بزرگنمایی:
کودک همسری روایت زندگی تلخ کودکان زیر ۱۸ سال است که به دلایل فرهنگی یا اقتصادی، محکوم به زندگی با همسری هستند که نقشی در انتخاب آن ندارند. روایتی از دردهای مادران قدیمی که رنجهای خود را به نسل جدید منتقل میکنند. محرومیت از مدرسه، از دست دادن فرصتهای زندگی، بارداری زودهنگام و پرخطر و مواردی دیگر تنها بخشی از عواقب ازدواج کودکان است. عکسهای حاضر روایت زندگی لیلا ساکن شهرستان خدابنده در استان زنجان است که مجبور شد تاوان کینهای دیرینه را با ازدواج در سن پایین بپردازد.
لیلا می گوید: «من انتخاب نکردم، انتخاب شدم. ۱۲ ساله بودم که پدرم فوت کرد. همسر یکی از خواستگاران سابق مادرم از ترس اینکه مادرم هووی او شود، نقشهای کشید تا من را به بهانه ازدواج با پسرش، فراری دهد. او به کمک دخترش بعد از یک مراسم عروسی ، من را به خانه خود بردند و بعد از گرفتن رضایت از مادرم، به عقد پسرشان درآمدم. بیشتر از یک ماه طول نکشید که برای اولین بار با خشونت از سوی همسرم روبرو شدم.»
به گزارش تبسم مهر او تعریف میکند: « در این منطقه، رسم این است پیش از آن که گل و شیرینی به خانه عروس آینده برده شود و خانوادهها با هم آشنا شوند، دختر و پسر همدیگر را انتخاب میکنند. سپس با نقشهای، دختر فرار میکند و درخانه همسر آیندهاش پنهان میشود. بعد یک نفر به نمایندگی خانواده داماد به خانه عروس آینده میرود تا رضایت آنها را جلب کند و قرار عقد و عروسی بگذارند.»
حالا 24 سال از جدایی لیلا و همسرش میگذرد؛ او و دو خواهرش که آنها هم ازدواج نکردهاند، با بافتن قالیهای پشمی و فروختن آن گذران عمر میکنند. مهربانی او با کودکان در بین اقوام و آشنایان زبانزد است. حساسیت سهیلا نسبت به کودکان و نگرانی از آینده آنها، بیتاثیر از ازدواج زودهنگام و ناموفق خود نبوده است.