بزرگنمایی:
بسیاری از جوانان معتقدند که علاقه و تمایل آنان به سمت جریان جهانی مد بیشتر است و دیدگاههای نهادها و سازمانهای متولی با آنان کاملاً فرق میکند.
به گزارش تبسم مهر با توجه به اینکه برخی از کارشناسان و منتقدان فرهنگی و هنری معتقد هستند که اتمسفر فرهنگ و هنر به گونهای است که قائل به هیچگونه خطمش و ایدئولوژی نیست و همانند درختی است که هزاران شاخه دارد و از هر یک بهرهای میبرند و با توجه به اینکه در دوران انفجار رسانههای اجتماعی به سر میبریم که بیوقفه پیشنهادهای هنری و بستههای فرهنگی برای مخاطبانش دارد نمیتوان در تقابل و یا به زور فعالیتهایی انجام داد که تاثیر بسزایی در جامعه ندارد. اگر به حوزه مد و لباس توجه کنیم، در جامعه خواهیم دید که جوانان ما در یک طرف هستند که گویی در دایره سرگردانی افتادهاند و در دوراهی «این را بپوش» و «آن را نپوش» گیر کردهاند!
بسیاری از جوانان معتقدند که علاقه و تمایل آنان به سمت جریان جهانی مد بیشتر است و دیدگاههای نهادها و سازمانهای متولی با آنان کاملاً فرق میکند. جوانان در جریانات ترند جهانی هستند و گویی نهادها، سازمانها، طراحان و پژوهشگران در راهی دیگر، از همین رو، در این دو راهیها هیچکس نمیتواند آن یکی را راضی کند که کدام راه درستتر، صحیحتر و قابل باورتر است! پس در این دایره سرگردانی چه باید کرد؟ با توجه به اینکه مسئولان مربوطه شهامت به چالش کشیده شدن را ندارند و راهی که در پیش گرفتند خلاف جهتی است که مردم میروند. به نوعی در تقابل این نهادها و سازمانهای متولی با مردم میبینیم که آنها در سویی در حال برگزاری برنامهها، نمایشگاهها و جشنوارههایی هستند که هممرزی، همفکری و یکدستی با اندیشهها و افکار مردم در سطح شهر ندارد و از طرفی مردم جامعه در حال انتخاب فرهنگ و الگوی متفاوت دیگری هستند که با الگوهای ترویجی نهادها در تضاد است. شاید در جریان برنامهریزی برای بهبود یا فرهنگی کردن مسئله پوشش در جامعه ایرانی اتفاقاتی رخ داده باشد اما دوگانگی و گسست همچنان پایدار است. خبرنگار مهر درباره وجود این گسست و فرهنگ اعمال شده از سوی متولیان این حوزه و درباره این روند با مخاطبان به صحبت نشسته است که نقطهنظرات آنان در ادامه میآید:
همخوانی نداشتن سلایق مردم و متولیان حوزه مد و لباس
درست است که میان سلایق مردم و مسئولان و متولیان حوزه مد و لباس همخوانی وجود ندارد اما برای بسیاری از مردم جامعه این دغدغه وجود دارد که اگر تا زمانی در زمینه مد و لباس به خاستگاه واقعی نرسیم و میان نیاز جوانان و قوانین توازنی ایجاد نشود، نمیتوانیم به هدفمان در این حوزه دست پیدا کنیم.
زمانی میتوان در زمینه مد و لباس به خاستگاه واقعی رسید که بتوان بین نیاز جوانان و شرع و عرف در جامعه توازن برقرار کرد، اگر این فرمول به هر شکلی از بین رود نه میتوان نیاز جوانان را برآورده کرد و نه میتوان به آنچه که در شرع و عرف یک زندگی ایرانی و اسلامی هدف قرار داده شده دست پیدا کرد.
«شکوفه» 32 ساله از فعالان اجتماعی است با او درباره برگزاری نمایشگاه و جشنوارههای مد و لباس در کشور صحبت میکنم که او تا چه اندازه این رویدادها را دنبال میکند و محصولاتی که ارائه میدهند با سلایق آنان جور است، او میگوید: «جدیدترین ایدهها در زمینه مد و لباس و میزان پیشرفت تولید ملی در این عرصه باعث شده است اغلب جشنوارهها و نمایشگاههای عمومی مد و لباس را پیگیری کنم اما به نظرم طرحهای ارایه شده با سلایق عمومی جامعه همخوانی ندارد. همچنین زمانی وجود نهادهای متولی قادر به اثربخش خواهند بود که بتوانند دوستداران این حوزه را به سمت طرحهای جدید و به روز با سبک ایرانی اسلامی سوق دهد، در غیر اینصورت وجود این نهادها در جامعه روبهروز کمرنگتر شده و ماهیت اصلیاش را از دست میدهد.»
