بزرگنمایی:
یک معمار گفت: ویژگیهای ساختاری محیط، تعیین کننده عملکرد آن است، یعنی الگوی رفتاری و نقشهای اجتماعی را تحمیل یا برخی الگوها و معیارهای رفتاری را تقویت و برخی دیگر را تضعیف میکند.
به گزارش خبرنگار تبسم مهر، در حوزه هویت بصری در معماری و شهرسازی برای بیان تعاریف و تفسیرهای محیط پیرامونی اعم از فضاهای داخلی و خارجی که بر علوم رفتاری انسان و جامعه تأثیری مداوم و مستقیم خواهد داشت؛ با آزاد بهمنش* از پژوهشگران و مدرسین دانشگاهی که در این مبحث دارای کتابها و مقالات پژوهشی متعددی است به گفتگو نشستیم.
وی اظهار کرد: ادراکِ محیط با معنای دانستن و دریافتن، به عنوان یک نوع تجربه و انتزاع ذهنی است که با کسب اطلاعات توسط اندامهای حسی، آنها را به تجاربی از اشیاء، رویدادها، صداها، سلیقهها و غیره تبدیل میکند. اطلاعات دریافتی فضا توسط فرد تجزیه و تحلیل و در نهایت آنها را درک میکند. با وجود این واقعیت که ادراک را میتوان در هر یک از حواس مطالعه کرد، اما اغلب نظریات و بررسیها بیشتر به ادراک دیداری و شنیداری توجه داشته اند. بیش از هشتاد درصد از ورودی مربوط به حواس، از طریق حس بصری صورت میگیرد و بیشتر صاحب نظران روانشناسی، شهرسازی و معماری منظر نیز بر این عقیده اند که اصلیترین منبع درک ما از جهان، بینایی است.
وی افزود: دی.کی.چینگ، استاد دانشگاه واشنگتن آمریکا و نویسنده کتابهای مرجع در زمینه معماری و گرافیک معتقد است: بینایی اولین راه ارتباطی ما با دنیای خارج است و کاملترین حس پرورش یافته ما با وسیع ترین دامنه میباشد. طبق تعاریف ارائه شده این گونه برمیآید که بینایی، اساسیترین حس نسبت به دیگر حواس است و بیشترین اطلاعات را از محیط پیرامونی جمع آوری می کند و در اختیار مغز قرار میدهد. پس میتوان اهمیت بینایی را به عنوان حسی فعال و جستجوگر، هم از لحاظ ساختار معماری و هم تأثیرات مستقیم آن بر علوم رفتاری در روانشناسی محیط مورد ارزیابی قرار داد.
این معمار در ادامه سخنانش اظهارکرد: از گذشته همواره هماهنگی و نظم در آثار معماری بر پایه چهار سامانه کارکردی، سازهای، کالبدی و انسانی ارزیابی شده است که در این مبحث اختصاراً به بیان اهمیت و تبیین تأثیرات متقابل کالبد سامانه و سامانه انسانی میپردازیم؛ سازماندهی اجزای کالبد معماری با توجه به نظام بصری جهت ادراک محیط در فضا – داخلی و خارجی - که در ارتباط مستقیم با سامانه انسانی و نقش علوم رفتاری در محیط خواهند بود.
وی با اشاره به اینکه مورفولوژی یا ریخت شناسی، مطالعه نظام یافته «سیستماتیک» از فرم، شکل و طرح حوزههای شهری است که در فرهنگ کوچک آکسفورد با معنای علم فرم تعریف شده است و به بررسی فرم ساختار خارجی یا شیوه مرتب شدن میپردازد، گفت: با توجه به گستره تعاریف گوناگون مورفولوژی در شاخههای متفاوت علمی، تأکید این نوشتار بر جوهره کالبد و سازمان آن به صورت ثابت و محسوس میباشد. فرآیندی دیداری جهت تعامل میان انسان ها و محیط که بر تمایلات، فعالیت ها و واکنشهای انسانی تأثیرگذار خواهد بود.
بهمنش تصریح کرد: به عبارتی دیگر، به عنوان ابزار ارتباطی میان انسان و محیط - اندرونی و بیرونی - که بر مفاهیم عناصر شکل دهنده فضا توسط قوه باصره تأکید دارد و بافت فیزیکی یا ساخته شده فرم برای انسان و جامعه را در معماری و شهرسازی مورد مطالعه قرار می دهد. این موضوع را می توان مرتبط با علوم رفتاری در فضا نیز تعریف کرد که روانشناسی محیط را هم در بر خواهد گرفت به گونه ای که هویت بصری و کالبدی به شکل گیری هویت و حس مکان تبدیل خواهد شد.
