بزرگنمایی:
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: رونق تولید در گرو هدفمند شدن کسب دانش است و این رویه که امروز رایج شده و جوانان بیشتر در صدد کسب مدرک هستند، نوعی انحراف است که در آموزش عالی پدیدار شده است.
به گزارش تبسم مهر سید مصطفی میرسلیم که از انتخابات سال 96 به دلیل کاندیداتوری در ماراتن ریاست جمهوری توجه رسانهها را بیشتر به خود جلب کرد، این روزها در کسوت عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بیشتر به آوردگاه رسانهای آمده است. البته ما در کنار این مسئولیتها و ظهور و بروزهای رسانهای میرسلیم وقتی در روزمه اش رئیس هیأت مدیره شرکت تحقیق، طراحی و تولید موتور ایران خودرو و عضو هیأت علمی دانشگاه امیرکبیر را دیدیم، ترجیح دادیم برای شعار «رونق تولید» او رو در پیش روی سوالات خود قرار دهیم.
میرسلیم در ابتدای گفتگو روند تولید فعلی کشور را غیر بهینه عنوان کرد و گفت: همۀ اقداماتی که به نام تولید انجام گرفته ولی نامناسب و غیر بهینه و بی رویه بوده به جنگل زدایی و بیابان زایی و ترک روستاها و تشدید نزاعهای محلی بر سر آب و افزایش حاشیه نشینی ناهنجار در اطراف شهرهای بزرگ انجامیده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد مهیاسازی بسترها برای رونق تولید نیز گفت: توجه داشته باشیم که مهیاسازی یکی از سرفصلهای مهم اشتغال مبتنی بر پژوهش است و علامت درست اقدام کردن در این برهه تشدید فعالیت مؤسسات تحقیقاتی و دانش بنیان و پشتیبانی تمام عیار از آنهاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با تاکید بر اینکه آموزش عالی از مسیر رونق تولید انحراف دارد، تصریح کرد: رونق تولید در گرو هدفمند شدن کسب دانش است؛ این رویه که امروز رایج شده و جوانان بیشتر در صدد کسب مدرک هستند نوعی انحراف است که در آموزش عالی پدیدار شده است.
مشروح سیدمصطفی میرسلیم را در زیر میخوانید:
امسال را مقام معظم رهبری سال رونق تولید نامگذاری کرده اند و طبیعتاً این رهنمود باید سرلوحۀ اقدامات دولتمردان در درجۀ اول و مردم عموماً، قرار گیرد. نظر شما دربارۀ اولویت آن اقدامات چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. نامگذاری هر سال را مقام معظم رهبری بر مبنای آنچه در سال گذشته رخ داده است و در نتیجه آنچه مناسب است در سال نو شکل گیرد، انجام میدهند و در واقع نوعی خط کلی است که همه باید وجهۀ همت خود قرار دهیم. این موضوع «رونق تولید» یک اصطلاح است با ابعاد چندگانه و هر بعد هم اقتضای خود را دارد.
زمینههای کلی تولید شامل کشاورزی، صنعت و خدمات میشود که هرکدام در برگیرندۀ مصادیق متعدد است و اولویت باید برمبنای انواع نیازهایی که وجود دارد تعیین شود. در زمینۀ کشاورزی اول باید اهتمام ورزید نسبت به کالاهای اساسی و مواد غذایی اصلی که سلامت و تعادل جسمی را برای افراد تضمین کند و تعادل روحی به دنبال آن حاصل میشود. همانطور که گفته میشود عقل سالم در بدن سالم است!
در ایران مزیت نسبی نفت و گاز و زنجیرۀ صنایع وابسته به آن نباید فراموش شود
این نیاز جنبۀ کمّی و کیفی دارد؛ از نظر کمی باید مقدار کالری مورد نیاز تأمین شود و از نظر کیفی ترکیب و تنوع مواد باید به گونهای باشد که تعادلهای زیستی را در بلند مدت با مشکل مواجه نکند؛ مواد قندی ونشاسته ای، مواد سفیدهای، چربیها و ریزمغذیها. تولید آن مواد باید متناسب با امکانات انجام گیرد.
