بزرگنمایی:
اظهارنظر جنجالی یکی از بررسهای دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ممیزی یک کتاب با بازتابها و واکنشهای متعددی روبرو شده است.
این روزها در اداره توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه میگذرد؟ این سوالی است که بخش زیادی از بدنه ناشران کشور در ذهن و زبان خود برای آن به دنبال پاسخی هستند. روند رو به رشد سختگیری برای صدور مجوز انتشار کتاب در چند ماه اخیر باعث شده تا ناشران رفته رفته لب به اعتراض گشوده و معترض نگاه جاری و ساری بر کتاب در این اداره شوند و البته در مقابل، تنها چیزی که وجود ندارد پاسخگویی است.
روز گذشته در همین راستا نیز ماجرای عجیبی شکل گرفت که اینبار شروع کننده آن نه یک ناشر که یکی از کارشناسان این اداره بود.
میثم امیری نویسنده و مدیر پایگاه ویکی ادبیات و از همکاران و یاران مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در یادداشتی در وبلاگ خود صحبت از این به میان آورد که یک «رفیق» او را به اداره کتاب دعوت کرده است تا درباره فرجام آثار غیرمجاز شده در این اداره به اظهارنظر و کارشناسی بپردازد.
امیری در اینباره در وبلاگ خود چنین آورده است: بررس غیر مجاز شدهام تا جایی که ممکن است مشورت بدهم تا به همه کتابها اجازه انتشار داده شود و آنها گرفتار سلیقههای دستوپاگیر نشوند. خیالتان تختْ کتاب داستانی گیر نمیکند مگر آنکه به ایران یا شأن مردم توهین کند.
امیری اما در ادامه یادداشت خود صحبت از فشار یک نویسنده با نام مستعار «مجازی» برای صدور مجوز کتاب خود را به میان میآورد که به گفته وی تا نیمه های شب از طریق تلفن او را تهدید و مورد توهین قرار داده است تا مجوز کتابش را صادر کند و البته تصریح میکند که او در صلاحیت صدور و یا عدم صدور مجوز کتابی نیست.
با این همه او در عبارتی بحثبرانگیز در پایان این یادداشت عنوان میکند که حتی اگر روزی او هم کتابی ضد ایران نوشت نباید اجازه انتشار داشته باشد و میگوید: معیار دیگری هم ندارم. جاسوس خدا هم نیستم و جمهوری اسلامی و حفظ نظام و این چیزها هم در بین معیارهای من نیست.
ماجرای کتاب لغو مجوز شده چیست؟
اما امیری از چه کتابی صحبت کرده بود که چنین واکنشهایی را به همراه داشته است.
شب گذشته آراز بارسقیان نویسنده و مترجم در مطلبی از این مساله پرده برداشت.
به گفته وی کتابی که امیری درباره آن و نویسنده آن صحبت کرده است، اثری است با عنوان «جنگل قصههای ممنوع» اثر دانیال حقیقی که از سوی نشر اسم برای انتشار درخواست مجوز کرده است.
بر اساس آنچه بارسقیان در یادداشت خود عنوان کرده است این کتاب به دلیل اینکه از سوی بررسهای اداره کتاب شامل عباراتی دال بر هتاکی و توهین به ایران و مردمانش بوده است و روایتی خلاف مصالح ملی دارد بدون بازنویسی کامل نمیتواند منتشر شود.
واکنشها به معیارهای عجیب ممیزی
اظهارنظر میثم امیری اما با واکنشهای متعددی در فضای مجازی روبرو شد. برخی از فعالان نشر به نوع نگاه امیری به کتاب و ادبیات اعتراض وارد کردند و در اقدامی قابل توجه شخصیت «مجازی» که مورد اشاره امیری هم بود خود را معرفی کرد.
در بخش واکنشها محمدعلی مرادیان از فعالان نشر در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در یادداشت تندی در واکنش به متن امیری نوشت: وزارت ارشاد، بخشی از وظایف ادارۀ کتاب در بخش ممیزی را به «بنیاد ادبیات داستانی» تفویض کرده است. در قبال چهچیزی و یا بر چه اساسی یا با چه مبلغی بماند، فعلاً که در این دولت این چیزها، اساسها و مبلغها طبیعی است؛ اینکه ممیزی اساساً امری قابل واگذاری و خصوصیسازی هم نباید باشد هم بماند برای بعد. لیکن، انجام بررسی و ممیزی کتابها توسط نویسندههای دستچندم، بیآبرو در ادب و کمهویت در مبنا و اساساً مخالف ممیزی در ادارۀ ممیزی وزارت ارشاد، هم قابل توجه است و هم قابل بررسی.
