دارای صفات اطلاقی خیرخواهانه مانند علم و قدرت است قابل اثبات نیست اما اینکه خدایی ماوراء عالم ماده وجود داشته باشد که دارای قدرت و توانمندی محدود باشد را ادله الحاد نمیتواند لزوماً رد کند.
وی ابراز کرد نوعی از الحاد «تقابل با خداباوری» است که در الگوهای کمونیستی آن را مشاهده میکردیم که سعی میشد به هر طریقی جامعه را به یک جامعه خدا زدوده تبدیل کنند و در این مسیر از هر ابزاری استفاده میکردند. در «الحاد ستیزهجویانه» بحث دیگر در حوزه تئوری نیست بلکه آنها معتقد بودند باید وارد عمل بشویم و ابتدا در مقام معرفت و سپس در فضای عمل، همه سمبلهای خداباوری را از جامعه پاک کنیم.
اکبری اذعان کرد: نوع دیگری از الحاد، «الحاد عملی» است که دیدگاه توصیهای دارد و به شما میگوید فارغ از اینکه خدایی وجود داشته باشد یا نداشته باشد شما در مقام عمل بهگونهای عمل کنید که وجود یا عدم وجود خدا برای شما موضوعیتی نداشته باشد چون اعتقاد به خدا آثار عملی خاصی برای انسان ندارد در نتیجه عملاً خدا وجود ندارد. از سوی دیگر الگویی داریم که میتوان از آن تعبیر به «دغدغه مند نبودن نسبت به خداباوری» کرد که دیدگاه توصیهای نیست، گام اول این دیدگاه یک بحث روانشناسی است که میگوید اساساً چرا انسان باید درباره وجود یا عدم وجود خدا، بررسی و تحقیق کند؟ این دیدگاه در واقع بیتوجهی معرفتی و بیتمایلی به مباحث ناظر به وجود خداوند است.
وی به نمونههایی دیگری از الحاد جدید اشاره و بیان کرد: یک عده در دوره معاصر معتقدند، خداباوری دارای آثار منفی برای فرد و جامعه است! این افراد معتقدند فارغ از اینکه خداوند وجود دارد یا ندارد، اعتقاد به خدا، انسان را در زندگی فردی و اجتماعی خود دچار مشکلاتی میکند، همچنین این موضوع که اعتقاد به خدا، «آزادی شناختی» و «آزادی کنشی» را از انسان میگیرد درحالیکه آزادی از ارزشهای بزرگ انسانی است، در اندیشه فلاسفه قارهای مانند سارتر دیده میشود.
اکبری اضافه کرد: دیدگاه الحادی دیگر این است که اگر خدا را باور کنید خود را بهعنوان موجود درجه دو در عالم محسوب کردهاید یا اینکه عدهای به تاریخ استدلال میکنند و میگویند بهعنوانمثال کسانی که خدا را باور کردهاند جز اولین کسانی بودهاند که مانع پیشرفت علم شدهاند، برخی بیان میکنند خداباوری در انسان اختلالات روانی ایجاد میکند و انسان را پس از انجام عملی که گناه محسوب میشود دچار احساس عذاب وجدان میکند که فروید در این زمینه سخنان فراوانی را مطرح میکند یا این دیدگاه که توسط داوکینز مطرحشده که میگوید کسانی که خداباور و اهل ایمان هستند نسبت به دیگران رفتار خشنتری دارند وی برای این پدیده از تعبیر «ویروس ذهنی» استفاده میکند. استدلال دیگر عملگرایانه در حوزه الحاد این است که میگوید اگر شما بگویید خدا وجود دارد به این مفهوم است که انسان قدرت شناخت همه واقعیت را ندارد، بهعبارتدیگر برای انسان محدودیت شناختی قائل میشوید و عملاً راه شناخت واقعیت برای شما بسته میشود.
وی ادامه داد: برخی دیگر از خداناباوران عملگرا این موضوع را مطرح میکنند که در خداباوری استقلال اخلاقی انسان گرفته میشود چراکه باید ببیند خدا چه میگوید و آن را عمل کند و مهمتر از همه اینکه انسان دیگر زندگی خصوصی ندارد چراکه خدا در همه جا همراه انسان است و این قابل قبول نیست! دیدگاه دیگر این است که خدا وجود دارد اما خدا دشمن بشر است و باید با خدا مبارزه شود! دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که میگوید خداباوران نسبت به خداناباوران اخلاق را بهمراتب کمتر رعایت میکنند، برخی حتی این مسئله را مطرح میکنند که اساساً دین خطرناک است و باعث عدم تسامح میشود و تنفر، فرقهگرایی، نژادپرستی، فرودست پنداری زنان، عدم تساوی جامعه و مصائب دیگری را برای انسان به همراه دارد.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع) در پایان سخنان خود تأکید کرد: با وجود همه این الگوهای الحاد عملگرایانه، برای همه آنها پاسخهای قاطع و متقنی از زوایای مختلف وجود دارد. در واقع در تمامی این نوع باورها نوعی خلط علمی و فکری وجود دارد که باید به آن پاسخ دهیم.