در زمینۀ صنعت نیز ابتدا باید مواد اولیه را تولید کرد و اینجا است که اهمیت کشف و استخراج معادن و سپس فرآوریها مشخص میگردد؛ تولیدات صنعتی نیز اول باید جوابگوی نیازهای حقیقی مردم باشد، در صنایع غذایی و ساختمانی و برق و مکانیک و الکترونیک و شیمی و نساجی و بسته بندی و …. در ایران مزیت نسبی نفت و گاز و زنجیرۀ صنایع وابسته به آن نباید فراموش شود.
در زمینۀ خدمات؛ امنیت و آموزش و بهداشت و درمان، و فرهنگ اولویت دارند و به دنبال آن ترابری و توزیع و بازرگانی و امور مالی و پولی و سایر خدمات فنی قرارمی گیرند. ملاحظه میکنید که هیچ گوشهای از امور کشور نیست که بتواند مستقل از تولید و رونق آن پیشرفت کند.
منظور شما از امکانات نیازهای تولید چیست؟ آیا در داخل کشور تأمین میشود؟
این امکانات دربرگیرندۀ نعمات و برکات خدادادی و نیز شرایط پیرامونی میشود. دربارۀ امکانات خدادادی خوشبختانه کشور ما در شرایط مساعدی به سر میبرد. از لحاظ معدنی با اینکه وسعت سرزمین ما تقریباً یک صدم خشکیهای زمین است، چهار درصد مواد معدنی به ما اختصاص یافته و این سرمایۀ بسیار مهمی است که دربارۀ آن قبلاً به مزیت نسبی نفت و گاز به طور ویژه اشاره کردم.
در فعالیتهای تولیدی معدنی و صنعتی باید آن امکانات مدّ نظر باشد و برنامه ریزی و طراحی مناسب برای بکارگیری آن انجام گیرد. از نظر اقلیمی نیز شرایط کشور ما بسیار مناسب است. خاک مستعد و تابش خورشید. البته در مورد آب محدودیت و گاهی ندرت وجود دارد ولی با مدیریت صحیح همین منابع آب و بهره برداری داهیانه از آنها و نه آبرسانی و کشاورزی بی حساب، میتوان بر مشکلات فائق آمد؛ باید قدر شناس آب و هوا و خاک و به طور کلی منابع طبیعی خود و مناسبترین تولید و تولید بهینه باشیم.
یعنی امروز آنچه که تولید میشود بهینه و مناسب نیست؟
اول اینکه تولید بهینه یعنی تولیدی که برای مصالح کشور در نظر گرفته شود و نه فقط برای تأمین منافع شخص تولید کننده؛ مثلاً تولید هندوانه در بندرعباس و حتی صادرات آن در مجموع با توجه به ارزش آب در آن منطقه به ضرر کشور است ولو یک کشاورز یا شرکت تولیدی از آن سود ببرد؛ یا استخراج خاک از زمین کشاورزی و صادرات آن، تولید معدنی نمونه و مناسب برای کشور محسوب نمیشود ولو اینکه منافع اشخاص با آن تأمین شود.
همۀ اقداماتی که به نام تولید انجام گرفته ولی نامناسب و غیر بهینه و بی رویه بوده به جنگل زدایی و بیابان زایی و ترک روستاها و تشدید نزاعهای محلی بر سر آب و افزایش حاشیه نشینی ناهنجار در اطراف شهرهای بزرگ انجامیده استدوم اینکه تولید بدون برنامه نباشد که حتی اگر بازده آن عالی باشد چون امکان انبارداری و توزیع بموقع و مصرف داخلی یا صادرات مازاد آن وجود ندارد، بخشی از تولید به هدر میرود.
