بزرگنمایی:
ائمه اطهار (ع) که در زمان حیاتشان با پای پیاده به زیارت خانه خدا میشتافتند، بی شک بعد از شهادت شان مرقد خویش را محترمتر از کعبه نمیدانند.
به گزارش تبسم مهر متن زیر یادداشتی از حجت الاسلام مهدی مسائلی است که در ادامه میخوانید؛
چند روز در رشته توئیتی نوشتم:
در کشمیر هند اهلسنت از من سوال کردند: چرا شیعه کربلا را از مکه برتر میداند؟
در پاسخ گفتم: چنین نیست، مکه به خاطر توحید مقدس است و کربلا به خاطر ولایت، اصلاً مقایسه این دو با هم اشتباه است چون توحید هم عرض ولایت نیست، اصلاً امام حسین به خاطر حفظ حرمت حرم مکه از این شهر خارج شد.
حج واجب است و سفر کربلا مستحب، اگر گفتهاند که سفر کربلا ثواب حج دارد منظور ثواب استحقاقی حج است نه تفضلی آن.(پس مقایسه حج با زیارت کربلا اشتباه است) برای کارهای دیگری نیز در روایات شیعه و سنی ثواب حج را برشمردهاند، آن کارها نیز برتر از حج نیستند.
پس از این توئیت بعضی از دوستان پیام دادند که روایاتی وجود دارد که افضلیت و برتری کربلا نسبت به مکه را بیان میکند و این حرف شما صحیح نیست.
در پاسخ باید بگویم: در کتاب کاملالزیارات چند روایتی وجود دارد که به مقایسه کربلا و مکه پرداخته و برتری کربلا نسبت به مکه را بیان میکند، ولی این روایات از چند جهت غیرقابل قبول هستند:
1. این روایات از جهت سندی ضعیف هستند. اتحاد یکی دو روای ناشناخته در سند همه این روایات نیز نشان میدهد که همه آنها با رویکرد خاصی نقل شده اند.
2. این روایات از جهت متن و محتوا نیز ضعیف بوده و به آنها اشکالات متعدد و بزرگی وارد است. مثلاً در یکی از این روایات بیان شده که آمده است که زمین مکه نزد خداوند فخرفروشی میکرد که: «کدام زمین مثل من است، و حال آنکه خداوند خانهاش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دوری متوجه من میشوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام؟»
خداوند نیز به زمین مکه تشری میزند و میگوید: «بس کن و آرام بگیر، به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو برای خود فضیلت میدانی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلاء اعطا نمودهام همچون قطرهای است نسبت به آب دریا که سوزنی را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساساً اگر خاک کربلاء نبود این فضیلت برای تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن را در بر دارد تو را نمیآفریدم و بیتی را که تو به آن افتخار میکنی خلق نمیکردم بنابر این آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا استنکاف و استکبار و طغیانی از خود نشان مده و الّا تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت میدهم.»
در این متن داستانی و عوامانه صحبت کردن زمین مکه را هم که بپذیریم، فخرفروشی آن را چگونه قبول کنیم؟! مگر زمین انسان است که فخر فروشی کند؟! اصلاً انداختن زمین مکه در آتش جهنم و عذاب آن را چگونه میتوان تصور کرد؟!
به روایت دیگر نقل شده در اینجا نیز ایرادات محتوایی مشابهی وارد است، مثلاً در مابقی این روایات آمده است: «خداوند تبارک و تعالی بیست و چهار هزار سال پیش از خلقت کعبه زمین کربلاء را آفرید و آن را مقدس و مبارک قرار داد» این روایات در تعارض با قرآن و سایر روایات ائمه (ع) هستند. زیرا در روایات آمده است که اول نقطهای از زمین که سر بر آورد محل کعبه بود و از آن تعبیر به دحوالارض میشود، و قبل از زمین کعبه اصلاً زمینی وجود نداشته است. در روایات تصریح شده که اولین زمینی که خلق شده زمین کعبه بوده است.(رک: کافی، چاپ دار الحدیث، ج 8، ص 17 و من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 241)
قرآن کریم نیز میفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمینَ؛ نخستین خانهای که برای مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.» (آلعمران/96) از این رو مردی از امیرالمؤمنین (ع) سؤال کرد: چرا مکه را امالقری (مادر شهرها) مینامند؟ فرمود: «لأنَّ الأَرْضَ دُحِیَتْ مِنْ تَحْتِهَا»؛ چون زمین از زیر آن گسترش یافت.(علل الشرائع، ج 2، ص 593)
البته ایرادات دیگری نیز به متن این روایات وارد است که از بیان آنها میگذریم.
3. اما اصلیترین اشکال به روایات برتری کربلا نسبت به کربلا، تعارض آنها با روایاتی است که میگویند: برترین و محبوبترین نقطه زمین نزد خداوند، خانه خدا، مسجد الحرام و مکه هستند. این روایات از ائمه اطهار (ع) بیان شدهاند و صراحت در این مطلب دارند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است: « أَحَبُّ الْأَرْضِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مَکَّهُ وَ مَا تُرْبَهٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ تُرْبَتِهَا وَ لَا حَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَجَرِهَا وَ لَا شَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَجَرِهَا وَ لَا جِبَالٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جِبَالِهَا وَ لَا مَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مَائِهَا؛ دوست داشتنیترین زمین نزد خداوند، سرزمین مکه است. نزد خدا نه خاکی از خاک آن محبوبتر است، نه سنگی از سنگ آن، نه درختی از درخت آن، نه کوهی از کوههای آن و نه آبی از آب آن.» (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 243)
در روایت دیگری از امام باقر (ع) آمده است: «مَا خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بُقْعَهً فِی الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْهَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی الْکَعْبَهِ وَ لَا أَکْرَمَ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهَا لَهَا حَرَّمَ اللَّهُ الْأَشْهُرَ الْحُرُمَ فِی کِتَابِهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ؛ خداوند تبارک و تعالی قطعهای از زمین که نزدش محبوبتر از کعبه باشد، نیافریده است و با دستش اشاره به کعبه کرد و [فرمود:] قطعهای از زمین که نزد خداوند عزوجل از کعبه گرامیتر باشد، وجود ندارد. به خاطر کعبه خداوند ماههای حرام را در کتاب خود از روزی که آسمانها و زمین را آفرید، مقرر کرد.» (همان)
در روایت دیگری آمده است که که خداوند از میان هر چیزی، چیزی را برگزید و از زمینها مکه را برگزید، از مکه مسجد الحرام را برگزید و از مسجد الحرام کعبه را برگزید. (الغیبه للنعمانی، ص 67)
روایات مشابه دیگری نیز در منابع شیعه وجود دارد جهت طولانی نشدن متن از ذکر آنها میگذریم.
به هر حال آنچه در اینجا بیان شد از جهت کاستن از ارزشهای زمین کربلا و حرم حسینی (ع) نبود زیرا این زمین و این حرم ارج و منقبتی والایی دارد که قابل وصف نیست، بلکه هدف انتقاد به مقایسه زمین کربلا با زمین مکه است که از اساس اشتباه میباشد. ائمه اطهار (ع) که در زمان حیاتشان با پای پیاده به زیارت خانه خدا میشتافتند، بی شک بعد از شهادت شأن مرقد خویش را محترمتر از کعبه نمیدانند.