«خداباوری و تکامل داروینی؛ از سازگاری تا ناسازگاری»
در ادامه این نشست، سید حسن حسینی سروری به ارائه بحث خود با عنوان «خداباوری و تکامل داروینی؛ از سازگاری تا ناسازگاری» پرداخت و بیان کرد: در اینجا مسئله این است که آیا مباحث نظریه تکامل، سازگار با خداباوری هست یا نه؟ و ادله الحاد با توجه به نظریه تکامل تا چه حد قابل پذیرش است؟
وی ادامه داد: در یک تقسیمبندی کلی دو نوع الحاد وجود دارد؛ «الحاد فلسفی» و «الحاد علمی»، الحاد فلسفی، ادله انکار خدا را از منظر فلسفه مورد بررسی قرار میدهد که مهمترین شخص در این جریان «آنتونی فلو» است که مفهوم خدا را ناسازگار دانسته و «اصل الحاد» را مطرح میکند که در این اصل فرض را بر نبود خدا قرار میدهد که همین نکته تفاوت وی با بقیه خداناباوران است اما «الحاد علمی» که ناشی از ادله علمی است و موضوع بحث امروز را شامل میشود، به نظر میرسد پذیرش بیشتری دارد چراکه از ناحیه علم به دست میآید و نظریه تکامل داروین نیز در این دسته جای میگیرد.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف تصریح کرد: در نظریه تکامل، داروین مفهوم «انتخاب طبیعی» را مطرح میکنند؛ انتخاب طبیعی یعنی فرایند علّی بین «سازگاری» و «تولید مثل» وجود دارد، اگر سازگاری در موجودی وجود داشته باشد بقاء وی باقی میماند و تولید مثل بهتری صورت میدهد و این تعریف دقیقی است که در فلسفه زیستشناسی از مکانیسم و فرایند انتخاب طبیعی بیان میشود و این رابطه علّی یک رابطه ضروری نیست که شما بخواهید احکام فلسفی را بر آن بار کنید بلکه در تعابیر جدید زیستشناسی از آن به «تمایل گرایانه» تعبیر میکنند یعنی در اکثر مواقع اینگونه است اما لزوماً همیشه اینگونه نیست و ممکن است اتفاقات جدیدی بیفتد که طبق قاعده گفته شده نباشد.
وی تصریح کرد: نظریه انتخاب طبیعی که مد نظر داروین است و فرایند غالب در زیستشناسی امروزی است، یک فرایند کاملاً غیر شعورمند و غیر طراح مند و فاقد غایت است اما دارای کارکرد میباشد؛ یعنی بین غایتمندی و کارکرد تفاوت قائل میشوند.
حسینی ابراز کرد: از اصول دیگری که بین زیستشناسی معاصر و خداباوری وجود دارد که در آن تناقض دیده میشود، بحث «درخت حیات» است؛ درخت حیات نموداری است که توسط داروین کشیده شده و به این معناست که ریشه همه گونهها میرسد به یک یا چند گونه، در نتیجه هیچ اتفاق ماوراء طبیعی رخ نداده است و انسان هم در این میان هیچ استثنایی نیست، یعنی انسان هیچ مقام خاصی در مقابل دیگر موجودات و گونهها ندارد که خود این درخت حیات با خداباوری در تضاد است.
وی افزود: از منظر انتخاب طبیعی، حتی ویژگیهای اخلاقی نیز در مسیر تکامل دیده شده است که این موضوع هم یک تعارض جدی با خداباوری است.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف در پایان سخنان خود تأکید کرد: باید به این نکته توجه داشت که پاسخهای فلسفی و متافیزیکال در رفع این شبهات کاربردی ندارد و شنیده نمیشود و بهویژه نسل تحصیلکرده دنبال پاسخهای مبتنی بر علم برای این شبهات برخاسته از بسترهای علمی هستند در واقع نوع الگوی خداباوری ما گرچه درست است اما مسموع نیست لذا باید با زبان علم پاسخ این دست شبهات داده شود.
نقد و بررسی نگره کیهانشناختی الحادی استیون هاوکینگ
در ادامه این نشست حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین بهعنوان سومین سخنران به طرح بحث خود با عنوان «نقد و بررسی نگره کیهانشناختی الحادی استیون هاوکینگ» پرداخت و بیان داشت: در این بحث نوعی از الحاد علمی مطرح میشود که نماینده بزرگ آن «استیون هاوکینگ» است.