سوم اینکه تولید بی دوام نباشد و آن نوعی از تولید است که در کوتاه مدت جواب میدهد ولی به قیمت ضایع کردن امکاناتی که باید به صورت پایدار بهره برداری شود، نظیر پروار کردن گوسفند و بز با چرای آنها بیش از ظرفیت مرتع که موجب تنزل درجۀ مرتع یا از بین رفتن پوشش طبیعی زمین و بیابان زایی و در نتیجه به شسته شدن خاک سطحی مرغوب براثر باران و احتمالاً کاهش گنجایش مفید سد پایین دست شود؛ مثال دیگر استقرار کارخانههای ذوب آهن در مناطق کم آب کشور و خشکاندن رودخانه براثر برداشت بی رویۀ آب.
چهارم اینکه ضایعات زیست محیطی این نوع تولید بسیار خسارت بار و جبران آن اگر غیرممکن نباشد، مشکل و پرهزینه است، نظیر سرنوشت اسف انگیز زاینده رود و دریاچۀ اورمیه و سفرههای آبی زیرزمینی و قناتها و مراتع و جنگلهای کشور و آلودگی هوا با ریزگردها …همۀ اقداماتی که به نام تولید انجام گرفته ولی نامناسب و غیر بهینه و بی رویه بوده به جنگل زدایی و بیابان زایی و ترک روستاها و تشدید نزاعهای محلی بر سر آب و افزایش حاشیه نشینی ناهنجار در اطراف شهرهای بزرگ انجامیده است.
مراعات این نکاتی که گفتید به تولید کشاورزی و صنعتی و معدنی ضربه نمیزند؟
بله، به تولید در کوتاه مدت و تأمین منافع عدهای خاص ضربه میزند ولی اگر برای همان تولیدات مناطق مناسب و روشهای علمی اثبات شده بکار گرفته شود باعث آبادانی و دوام میشود. ما نباید از منابع طبیعی و امکانات خدادادی به صورت "یکبار مصرف" استفاده کنیم؛ آن منابع و امکانات سرمایههای کشور است که نسل اندر نسل باید درست بهره برداری شود و هر نسل به شکلی بهتر از گذشته بر مبنای دانش و تجربۀ مفید و دوراندیشی، به آیندگان تحویل دهد.
یعنی شما معتقدید از تمام امکانات خدادادی کشور برای تولیدات نامناسب و غیر بهینه و بی دوام استفاده شده است؟
البته نه! ولی وقتی میخواهیم دورانی جدید از تولید را در کشور آغاز کنیم و باید به محدودیتها و معیارها توجه نمائیم و از تجربیات گذشته عبرت بگیریم؛ بعلاوه امکانات کشور را درست بشناسیم و برای استفادۀ صحیح و با دوام از آنها برنامهریزی کنیم.
علامت درست اقدام کردن در این برهه تشدید فعالیت مؤسسات تحقیقاتی و دانش بنیان و پشتیبانی تمام عیار از آنهاست
مثلاً امکانات بسیار ارزشمندی در جنوب کشور در سواحل خلیج فارس قرار دارد که از دیدگاههای مختلف نظیر تأمین انرژی و استقرار صنایع و استحصال از دریا و خدمات بازرگانی و ترابری، با استقرار شهرکهای کوچک و متوسط، میتواند جوابگوی اشتغال بیش از بیست میلیون نفر باشد. این توسعۀ دریامحور وسرچشمۀ تولید پایدار کالا و خدمات است.
بالاخره این امکاناتی که شما گفتید کاملاً بالقوه است، چه راهکاری برای به فعلیت رسیدن آن دارید؟
درست است ولی نباید بپنداریم که واهی و خیالی است بلکه کاملاً واقعی است اما عملیاتی کردن آنها و آماده سازی شأن مستلزم مطالعۀ دقیق، شناخت کامل، برنامه ریزی همه جانبه و بکارگیری فناوریهای اثبات شده است؛ ما نباید وقتمان را با سعی و خطا به هدر دهیم؛ با استفاده از تجربیات موفق دیگران و منطبق ساختن آنها با شرایط خودمان و پرهیز از اشتباهات دیگران و اجتناب از تکرار خطاهای گذشته، میتوان مدت زمان نیل به نتیجه را کوتاه کرد.
