بزرگنمایی:
قرار است هنرجویان هنرستان های کشور پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان و یا گذراندن دوره کاردانی پیوسته وارد بازار کار شوند اما احراز صلاحیت های فنی و غیرفنی آنها، چالش هایی به همراه دارد.
به گزارش تبسم مهر هنرستانهای فنی حرفهای قدمتی طولانی در ساختار آموزش و پرورش دارند. از دهه 70 بود که شاخه کاردانش نیز به ساختار آموزش و پرورش اضافه شد تا حوزه آموزشهای فنی و حرفهای گسترش بیشتری پیدا کند. هر چند ماهیت این دو شاخه آموزشی و نحوه آموزش و تألیف کتابها و سرفصلها و اهدافشان متفاوت است اما بر اساس سند تحول بنیادین و بر اساس برنامه توسعه ششم، آموزش و پرورش باید به سمت جذب بیشتر دانش آموزان به شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش حرکت کند. اتفاقی که در سالهای اخیر با گسترش رشتههای این دو حوزه و هدایت تحصیلی دانش آموزان به این سمت رخ داده تا جایی که حتی مرکز استعدادهای درخشان نیز به ایجاد هنرستانهای سمپاد چشم دارد و در گام اول سمپاد مهارتی را کلید زده است.
از سوی دیگر گفتمان -حداقل یکسال گذشته- مسئولان آموزش و پرورش از وزیر تا معاون و کارشناسان به این سمت بوده که در آموزش عمومی نیز مهارت آموزی به دانش آموزان باید به اصل تبدیل شود و جای حافظه محوری را بگیرد. در واقع نظام آموزشی ما باید به سمتی حرکت کند که دانش آموزان وقتی به پایه 12 تحصیل رسیدند، به جای مهارت آموزش در حوزه تست زنی، بتوانند حداقل یک مهارت را بیاموزند و دست ورزی لازم را انجام دهند؛ این مهم به جز آموزش مهارتهای لازم برای زندگی از جمله مهارت تعامل، مشارکت، همدلی، حل مساله و… است.
اینها همه در حالی است که در راستای چابک سازی آموزش و پرورش یکی از معدود تغییراتی که در ساختار آموزش و پرورش رخ داده است، تلفیق دو دفتر فنی و حرفه ای و کاردانش است که باید این دو مدل آموزش مهارتی از یک دفتر هدایت شود و به نظر میرسد با توجه به اخباری که از درون هنرستانها به گوش میرسد مبنی بر مشکلات متعدد در حوزه به روز نبودن ابزار و امکانات، ناکافی بودن مهارت هنرآموزان (مربیان)، عدم خروجی مناسب هنرجویان به نسبت استانداردهای بازار کار و.... کار این دفتر به مراتب سختتر از سالهای گذشته خواهد بود.
اما آنچه به عنوان مفاد درسی-مهارتی دانش آموزان هنرستانها ارائه میشود، استانداردسازی میشود و سپس ارزشیابی آنها، از دفتر تألیف کتابهای درسی فنی و حرفهای و کاردانش سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش و پرورش خارج میشود. درحالیکه برای نخستین بار 26 تا 28 خردادماه امسال المپیاد شایستگی محوری هنرجویان فنی و حرفهای کشور در شهر مقدس مشهد برگزار شد که به نظر میرسد کسی از خروجی این المپیاد رضایت ندارد. پیرامون خروجی این المپیاد و مشکلات حوزه فنی و حرفهای و کاردانش با افشار بهمنی مدیر دفتر تألیف کتابهای درسی فنی و حرفهای و کاردانش گفتگو کردیم. بخش اول گفتگو را میخوانید.
