بزرگنمایی:
احتمال حضور نظامی چین در خلیج فارس در چارچوب استراتژی مورد نظر آمریکا با توجه به تنش های میان پکن و واشنگتن موجب شکل گیری پرسشهای متعددی در ذهن می شود.
موضوع حضور احتمالی نظامی چین در خلیج فارس و اعزام ناو به این منطقه از روز سه شنبه 15 مرداد با اظهارات سفیر چین در امارات در خصوص احتمال اسکورت کشتی های چینی در خلیج فارس قوت گرفت.
سفیر چین در امارات به رویترز گفته بود: ما در حال بررسی پیشنهاد آمریکا برای پیوستن به ائتلاف نظامی در خلیج فارس هستیم، اما اگر خلیج فارس به شدت ناامن شود، ما آمادهایم کشتیهای تجاری خود را خودمان اسکورت کنیم.
در هر صورت اگر چین به حضور نظامی در خلیج فارس حتی به بهانه اسکورت کشتی های این کشور انجام شود تحولی قابل توجه در استراتژی نظامی پکن خواهد بود.
گسترش حضور دریایی
یکی از مواردی که در این رابطه مطرح می شود آن است که چین از مدت ها قبل بدنبال گسترش حضور خود در مناطق آبی مختلف جهان بوده و بعد از حضور در خیلج عدن اکنون پکن در اندیشه حضور در خلیج فارس است و اکنون پیشنهاد آمریکا برای تشکیل ائتلاف دریایی در این منطقه چین را وسوسه کرده است.
البته در خصوص حضور چین در خلیج عدن همواره این اتهام به پکن وارد بوده که چینی ها صرفا برای تامین منافع خود در این منطقه حضور داشته اند و در خصوص تامین امنیت برای عبور کشتی ها و محموله های متعلق به سایر کشورها از این گذرگاه آبی اقدام چندانی انجام نداده اند.
همراهی با آمریکا یا محدودسازی رقیب
موضوع حضور چین در خلیج فارس در حالی مطرح می شود که از دیرباز آمریکا و انگلیس در این منطقه حضور داشته اند. یک از دلایل اقدام آمریکا در دعوت از سایر کشورها برای حضور در ائتلاف دریایی خلیج فارس، کاهش هزینه های مالی و سیاسی در صورت وقوع بحران در این منطقه است.
تمایل چین برای حضور در ائتلاف آمریکایی در حالی که تنش های میان پکن و واشنگتن به اوج خود رسیده عجیب به نظر می رسد.
در این میان برخی تحلیلگران معتقدند که تصمیم چین برای حضور نظامی در خلیج فارس صرفا در راستای رقابت با آمریکا و محدود کردن آن است و پکن از این راه قصد دارد اقدامات واشنگتن در دریای چین را تلافی کند.
همراهی با آمریکا یا حمایت از روسیه
در شرایطی که آمریکا و انگلیس بدنبال تشکیل چنین ائتلافی در خلیج فارس هستند روسیه نیز پیشنهادی را در این رابطه ارائه کرده است. مسکو در این راه برای رقابت با آمریکا پیشنهاد امنیت جمعی را ارائه کرده است.
میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر خارجه در بیست و سوم ژوئیه مفهوم امنیت جمعی در منطقه خلیجفارس را ارائه کرد و بر اساس این سند، ایجاد یک مکانیسم همکاری فراگیر در منطقه بر اساس برنامهای بلندمدت و عملیاتی را راه حل اطمینان برای ایجاد امنیت در خلیج فارس دانست.
در همین رابطه هوآ چوناینگ سخنگوی رسمی وزرات امور خارجه چین اعلام کرد: مقامات پکن از دکترین امنیتی منطقه خلیج فارس که روسیه پیشنهاد کرده، حمایت می کنند. دولت چین از پیشنهاد طرف روسی درباره تامین امنیت جمعی در منطقه خلیج فارس حمایت می کند. ما حاضر هستیم تا تلاشهای مشترکی به منظور تقویت تماسها و همکاری در این زمینه را انجام دهیم.
این دیپلمات چینی افزود: «برای تامین امنیت در خلیج فارس کشورهای این منطقه باید بر اساس اصول احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها، روابط حسن همجواری بین خود را تقویت کنند و جامعه بین المللی نیز باید در این زمینه نقش سازندهای ایفا کند.»
دکتر حمیدرضا عزیزی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس مسائل روسیه در گفتگویی عنوان کرده که روسیه دو هدف عمده از ارائه طرح امنیت دسته جمعی در خلیج فارس را دنبال می کند:
نخستین هدف روسیه سلبی و بازدارنده است. در واقع، روسیه با ارائه طرح آلترناتیوی در برابر طرح آمریکا و انگلیس در منطقه، در پی جلوگیری از افزایش حضور قدرت های بزرگ رقیب در خلیج فارس است. این هدف از این جهت بااهمیت است که به واسطه همسایگی ایران با حوزه آسیای مرکزی و قفقاز، تنش ها در خلیج فارس می تواند اثرات امنیتی قابل توجهی بر محیط پیرامونی روسیه در همسایگی ایران داشته باشد.
هدف دوم جنبه ایجابی دارد؛ بنابراین، روسیه به دنبال آن است که نقش و نفوذ خودش در خلیج فارس را تحکیم کند. همین هدف روسیه منجر به آن شده که به دنبال افزایش همکاری نظامی خود با ایران در خلیج فارس باشد.
دکتر محسن شریعتی نیا عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس مسائل چین، در پاسخ به این که «احتمال پیوستن چین به ائتلاف مورد نظر آمریکا چقدر است» عنوان کرد: احتمال پیوستن چین به چنین ائتلافی ضعیف است. مشکلات راهبردی چین و آمریکا فزاینده است و در چنین شرایطی پیوستن چین به این ائتلاف می تواند یک تغییر راهبردی در سیاست خاورمیانه ای این کشور تلقی شود. بعید می دانم چنین تغییری رخ دهد. اساسا چینی ها هنوز به ائتلاف ها روی خوش نشان نمی دهند و نحوه کنش آنها در روابط بین الملل با آمریکا بسیار متفاوت است.
شریعتی نیا در پاسخ به این که چین به چه دلیل ممکن است به این ائتلاف بپیوندد و به چه علت به ائتلاف نخواهد پیوست؟ نیز عنوان داشت: البته چین هیچگاه همکاری با آمریکا در خاورمیانه را رد نکرده است. همواره درجات حداقلی از همکاری با ایالات متحده در قالب نقش مدیریتی قدرت های بزرگ وجود داشته است. اما اولویت چین همواره همکاری از مسیر شورای امنیت سازمان ملل بوده است تا از مسیرهای یکجانبه گرا و خارج از شورا.
به گزارش تبسم مهر، رقابت سنتی چین با آمریکا و همراهی پکن با روسیه در معادلات بین الملل موجب شده تا اکنون پکن به نوعی حکم اهرم موازنه را در خصوص برنامه های واشنگتن و مسکو برای خلیج فارس را داشته باشد. رسیدن به چنین جایگاهی در شرایطی که چین تلاش می کند خود را در قامت یک ابر قدرت جدید نشان بدهد می تواند پکن را در رسیدن به اهداف خود یاری رساند.
البته نباید فراموش کنیم که بیش از 30 درصد نفت مورد نیاز چین از منطقه خلیج فارس تامین می شود و یکی از دلایل اصلی پکن برای حضور نظامی در این منطقه می تواند حفظ این موضوع باشد و در کنار آن بدنبال تحقق سایر اهداف خود باشد.