توجه داشته باشیم که مهیا سازی یکی از سرفصلهای مهم اشتغال مبتنی بر پژوهش است و علامت درست اقدام کردن در این برهه تشدید فعالیت مؤسسات تحقیقاتی و دانش بنیان و پشتیبانی تمام عیار از آنهاست.
برخی به جای استفاده از تجربیات دیگران، کلاً مسیر وابستگی به غرب و دیگران را میروند...
وابستگی به بیگانگان ناشی از عدم خودباوری است. ما کسانی را در تاریخ خود بویژه در دوران قاجار و پهلوی میشناسیم که مأیوس بودند از اینکه کاری به دست خود ما بتواند به ثمر برسد و اعتقاد داشتند باید خودمان را دربست در اختیار بیگانگان بویژه غربیها قرار دهیم؛ در نقطۀ مقابل افرادی را داشتیم که قابلیتهای خودی و درونزایی را باور داشتند اما برونگرا هم بودند و هیچگاه از تجربۀ مفید دیگران خود را محروم نکردند، از دیگران یاد گرفتند و از آن میان آنچه را مناسب اقتضاهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود میدانستند بکار بستند و به دستاوردهای خوبی هم رسیدند.
خودباوری به مفهوم نفی برونگرایی و عدم استخدام دانش و تجربۀ مؤثر دیگران نیست و الا پیامبر اکرم نمیفرمود: اطلبواالعلم ولو بالصین.
رمز موفقیت در رونق دادن به تولید مجهز شدن به دانش و انتقال تجربه است؟
کاملاً صحیح است و رونق تولید در گرو هدفمند شدن کسب دانش است؛ این رویه که امروز رایج شده و جوانان بیشتر در صدد کسب مدرک هستند نوعی انحراف است که در آموزش عالی پدیدار شده است. اگر آموزشهای عمومی و مبنایی را درست انجام بدهیم، پس از آن دربارۀ آموزشهای تخصصی، استاد و دانشجو باید عمدتاً محور و محمل درس و فعالیت تحقیقاتی خود را مسائل و نیازهای کشور و استفاده از دستاوردهای بشری برای چاره جویی آنها قراردهند.
رونق تولید در گرو هدفمند شدن کسب دانش است؛ این رویه که امروز رایج شده و جوانان بیشتر در صدد کسب مدرک هستند نوعی انحراف است
هدف نهایی آموزش و کارآموزی و تدوین پایان نامه برای دانشجویان و ارتقا حرفهای برای اعضای هیئت علمی، باید رونق دادن به تولید باشد با تجزیه و تحلیلی جامعی که از فعالیتهای تولیدی کردیم.
به یاد داشته باشیم که آموزش متناسب با نیاز حقیقی، از زمرۀ تولید خدمات مقدس به شمار میآید که باید با مشورت با اهل فن و همکاری استادان حکیم و انجمنهای علمی تخصصی و فرهنگستانها انجام گیرد؛ اینها خود رونق جدیدی است در صحنۀ آموزش.
با این شرایطی که از آموزش عالی توصیف کردید، این نوع آموزش برای مهیا شدن نیروی انسانی کافی و جوابگوی نیازهای تولید است؟
این شرط لازم است و در هر حال باید به کار بسته شود؛ اما کافی نیست و در محیط کار و تولید به نکات دیگری هم باید توجه شود که به اساس ساماندهی محیط کسب و کار برمی گردد و آن مدیریت است.
شرط کافی را میتوان در یک واژه خلاصه کرد؛ «شایسته سالاری». انتخاب مدیر شایسته در مجموعههای بزرگ رمز موفقیت است و در بنگاههای کوچک یا خانوادگی و یا شخصی، جامع نگری و دوراندیشی و قابلیت کارآفرینی مانع رکود تولید میشود؛ بر این مبانی، نیروی فعال و تولیدی به گونهای کار را اجرا میکند که مواد و مصالح به هدر نمیرود، دقتها مراعات میشود، کیفیت و سلیقه و زیبایی و جذابیت فراموش نمیشود و رضایت مندی مشتری و مصرف کننده جلب میشود و اینها یعنی رونق.