بزرگنمایی:
کمیته ملی المپیک در تصمیمی «نوبرانه» فعالیتهای فرهنگی برای حضور کاروان ایران در بازیهای المپیک توکیو را به وزارت ارشاد واگذار کرد تا اولین ریسک این کمیته رقم بخورد.
به گزارش تبسم مهر در دنیای امروز ورزش پدیدهای اجتماعی تلقی میشود که پیوندی بسیار محکم با فرهنگ دارد آنگونه که بسیاری از ارزشها از طریق ورزش تجلی پیدا میکند و همین مسئله بیانگر اهمیت این پدیده در جامعه است.
ارتباط تنگاتنگ ورزش و فرهنگ به آن حدی است که میتوانند بر هم تأثیر بگذارند آنگونه که وضعیت مناسب فرهنگی یکی از بهترین روشها برای جذب و نگهداری ورزشکاران و مربیان و سوق پیدا کردن آنها به سمت تلاش بیشتر و مطلوبتر میشود.
به همین دلیل است که برای حضور در رویدادهای بزرگ، مسائل فرهنگی در زمره اولویتهای مدیران ورزش قرار میگیرد اگرچه برای المپیک ٢٠٢٠ توکیو، تصمیم گیری برای این اولویت به غیر ورزشیها محول شده است.
خلاف جهت برای تقابل و تعامل فرهنگی در المپیک
در رویدادی مانند المپیک کشورهای مختلف با فرهنگهای گوناگون در یک دوره زمانی مشخص گردهم جمع میشوند. در این عرصه تعامل و تقابل فرهنگها میتواند صحنههای زیبایی را خلق کند. برای کشوری مانند ایران هم این موضوع فرصتی استثنایی است تا ضمن مقابله با هجمههای ضدفرهنگی، فرهنگ اصیل و غنی خود را هم به نمایش بگذارد.
برای این نمایش بزرگ در المپیک توکیو، سیدرضا صالحی امیری در اقدامی نوبرانه تمام فعالیتهای فرهنگی کمیته ملی المپیک را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار کرده تا ستاد تشکیل شده در این وزاتخانه، صفر تا ١٠٠ مسائل فرهنگی المپیک پیش رو را مدیریت و اجرا کند. پیش از این اما تمام باید و نبایدهای فرهنگی برای ادوار مختلف المپیک در ساختمان کمیته ملی المپیک و توسط مدیران همین ساختمان بررسی و به سرانجام میرسید.
واگذاری فعالیتهای فرهنگی المپیک به نهادی غیر؛ چرا و به چه دلیل؟!
آنچه مسلم است وظیفه ذاتی کمیته ملی المپیک پرداختن به ورزش قهرمانی است با این حال صالحی امیری طی یک سال و نیمی که از مدیریتش در این کمیته میگذرد، به موازات این مهم به مقولههای فرهنگی هم پرداخته است. افتتاح موزه، پیگیری تاریخ شفاهی ورزش، تشکیل کمیسیون صلح و ورزش و … به تنهایی گویای نگاه ویژه صالحی امیری به فرهنگ و احیای آن در ورزش است.
تیر خلاص صالحی امیری با این نگاه ویژه که برخواسته از تحصیلات و پیشینه مدیریتی وی است، میتوانست برای المپیک باشد که آن هم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده اما مشخص نیست چرا و دقیقاً به چه دلیل؟!
شاید پیشینه کمیته ملی المپیک و فعالیتهای نصف و نیمه فرهنگی که در کاروانهای المپیک انجام شده بی تأثیر در این اقدام صالحی امیری نبوده است. به هر حال بر کسی پوشیده نیست که برای کاروانهای گذشته المپیک، صحبتهای فرهنگی جذابی مطرح میشد اما خروجی آن بعضاً نه تنها جذابیتی نداشت بلکه ضدفرهنگی هم بود.
اینکه بازیکنان والیبال ماندن در هتل، سلفی گرفتن و نمایش آن در فضای مجازی را به حضور در افتتاحیه و رژه کاروان المپیک ریو ترجیح دادند یا حضور بدون آی دی کارت رئیس فدراسیون در دهکده بازیهای آسیایی که ورود پلیس را موجب شد، نتیجه «حرفهای بدون عمل» در زمینه فرهنگی بود.
به هر حال رفتار انسانها برخواسته از فرهنگ و آموزشهای آن است در حالی که کمیته فرهنگی کمیته ملی المپیک در این زمینه عملکرد منفعلی داشته است و این میتواند دلیلی بر تصمیم اخیر باشد. البته که احتمالاً سابقه مدیریت صالحی امیری در وزارت ارشاد و تعاملی که با بخشهای مختلف آن دارد، بی ارتباط در مسئولیت دادن به این وزارتخانه برای المپیک نبوده تا اینگونه تمام تمرکز خود را به بحث قهرمانی المپیک معطوف کند اما بعید نیست فعالیتهای «صفر» کمیته فرهنگی هم مزید بر علت شده باشد.