این پژوهشگر و مدرس معماری در ادامه سخنانش با بیان اینکه جنبه کالبدی – بصری منظر معماری به سبب نقش و وظیفه ای که در ایجاد تصوّر ذهنی از محیط و خاطره انگیزی فضا دارد، از جایگاه ویژه ای در شناخت نظام بصری برخوردار است، تأکید کرد: پژوهش و شناخت در مورد عناصر بصری، به عنوان فاکتورهایی مهم در نشان دادن کیفیت بصری محیط هستند که متأسفانه در مورد رابطه بین عناصر بصری و تحریک احساسات ناشی از آنها اطلاعات کمی وجود دارد. عناصر بصری شامل مجموعه ای از اجزاء دیداری با زمینه های مختلف موضوعات سازمان یافته هستند که معرف هویت و توانمندی های منظر یک حوزه مشخص می باشند و موجب خوانایی و ارتقاء منظر مجموعه شده و در عین حال، جایگاه خاصی در نقشه ذهنی افراد برای کمک به جهت یابی و راهیابی در مجموعه دارند؛ نیروهایی که مفاهیم درک و حس مکان، زمان و اشیاء و نیز روابط بین آنها را در معماری و شهرسازی شکل می دهند.
وی با بیان اینکه محیط به هر آنچه که در پیرامون وجود دارد و به صورت بالقوه دارای قابلیت ارتباط با افراد است اطلاق می شود، گفت: به عبارتی شامل تمامی اطلاعاتی است که از اطراف برای فرد ارسال می گردد، هر چند که فرد امکان دریافت تمامی این اطلاعات را نداشته باشد. محیط از عناصر مصنوع، طبیعی و ترکیب آنها تشکیل یافته است. ویژگی های ساختاری محیط، تعیین کننده عملکرد آن است؛ بدین مفهوم که الگوی رفتاری و نقش های اجتماعی را بر ساکنان خود تحمیل یا برخی الگوها و معیارهای رفتاری را تقویت و برخی دیگر را تضعیف می کند. در تقسیمبندی انواع محیط به دو نوع «محیط بالقوه برای رفتار انسان و محیط مؤثر»، محیطی که فرد به آن توجه می کند و آنرا مورد استفاده قرار میدهد به عنوان محیط مؤثر نام میبرند. هدف ما، شناسایی و چگونگی استفاده بهینه از چینش و همنشینی اجزای بصری تشکیل دهنده آن محیط می باشد.
این معمار تصریح کرد: آنچه در نهایت از ساماندهی محیط پیرامونی با مقیاس های متفاوت و کاربری های مختلف در فضاهای خارجی و داخلی پیداست؛ نظام بصری فضا به عنوان یک سیستم با دو انگاره عمده از عناصر بصری و کیفیت روابط بین این عناصر هستند که از همنشینی اشکال، بافت ها و مصالح، رنگ ها، پر و خالی ها، نور و سایه و دیگر عناصر دیداری شکل می گیرند و نقشی اساسی در تفهیم عملکرد فضا و رفتار انسان دارند. این همنشینیها و تجمیع ها به نوعی به بیان هویت مکان نیز میپردازد که روانشناسی محیط و علوم رفتاری را هم در خود دارد. هدفی واقعی و ملموس از ادراک فضا با تأکید بر ساختار عناصر دیداری و همچنین شناسایی قواعد درک زبان بصری در برنامه دهی منظرِ محیط پیرامونی است که همسو با تعریف کاربری در هر مکان مورد توجه قرار می گیرد. هویت بصری فضا در چگونگی چینش و همنشینی های عناصر شکل دهنده محیط که به تفسیرِ مفاهیم پایایی و پویایی متقابل بین انسان و معماری مکان نیز منجر خواهد شد.
پی نوشت:
*آزاد بهمنش از پژوهشگران و مدرسین دانشگاهی در گروه معماری و معماری داخلی است که در حوزه علمی و پژوهشی دارای کتابها، مقالات و نیز شرکت در کنفرانسهای بین المللی و ملی میباشد. وی در شاخهها و زمینههای مختلف معماری، معماری داخلی، طراحی محیط و طراحی غرفههای نمایشگاهی بصورت اجرایی و عملیاتی دارای سابقه چندین ساله میباشد که در پروژههای متعدد داخلی و خارجی مشارکت داشته است. این مدرس دانشگاه با توجه به اهمیت شناخت همنشینیهای علوم و فنون با هنر برای بیان متفاوت معماری محیط به نگارش و تدوین کتابهایی از این باب پرداخته است که مباحث نظری و آکادمیک این همنشینی ها را در پروژه های اجرایی خود به نمایش بگذارد. از جدیدترین مجموعه های گردآوری شده، کتابهایی با عناوین معماری بصری + ادراک محیط و الگونگاری طراحی و اجرای غرفههای نمایشگاهی برای معماران و طراحان توسط انتشارات زیباسازی شهر تهران در1397 منتشر شد که به اهمیت درک و شناخت هویت بصری در فضاهای مختلف معماری و شناسایی هویت مکان پرداخته است. در سال 1396 نیز اثری دیگر با عنوان آموزش اسکیس طراحی داخلی توسط نشر کتابکده کسری چاپ و روانه بازار شد که در سال 97 چاپ دوم آن منتشر شده است. کتاب"روند معماری داخلی (1) نیز در 275 صفحه توسط انتشارات کلهر تهران در سال 1393 منتشر شد که جلد دوم آن در آیندهای نزدیک زیر چاپ میرود و جلد سوم آن نیز آماده شده که به صورت مقدماتی، پیشرفته و تکمیلی در زمینه رشته معماری داخلی برای دانشجویان و کاربران مورد استفاده می باشد.