*چه شد المپیاد شایستگی محوری هنرجویان فنی و حرفهای برگزار شد؟
- پس از اینکه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی ابلاغ شد، همکاران ما در آموزشهای فنی و حرفهای تحولات اساسی را ایجاد کردند. این تحولات بر این اساس بود که رویکردهای آموزشی را بر اساس آموزش مبتنی بر شایستگی قرار داده شد و به تبع آن رویکردهای ارزشیابی نیز بر اساس ارزشیابی مبتنی بر شایستگی تغییر کرد. این تغییرات، تحولات اساسی در آموزشهای فنی و حرفه ای در هنرستان ایجاد کرد.
پس از تولید محتوای برنامههای درسی و همچنین تولید محتوای بستههای آموزشی، بر اساس برنامههای درسی رشتههای فنی و حرفهای و بر اساس رویکردهای جدید، آموزشهای فنی و حرفهای به سمت تحقق اهداف گام برداشت. ساختار جدید در سه سال گذشته مستقر شده است. در سال تحصیلی 97-98 پایه دوازدهم برای اولین بار مستقر شد و هنرجویان در این نظام جدید آموزش دیدند. دفتر آموزشهای فنی و حرفهای در معاونت متوسطه آموزش و پرورش با هدف نهادینه سازی این آموزشها اقدام به برگزاری اولین المپیاد شایستگی محوری در سطح کشور اقدام کرد که در قالب این المپیاد از 34 رشتهای که برنامه درسی و محتوای برنامه درسی آنها متحول شده بود، در 8 رشته از جمله مکانیک خودرو، تربیت بدنی، حسابداری، صنایع فلزی، صنایع غذایی، امور زراعی، ساختمان و تأسیسات مکانیکی با حضور 219 هنرجو از 32 اداره کل آموزش و پرورش کشور که در واقع برگزیدگان و یا شایستههای این رشتهها بودند، این المپیاد برگزار شد؛ هدف نیز کیفیت بخشی و بهبود کیفیت فرآیند یادگیری و یاددهی بود.
*اینکه ما میگوئیم المپیادهای علمی، هر کدام تعاریف مشخصی دارد، ملاکهای چنین المپیادی که مبتنی بر شایستگی محوری تعریف شده، چه بود؟
یک سری از این شایستگیها فنی هستند که برگرفته از وظایف و مراحل حرفه آموزی است که در دنیای کار وجود دارد و یک سری از شایستگیها فارغ از دنیای کار است؛ مانند ارتباطات، فناوری، ایمنی و بهداشت محیط کار و یا ابعادی که در اخلاق حرفهای مثل مسئولیت پذیری، امانت داری، بهرهوری و غیره مطرح میشود- اتفاقی که در این المپیاد رخ داد توجه قرار دادن شایستگیهای غیرفنی در تلفیق با شایستگیهای فنی بود، آموزشها را بر اساس تعریفی که از شایستگی ارائه میشود - یعنی توانایی انجام آن کار بر اساس استاندارد که از در هم تنیدگی دانش، مهارت و نگرش همراه با تجربه حاصل میشود- در نظر گرفتیم. در این آموزشها در دو بخش این شایستگیها به صورت تلفیقی و مستقل از هم احصاء میشود. یک سری از این شایستگیها فنی هستند که برگرفته از وظایف و مراحل کاری است که در دنیای کار وجود دارد و یک سری از شایستگیها با عنوان شایستگیهای غیرفنی است؛ مانند دروس الزامات محیط کار، مدیریت تولید، کاربرد فناوریهای نوین، کارگاه نوآوری و کار آفرینی و اخلاق حرفه ای شامل پودمان هایی مثل: ارتباطات، فناوری، ایمنی و بهداشت محیط کار و یا ابعادی که در اخلاق حرفهای مثل مسئولیت پذیری، امانت داری، بهرهوری و غیره مطرح میشود.
هدف ما از این تلفیق این بود که هر دوی اینها در محیطهای کار متناسب با موقعیتهای یادگیری و یاددهی ساخت یافته وجود دارد و در واقع متناسب با محیط کار واقعی هنرجوهاست.
