بزرگنمایی:
عروسکسازی که کارآفرین نیست اما با انگیزه، ابتکار و خلاقیت بسیاری سعی در تولید عروسکهایی دارد تا جامعه را متحول کند.
به گزارش تبسم مهر، در کشورمان سازنده عروسکهای خانگی کم نداریم که هر کدام با اهداف و رویکردی خاصی به تولید عروسک مشغولاند. یکی برای کسب درآمد، دیگری برای انتقال مفاهیم فرهنگی و تربیتی، سازندهای برای پیشینه تاریخی و تمدنی و زنده نگهداشتن صنایع دستی گذشتگان و... البته عروسکسازانی که عروسکهای دستی میسازند مشکلات زیادی دارند و گاه در پس این مشکلات دلزده و دلسرد به کارشان ادامه میدهند اما مهم این است که هنوز در این راه پُر از سختی و خستگیها جا نزدهاند و به ادامه دادن، ادامه میدهند. «زینب باقری» از آن دسته عروسکسازی است که با جان و دل این کار را شروع کرده و همچنان با امیدواری تمام به ساخت عروسک مشغول است، او شاید از حرفهای دیگران دلسرد شده اما عروسکسازی را رها نکرده است و با خلاقیت و نوعی وفاداری خاصی به این کار دلنشین ادامه میدهد.
زمانیکه شنیدم «زینب» عروسکهایش از نوع عروسکهای بسیجی و به نوعی رزمندهگان دوران دفاع مقدس است که سربند دارند و پرچم در دستانشان است برایم عجیب و متفاوت آمد که دختری در دهه هفتاد به این موضوعات توجه دارد و عمیقا در این باور است که میتواند هر چند محدود با عروسکهایش در جامعه تاثیرگذار باشد.
در ابتدا از «زینب» درباره شروع کارش پرسیدم که چگونه به سمت عروسکسازی سوق پیدا کرده و به این کار روی آورده است، او جواب میدهد: «نزدیک به یک سال ونیم است که به صورت حرفهای به سمت عروسکسازی روی آوردم و با دیدن عروسکها و نمونههای مختلف ترغیب شدم تا عروسکساز شوم، البته من هیچ کلاسی نرفتم و این هم کار سختتر میکرد، بهتنهایی الگو لباسها را میکشیدم و طراحی عروسکها را انجام میدادم، گاهی در الگو کشیدن سختیهایی وجود داشت مثلا کج و معوج در میآمد و آن طرح مطلوبمن نمیشد، اما باز هم سعیام را بیشتر میکردم. اما با توان و علاقه شدید الگوهای مختلفی را میکشیدم تا آن طرحی که دوست دارم، دربیاید. البته من احساس میکنم که حوزه عروسکسازی همت بلند و خلاقیتهای بسیاری را میطلبد زیرا سختیهایی دارد، که آدم را خسته میکند.»
ابتکار و خلاقیت؛ اساس کار عروسکسازی
به او میگویم با توجه به اینکه عروسکهایت حجاب دارند، حتما به وجوه تربیتی و فرهنگی هم توجه داری و به این موضوعات هم فکر میکنی پس چگونه وجه تربیتی را در عروسکها لحاظ میکنی؟ «زینب» میگوید: «عروسکهای دختر علاوه بر اینکه موهایشان فرفری است، روسری و چادر هم دارند و عروسکهای پسر، تیپی بسیجی همانند تیپهای جبهههای جنگ هستند که سربند و پرچم ایران را در دست دارند. تصمیم داشتم که نماد ایرانی ـ اسلامی در آنها رعایت شود و حس وطندوستی و میهنپرستی را به مخاطب القا کند. بیشتر سعی کردم که عروسکها بانمک باشند تا خوشگل، برایم مهم بود زمانیکه مادری برای کودکاش عروسک را میخرد به واسطه آن به او آموزش تربیتی بدهد، مثلا اگر قرار است مهمان وارد خانه شود به دخترش بگوید روسری را بر سر عروسکش کند، یا اگر در جمع خانه هستند به موهای عروسکاش گیرهای بزند. تصمیم دارم در بستهبندیهای جدید لوازم جدید را همراه با عروسک اضافه کنم. یکسری هم پک عروسکهای انگشتی دارم که مادر و پدر و دختر و پسر هستند.»