او با نهادها، سازمانها و متولیان حوزه مد و لباس آشنا است و به وجود آنها در جامعه آگاهی دارد اما حضور این نهادها را به شدت کمرنگ احساس میکند، «شکوفه» ادامه میدهد: «زمانی میتوان در زمینه مد و لباس به خاستگاه واقعی رسید که بتوان بین نیاز جوانان و شرع و عرف در جامعه توازن برقرار کرد، اگر این فرمول به هر شکلی از بین رود نه میتوان نیاز جوانان را برآورده کرد و نه میتوان به آنچه که در شرع و عرف یک زندگی ایرانی و اسلامی هدف قرار داده شده دست پیدا کرد. زمانی که زن جامعه امروزی نتواند لباسی مناسب برای خود بیابد به ناچار سمت ویترین پر زرق و برق مغازهها کشش پیدا میکند و همین عامل سبب میشود به مرور زمان به پوشش غیراصولی عادت کند و نوع سلایقاش دستخوش تغییر شود، در این میان میطلبد متولیان امر نگاه جدیتری به این مقوله داشته باشند و با به کارگیری نیروهای زبده و دارای ایده زمینه پیشرفت در حوزه مد و لباس را فراهم کنند.»
انتخاب مردم در تضاد و تقابل با نهادها و متولیان مد و لباس
«راضیه» 36 ساله و حسابدار است، بیشتر سبکهای خاص و متفاوت را در حوزه مد و لباس دنبال میکند زمانی که از حضور جشنواره و نمایشگاه در صحبت با او یاد میکنم، او جواب میدهد: «از حضور جشنوارهها با موضوعیت مد و لباس در کشور خبردار نمیشوم و پیگیری نمیکنم زیرا سبک جشنوارههای مزبور را نمیپسندم و از وجود نهادها و سازمانهای متولی این حوزه با خبر نیستم.»
به او میگویم چرا آشنا نیستی و جشنوارهها را دنبال نمیکنی، شاید گاهی با سطح سلایقات جور دربیاید؟ «راضیه» جواب میدهد: «احساس میکنم سبک موردپسند این نهادها با سلیقه مردم تا حد بسیار زیادی متفاوت و یا کلاً متضاد است یا شاید هم تنها این موضوع پیشفرض من باشد، زیرا من در سبک لباس پوشیدن تنها از خودم تبعیت میکنم البته از این امر نباید غافل شد که نهادهای محدودکننده بر نوع پوشش مردم تاثیر گذاشتند اما من ترجیح میدهم لباسهایم را از مزونهای خاص که سبک متفاوتی را نسبت به مغازههای سطح شهر دارند، انتخاب کنم که حداقل نوع پوششام را دوست داشته باشم.»
«راضیه» انتخاب پوشش از سوی جامعه را به نوعی مدُ تحمیلی میداند که به نوعی بیاحترامی به جامعه است و ادامه میدهد: «به نظر من اقلیتی از جامعه در این نهادها و سازمانها با سلیقهای دور از ذهن در حال تصمیمگیری برای اکثریت جامعه با تفکرات متفاوت هستند که علایق این گروه مورد پسند عموم نیست. در واقع تا زمانیکه جامعهای برای طرز لباس پوشیدن از سوی نهادی خاص قانون گذاشته شود، مخالفم زیرا در صورتیکه اگر پوشش مردم باسلیقه آن نهادها در تضاد باشد گویی مرتکب جرم شدهاند.»
افراط و تفریط در نوع سیاستگذاری جشنوارهها
«افسانه»، 25 ساله است در زمینه مارکتینگ و استارتآپ فعالیت دارد. او درباره فعالیتهای نهادهای متولی و برگزارکننده جشنوارههای متعدد در زمینه مد و لباس در جامعه میگوید: «علاقهای به این جشنواره ندارم و اساساً جزء دنبالکنندگان نیستم فقط گاهگداری تصاویر برخی از طراحیها و محصولات ارائه شده را در فضای مجازی میبینم، پیشفرض من این است که این جشنوارهها در ایران هنوز بهصورت حرفهای نتوانستهاند خودشان را مطرح کنند و فعالیتهای وسیع و مثمرثمر داشته باشند، تنها یکسری جشنوارههای نمادین برگزار میکنند که برخی از افراد خاص و مشخص شده میتوانند در آن فستیوال عرض اندام کنند.»
اطلاعرسانی این نوع نهادها بسیار محدود است و کسی به صورت جدی از ماهیت وجودی آنها اطلاعی ندارد. شاید هم خودشان قصد ندارند که به مردم معرفی شوند.
به «افسانه» میگویم چرا این نوع نهادهایی که در حوزه مد و لباس فعالیت دارند را نمیشناسد و با فعالیتهای آن آشنا نیست؟ او جواب میدهد: «اطلاعرسانی این نوع نهادها بسیار محدود است و کسی به صورت جدی از ماهیت وجودی آنها اطلاعی ندارد. شاید هم خودشان قصد ندارند که به مردم معرفی شوند. به نظر من، نهادهای برگزارکننده جشنواره و نمایشگاهها در اجرای این نوع برنامه افراط و تفریط دارند و در نقش پوشش جامعه به قدری اعمال سلیقه میکنند که نظرات و سلایق مردم را مدنظر قرار نمیدهد و آثار و محصولات از عموم جامعه فاصله دارد.»