*آیا این شایستگیها به همین صورت گسترده که ملاک شما هستند، در پودمان ها آموزش داده میشوند؟
- روش ارائه این شایستگیها در آموزش فنی و حرفهای هنرستانها به صورت پودمان های مستقل از هم ارائه میشود. در واقع دانش آموزان هنرستان در هر رشته فنی و حرفهای پس از پایان دوره سه ساله آن، 2 حرفه و 30 شغل را در قالب 30 پودمان مستقل از هم که هر پودمان هم 60 ساعت آموزش را در بر میگیرد، میآموزند. همه این پودمان ها به صورت تلفیق دانش، مهارت و نگرش در کارگاه محقق میشود. این المپیادی که به آن اشاره شد به دنبال این بود که سنجش مبتنی بر شایستگی را دنبال کند. وقتی ما آموزش مبتنی بر شایستگی را دنبال میکنیم باید نظام ارزشیابی متحول یافته نیز متناسب با آن باشد. این نظام شامل تجربههای یادگیری هنرجویانمان است که با استفاده از شواهد معتبر و روشهای سنجش متفاوت احصاء میشود.
روشهای سنجش در این المپیاد در حال حاضر بر اساس استانداردهای دنیای کار تعیین شده است. نتیجه این سنجش نیز به صورت کیفی، ذکر میشود. به این صورت که میگوئیم هنرجو یا شایستگی دارد یا ندارد و یا اینکه در این مسابقات و المپیاد، شایستههای رشتههایی که ذکر کردم، معرفی میشود و به عنوان یک الگو مطرح میشود. پیش بینی این است که هنرجویانی که به این المپیاد راه مییابند و بهترینهای ما هستند، بتوانند این ملاکها را به دست بیاورند.
* در نهایت در این المپیاد سطح مطلوبی از شایستگی مدنظر در میان هنرجویان 8 رشته احراز شد یا خیر؟
در این 8 رشته نکته قابل توجه این بود که در اکثر رشتهها، از میان هنرجویانی که برگزیدههای استانی ما بودند و اینجا حضور پیدا کردند تا سطوح شایستگی آنها بررسی شود، تعداد بسیار محدودی از آنها توانستند شایستگی را در هر رشته احراز کنند. کما اینکه در رشتهای مثل حسابداری هیچکدام از هنرجویان نتوانستند شایستگی هایشان را احراز کنند.
* علت چنین نتیجهگیری چه بود؟ آیا بالا بودن استانداردها در برگزاری این المپیاد علت تأیید نشدن صلاحیت حرفه ای دانش آموزان بود یا عدم استاندارد سازی آموزشها در هنرستانها؟
رویکرد آموزش مبتنی بر شایستگی به هنرآموزان شایسته نیاز دارد. در واقع هنرآموزان ما در هنرستانهای کشور برای اینکه بتوانند برنامه درسی مبتنی بر شایستگی و ارزشیابی مبتنی بر شایستگی را مطابق برنامهها عرضه کنند، باید هم خودشان و هم سایر ارکان هنرستان شایسته باشند. نکته مهم و کلیدی این است در طی 3 سال گذشته که پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم هنرستانهای فنی حرفه ای برای اولین بار مستقر شدند، دورههای توانمند سازی هنرآموزان به صورت حضوری بسیار محدود برگزار شد و اکثر دورهها به صورت الکترونیکی برگزار شد که نشان میدهد کیفیت این آموزشها پایین آمده است. از سوی دیگر ویژگی آموزش مبتنی بر شایستگی در هم تنیدگی دانش، مهارت و نگرش در دل کارگاهها را است؛ نیاز به فضا و تجهیزات کارگاهی وسیعی و تحقق استانداردهای پیش بینی شده در برنامه درسی را دارد. برنامه درسی که در دفتر تألیف کتابهای درسی تدوین شده است، به برنامهها و استانداردهای به روز شده دنیای کار، بسیار نزدیک است. طبیعتاً نیاز است در دل هنرستانهای ما نیز امکانات و تجهیزات، فضا و نیروی انسانی و همچنین تعامل و هماهنگی سایر ارکان آموزشی با این تحول همراه شود. چیزی که ما متأسفانه شاهد هستیم میزان تحقق آن بسیار در سطح پائینی است.
