بزرگنمایی:
یک کارشناس موسیقی معتقد است، «برای جلب توجه جوانان به موسیقی ایرانی و فاخر باید با استفاده از کارشناسان، اتاق فکر تشکیل داد و هزینهی بالا کرد تا در نهایت با استفاده از آهنگسازان خوب، موسیقیهای خوب برای کودکان و جوانان ساخته شود؛ در غیر این صورت کپی آهنگهای بیمحتوای پاپ یا آنور آبی راه به جایی نمیبرد و تنها همه چیز را خرابتر میکند.»
به گزارش تبسم مهر اواخر اردیبهشت ماه امسال بود که ویدیوهایی از بالا و پایین پریدن و رقص دانشآموزان همراه با آهنگ «جنتلمن» ساسیمانکن در چند مدرسه، در فضای مجازی پخش شد که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت؛ خیلیها برآشفته شده و خواستار رسیدگی فوری به موضوع شدند. خیلیها محتوای ترانه آهنگ را سخیف خوانده و خواستار برکناری مدیران مدرسه شدند و بعضیها هم از رقصیدن دانشآموزان شاکی بودند و خواستند که در برابر این امر سکوت نشود.
و البته برخی که نگاهی کارشناسانهتری به موضوع داشتند، معتقد بودند که پخش چنین ترانههایی در مدرسهها که محیطی آموزشی است، میتواند گوش دانشآموزان را از شنیدن موسیقیهای فاخر دور کرده و باعث شود نسلهای جوانمان شناخت خاصی دربارهی موسیقیهای اصیل ایرانی نداشته باشند.
اکنون به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر خم، کمپین سرودی «آقای مهربان» همزمان در 30 استان کشور از 26 مرداد توسط گروههای سرودی اجرا شد. این سرود بر اساس شعری از مهدی استخر، آهنگسازی سینا پارسیان و تنظیم امید رهبران ساخته شده است.
در ادامه این ویدیو را مشاهده میکنید:
حالا اگر اجرای کمپین سرود «آقای مهربان» را که از ترانهای مذهبی برخودار است، راهی برای تقابل با آهنگهای آنور آبی که اغلب بیمحتوا هم هستند و فقط به دلیل ریتم شادشان با استقبال روبهرو میشوند، در نظر بگیریم، باید دید که چقدر کارهایی با این سطح کیفی در دور کردن کودکانمان از موسیقیهای لسآنجلسی یا آهنگهای بیمحتوایی که در داخل کشور ساخته میشوند، تأثیرگذار خواهد بود؟
در همین راستا با رضا مهدوی ـ کارشناس موسیقی ـ تماس گرفتیم تا از او سوال کنیم که چنین سرودهایی تا چه حد میتوانند در دور کردن نسل کودک، نوجوان و جوان ایرانی از موسیقیهای بیمحتوا مفید واقع شوند؟ آیا اصلا چنین سرودهایی مناسب هستند و صلاحیت این کار را دارند؟
سرود «آقای مهربان» یک کپیکاری دست چندم است
مهدوی میگوید: سرود «آقای مهربان» یک گرتهبرداری با شعر خوب است که ریتم و ملودی آن برگفته از آهنگهای آنور آبی است و هیجانهای لازم را ندارد. زمانی که روی موسیقی و ریتم آهنگهای آنور آبی شعرهای مذهبی میگذارند، نه تنها تأثیر مثبت نخواهد داشت، بلکه باعث میشود مخاطب توجه بیشتری به موسیقیهایی که توسط آهنگسازان ایرانی در خارج از کشور ساخته میشود نشان دهد و به اصل آهنگ جذب شود. اصولا گوشهای نسل جدید به دلیل نبود آموزش فراگیر موسیقی، به اشعار و ترانههای غیرمتعارف عادت پیدا کرده است؛ به همین دلیل موسیقیهایی که در وهله اول خوب به گوش میرسند نتوانستهاند همانند ترانههای آن ور آبی وارد اذهان عمومی شوند. پوشاندن کت و شلوار به چند کودک و ساخت سرودهای مناسبتی تأثیری نخواهد داشت. کپی آهنگهای بیمحتوا یا آهنگهایی که خارج از ایران ساخته میشود بدآموزی دارد و همچنین باعث میشود مخاطب فکر کند آهنگساز خوب در کشور وجود ندارد.
