بزرگنمایی:
تعدادی از دانشجویان دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران میگویند در کل دوره کارشناسی فقط چهار واحد برای آموزش نرمافزارها وجود دارد، در حالی که اگر نرمافزارها را بلد باشند میتوانند شغل مناسبی پیدا کنند. این دانشجویان معتقدند همکاری میان دانشکده و نهادهای مختلف وجود دارد، اما اسمی از دانشجو در برخی از این پروژهها آورده نمیشود. یکی از دانشجویان میگوید در ایران اصلا به جغرافیا بها نمیدهند.
به گزارش تبسم مهر در ادامه سلسله مصاحبههایی که با استادان جغرافیای دانشگاههای مختلف درباره جغرافیا و جایگاه آن در ایران صورت گرفت، بر آن شدیم که نظرات دانشجویان دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران را نیز درباره جایگاه این رشته در ایران بپرسیم.
یکی از دانشجویان مقطع ارشد که در رشته آبوهواشناسی تحصیل میکند در گفتوگو با خبرنگار ایسنا میگوید: «با این که میدانم تحصیل در این رشته آیندهای ندارد، اما مجبور شدم برای ارشد هم ثبتنام کنم. این رشته جایگاهی هم ندارد، اصلا برای استخدام هر جا هم که میرویم، به مدرک نگاه نمیکنند. حتی برای استخدام در جایی، پارتی هم داشتم؛ اما آنها هم میگفتند که این رشته به دردشان نمیخورد. این که ظرفیتهای پذیرش را افزایش میدهند، باعث میشود ضرر بیشتر شود؛ چرا که نهایتا میتوان تحصیلات را ادامه داد و دوباره در دانشگاه مشغول به کار شد.»
این دانشجو درباره تفاهمنامههایی که بین دانشکده و سازمانهای مختلف منعقد شده، میگوید: «استادان این همکاریها را دارند و ما هم اگر بخواهیم همکاریای داشته باشیم، عملا باید وارد پروژههای استادان با سازمانهای مختلف شویم و دانشجویان سهمی از این پروژهها نمیبرند. اصلا شاید استاد نگوید که شما وارد پروژهای با یک سازمان شدهاید و در نهایت هم اسمی از شما برده نشود.»
این دانشجوی آبوهواشناسی، سطح علمی استادان را متوسط رو به بالا توصیف میکند و ادامه میدهد: «برخی از استادان بهروز هستند، اما استادان قدیمی اکثرا از روی کتابهای دهه هفتاد و شصت درس میدهند. استادانی که بهروز هستند و جدید وارد دانشکده شدند، تا حدودی با نرمافزارها آشنایی دارند، اما بقیه استادان نه.»
وی میافزاید: «اگر دانشجویان آبوهواشناسی نرمافزارهایی مثل آرکمپ و سورفر و چند نرمافزار دیگر را بلد باشند، میتوانند در شرکتها مشغول به کار شوند.»
در همین حین یکی دیگر از دانشجویان مقطع ارشد میگوید: «خب همین نرمافزارها را میتوان در خارج از دانشگاه یاد گرفت. تازه زودتر و کاربردیتر هم میتوان آموخت.»
دانشجوی قبلی در ادامه صحبتهایش میگوید: «نکته مثبتی که وجود دارد، این است که اینجا دانشگاه تهران است و اگر کسی بخواهد در خارج از کشور ادامه تحصیل دهد، از این دانشگاه راه آسانتری برای ادامه تحصیل در خارج از کشور وجود دارد. به نظر من اگر کسی بخواهد در دانشگاههای خارجی تحصیل کند، میارزد که 6 سال در این دانشکده وقت خود را تلف کند. به نظر من در دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران شاید 10 درصد از دانشجویان به ادامه تحصیل در خارج از کشور فکر کنند، اما در دانشکدههای دیگر دانشگاه تهران شاید بالای 60 درصد دانشجویان به ادامه تحصیل در خارج از کشور فکر میکنند. دانشجویان در این دانشکده، بیشتر انصراف میدهند؛ زیرا در دوره کارشناسی با کنکور انسانی وارد میشوند و اغلب این افراد در دوره دبیرستان خود در رشته انسانی تحصیل کردهاند و اکثر آنها علاقهای به مطالعه ریاضیات و زبان انگلیسی ندارند، در نتیجه چندان تمایلی به ادامه تحصیل در خارج از کشور ندارند.»