به او میگویم عروسکهای خارجی در ایران فروش بیشتری دارند و کودکان تمایل بهتری به آنان نشان میدهند در حالیکه برندهای ایرانی فروش محدود و طرفداران خاصی دارد مثلا عروسکهای دارا و سارا هم خیلی نتوانست طرفدار داخلی را جذب کند و به نوعی در فروش شکست خورد، «زینب» در اینباره ادامه میدهد: «بله همینطور است البته باید بگویم زمانیکه عروسکهای دارا و سارا وارد بازار شده بود، من 7 ساله بودم، که بسیار گرون بود و ما آرزوی خریدنش را داشتیم اما نمیتوانستیم بخریم فقط برچسب لوازمالتحریرش را خریداری کرده بودیم. من یادم میآید در دورانی سخنرانیهای مقام معظم رهبری را در اینباره شنیدم، که ایشان فرموده بودند در ساخت عروسکها باید به دو مقوله «کار و ابتکار» توجه داشت و ایشان حتی به جزییات هم اشاره کرده بودند. صحبتهای ایشان من را به وجد آورده بود که حتی به مسائل جزئی هم توجه دارند. اینکه باید پشتکار و همت داشته باشیم خیلی به من در راه عروسکسازی کمک کرد.»
او ادامه میدهد: «من نمیتوانم خودم را در حد کارآفرین بزرگ ببینم که میتوانم بازار عروسکها را متحول کنم، اما در توان خودم به عنوان یک نفر میتوانم تاثیراتی را در جامعه ایجاد کنم، مثلا من 100 تا عروسک ساختهام و فروختم پس توانستهام 100 کالای ایرانی مناسب با فرهنگمان را وارد 100خانه در ایران کنم و این حس خیلی خوبی به من میدهد. من سود خیلی کمی برای خودم برمیدارم و بیشتر دوست دارم که این عروسکها برای کودکان ایرانی خیلی خوب باشد و تاثیر تربیتی را برای آنان به ارمغان بیاورد. بالاخره ما دهه هفتادی توسط کسانی تربیت شدیم که جنگ، دفاع مقدس و انقلاباسلامی را به صورت عینی و ملموس دیدهاند و لمس کردهاند. به نوعی تحول درونی و آرمانی هم داشتند اما ما که این موضوعات را لمس نکردیم اگر صاحب فرزند شویم شاید این موضوعات خیلی برای ما قابل تامل نباشد و تحت تاثیر فرهنگی غربی باشیم. خیلی خوشحالم که چنین عروسکهایی را میتوانم تولید کنم و به دست مردم برسانم. زمانیکه درس و دانشگاه شخصی تمام شود اگر تمایل دارد، در خانه کار کند عروسکسازی کاری ایدهآل و مناسبی برایش خواهد بود.»
فرستادن الگو و طراحی برای علاقهمندان به عروسکسازی
به او میگویم تمایلی به آموزش دادن عروسکسازی داری! میگوید: «در حوزه آموزش به کسانی که علاقهمند به کار در خانه هستند و وقت کافی برای رفتن به بیرون و کار کردن ندارند پیشنهاد دادم که الگو و کار برششده را برای آنها میفرستم و بازار کار و کسب درآمد و جذب مشتری را خودشان انجام بدهند، در حال حاضر قرار است برای کسانی که در مشهد و سمنان هستند الگو بفرستم تا آثار عروسکی را بسازند و تولید کنند. اینکه میگویم الگو و کار برششده یعنی کار الگو کشیدن که سخت و طاقتفرسا هست را انجام نمیدهند، تنها به عروسکسازی میپردازند. اینکه بخواهم در این سن و سالی که هستم کارگاه بزرگی را راهاندازی کنم تا عروسکها را به تولید انبوه برسانم شاید از توان من خارج باشد اما در همین حد هم تمام تلاشم را میکنم از الگوهایم برای افراد خانهدار بفرستم تا بتوانند کاری انجام دهند، هم کسب درآمد برای آنان میشود و هم عروسکهای دستساز رشد بیشتری میکند.»
