بزرگنمایی:
انسانهای مظلوم الزاماً به معنای انسانهای آسیبپذیر و فرودست نیستند؛ چه بسیار انسانهای مستضعفی که فرومایه و فرودست و آسیبپذیر نیستند. مستضعف حقیقی کسی است که در برابر مستکبران بایستد.
به گزارش خبرنگارتبسم مهر، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار بسیجیان (1398/9/6)، یکی دیگر از مفاهیم تمدنساز قرآنی را مطرح فرمودند. ایشان در این دیدار واژه قرآنی «مستضعف» را بازخوانی کرده و ضمن رد کردن معنای مصطلح امروزی، معنای عمیق تمدنی آن را بر اساس آیه پنجم سوره قصص تبیین فرمودند. ایشان این نکته را به مناسبت تبیین عنوان «سازمان مقاومت بسیج مستضعفین» و در راستای توصیه بسیجیان به «مقاومت» بیان نمودند.
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم حجت الاسلام برات محمد هدایتی، فارغ التحصیل سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآن و سطح چهار رشته فقه و اصول حوزه، بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان به تبیین مفهوم قرآنی «مستضعف» و رابطه آن با «مقاومت» و پیروزی نهایی و «وراثت زمین» پرداخته است؛
واژه استضعاف یکی از واژههای پر کاربرد در انقلاب اسلامی است که ریشه در آیات قرآن کریم دارد. از آنجا که این واژه یک مشترک لفظی است، معانی متعددی دارد که باید حدود و تعریف هر یک مشخص و مرزبندی شود. همچنین در عرف قدیم و امروزی در معانی خاصی استفاده شده است، اما از آنجا که این واژه یک واژه قرآنی است، ضروری است آن را از منظر آیات قرآن بررسی کرده و معنای صحیح آن را ارائه کنیم.
قرآن کریم، این اصطلاح را در قالب کلمات مختلفی مانند «استضعفوا، یستضعف و مستضعفین» بیان فرموده است و دیگر مشتقات ماده «ضعف» مانند «أضعاف، ضعف، ضعفاء، ضعفین و...» ارتباطی با معنای واژه «استضعاف» ندارند.
این اصطلاح در قرآن کریم در دو معنا به کار رفته است: 1. مستضعف سیاسی و اجتماعی 2. مستضعف مالی و اقتصادی. که در ادامه به تبیین هر یک میپردازیم؛
الف) مستضعف سیاسی و اجتماعی
اولین و مهمترین معنای واژه مستضعف در قرآن، مستضعف سیاسی و اجتماعی است. به این معنا که برخی انسانها تحت فشارها، ظلمها و تحریمهای دیگران قرار میگیرند و ضعیف دیده و شمرده میشوند.(1) قرآن کریم در ادبیات سیاسی خود، مظلومان را مستضعف و ظالمان را مستکبر نامیده است. به عنوان نمونه در آیات 31 تا 33 سوره سبأ، به گفتگوی این دو گروه با یکدیگر میپردازد. «یَقُولُ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا... قالَ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا... وَ قالَ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا»(2) (مستضعفان به مستکبران گفتند... مستکبران به مستضعفان گفتند...)
