بزرگنمایی:
به اتفاق همسفران، برای بازدید به دانشگاه «یو اِم» درکوالالامپور رفتیم، هنگام ورود به دانشگاه بزرگ کوالامپور، نگهبان دانشگاه، مانع حضور جوانی شد که همراه تیم ما بود، علت جالب بود...
به گزارش تبسم مهر در خیابان یکی از شهرها قدم می زدم، بیش از رنگ و لعاب خیابان، آدمها دیدنی بودند؛ به ویژه برخی از بانوان، انگار از منزل که بیرون آمده بودند قصدشان صرفا جلب توجه عابرین بوده، با خود گفتم اگر با چشمان بسته در این خیابان فرود می آمدم تصور نمیکردم اینجا ایران باشد، اما شاید فقط ایران باشد که برخی از زنان و دختران، آرایش بیش از هفت قلم را یکی از ملزومات حضور در فضاهای عمومی میدانند، تحقیقی در این زمینه نداریم اما شواهد و قراین گویای آن است که در جلوه گریهای خیابانی، گوی سبقت را از کشورهایی که منشا و مروج مد و متدهای آرایش هستند نیز ربوده ایم! چرا که زنان اروپایی و آمریکایی نیز متانت پوشش خود را بسته به موقعیت های مختلف نظیر تفریح، محل کار، دانشگاه و.. در نظر میگیرند و در حالی که آرایش چهره در بین زنان غرب، جنبه تشریفاتی و بیشتر در بین زنان مسن دیده میشود، در بین بسیاری از زنان جوان جامعه ما، آرایش صورت، نَه جنبه تشریفاتی و مجلسی که با تجدید آن در ساعات روز جنبه دائمی پیدا کرده است! و پوشش چنان است که در برخی شهرها و خیابانها به سختی میتوان تشخیص داد کدام خانم در حال رفتن به عروسی یا عزا، مقصد کدام یک محل کار و یا کدام یک به دانشگاه یا میوه فروشی میرود!
گستره این آسیب دریایی که ناشی از تساهلهای قطرهای است، اکنون شهرهای مذهبی را نیز درنوردیده و به گفته فرمانده نیروی انتظامی استان قم:«وضعیت فعلی حجاب و عفاف استان، نسبت به حرمت و شأن این استان، قابل قبول نیست».
تساهلهای کوچکی که از آن سخن میگوییم به یک سهل انگاری جامعه شناختی برمیگردد و آن، عدم تعریف «کارکرد» برای فضاهای مختلف و متنوع است؛ برای توضیح این ادعا، شاید بیان خاطره ای بهتر باشد؛ حدود نُه سال پیش، سفری سیاحتی به کشور مالزی داشتم، آن روزها تب تحصیل درکشور مالزی، داغتر از امروز بود، بنابراین از روی کنجکاوی به اتفاق چندتن از همسفران، برای بازدید به دانشگاه «یو اِم» درکوالالامپور رفتیم، هنگام ورود به دانشگاه بزرگ کوالامپور، نگهبان دانشگاه، مانع حضور جوانی شد که همراه تیم ما بود، علت جالب بود؛ آن جوان با پیراهن مردانه آستین کوتاه، قصد ورود داشت! درجایی که از نظر اقلیمی به « تابستان بی پایان» شهرت دارد و در کشوری که پوشش آزاد و بسیاری از غیر مسلمانها در خیابانها، از پوشش های بسیار کم وکوتاه استفاده میکنند، برای حراست از محیط علمی، این موازین سختگیرانه را وضع میکنند! همین اتفاق، کافی بود تا علت انتخاب دانشگاه مالزی را از سوی بسیاری از جوانان ایرانی؛ درک کنم و آن قوّت علمی دانشگاه به موازاتِ پاسداری از کارکرد آن بود.