در اسناد بالادستی اشاره شده است که هدایت تحصیلی باید به صورت مستمر در آموزش عمومی 9 ساله محقق شود. شاید باید بررسی کرد و پژوهشهایی را متناسب با آن انجام داد تا متوجه شویم آیا هدایت تحصیلی هنرجویانی را که وارد هنرستان شدهاند به درستی انجام شده و بر اساس شاخصهای پیش بینی شده در هدایت تحصیلی، آنها به سمت هنرستانها هدایت شده اند؟
در اسناد بالادستی اشاره شده است که هدایت تحصیلی باید به صورت مستمر در آموزش عمومی 9 ساله محقق شود. شاید باید بررسی کرد و پژوهشهایی را متناسب با آن انجام داد تا متوجه شویم آیا هدایت تحصیلی هنرجویانی را که وارد هنرستان شدهاند به درستی انجام شده و بر اساس شاخصهای پیش بینی شده در هدایت تحصیلی، آنها به سمت هنرستانها هدایت شده اند؟
از سوی دیگر نیاز است تحقیق کنیم که در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که ماموریت تربیت دبیر فنی را در آموزش و پرورش دنبال میکند، آیا توانسته هنرآموزان شاخص برای آموزش در هنرستانهای کشور تربیت کند؟
حتی میتوان به سایر ارکان آموزشی اشاره کرد. آنچه در المپیاد شاهد بودیم این بود که کارشناس مسئولان فنی حرفهای استانها، نامهای را تقدیم رئیس محترم سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نمودند و نقدهای منصفانه و دقیقی را مطرح کردند که نیاز به شفاف سازی و بررسی بیشتر دارد که با حمایت همکاران سازمان قطعاً پیگیری لازم را در خصوص موارد ذکر شده خواهیم داشت.
*میتوانید مثالی بزنید؟
- به طور مثال در این نقدها ضمن اشاره به ناکارآمدی دورههای توانمندسازی مدیران، هنرآموزان و کارشناسان در سطح آموزشهای فنی و حرفهای استانها و مناطق، به نکات دیگری نیز اشاره شده است. به طور مثال در برنامههای درسی ما پودمان ها باید مستقل از هم هر کدام در قالب 60 ساعت آموزشی اجرا شود اما گاهاً این پودمان ها با هم در ارتباط هستند و توالی و تسلسل آنها رعایت نشده است یا میزان آموزشی 60 ساعت برای هر پودمان با آنچه در کارگاه محقق میشود فاصله دارد.
قطعاً در ارزشیابی برنامههای درسی برای اینکه بتوانیم این نواقص را برطرف کنیم و نه صرفاً آسیب شناسی آنها را به دست بیاوریم، بازنگری در تعریف پودمان ها خواهیم داشت. امسال ارزشیابی 6 رشته را دنبال خواهیم کرد. این 6 رشته در 6 گروه درسی است که رشتههای پرجمعیت ما را شامل میشود. مثل طراحی و دوخت، حسابداری، مکانیک خودرو، الکترونیک. حتی دنبال این هستیم که شایستگیهای غیر فنی که مدنظر ماست بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد و پیش شرط آموزشها لحاظ شود از طریق پروژه مستقلی مورد ارزشیابی قرار گیرد.
*احراز شایستگیهای غیرفنی به عنوان پیش شرط لحاظ شود، یعنی به چه صورت؟
_ یعنی اگر هنرجویی حین کار ایمنی را رعایت نکرد، حتی اگر شایستگیهای فنی را نیز به دست آورده باشد، آن هنرجو را شایسته اعلام نکنیم. به دنبال این هستیم که میزان تحقق شایستگیهای غیر فنی به صورت در هم تنیده در برنامهها دنبال کنیم.