از آنجا که این معنای مستضعف و مصادیق قرآنی آن، بار انقلابی و ظلمستیزی دارد، در انقلاب اسلامی با الگوگیری از همین مفهوم قرآنی، وارد ادبیات سیاسی دنیا شد، زیرا اصولاً هر انقلابی به ویژه انقلاب اسلامی ایران که یک انقلاب فرهنگی و دینی بود، نیاز به واژهسازیهای متناسب با اندیشه ناب اسلامی دارد تا با اصطلاحات دیگر کشورهای شرق و غرب که هر یک بار معنایی خاصی را به دوش میکشند، مرزبندی کند. حضرت آیتالله خامنهای درباره استفاده از این دو واژه قرآنی میفرمایند: «ما به جای استعمالات و اصطلاحاتی که بین چپروها و مارکسیستها و اینها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمی بودن» را مطرح کردیم و آوردیم.»(3)
ایشان ضرورت و دلیل این مسئله را با ذکر نمونه «مردم سالاری» اینگونه تبیین میکنند: «ما مردمسالاری را قبول داریم، آزادی را هم قبول داریم، اما لیبرالدموکراسی را قبول نداریم. با اینکه معنای لغوی «لیبرالدموکراسی»، همین آزادی و همین مردمسالاری است، اما واژه لیبرالدموکراسی در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با یک مفاهیمی همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ نمیخواهیم آن اسم را بر روی مفهوم پاکیزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاریم؛ لذا ما برای نظام مطلوب خودمان، اسم جدید میگذاریم؛ میگوئیم مردمسالاری اسلامی، یا جمهوری اسلامی.» (4)
بنابراین مستضعفین در این معنا، به «مؤمنانی» میگویند که در برابر مستکبرین میایستند و با اینکه از طرف آنها مورد ظلم واقع میشوند، در برابر آنها مقاومت میکنند تا به پیروزی نهایی برسند. این معنا را به وضوح در آیهی «قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ»(5) میتوان دید، آیه میفرماید: «سران مستکبر قوم صالح که رسالت او را نپذیرفتند، به ناتوان شمردهشدگان جامعه که ایمان آورده بودند گفتند: آیا میدانید که صالح از جانب پروردگارش به رسالت فرستاده شده است؟ گفتند: بیگمان، ما به آنچه او بدان فرستاده شده است ایمان داریم. در مقابل، مستکبران گفتند: تردید نکنید که ما به آنچه شما بدان ایمان آوردهاید کافریم.»
خداوند در این آیه، جوامع را به دو گروه مستکبر و مستضعف تقسیم میکند و از مستضعفان با عنوان «مؤمنان» و از مستکبران با نام «کافران» یاد میکند. مستضعفان در حقیقت کسانیاند که به رهبر دینی خود ایمان آورده و در برابر زورگویان و مستکبران، مقاومت میکنند تا در نهایت بر مستکبران غلبه کنند.
ب) مستضعف مالی و اقتصادی
معنای قرآنی دیگر واژه «استضعاف»، استضعاف مالی و اقتصادی است. به عنوان نمونه آیه «وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الْوِلْدانِ»(6) (خداوند درباره زنان نظر میدهد... درباره دختران یتیمی که به ازدواج با آنها رغبت دارید و نیز درباره کودکان ناتوان شمرده شده) این معنا را میرساند.
حضرت آیتالله خامنهای آنگاه که درباره رسیدگی مسئولان به وضع معیشتی مردم سخن میگویند، از این اصطلاح استفاده میکنند و منظور ایشان، همین معنای اقتصادی و مالی است. به همین دلیل در قریب به اتفاق بیانات خود، این واژه را در کنار معنای مترادف آن یعنی واژه «محروم» و در برخی موارد «فقیر» به کار بردهاند. «مهمترین مسألهی دستگاه ما و نظام جمهوری اسلامی کوشش برای رفع فقر و محرومیت در جامعه، و حمایت و کمک به طبقات مستضعف و محروم است.»(7) همچنین «رفع فقر از زندگی فقرا و مستضعفان، چیزهایی است که مورد رضای الهی است.»(8) و موراد دیگر.(9)
نتیجهگیری معنایی
