بزرگنمایی:
دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی در تازهترین جوابیه درباره عملکرد خود روند کاریاش را مطابق با ضوابط تعیین شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی خوانده است. درباره این ادعا، حرفهای زیادی وجود دارد.
به گزارش خبرنگارتبسم مهر، به دنبال اظهار نظر یکی از بررسهای کتاب در فضای مجازی و بحث و گفتوگوهایی که پیرامون این اظهار نظر و ضعف و قوت دفتر توسعه کتاب شکل گرفت، «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توضیحاتی را درباره روند ممیزی در 6 بند منتشر کرد.
خبرنگاران و اهالی قلم با این بیانیهها و یادداشتهای یک طرفه این دفتر آشنا هستند و معلوم نیست که چرا مدیرکل «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» از گفتوگو با رسانهها درباره عملکرد خود ابا دارد؟ تعداد گفتوگوهای این مدیرکل از زمان تصدی مدیریت تاکنون حتی به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
اما نویسندگان جوابیه جدید هم سعی کردهاند مانند دیگر جوابیهها بر حقیقت یا بخشی از حقیقت سرپوش بگذارند. در بند سوم این جوابیه آمده است: «ضوابط و معیارهای بررسی کتاب کاملا مشخص است و بررس فقط نقش انطباق معیارها با مصادیق را دارد. در صورت بروز تردید یا اختلافنظر بر سر مصادیق، موضوع در شورا مطرح میشود.» این بند شوخی زشت این دفتر با اهالی قلم و ناشران است. اگر ضوابط و معیارها برای این دفتر مشخص است، چرا تعداد بسیاری از کتابها بعد از اعطای مجوز و چاپ چند باره لغو مجوز میشوند؟
راقم این سطور در صحبتهای خود با ناشران و اهالی قلم بارها این «مساله» را شنیده که کتابی با یک ناشر مجوز نگرفته و مولف یا مترجم، اقدام به تغییر ناشر کرده و مجوز را با ناشر جدید گرفتهاند. حتی در ترجمههای موازی برخی ناشران، نیز از این دست اتفاقات رخ داده که ترجمه یک کتاب با ناشری مجوز گرفته و همان کتاب با ترجمه یک مترجم دیگر در همان بازه زمانی مجوز نگرفته است. این عدم مجوز قطعا به دلیل رعایت حقوق ناشر و مترجم قبلی نبوده است. بارها اتفاق افتاده که کتابهای تازه یک نویسنده معروف یا یک شخصیت سیاسی در سطح جهان در یک بازه زمانی توسط ناشران متعدد رنگ انتشار به خود دیدهاند.
در مواردی نیز دو ترجمه از یک کتاب تقریبا به صورت همزمان توسط دو ناشر مختلف برای اخذ مجوز ارسال شده بودند که یک ترجمه به صورت کامل مجوز گرفته و صدور مجوز انتشار ترجمه دیگر منوط به حذف کامل یک یا دو فصل شده است. (از این دست مثالها را میتوان در گفتوگو با مدیرکل این دفتر مطرح کرد و پاسخ ایشان را شنید.) همچنین به نظر میرسد که «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» برای صدور مجوز نگاهی هم به رسانهها و جنجالهای صورت گرفته پیرامون یک کتاب یا یک نویسنده هم دارد. مثالهای بسیاری از این دست موارد سلیقهای در روند صدور مجوز کتابها وجود دارد.
واقعیت این است که در روند صدور مجوز کتابها نه ضابطه که سلیقههای هر بررس حاکمیت دارد. بجز موارد مطرح شده در بالا، اظهارنظر جنجالی یکی از بررسهای «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ممیزی یک کتاب، نیز بر این اعمال سلیقه شخصی در صدور مجوز نشر کتابها صحه میگذارد.
بررسهای کتاب صدور مجوز را بعضا به اعمال اصلاحهایی منوط میکنند که حیرت انگیز است. کتاب مجموعه مقالات یکی از مهمترین متفکران معاصر فرانسه که قرار بود برای نخستین بار رنگ انتشار فارسی را به خود ببیند، منوط شده بود به نگارش مقالهای انتقادی درباره آرا این متفکر و الصاق آن به ابتدای کتاب. معلوم نیست از کجا این ایده به ذهن بررس رسیده است؟ وقتی هنوز بسیاری از آثار و آرا این فیلسوف به فارسی منتشر نشده و مخاطب هندسه فکری او را نمیداند، نقد آرا او را چگونه میخواهد متوجه شود؟
در مثال دیگری در یک مجموعه نمایشنامه آموزشی که در آن خصلتهای بد جامعه روسیه به نقد کشیده بود، یک نمایشنامه در مذمت نوشیدن مشروبات الکلی هم وجود داشت که بررس محترم امر کرده بودند که به جای «مشروب» از کلمه «نوشابه» استفاده شود و اصلا هم مهم نبود که چرا نوشیدن نوشابه باید امر مذمومی باشد؟ از این دست ممیزیها بارها اتفاق افتاده و نویسندگان و مترجمان در صفحات خود در شبکههای اجتماعی بارها به آن اشاره کردهاند.
به احتمال بسیار زیاد بررسهای کتاب کلیدواژههایی مشخص برای گروههای موضوعی داشته و در متن کتاب آن کلیدواژهها را سرچ کرده و صدور مجوز را مشروط به حذف آن کلمهها میکنند، بدون آنکه آنها را در بافت متنی خود ببینند. روند ممیزیهای «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» این ذهنیت را در فکر اهالی قلم تقویت میکند.
درباره نشستهای توجیهی با ناشران و مولفان درباره ممیزیهای کتابشان که در بند ششم تازهترین جوابیه «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» به آن اشاره شده باید گفت که هرچند که این اتفاق افتاده است، اما شامل همه کسانی که آثارشان با ممیزیهای بیوجه سلاخی شده، نبوده است. البته همان نشستهای برگزار شده هم آنقدر با تاخیر زیاد بوده و بعضا به نتیجه نرسیدهاند که ناشر، نویسنده و مترجم یا از خیر انتشار کتابشان گذشته و یا برای ارسال هرچه زودتر کتاب به بازار و بازگشت سرمایهشان، تن به ممیزی بیوجه دادهاند.
مواردی که در بالا مطرح شد شبهههایی است که پیرامون عملکرد «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» وجود دارد که این شبههها در گفتوگو صریح مدیر کل این دفتر با اصحاب رسانه برطرف میشود. مدیرکل محترم «دفتر توسعه! کتاب و کتابخوانی» که خود تاریخنگار و نویسنده است، احتمالا میداند که دادن بیانیه و جوابیه یک طرفه و ارائه آمار راه درستی برای دفاع از عملکرد خود نیست. کاش به این نتیجه برسند که باید تعداد گفتوگوهای خود با خبرنگاران درباره عملکردشان را زیاد کنند. متاسفانه روند کاری این اداره از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون سلبی بوده نه ایجابی و معلوم نیست چرا نام آن را دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی گذاشتهاند؟