پیرو تأکید رئیس محترم سازمان برنامههای دیگری که در سازمان برای بهبود این آموزشها دنبال میکنیم، بازآرایی حوزههای یازده گانه تربیت و یادگیری در سند برنامه درسی ملی، برای استقرار کامل سند برنامه درسی ملی و توجه بیشتر به مهارت آموزی در سازمان است. دوم موضوع در این بحث قابل توجه است: یکی اینکه به آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی در همه حوزههای یادگیری توجه کنیم و از طرف دیگر در تدوین برنامههای درسی این ارتباط و تعامل بین پژوهش، برنامهریزی، طراحی و تدوین بستههای آموزشی و حتی برون سپاری با کیفیت مناسب بتوانیم دنبال کنیم.
*در این برنامه ریزی ها مدارس چه نقش و جایگاهی دارند؟
- یک هدف اساسی برای ما این است که در این بازآرایی سازمان، ما بتوانیم به کف مدارس نزدیک شویم. به این معنا که از اتفاقات درون مدارس بتوانیم برنامههای خود را دنبال کنیم. مسئله دیگری که کارشناس مسئولان ما در استانها به آن اشاره کردند و به عنوان یک مشکل آن را پیگیری میکردند، این بود که کنکور رشتههای فنی و حرفهای در سالی که گذشت در 9 رشته به صورت تستی برگزار شد. این مورد با سیاستها و راهبردهایی که در آموزشهای مبتنی بر شایستگی لحاظ شده که حافظه محوری را و آزمونهای اینچنینی را در نظر نمیگیرد، منافات دارد. نکته جالبتر اینکه ما برنامههایمان را که در دفتر تألیف تولید میکنیم نگاهی 5 ساله دارد یعنی دوره کاردانی باید آن را کامل کند اما برنامههای ما سه سال در هنرستانها اجرا میشود. در واقع دو سال کاردانی رشتههای فنی و حرفه ای نیز با همین رویکرد پیش بینی شده است. بنابراین اگر آموزشهای دوره کاردانی با همین رویکرد دنبال نشود (به صورت کنکوری- تستی- نکتهای به آموزشها توجه شود)، طبیعتاً تهدید جدی برای آموزشهای دوره سه ساله ما خواهد بود.
*در هنرستانها نیز دو شیوه نمره دهی و در واقع ارزیابی وجود دارد و آنجا نیز یک چالش ارزیابی تحصیلی میان دروس عمومی و مهارتی وجود دارد.
بله. شیوههای نمره دهی در آموزشهای مبتنی بر شایستگی با سایر بخشهای آموزش ما همخوانی ندارد. به این معنا که دروس عمومی که در هنرستانها ارائه میشود با یک روش سیستم نمره دهی سنتی و کمی سنجیده میشود و ارزشیابی به صورت کتبی انجام میشود و در سامانه نمرات صفر تا 20 لحاظ میشود. اما برای آموزشهای مبتنی بر شایستگی رویکرد کیفی و توصیفی است و شاخصهای یک، دو و سه برای احراز صلاحیت هنرجو لحاظ میشود. برای اینکه این نمرات تبدیل به معدل شوند، متأسفانه این اعداد در هر پودمان ضربدر عدد 5 میشود و با پنج نمره مستمر جمع شده تا در نهایت نمرهای کمی و یک عدد قابل مقایسه با آن نمرههای دیگر برسیم. در نهایت یک پودمانی که به صورت مستقل ارزشیابی کرده ایم، ناچاریم در کارنامه یک عدد کمی را برای آن لحاظ کنیم و این باعث خطاهایی میشود که در ادامه تحصیل هنرجویان مشکلاتی را ممکن است ایجاد کند.
همه این نواقص باعث شده است که به فرصت آموزش مبتنی بر شایستگی به عنوان یک تهدید بالقوه در آموزشهای فنی و حرفه ای نگریسته شود.
بخش دوم این گفتگو به زودی منتشر میشود