از آنچه گفتیم روشن شد، قرآن کریم این اصطلاح را در دو معنا به کار برده است. اگر به بیانات حضرت آیتالله خامنهای نیز نگاه کنیم، میبینیم ایشان نیز بر اساس آیات قرآن، این واژه را به مناسبتهای مختلف در معنای متناسب خودش به کار بردهاند. لذا آنگاه که ایشان از تحریمها، فشارها و زورگوییهای دشمنان و آمریکا علیه مردم مسلمان و جوامع اسلامی سخن میگویند، منظورشان استضعاف سیاسی است. یعنی همان تقابل استکبار و استضعاف؛ اما آنگاه که خطابشان به مسئولان و توصیه برای رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم است، منظورشان مستضعف مالی است. به همین دلیل از اصطلاح مستضعف و محروم استفاده میکنند و تأکید میکنند که «ما مستضعف سیاسی نداریم، این را بارها گفتهام، اما مستضعف مالی داریم.»(10)
در ساختار نظام اسلامی، مستضعف سیاسی معنا ندارد
دلیل اینکه در جامعه اسلامی مستضعف سیاسی نداریم این است که مستضعف سیاسی مربوط به نظام طاغوت است و اصولاً در ساختار نظام اسلامی، مستضعف سیاسی معنا ندارد، زیرا حکومت اسلامی و نظام سیاسی اسلامی اساساً مستکبر نیست تا مستضعفی داشته باشد و تنها در برابر استکبار جهانی معنا دارد. حضرت امام خمینی نیز اشاره به همین معنای استضعاف دارند: «ما همه جزء مستضعفین هستیم، یعنی ما اشخاصی بودیم که ابرقدرتها ما را ضعیف میشمردند، ما را هیچ میدانستند ما میخواهیم از این جهت بیرون بیاییم.»(11)
بنابراین اگر اصطلاح مستضعف یا بسیج مستضعفین را به کار میبریم، منظور مستضعف سیاسی در برابر فشارها، تحریمها و دشمنیهای استکبار جهانی علیه مردم ایران است. لذا ایشان در یکی از بیانات خود میفرمایند: «آن هنگام که از مبارزه و مقابله با استکبار جهانی و قلدرها و غارتگرهای جهان حرف میزنیم، مخاطب ما تمام مستضعفان عالمند. این، طبیعت پیام ماست؛ استکبار جهانی هم این مطلب را میداند. دشمنی او با ما و امام (ره) و انقلاب اسلامی نیز به خاطر همین نکته است.»(12)
ایشان در بیان زیبایی معانی این واژه را از یکدیگر تفکیک کرده و میفرمایند: «نفسانیاتِ مجموعهی ستمگر، ظلم را به وجود میآورد. مجموعهی مستکبر، استضعاف را به وجود میآورد. مجموعهی تمامتخواه و فزونیطلب و بیرحم، فقر را به وجود میآورد، گرسنگی را به وجود میآورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته.»(13) ایشان ظلم را نتیجهی ظالمان، استضعاف را نتیجهی مستکبران و فقر را نتیجهی دنیاگرایان میداند.
معنای مستضعف سیاسی
نکتهی مهم بیانات رهبر انقلاب این بود که ایشان مستضعف را الزاماً به معنای انسانهای «بیقدرت، آسیبپذیر، ذلیل و فرودست» نمیدانند. «مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند.»(14)
روشن است که انسانهای مظلوم الزاماً به معنای انسانهای آسیبپذیر و فرودست نیستند؛ چه بسیار انسانهای مستضعفی که فرومایه و فرودست و آسیبپذیر نیستند. همچنین اگر به بیانات امام خمینی (ره) نیز نگاه کنیم، معنای امروزی که حضرت آیتالله خامنهای آن را رد کردند، مدّ نظر امام خمینی (ره) نیز نبوده است؛ چه برسد به اینکه معنای قرآنی و اسلامی باشد. امام خمینی درباره استفاده قرآن از واژه مستضعف و تفاوت آن با واژه ضعیف میفرمایند: «قضیه استضعاف همین است. نه اینکه خدا میفرماید ضعفا. ضعفا نه، مستضعفها. یعنی آنهایی که قدرت دارند، قدرت ایمان دارند و آنها [مستکبرین] نمیفهمند و اینها را مستضعف حساب میکنند. میگویند اینها ضعیفند.»(15) از طرفی دیگر همین مستضعفین باقدرت خود توانستند انقلاب اسلامی را پدید آورند و چهل سال در برابر زورگوییهای مستکبران مقاومت کنند.
قرآن کریم نیز مستضعفین را به دو گونه تقسیم میکند: 1. مستضعفینی که در برابر مستکبرین ایستادند و بر ایمان خود استقاومت ورزیدند. 2. مستضعفینی که در برابر مستکبرین کوتاه آمدند و خود با دستان خود مستضعف شدند.