مهدوی ادامه میدهد: ما به آهنگهای معروف لسآنجلسی روی آوردهایم و این آهنگها حتی در مداحیهایمان نیز رسوخ کرده است. متولیان امر فرهنگی کشور گمان میکنند میتوانند با ایجاد تغییرات در شعر آهنگهای مشهوری که مخاطب زیاد دارند ولی در داخل دارای مجوز نیستند، ماهیت آنها را عوض کنند. توجیحشان نیز این است که شعر مشکل داشت به همین دلیل شعر آن را عوض کردیم. گرچه که تغییر ماهیت ایجاد نمیشود و باعث میشود ملودی، ترانه و خواننده آهنگ بیشتر در بین مردم جا بیفتد؛ چراکه تجربه نشان داده وقتی جلوی مردم ما را برای انجام کاری میگیرند، بیشتر مقاومت میکنند و به آن چیزی که انجامش از آنها سلب شده، بیشتر روی میآورند. صحت این امر را میتوان از ویدیویهای دههی 60 یا 70، ماهواره و موسیقیهای زیرزمینی که در نهایت وزارت ارشاد مجبور به دادن مجوز به همان آهنگها به صورت تکترک شد، جستوجو کرد.
او همچنین مثال میزند: سال گذشته آستان قدس رضوی شعرِ سرود ملی و میهنی ایران را با یک شعر شعر دینی و مذهبی عوض کرد ولی این کار نه تنها مورد استقبال قرار نگرفت، بلکه در سطوح مختلف جامعه مورد اعتراض قرار گرفت، چون مضامین این سرود به دلیل شهرت تاریخی که داشت در خاطر شنیداری مردم بود.
او اضافه میکند: شعر اصلی این آهنگها به واسطه عاشقانه و نرم و لطیف بودن به راحتی در ذهن مردم مینشیند؛ ولی مضامین عرفانی اینگونه نیستند. باید مضامین و شعرهای مذهبی را با یک موسیقی فاخر اجرا کرد. این موسیقیها برای مجالس آنچنانی است نه برای کلام و اشعار مذهبی.
او تأکید کرد که تغییر شعر آهنگهای آن ور آبی و تعویض اشعار آن با شعر مذهبی روی همان ملودی یک خبط فرهنگی است و باعث ایجاد مسائل ضد ارزش و ضد مذهبی خواهد شد.
این سرود مذهبی هم به گفته این کارشناس برگرفته از ملودی یک آهنگ آن ور آبی است که برای کودکان ساخته شده است. این کارشناس موسیقی درباره ساخت چنین سرودهایی برای کودکان، میگوید: زمانی که چنین آثاری را برای کودکان تولید کنیم، کار سخیفتری انجام دادهایم. به همین دلیل وقتی چنین کاری را انجام میدهیم؛ یعنی دیگر مدیریت فرهنگی نداریم. در همین راستا مدیریتهای هنر و فرهنگ به خصوص در حوزه موسیقی دست بسته شدهاند و چارهای جز اینکه شعر آهنگهایی که مخاطب بالا دارند را تغییر بدهند و به آنها جهت ببخشند، نمیبینند. اینکه معتقد باشیم شعر به موسیقی جهت میدهد، اشتباه بزرگی است. شاید در بعضی موارد درست باشد ولی باید بدانیم آنقدر هم جهت دهنده نیست. خیلیها به واسطه ملودی شعر را حفظ میشوند. امر تلفیق شعر و موسیقی همیشه به عنوان یک علم مطرح بوده، درس داده شده و مورد توجه استادان بزرگ موسیقی بوده و هست.
او بیان میکند خاطرههای شنیداری سریعا ملودی و ریتم آهنگ را اخذ میکنند. زمانی که شعر یک آهنگ را که معلوم نیست چه نوعی از پاپ است و دنبال هویت میگردد عوض میکنیم و روی آن شعر مذهبی میگذاریم، ذهن دو حالت جدید و قدیم کار را مقایسه میکند و بلافاصله آن را پس میزنند و در این صورت اثر مذهبی ساخته شده ضد ارزش میشود.
از او سوال میکنیم که ساخت چنین سرودهایی چقدر برای بچهها قابل درک است؟ در پاسخ میگوید: چون بچههای ما پیش زمینه موسیقی ندارند و ان را نمیشناسند، در آموزش و پرورش سرود نداریم و موسیقی در دیگر بخشهای اجتماعی ما جدی گرفته نمیشود، طبیعی است پس از یک بار آن را پس بزنند. اگر بخواهند این سرود جا بیفتد باید بچهها با شروع مدارس آن را در صف بخوانند، والدین آن را بری کودکان خود پخش کنند و صدا و سیما دائما آن را پخش کند. حال باید دید شرایط این کار وجود دارد و آیا اتفاق میافتد؟ که پاسخ منفی است و هیچ اتفاقی نمیافتد و در پایان به شکست منجر میشود.
مهدوی معتقد است که مدیران فرهنگی ما دچار خودباختگی و سردرگمی شدهاند و بین قبل و حال حاضر آنها تعادلی وجود ندارد؛ چراکه بعد از انقلاب خوانندگان بزرگی مانند، گلپا و ایرج تنها به دلیل اینکه با پخش شدن صدایشان خاطرات قبل انقلاب تداعی میشد، ممنوع الکار شدند. ولی اکنون از روی کاری که در خارج از کشور پخش میشود و شاید محتوای درستی هم نداشته باشد، یک اثر مذهبی میسازند.