دانشگاه مالزی مانند بسیاری از دانشگاههای اروپایی و آمریکایی، موازین دقیقی برای پوشش و آرایش وضع کرده بود تا از کوچکترین اقدامی که دانشگاه و محیط علمی – تحقیقی را دچار کژکارکردی و انحراف از هدف میکند، ممانعت کند؛ آن اتفاق، نگارنده را برای تحقیق درباره موازین اخلاقی و پوششی در دانشگاههای آمریکایی و اروپایی که خاستگاه مُد هستند و شعار رهایی انسان از قید و بندها را سر میدهند، مصمم کرد، در اینباره به نتایجی دست یافتم که باعث تحیر بود و یافتم که همه دانشگاههای آمریکایی نظیر دانشگاه هاروارد، دانشگاه تگزاس، باب جونز، موازینی نسبتا سختگیرانه و تقریبا مشابه درباره پوشش، آرایش و ضوابط رفتاری دانشجو دارند که همراه با عواقب تخطی از آنها، در قالب یک کتاب راهنما آن را به اطلاع دانشجو میرسانند؛ طبق موازین دانشگاه تگزاس آمریکا، ضوابط بسیار دقیقی درباره جزییات پوشش و ممنوعیت پوشش اسپرت، تنگ و کوتاه هم برای خانم ها و آقایان وجود دارد و حتی استفاده از هرگونه عطر و ادکلن غیرمتعارف که بوی تند و تحریککننده داشته باشد، ممنوع است! یا در دانشگاه باب جونزآمریکا، موهای مردان بایستی سبک طبیعی و سنّتی داشته و فشن نباشد یا در دانشگاه بریستول انگلیس، پوشش لباس دانشجویان، نباید حاوی علائم، نشانها و تصاویر برجسته باشند. در دانشگاه اروپایی آکسفورد نیز، قوانین مشابهی درباره جزییات پوشش و آرایش وجود دارد.
از آنچه گفته شد چنین برمیآید که اگر به روزترین و غنیترین منابع علمی در یک دانشگاه، تدریس شود و اگر دانشگاه به بهترین و بزرگترین آزمایشگاهها و سایت های تحقیقاتی مجهز باشد، وقتی دانشجوی جوان در محیط علمی، تابع مد و سلیقه خود باشد، مسلما با سطحی ساختن تمرکز فکری خود و دیگران، پارازیت های محیطی، برای خود و همدرسانش، ایجاد و از تمرکز عمیق خود و دیگران، جلوگیری میکند. این کشورها فارغ از اعتقادات مذهبی به کارکرد محیط هایی میاندیشند که قرار است توسعه و پیشرفت کشورشان را رقم بزند.
آیا در جامعه مذهبی ما برای حراست از اهداف و کارکردهای محیط شغلی، علمی، آموزشی، چنین موازین اصولی و چارچوبهایی وضع میشود؟! و اگر وضع میشود آیا با غیر رسمی جلوه دادن موازین و برخوردهای ضعیف که در اصطلاح دانشجویان ایرانی با پسوندهای «کماندویی» توصیف میشوند، موازین حداقلی به سخره گرفته نمیشوند؟! از تساهلهای کوچک، آسیبهای بزرگ برمیخیزد، وقتی مردان و زنان در محیط علمی، در محل کار و در محیط آموزشی و حتی کلاسهای آموزشی خارج از محیط مدرسه و دانشگاه، به دلیل تساهل مدیران، احترامی برای کارکردهای آن محیط قائل نباشند، چه انتظاریست که کارکردهای غیر رسمی مانند محیط مذهبی یا خیابان را به رسمیت بشناسند ؟! اگرمسئولان فرهنگی جامعه، به موازات اجرای طرحها و برنامههای روانشناختی برای تقویت اعتماد به نفس به ویژه در زنان ایرانی، از کارکردهای محیطهای علمی، آموزشی، شغلی و ... حراست کنند، بسترهای اساسی برای توسعه فرهنگی، منابع انسانی، پیشرفت علمی و اقتصادی کشور، ایجاد میکنند.