خداوند در آیهای میفرماید وقتی فرشتگان جان برخی انسانهایی را که ایمان نیاوردهاند و دین الهی را یاری نکرده و دستورات او را اجرا نکردهاند، میگیرند، از آنها سؤال میکنند، چرا اینگونه بودید؟ آنها میگویند: «کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ»(16)(ما جزء مستضعفان بودیم). در ادامه فرشتگان آنها را به خاطر این بهانه و کوتاهی در اقامه دین الهی توبیخ میکنند و خداوند جایگاه آنان را دوزخ میداند.
بنابراین مستضعف حقیقی کسی است که در برابر مستکبران بایستد و با آنان مبارزه کند تا به پیروزی برسد. اشتباه محاسباتی مهم دشمنان مستکبر و منافقان دقیقاً همین است که «مستضعف» را به معنای ضعیف میدانند. بله برخی کشورهای مستضعف ضعیفند زیرا به مقابله با استکبار بر نمیخیزند. در لغت عرب نیز، مستضعف هم به معنای «ضعیف شمرده شده» است و هم به معنای «ضعیف دیده شده».(17) در حالی که ممکن است در حقیقت ضعیف نباشند.
استضعاف و وراثت بر زمین
بر اساس آنچه درباره معنای حقیقی مستضعف گفته شد، مستضعفان، هرچند مورد ظلم واقع میشوند، اما در برابر مستکبران میایستند و مبارزه میکنند تا به پیروزی برسند. به همین دلیل حضرت آیتالله خامنهای بارها از سه گانه «اقتدار، مظلومیت، پیروزی» استفاده کردهاند و الزاماً ملت مظلوم و مستضعف را ملت ضعیف و شکست خورده نمیدانند. رهبر انقلاب در توصیف امیرالمؤمنین (ع) اینگونه میگویند: «یک انسان قوی و مقتدر. درعینحال، همین انسان قوی، مظلوم است... درعینحال انسان وقتی مجموع قضایا را نگاه میکند، میبیند در این مصاف طولانی، پیروز نهایی، امیرالمؤمنین است.»(18) و قائلند دوران حکومت حضرت، «دوران یک حکومت مقتدرانه و درعینحال مظلومانه و پیروز بود.»(19)
ایشان امام خمینی (ره) را نیز با همین صفات سه گانه معرفی میکنند(20) و ملت ایران را «ملت مظلوم اما درعینحال مقتدر و در نهایت پیروز»(21) میدانند. مظلومیت ملت ایران به خاطر دشمنیهای استکبار است و اقتدار آن به خاطر اسلام است.(22) حتی برای ملت ایران اینگونه دعا میکنند: «پروردگارا! این ملت مقتدر و مظلوم را در مقابل دشمنانش به پیروزی برسان.»(23) خداوند نیز در دو آیهی قرآن به این مستضعفان وعدهی «وراثت زمین» را داده است.
آیه اول: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا... بِما صَبَرُوا.»(24) (ملتی را که در مقابل مستکبران فرعونی مستضعف بودند، وارث شرق و غرب زمین کردیم... به خاطر مقاومتی که انجام دادند.)
بر اساس این آیه سه مفهوم «استضعاف»، «وراثت زمین» و «مقاومت» سه مفهوم در هم تنیده و مرتبط با یکدیگر هستند و این معنا را میرسانند که پایان تاریخ و حکومت بر زمین، قطعاً از آن مستضعفان است و این حکومت و پیروزی نهایی به دلیل صبر(25) و مقاومت مستضعفان است. حضرت آیتالله خامنهای نیز در بیانات در دیدار بسیجیان (1398/9/6) بعد از اینکه بسیجیان را به مقاومت توصیه میکنند، به مفهوم «مستضعفین» میپردازند تا رابطهی مقاومت و استضعاف و سپس وراثت بر زمین را تبیین کنند.