دوری از نهادهایی که نوعی خاص از استایل را ترویج میکنند
«مونا» متولد دهه 60 و عکاس است، درباره ایده گرفتن از پوششاش در جامعه میگوید: «برای انتخاب لباسهایم ایده خاصی ندارم، اما ترجیح میدهم با آزادی پوششام را انتخاب کنم، زمانیکه در جمع دوستانم از فستیوال و نمایشگاه مد و لباس که صحبت میکنم بیشتر درباره فرش قرمز فستیوال خارجی بحث میکنیم آنها بهروز هستند با علم و دانش در این زمینه فعالیت میکنند در حالیکه در کشور ما درباره این موارد احساسی تصمیم میگیرند و گویی همه با هم در یک لجبازی عمیق فرو رفتهاند.»
او درباره طراحان این حوزه میگوید: «البته نمیدانم طراح صرف در حوزه مد و لباس در جامعه وجود دارد یا خیر! اما بیشتر طراحیها توجه به ژورنالها، یا بازیگر و خواننده بیگانه است که با فرهنگ و شخصیت ما خیلی جور درنمیآید. با توجه به اینکه خواهرم نقاش است سعی میکنم با او نوعی لباس خاص را طراحی کنم و آن را به دوزنده میدهیم تا برایمان بدوزد. در نتیجه رجوع به جشنوارهها برایمان شبیه کابوس شده زیرا هر کس خودش را به نوعی بهترین طراح میداند و اگر انتقادی به آنان داشته باشیم سریعاً ناراحت میشوند. ما هم سعی داریم کلاً از نهادها و سازمانهایی که به عنوان متولی در این حوزه فعالیت میکنند، دوری کنیم.»
سود برگزاری جشنواره برای مسئولان و طراحان است یا مردم؟
تصور و دیدگاه برخی از مردم به این سمت سوق پیدا کرده که ماهیت وجودی جشنوارهها، نمایشگاه، ایونت و رویدادها برایشان مفید نیست و به نوعی سود و منفعتاش برای برگزارکنندگان آن است، مثلاً غزاله بر روی این موضوع تمرکز کرده و میگوید این نوع برنامهها برای جوانان دیگر جذابیتی ندارد.
«غزاله» 20 ساله است و تماماً در حال سرچ کردن مد، استایل، سبک پوشش و ترند جهانی است، این را خودش میگوید و برایم عجیب است که چگونه تمام وقت بر روی این موضوعات فوکوس کرده است، با غرور خاص نام چندتن از طراحان مطرح را میآورد و مشخصات محصولاتشان را برایم ریز به ریز تعریف میکند، از او درباره جشنوارههای داخلی و نمایشگاهها میپرسم که جواب میدهد: «اگر بخواهم به صورت تخصصی درباره جشنوارههایمان توضیح بدهم قاطع و بدون حاشیه بگویم که کارکردی برای من به عنوان نسل جوان ندارند. احساس میکنم این جشنوارهها یک دورهمی است تا دانشجوهایی این حوزه برای رزومه جمع کردن شرکت میکنند تا سودی برایشان داشته باشد.»
اگر بخواهم به صورت تخصصی درباره جشنوارههایمان توضیح بدهم قاطع و بدون حاشیه بگویم که کارکردی برای من به عنوان نسل جوان ندارند. احساس میکنم این جشنوارهها یک دورهمی است تا دانشجوهایی این حوزه برای رزومه جمع کردن شرکت میکنند تا سودی برایشان داشته باشد.
از او میپرسم یعنی چه برایشان سودی داشته کمی بیشتر توضیح بده، «غزاله» میگوید: «ببینید یکی از دوستان من فارغالتحصیل رشته طراحی بود، تمام طراحیهایش با پارچه را برای جشنوارهها میفرستاد و میگفت که این جشنواره رزومه پُرباری برایش میسازد تا در مهاجرت کردن به او کمک کند، واگرنه من ندیدم طراحیهایی که در این جشنوارهها صورت میگیرد در بازار خرید وجود داشته باشند حتی خود طراح هم طراحی خودش را بر تن نمیکند زیرا به او سفارش دادهاند که در طراحیش باید چه قوانینی را رعایت کند و محدودیتها را درنظر بگیرد.»
به «غزاله» میگویم چرا در تقابل با این نهادها هستی آنها در تلاش هستند تا پوششی معقول را در جامعه ترویج کنند یا نظم ساختاری در پوشاک ایجاد کنند با نوع دیدگاه و نظراتت احساس میشود که گارد خاصی با برگزارکنندگان این نمایشگاهها، جشنوارهها و رویدادها داری، او جواب میدهد: «من گارد ندارم، اما زمانیکه واقعیتها را بیان میکنم و نقد بر روی سیاستگذاریها دارم سریعاً به تقابل و تضاد تعبیر میشود اما با یک بررسی و تفحص در جامعه میتوان با این موضوعات برخورد کرد و دید مردم از مُدی پیروی میکنند که بسیار متفاوت از مُد ایرانی است.»