مدت زمان زیادی تا المپیک باقی نمانده اما تا پیش از واگذاری فعالیتهای فرهنگی این رویداد، کمیته فرهنگی چه برنامه جامعی تدوین کرده بود؟ قاعدتاً پاسخی قانع کننده برای این پرسش نیست وگرنه شاید منطقیتر آن بود که ستاد فرهنگی داخل کمیته تشکیل میشد و از نمایندگان نهادهای مربوطه مانند صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت آموزش و پرورش و حتی همین وزارت ارشاد برای حضور در آن دعوت میشد نه اینکه ستاد جای دیگری باشد و کمیته یک نماینده در آن داشته باشد.
افشارزاده: اقدام کمیته ملی المپیک غیرقانونی نیست اما باید نظارت را داشته باشد
از جمله مدیران ورزشی درگیر با ادوار مختلف بازیهای المپیک، بهرام افشارزاده است. وی که چند دوره سرپرست کاروان ایران در این بازیها بود، گفت: مسئولیت اعزام کاروان به المپیک به صورت کامل با کمیته ملی المپیک است، نسبت به اینکه رئیس کمیته تصمیم گرفته برای انجام بخشی از فعالیتهای المپیکی از همکاری یک نهاد دیگر بهره ببرد، نقدی وارد نیست و غیرقانونی به حساب نمیآید.
وی تصریح کرد: به هر حال وزارتی مانند ارشاد تجربه فعالیتهای فرهنگی زیادی دارد، احتمالاً برای المپیک هم فضا و امکانات برای انجام فعالیتهای فرهنگی در این وزارتخانه مهیاتر است که اینگونه تصمیم گرفته شده است.
دبیرکل پیشین کمیته ملی المپیک تاکید کرد: البته که کمیته ملی المپیک باید نظارت کامل را بر این فعالیتها داشته باشد ضمن اینکه مدیران مربوطه در وزارت ارشاد را هم نسبت به منشور المپیک و قوانین بازیهای المپیک آگاه کند تا تصمیمی خلاف آنها گرفته نشود.
ریسکی که کمیته ملی المپیک کرد
طبق آنچه افشارزاده هم به آن تاکید دارد، همکاری با یک وزارتخانه دیگر در زمینه فرهنگی بلامانع است اما بهتر نبود کمیته ملی المپیک استارت این نوع همکاری را برای رویدادی کوچکتر مانند المپیک جوانان میزد که اتفاقاً مسائل فرهنگی در آن جایگاه و اهمیت بالاتری هم دارد؟ شاید در این صورت شرایط و فضایی مهیا میشد تا از نتایج به دست آمده در آن المپیک به عنوان تضمینی برای ارائه برنامه فرهنگی بهتر در المپیک توکیو استفاده کرد. به هر حال المپیک رویدادی نیست که بتوان برای آن ریسک کرد اما مدیریت کمیته ملی المپیک این خطر را کرده و برای اولین بار بخشی از فعالیتهای المپیکی حیطه وظایفش را واگذار کرده است.
باید و نبایدهای فرهنگی که باید رعایت شود
برنامههای فرهنگی کاروان المپیک به «شرکت کمک به توسعه فرهنگ و هنر» وزارت ارشاد واگذار شده است. در نهایت هم عملکرد این شرکت و ستاد ویژهای که تشکیل داده، درست یا غلط بودن این واگذاری را نشان میدهد اگرچه انجام کارهای فرهنگی هم ساده نخواهد بود البته اگر قرار باشد اصولی و قانونمند انجام شود.
به هر حال بر خلاف آنچه مرسوم شده، کار فرهنگی برای میادین ورزشی صرفاً تهیه و توزیع پرچم و تی شرت میان هواداران نیست، کار فرهنگی اصولی باید دقیقاً در ماههای قبل از رویدادی مانند المپیک انجام شود تا در حین برگزاری آن شاهد ناهنجاری رفتاری، انحراف و کج روی های اخلاقی در بین ورزشکاران، مربیان و داوران و حتی چگونگی برخورد آنها با یکدیگر نباشیم.
اینکه برخی ورزشکاران بدون دریافت مدال در یادها میمانند به خاطر رفتارهای خوب و جوانمردانه آنها است؛ ویژگیهایی که در کنار حفظ ذات اخلاق ورزشی، دوری از مواد نیروزا، تداوم دوستی کشورها و … شاخصههای مهمی از مسائل فرهنگی را تشکیل میدهد.
دیگر اینکه در جریان المپیک و در داخل دهکده، اجازهای برای هنرنماییهای فرهنگی داده نمیشود. ستاد تازه شکل گرفته با علم به این موضوع باید از حالا پیگیر برنامههای فرهنگی مورد نظرش باشد آنگونه که هیچ اتفاق و نتیجهای در توکیو نتواند این برنامهها را در سایه قرار دهد.
به هر حال در المپیک رقابت ورزشکاران و نتایج آنها اهمیت زیادی دارد و اگر به هر دلیلی نتایج توکیو طبق انتظارات رقم نخورد، میتواند فضا را به قدری سنگین کند که تمام برنامههای پیش بینی شده فرهنگی را کمرنگ کند مگر اینکه این برنامهها از ماهیت و صلابت لازم برخوردار باشند.