وی ادامه داد: در گذشته جریان الحاد سعی در ایجاد تشکیک میکرد، مانند نظریاتی که هیوم مطرح کرد، اما جریان جدیدِ الحاد، حالت تهاجمی پیدا کرده است و دلیل میآورد که این ادله دو قسم است؛ یک دسته ادله فلسفی است که تلاش میکند بگوید خدا نیست یا اساساً نمیتواند باشد! یک دسته هم ادله علمی، این دسته از ادله، میخواهد جهان را تبیین طبیعی کند و بگوید دیگر به وجود خدا نیازی نداریم یا بهعبارتدیگر نه اینکه نفی خدا کند بلکه تبیینی طبیعی از جهان ارائه میکند که در آن نیازی به وجود خدا احساس نمیشود که یکی از کسانی که در فضای علم فیزیک در این زمینه کار کرده آقای هاوکینگ است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اذعان کرد: دو نظریه خیلی مطرح در فیزیک است؛ یکی «نظریه نسبیت» از انیشتین و دیگری «فیزیک کوانتوم»، نظریه نسبیت سطح ماکرو را پاسخ میدهد و فیزیک کوانتوم در سطح میکرو و ذرات بحث میکند اما ما در عالم فیزیک یک نظریه جامع که بتواند در سطح خرد و کلان برای ما تبیین کننده روابط پدیدهها باشد و آنها را توضیح بدهد، گرچه سالهای زیادی است که دانشمندان در تلاش هستند که به یک چنین نظریهای برسند اما تاکنون موفق نشدهاند، پیشنهادی که هاوکینگ مطرح میکند این است که برای این مهم ما میتوانیم یک مجموعه نظریههایی را با هم تلفیق کنیم که ممکن است در مواردی تداخل داشته باشند اما کافی است که نگاه تعارضی با هم نداشته باشند، گرچه هنوز این اتفاق به صورت علمی و قابل پذیرش در حوزه علم فیزیک نیفتاده است اما هاوکینگ سعی میکند از نتایج آن، از جمله در مسئله اثبات عدم وجود خدا، استفاده کند.
حجتالاسلام دکتر شاکرین در توضیح دیدگاه هاوکینگ اظهار کرد: نکته اساسی که کلید اصلی بحث آقای هاوکینگ است و اتفاقاً اصلاً ریشه علمی ندارد «رئالیسم مدل محور» است، او بارها تأکید میکند که واقعیتی فرای مشاهدهگر فینفسه که دارای این خصوصیت خاص است وجود ندارد، بهعبارتدیگر آنچه هست، پدیدهها هستند و واقعیت فینفسهای وجود ندارد و اینگونه توضیح میدهد که مشاهدهگر است که جهان را میسازد، جهان یک واقعیت ثابت و معین پیش از شناخت ما نیست، جهان یک واقعیت و یک تاریخ مشخص ندارد، او همین نگاه را در نگره کیهانی خود نیز چیره میکند.
وی ادامه داد: هاوکینگ باز هم فراتر میرود و میگوید اصلاً در جهان ذرات هیچ وضعیت متعینی وجود ندارد، هیچ تاریخچه ثابت و مشخصی وجود ندارد، همین مسئله را سرایت میدهد به جهان هستی و کیهان و میگوید این جهان یک تاریخ ثابت مشخصی ندارد در نتیجه نمیتوان برای جهان خدایی را متصور بود.
از لزوم طرح بحث تا لزوم پاسخگویی
پس از طرح موضوع توسط کارشناسان، حاضرینِ در نشست، به طرح پرسشهای علمی خود پرداختند که هر یک از کارشناسان به سؤالات مرتبط با موضوع بحث خود پاسخ دادند. همچنین در پایان این نشست علمی، هر یک از کارشناسان به ایراد نکات و پاسخهایی در رد انواع ادلهی الحادی در مباحث خویش و بیان تناقضات و تعارضات در این ادله، پرداختند.
حجتالاسلام طباطبایی دبیر علمی همایش در پایان با تأکید بر اینکه هدف از برگزاری این جلسه «طرح بحث» در خصوص موضوع الحاد و بررسی و نقد ادله آنهاست، گفت: امروز به دلیل گستردگی فضای رسانه و فضای مجازی این استدلالات الحادی در اختیار همگان قرار گرفته است لذا اینکه گفته شود برگزاری اینگونه از جلسات باعث ترویج این تفکرات میشود دیگر بیمعناست، در مقابل لازم است فضای باز گفتگو در این زمینه شکل بگیرد تا مانع از گسترش تفکرات الحادی بهصورت رادیکال شود. چراکه ادله خداباوری و ضد الحادِ بسیاری در اختیار ماست که میتواند بهخوبی پاسخگوی شبهات در این زمینه باشد.
وی ادامه داد: باید با اشراف به دیدگاهها و نظریات خداناباوران، با قدرت علمی و زبان استدلال متکی بر منابع اصیل وحیانی، در جهت پاسخگویی و رفع این شبهات حرکت کنیم.
دبیر علمی افزود: این مباحث حتماً باید در حوزههای علمیه بیش از پیش مطرح گردد و نهضت پاسخگویی به این شبهات باید از حوزه آغاز شود همانگونه که در گذشته این رسالت بر عهده حوزههای علمیه و علما بود.