دانشجوی دیگری که در مقطع ارشد برنامهریزی شهری پذیرفته شده، میگوید: «زمانی که میخواستیم انتخاب رشته کنیم، خیلی از بچهها اصلا اطلاعات کاملی از رشته جغرافیا نداشتند و صرفا به این دلیل که در دانشگاه تهران قرار است درس بخوانند، این رشته را انتخاب کردند. در ایران اصلا به جغرافیا بها نمیدهند و اگر از مردم عادی بپرسید، تصور میکنند این جغرافیایی که در دانشگاه آموزش داده میشود همان حفظ کردن اسامی کوه و پایتختهای کشورها است. دانشجویان بدون علاقه این رشته را انتخاب میکنند و بعد که با جایگاه شغلی این رشته آشنا میشوند، یا انصراف میدهند و یا مدرک کارشناسی را میگیرند و به سراغ رشتههای دیگری میروند. این دانشجویان که سرخورده میشوند، به بقیه میگویند این رشته به درد نمیخورد و جایگاهی ندارند.»
این دانشجو ادامه میدهد: «برخی از استادان نیز به دانشجویان کملطفی میکنند. در همین پروژههایی که با نهادهای مختلف دارند، اگر اسم دانشجویی که با وی کار کرده است را بیاورند یا از تواناییهای دانشجویان نیز استفاده کنند، رشته جغرافیا میتواند جایگاه بهتری در جامعه پیدا کند. وزیر کشور جغرافیا خوانده اما الان بررسی کنید در سازمانهای مختلف چند فارغالتحصیل جغرافیا در حوزههای شغلی مرتبط با رشته خود مشغول به کارند؟»
یکی دیگر از دانشجویان میگوید: «نکته دیگری که وجود دارد، این است که بین رشته جغرافیا با گرایش برنامهریزی شهری، شهرسازی و معماری اشتراکهای زیادی وجود دارد و دانشجویان رشتههای فنی خود را صاحب برنامهریزی شهری میدانند و از ورود دانشآموختگان جغرافیا به این حوزه جلوگیری میکنند. در صورتی که نویسندگان بیشتر کتابهایی که دانشجویان شهرسازی میخوانند جغرافیدانان هستند. اصلا بهتر است در سازمانها، شغلی برای دانشآموختگان رشته جغرافیا تعریف شود.»
دانشجوی دیگری درباره جایگاه شغلی دانشآموختگان جغرافیا میگوید: «شهردار اسبق تهران سالها در این دانشکده تدریس کرده بود، ولی جایگاهی برای دانشآموختگان جغرافیا در شهرداری تعریف نکرد. در صورتی که یکی از اصلیترین جایگاههای دانشآموختگان جغرافیای شهری میتواند شهرداریها باشد.»
از این دانشجویان میپرسم آیا با مدرک کارشناسی توانستهاند شغلی مرتبط با رشته خود پیدا کنند؟ یکی از دانشجویان میگوید: «نه. ما این جا کسی را داریم که مدرک دکترای جغرافیا دارد و بیکار است، چه برسد به این که بخواهیم با مدرک کارشناسی شغل پیدا کنیم.»
میپرسم حتی اگر کار با نرمافزارها را هم بدانید، باز هم شغلی نیست؟ دانشجوی دیگری میگوید: «اگر نرمافزارها را بلد باشید، شرایط فرق میکند.»
یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران درباره آموزش نرمافزارهای لازم به دانشجویان جغرافیا میگوید: «در کل دوره کارشناسی چهار واحد برای آموزش نرمافزارها داشتیم. فرض کنید 20 دانشجو در کلاس وجود داشته باشند و در طی یک کلاس دو ساعته هر کدام از آنها برای کار با نرمافزار مشکلی داشته باشند؛ استاد اگر بخواهد مشکلات بچهها را طی این دو ساعت برطرف کند، اصلا وقتی برای تدریس نمیماند. نهایتا در هر جلسه یک روش را میتواند تدریس کند.»