«زینب» ادامه میدهد: «البته عروسکهای که دستساز هستند در خانه ساخته شوند خیلی بهتر است تا در کارگاهها این کار انجام شود زیرا اگر کارگاهی باشد ما بخواهیم عروسکی را بسازیم همانند همان عروسکهای سریساز میشود. من به شخصه به کارهایی که با چرخ ساخته میشوند، تمایلی ندارم احساس میکنم حس ندارند. کاملا بدن عروسکها را با دست میسازم و در نهایت برای لباسهایش از چرخخیاطی استفاده میکنم و احساس میکنم حس سازنده به عروسکها منتقل میشود.»
به او میگویم اخیرا فضای مجازی امکانی را فراهم آورده که محصولات عروسکی را در آنجا تبلیغ میکنند و هم به فروش میرسانند، کاری که خیلی از سازندگان عروسک انجام میدهند، آیا توانستی با این رویه پیشآمده کنار بیایی و خودت را با جریانات هموار کنی! «زینب» جواب میدهد: «اوایل کارم با مشورت یکی از دوستانم به فروشگاهها و مغازههای مختلف فرهنگی رفتیم، عروسکهایم را نشان دادم و استقبال خوبی هم شد، گفتند عروسکها داخل مغازه بماند تا به فروش برسد. از درآمد آن عروسکها حس شعف داشتم. البته بیشتر سعی میکنم قیمت عروسکها بالا نباشد و مخاطبان با قیمتی مطلوب آنها را خریداری کنند. حتی در اوج گرونیهای امروز قیمت را تغییر ندادم. با صاحب مغازهای که کار میکنم اشتیاق فراوانی در شروع عروسکها داشت و در نوع آنها سختگیری نمیکرد در اصل نقد را بر عهده مشتریان گذاشته است.»
او ادامه میدهد: «یکی از دلایلی که دوست ندارم در فضای مجازی فعالیت داشته باشم (البته شاید در آینده به آن سمت بروم)، اینکه مشتری میخواهد نظر و الگوهایی که در ذهنش دارد را به عروسکساز بگوید و مدام انتقادهایی داشته باشد که چرا عروسک رنگ دیگری ندارد یا چرا دامنش مدل دیگری نیست! یا هر ایرادات دیگری! این موضوعات کار را سختتر میکند. برخی عروسکسازان را دیدم که به این مورد اشاره دارند و چنین موضوعاتی برایشان اتفاق افتاده است، لحن طلبکارانهای پیدا میکنند که شاید این امر باعث دلسردی و دلخوری میشود و دست عروسکساز کاملا برای طراحی بسته میشود. مسئله دیگر اینکه مشکلات و مصائب پُست کردن عروسکها را نداریم. ما عروسکها را برای مغازهدار میبریم و مشتری در مغازه از کاری خوشش میآید و آن را خریداری میکند. به خاطر این دلایل خیلی راغب به فعالیت در فضای مجازی نیستم.»
«زینب» درباره فروش آثارش میگوید: «معمولا درباره استقبال عروسکها از سوی مخاطبان را از فروشندهها میپرسم که خداروشکر استقبال خوبی هم شده است، مغازهایی که این محصولات را میبرم در بهشتزهرا است و معمولا حجم زیاد مشتریان 5شنبه و جمعه است اما باز هم فروش خوبی دارد و دائما در حال ساخت عروسکها هستم.»
او درباره کپیکاری در زمینه عروسکسازی ادامه می دهد: «البته موضوعی دیگر که در بحث ساخت عروسک وجود دارد، تقلید و کپی از کارها است، اینکه مدلها را کپی میکنند یا برای فروش از عکس و نمونه آثار دیگران استفاده میکنند و مشتری زمانیکه سفارش را میبیند و تحویل میگیرد، محصولی دیگر را میبیند زیرا او از آن کار تقلید کرده و نمیداند که آن عروسکها با چه متریالی ساخته شدهاند. از این دزدی طرح و الگو زیاد دیدهایم. در حالیکه من وقت زیادی میگذارم، تمام طرحهایم را بر روی کاغذ میکشیدم و وقت زیادی برایشان صرف میکردم. البته تمرکز من برای ساخت پیکسل هم هست. باید بگویم کسانی که طرحها و الگوی عروسکی را از دیگران تقلید میکنند و از آن کار تقلیدی کسب درآمد دارند، به آن درآمد حلال نمیگویند. آنها مستقیما فکر و خلاقیت دیگران را کپی میکنند اما هر شخص باید ابتکار خودش را داشته باشد تا موفق شود.»