بزرگنمایی:
نصر در پیامی به «شب میرداماد»، میرداماد را احیاگر علوم عقلی در عصر صفویه خواند و گفت: وی موسس بابی جدید در فلسفه اسلامی است که به زعم وی و هانری کربن می توان آن را مکتب اصفهان نامید.
به گزارش خبرنگارتبسم مهر، نشست «شب میرداماد»، عصر یکشنبه 12 آبان با حضور چهرههای برجسته اندیشه و فلسفه اسلامی نظیر مهدی محقق و منوچهر صدوقی سها در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این مراسم پیام آیت الله سید مصطفی محقق داماد، استاد دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر فلسفه اسلامی و همچنین سیدحسین نصر، استاد دانشگاه جورج واشنگتن قرائت شد که در ادامه می خوانید:
متن پیام آیتالله سید مصطفی محقق داماد
هویت هر ملتی را تاریخ آن تشکیل میدهد، ملتی هم که تاریخ دارد و اما از تاریخ خود آگاهی ندارد مطمئناً در پیچ و خمهای زندگی و حوادثی که برایش روی میدهد تجربهای نخواهد داشت و شکست برای او امری طبیعی خواهد بود.
تاریخ ایران همراه است با فرهنگ، تمدن، هنر و ادبیات که در دامن فرهنگ اسلامی حرکت تکاملی کرده و روز به روز به دست حکیمان، دانشمندان و هنرمندان شکوفاییاش فزونی یافته است.
مجموعهای که امروز تحت عنوان حکمت اسلامی میراثی جاودان برای بشریت به جای مانده تراوشات فکری حکیمان سترگ اغلب ایرانی است که در سایه معارف بلند قرآنی روز به روز با شتاب به شکوفایی امروز خود دست یافته است، یکی از آن فرهیختگان جناب میر برهانالدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به میرداماد، معلم ثالث و متخلص به اشراق است. او فیلسوف و متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه و از ارکان مکتب فلسفی اصفهان است. حکمت متعالیه که امروز فلسفه ای پویا و همیشه جاودان و به سرعت در حال شناخته شدن در سراسر جهان امروز است توسط صدرالدین محمد شیرازی تأسیس شد که از تربیتیافتگان مکتب میرداماد است.
ما ایرانیان مسلمان با آشنایی با زندگی این بزرگان برخود می بالیم و یاد آنان را گرامی میداریم و در اعماق وجدانمان عهد میبندیم که همواره راه آنان را در هرچه بیشتر شکوفاسازی عقلانیت و فکر و اندیشهورزی ادامه دهیم و ایران اسلامی عزیزمان را امالقرای علم و دانش و تعقل سازیم.
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
متن پیام سید حسین نصر
میرمحمدباقر داماد از ستاره های درخشان آسمان حکمت و فلسفه اسلامی است که توانست در محیط جدید فرهنگی و علمی دوران صفویه در ایرانی که در آن شیعه اثنی عشری گسترش یافته و مذهب رسمی مملکت شده بود، فلسفه را اشاعه دهد و علوم عقلی را احیا کند.
در این راه او از مزیتی بزرگ برخوردار بود چون هم از طبقه علما بود و هم با دربار صفوی رابطه حسنه داشت و لذا از دو نیروی اصلی جامعه پشتیبانی می شد و در نتیجه می توانست به رغم مخالفت برخی علما با فلسفه آن را احیا کند و به انجام این مهم کمر همت بست.
او موسس بابی جدید در فلسفه اسلامی است که بیش از نیم قرن پیش هانری کربن و راقم این سطور آن را مکتب اصفهان نامیدیم و اکنون این عنوان عمومیت یافته است. این متفکر بزرگ که به علت خدماتش به استقرار علوم عقلی در جامعه ایران شیعی آن زمان ملقب به معلم ثالث شده است، هم مولف آثار پر ارجی در فلسفه بود به دو زبان عربی و فارسی و هم استادی توانا که شاگردانی مانند ملاصدرا و ملا رجبعلی تبریزی و سید احمد علوی را تربیت کرد که هریک راهی مشخص به خود در زمینه فلسفه پیمودند.
فیلسوفی که کوشید تفسیری اشراقی از حکمت مشایی و مخصوصاً ابن سینا عرضه دارد؛ در عین حال شاعری بود برجسته با تخلص اشراق و در بین فلاسفه دوره صفویه باید مقام اول را در شاعری از آن شخص او دانست.
شاید به خاطر حفظ فلسفه از آنان که علم و استعداد کافی برای درک آن نداشتند او سخت مشکل نویس بود و نثری پیچیده داشت؛ چنان که این خصلت زبانزد خاص و عام شد و داستانهای زیادی درباره آن ساخته شد و کتب او کمتر از آثار ملاصدرا و سبزواری و دیگر حکمای بعدی خوانده می شد.
به رغم این امر به آنچه که او درباره زمان و رابطه آن با دهر و سرمد نگاشته بود مورد توجه فراوان قرار گرفت و حکمای بزرگ اخیر ما مانند مرحوم آیتالله سید ابوالحسن رفیعی و علامه طباطبایی در دروس خود به آن اشاره می کردند و گهگاهی نگاهی منتقدانه به آن داشتند.
بزرگداشت این حکیم والاقدر پدیداری مهم است که نشانه توجه بیشتر جامعه علمی ایران به آثار اوست. در واقع این امر ثمره فعالیت های پنجاه - شصت سال اخیر است که با توجه دانشمندانی چند مانند دوستان عزیز راقم این کلمات، مرحوم آیت الله مرتضی مطهری و دکتر مهدی محقق و خارج از ایران هانری کربن و توشی هیکو ایزوتسو آغاز شد و در محافل دانشگاهی ایران توجهی جدید به آثار این حکیم به وجود آمد و حتی در ممالک دیگر تحقیقاتی چند بر آثار او انجام یافت مخصوصاً کتاب قبسات.
امیدوار است این بزرگداشت باعث آشنایی بیشتر دوستداران فلسفه و حکمت اسلامی با نوشته ها و افکار میرداماد شود و فصل مهمی از تاریخ فلسفه اسلامی را روشن تر سازد.