یکی از دانشجویان جغرافیای شهری میگوید: «به جای این که مشکل جغرافیا را حل کنند و باعث شوند جایگاه جغرافیا در ایران بهبود پیدا کند، هر سال ظرفیتها را افزایش میدهند. امسال 90 دانشجو وارد دوره کارشناسی رشته جغرافیا شدهاند، در حالی که در سال 94 تعداد ورودیها 60 نفر بود و در دفترچه انتخاب رشته نیز گرایشهای رشته مشخص بود. از میان 90 نفر، خروجی مفید چه قدر خواهد بود؟ به جای این که ظرفیت را بالا ببرند، بهتر است روی افزایش کیفیت تمرکز کنند.»
در ادامه صحبت با دانشجویان جغرافیا، یکی از دانشجویان سال سوم رشته جغرافیا در گفتوگو با خبرنگار ایسنا درباره میزان علاقه دانشجویان به این رشته میگوید: «کسانی که تا ترم پنج در این رشته باقی ماندهاند، به این رشته علاقه داشتهاند؛ اما آنهایی که دوست نداشتند تا ترم دو و سه انصراف دادند.»
این دانشجو درباره شرایط شغلی رشته جغرافیا میگوید: «اگر نرمفزارها را بلد باشید، در خیلی از استارتاپها میتوان مشغول به کار شد. اگر دانشجویان، زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرند و کار با نرمافزارها را هم بلد باشند میتوانند وارد بازار کار شوند.»
وی با خوب توصیف کردن سطح آموزش جغرافیا در دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران میگوید: «دانشجویان نسبت به سالهای گذشته کمی ضعیفتر شدهاند، اما هنوز هم دانشجویانی قوی در این رشته حضور دارند. استادان هم عموما درباره دانش روز جغرافیا بهروز هستند.»
یکی دیگر از دانشجویان جغرافیا میگوید: «برخی از واحدهایی که در دانشگاه ارائه میشود، مهارتی را به دانشجویان نمیآموزد. از طرفی دیگر آن قدر به جغرافیا اهمیت داده نمیشود. الان خیلی از مشکلاتی که وجود دارد، به این خاطر است که جغرافیای کشورمان را نمیشناسیم و به آن اهمیت نمیدهیم. انگار در ایران، جغرافیا را صرفا به تعاریف کتاب درسی مدرسه محدود کردهایم و در همان حد هم برایمان اهمیت دارد.»
این دانشجو درباره سطح آموزش در دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران میگوید: «به نظر من اگر کسی میخواهد وارد بازار کار شود، آن چه در دانشگاه آموزش داده میشود، کافی نیست. از طرفی بچهها هم کمکاری میکنند. قبلا دوره کارشناسی گرایشبندی داشت؛ اما چند سالی هست که گرایشهای دوره کارشناسی در هنگام انتخاب رشته مشخص نمیشوند و این کمی دانشجویان را بیانگیزه میکند و بیشتر باعث میشود دانشجویان صرفا به دلیل اسم دانشگاه تهران این کد رشته را انتخاب کنند.»
اهمیت جغرافیا در علوم را نمیتوان کتمان کرد. اهمیت این علم برای کشوری همچون ایران که در موقعیت خاص جغرافیایی چه از لحاظ آبوهوایی و چه از جنبههای مختلفی چون سیاسی قرار دارد، دو چندان است. استادان جغرافیا در مصاحبههای خود با ایسنا بارها درباره لزوم تغییر دیدگاه جامعه به این رشته سخن گفتهاند. حال دانشجویان نظرات خود را درباره برنامه درسی جغرافیا، لزوم آموزش متمرکزتر مهارتهای مختلف به جغرافیدانان و جایگاه شغلی این رشته بیان کردند. امید است نظرات دانشجویان در تصمیمگیریهای مسئولان برای سیاستگذاریها مورد توجه قرار گیرد.