او دربارهی راهکار پیشنهادیش برای حل مشکلات کپی آهنگهای آن ور آبی و بدون محتوا و قرار دادن اشعار با مضامین معنوی اظهار میکند: باید اتاق فکرهای درست، صرف هزینههای بالا، دعوت از آهنگسازان بزرگ، کارشناسانان مردمشناسی و علوم اجتماعی صورت بگیرد و ساعتهای متمادی جلساتی را برگزار کنند تا در نهایت با پرداخت بودجه خوب به بهترین آهنگسازان و ترانه سرایان برای ساخت آهنگ خوب مراجعه شود.
این نوازنده سنتور در ادامه درباره پرداخت هزینههای کلان برای پروژههای غیرضروری توسط دولت مثال میزند: یکی دو سال پیش پروژه ساخت یک کلیپ به نام «ایستادن» را داشتیم که در ظاهر یک کار دفاع مقدسی و ارزشی بود و میلیاردی هم برای آن هزینه شد. اما این اثر تنها دو بار پخش شد که یک بار آن برای مسئولان بود و در نهایت استقبالی از سمت مخاطبان صورت نگرفت. چگونه میتوانند برای چنین پروژههایی میلیاردی هزینه کنند، ولی توان پرداخت هزینه میلیونی برای چیزهایی که جوانان و کودکانمان چه در امور مذهبی چه در امور عاشقانه و عرفانی به آن نیاز دارند را ندارند و به دنبال چیزهای دمدستی میروند؟
او ادامه میدهد: این رهاشدگی مدیریتی باید در یک جا متوقف شود و کار دست مدیران عهد قرار بگیرد؛ کسانی که موسیقی را میشناسند، در زمینه آن تجربه دارند، دغدغه ملی، جغرافیایی و اقوام ایرانی را دارند. این افراد میدانند چه چیزهایی باید تولید شود، اتفاقا اگر پخش درست صورت بگیرد و رادیو و تلویزیون هم حمایت کنند؛ هیچ احتیاجی به موسیقی لسآنجلسی نخواهیم داشت و در داخل، بزرگان موسیقی ما و شاگردان آنها که عموما تحصیل کرده هستند، میتوانند این خلأ را بدون نیاز به ملودی و ترانههای آنور آبی جبران کنند.
کپی مداحان از ترانههای پاپ باعث انزجار مردم خواهد شد
او همچنین به استفاده مداحان از موسیقیهای پاپ اشاره میکند و میگوید: در 20 سال اخیر، مداحان مشهور از موسیقی خوانندگان زن و مرد لسآنجلس استفاده میکنند. ممکن است همان آهنگها ملودی و شعر خوبی داشته باشند ولی وقتی روی ملودی آنها شعر مذهبی میگذارند به مردم حالتی از انزجار دست خواهد داد و احساس میکنند به فرهنگ عاشورا توهین شده است. ما حق نداریم به هر دلیلی و به هر شکل برای جذب مردم به فرهنگ عاشورا از نغمهای که در گوش آنها آشنا است، استفاده کنیم. ابوالحسن صبا، نابغه موسیقی ایرانی به شاگردانش میگفت که در دهه محرم کلاس تعطیل است و بروند پای منبر مداحان بنشینند و آنچه را که آنها میخوانند به موسیقی تبدیل کنند. ولی اکنون جریان برعکس شده است، مداحان مینشینند و موسیقیهای آنچنانی را گوش میدهند و دلشان خوش است که یک شعر مناسب مذهبی را با مضامین خوب انتخاب کردهاند اما وقتی میخوانند مورد اعتراض مردم و علما قرار میگیرند و به نوعی فرهنگ روضهخوانی و نوحهخوانی ما نیز مورد هجمه داخلی قرار میدهند.
مهدوی با بیان اینکه «ما فکر میکنیم همهی هجمهها خارجی است؛ گرچه که داخلی هستند»، تصریح میکند: این هجمهها کار خودیهای بدتر از بیگانه است. خودیهایی که دانش ندارند. خودیهایی که زیادی و بیمورد احساسی هستند. آنها به موضوعات مهمی مانند موسیقی ورود میکنند و اوضاع آن را خرابتر میکنند. باید متولیان امر فرهنگ موضوع هنر و موسیقی را جدی بگیرند؛ در غیر این صورت در آیندهای نزدیک هویت موسیقایی خود را از دست خواهیم داد و بعدها هر چه هزینه کنند برنخواهد گشت و ما میشویم هندوستان تکه پاره.