وی در ادامه نیز نوشته است: اینها، هرقدر هم بخواهند با نیرنگ و رنگ منتقد بودن و جامعهخواه بودن، خود را مستقل و غیروابسته به هر چیزی معرفی کنند، منفعتطلبیهایشان رسوایشان میکند، دنیاخواهیشان، سفلهصفتیشان را آشکار میکند، قلمشان، بیقیدیشان و کلام و استدلالشان توخالی بودنشان را نمایان میکند؛ که مگر همینها نبودند که از حمله به ادارۀ بهقول خودشان سانسور به آلافوالوفی رسیدند و رقاصۀ محفلهای ادبی برخوردار روشنفکری شدند و پست گرفتند و صاحب لباس شیک و تمیز شدند و کمی هم چهره شدند، چطور خودشان در همان اداره پست میگیرند و سانسور میکنند و عواید بهدست میآورند؟!
سپردن کار خطیر به دونمایگان!
حسین شاهمرادی از اعضای مجمع ناشران انقلاب اسلامی و مدیرعامل انتشارات امیر کبیر نیز در یادداشتی که در آن سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب گرفته شده بود در این زمینه نوشت:
آیا در وزارت متبوع شما، بررسها معیارِ ممیزی آثار را تعیین میکنند یا شما به آنها ملاک و معیار را میدهید و آنها صرفاً مأمور بررسیِ کتاب طبق معیارهای مشخص و ازپیشتعیینشدهاند؟ مگر ممکن است یک بررس خودش معیارهای بررسی را تعیین کند؟ مگر قانون ممیزی و آییننامه ندارید؟ چقدر باید ناشران از این ممیزیهای سلیقهای و شکمی آثار در وزارت ارشاد ضربه بخورند؟ اگر ملاکی دارید و اگر طبق قانون عمل میکنید، آیا «حفظ نظام و جمهوری اسلامی» در میان معیارهای اعلامی شما به بررسها نیست؟ یعنی بررسهای وزارت ارشاد، بدون در نظر گرفتن جمهوری اسلامی کتابها را بررسی میکنند؟
شاهمرادی در ادامه عنوان کرده است: شما در وزارت ارشاد، بررسهای خود را چگونه انتخاب میکنید؟ آیا نظامِ گزینش یا صافیِ خاصی دارید که هر که از راه رسید، وارد آن نشود؟ بههرحال تا آنجا که ما میدانیم، در روزگاری پیشتر و حتی همین الآن، ادارۀ کتاب محل آمدوشد بزرگان و فرهیختگانی بوده و هست که امضایشان پای یک کتاب به آن کتاب اعتبار میبخشید و میبخشد و تعریضشان به کتابی دیگر، ملاکی جدی برای رد کتاب محسوب میشد و میشود. چه سازکاری دارید که هر کمخردی وارد این مجموعه نشود؟ بههرحال این مجموعه با کتابهای ناشران و حق الناس سروکار دارد. نمیشود زمام آن را به هر سفلهای سپرد.
شاهمرادی در پایان نیز خظاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مینویسد: بررسِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیِ جمهوریِ اسلامیِ ایران غلط زیادی میکند که جمهوری اسلامی در بین معیارهایش نباشد. البته مدیر بالادستی او و کسی هم که او را بر این کار گماشته، اگر میداند و به این موضوع آگاه است، غلط زیادی کرده که چنین کار خطیری را به چنین دونمایگانی سپرده است. اگر هم نمیداند، باز هم باید توبیخ شود که چگونه، بدون شناخت چنین افرادی، کار را به آنها سپرده است.
چند نکته در پایان
صرفنظر از این واکنشها عدم شفافیت و نیز پاسخگویی موضوعی است که مدتهای مدیدی است اداره کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن روبرو است. مدیر کل آن تن به گفتگو و پاسخگویی به رسانهها نمیدهد و کارکنان آن نیز در قانونی نانوشته خود را مصون از هر نوع پاسخگویی میدانند.
مشخص نیست چرا وزارتخانهای که دم از ایجاد دیوار شیشهای پیرامون خود میزند و وزیر آن مسئول دسترسی آزاد به اطلاعات همه ایرانیان نیز هست چرا درباره این بخش از زیرمجموعه خود تنها به بلندتر و قطورتر کردن دیوارها که حاصلی جز بیاعتمادی و دلمردگی بدنه نشر ندارد، اهتمام میورزد. آیا ایجاد کانالهایی برای صحبت و گفتگوی مستقیم و رودررو با ناشران و نویسندگان درباره آثارشان تبعاتی دارد که این وزارتخانه نمیخواهد زیر بار آن برود؟ اینها بخشی از سوالاتی هستند که عدم پاسخگویی به آن اوضاعی اینچنینی را در این بخش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فراهم آورده است.