آیه دوم: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.»(26) (آری، فرعون برای نابودی مؤمنان به موسی تلاش میکرد، در حالیکه ما میخواستیم کسانی را که در زمین به استضعاف کشیده شده بودند نعمتی گرانسنگ عطا کنیم؛ آنان را پیشوایانی قرار دهیم که از ایشان پیروی شود و مواهبی را که در اختیار فرعونیان بود از آن ایشان کنیم.)
حضرت آیتالله خامنهای بر اساس این آیه میفرمایند: «مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّه عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است. کسانی که وارثان زمین و همه موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.»(27) و در فرازهای بعدی سخنان خود، پیروزی نهایی را متعلق به اینگونه انسانها میدانند: «این را من عرض بکنم به شما. پیروزی ملّت ایران و پیروزی بسیج و پیروزی این جریان عظیم انقلابی در ایران، تضمینشده است.»(28)
نکته مهمتر اینکه سه گانه «استضعاف، مقاومت، پیروزی» در طول تاریخ بارها به حقیقت پیوسته است. نمونه قرآنی آن را در داستان بنیاسرائیل میبینیم که بیشترین آیات استضعاف مربوط به آنهاست و نمونه عینی تاریخی نیز، انقلاب اسلامی ایران و چهل سال مقاومت مردم مستضعف ایران در برابر استکبار است. حضرت آیتالله خامنهای بر اساس آیه «وَاذکُروا اِذ اَنتُم قَلیلٌ مُستَضعَفُون»(29) ما را به این نکته توجه میدهند که: «کجا بودیم ما، به کجا رسیدیم... یادمان نرود آنروزی را که ما مستضعف بودیم، کم بودیم، زیردست بودیم. امروز بحمدالله خدای متعال دست آنها را قوی کرده است.»(30)
نتیجه اینکه از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای مفهوم «بسیج مستضعفین» یک مفهوم تمدنساز است. بسیج مستضعفین یعنی مردمان مظلوم و مؤمن و در عین حال مقتدری که با تمام توان در برابر ظلمها و فشارهای دشمنان مستکبر ایستادهاند تا خداوند پیروزی نهایی و وراثت زمین را به آنان عطا کند.
پانوشت:
1) در کتب لغت، هم به معنای ضعیف دیدن دیگران و هم به معنای ضعیف شمرده شدن توسط دیگران آمده است.
2) سوره سبأ، آیات 31 تا 33
3) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه، 1390/07/22
4) همان
5) سورهی اعراف، آیه 75
6) سورهی نساء، آیه 127
7) بیانات در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت وزیران، به مناسبت گرامیداشت هفتهی دولت 1370/6/3
8) بیانات در دیدار علما، طلاب و اقشار مختلف مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی ماه 1375/10/19
9) برای اطلاع بیشتر. ر.ک: گزیدهای از بیانات رهبرانقلاب اسلامی دربارهی «مستضعفین»
10) بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران، 1361/03/14
11) صحیفه امام خمینی، ج7، ص369.
12) سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از ائمهی جمعه و روحانیون استان مازندران و اصفهان و علما و طلاب کشورهای اسلامی مقیم ایران 1368/4/4
13) بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفدهمین اجلاس نماز، 1387/08/29
14) بیانات در دیدار بسیجیان، 1398/9/6
15) صحیفهی امام خمینی، ج10، ص121.
16) سوره نساء، آیه 97
17) المصباح المنیر، ج2، ص361
18) بیانات در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، 1397/03/14
19) بیانات در خطبههای نمازجمعه، 1377/10/18
20) بیانات در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، 1397/03/14
21) دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب، 1398/04/05
22) بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج، 1387/08/15
23) خطبههای نماز جمعه تهران، 1388/03/29
24) سورهی اعراف، 137
25) برای اطلاع مستدل و مستند از این نکته که صبر در قرآن به معنای مقاومت است، به یادداشت «معنای صبر، مقاومت است نه تسلیم شدن» در سایت KHAMENEI.IR مراجعه نمایید.
26) سورهی قصص، آیه 5
27) بیانات در دیدار بسیجیان، 1398/9/6
28) همان
29) سورهی انفال، آیه 26
30) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 1392/12/15