سازمان تامین اجتماعی:
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران-ایرنا- محمد معتمدی خوانندهی موسیقی سنتی ایران که دیشب در برنامهی زنده تب تاب در شبکه سه حضور داشت، به ایراد سخنانی پرداخت که خبر از واقعیت تلخ و وضعیت نه چندان مطلوب موسیقی در ایران دارد.
تبسم مهر - تهران-ایرنا- محمد معتمدی خوانندهی موسیقی سنتی ایران که دیشب در برنامهی زنده تب تاب در شبکه سه حضور داشت، به ایراد سخنانی پرداخت که خبر از واقعیت تلخ و وضعیت نه چندان مطلوب موسیقی در ایران دارد.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری، به رغم سابقهی دور و دراز موسیقی ایران که به پیش از دورهی هخامنشیان و ساسانیان میرسد و با وجود صاحب سبک بودن ایران به عنوان یکی از کشورهای جهان که هم در زمینهی نوا و هم ادوات موسیقی حرفی برای گفتن دارد اما امروز این تاریخچه هرچه بیشتر به سمت فراموشی رفته است.
موسیقی سنتی ایرانی که روزگاری اصالت و نوای دل انگیزش از خلال هزارهها گوش نواز و آشنای ذائقهی ایرانیان و حتی کشورهای دیگر بود، اگر در دوره ای به واسطهی برتری ابزاری و هنر تبلیغات، تحت تاثیر موسیقی کلاسیک غربی و غرب و کمتر مقبول بود، امروز اما بیش از بیش به دلیل هجمه ای از آنچه موسیقی نیست اما موسیقی مینماید، کمرنگ شده است.
بر وخامت این اوضاع باید دستهای پشت پرده و سیستم تجاری و مافیایی کسب درآمد از موسیقی حتی به قیمت عاری از اصالت و گوهر وجود کردن آن را نیز افزود.
در زندگی فست فودی شدهی امروز انگار همه چیز حتی عرصههای فرهنگی نیز از این شتاب بی نهایت جدا نمانده و در دام آن افتاده است؛ به صورتی که اگر موسیقی در گذشته با رویکردهای متعالی افراد انسانی را به تفکر و تامل وا میداشت اما امروز صرفا سرگرم کننده است. یعنی اگر در گذشته موسیقی برای هدفی والاتر شنیده میشد و این گوش دادن وسیله ای برای رسیدن به اهدافی متعالیتر بود اما امروز موسیقی به وسیله ای بدل شده است که هدف آن همان گوش دادن صرف است.
در نتیجه تلفیق این مصائب ملی و فراملی در این عرصه کار را به جایی کشانده است که امروز کمتر شاهد موسیقی متعالی یا همانچه در ادبیات به آن غذای روح گفته میشود در ایران معاصر هستیم. در نقد این وضعیت و در تقبیح برخی از انواع و اقسام سبکهای موسیقی جدید انتقادات و جملات قصار زیادی گفته شده است به صورتی که مثلا «الهی قمشه ای» در یکی از سخنرانی هایش آن را به «دستگاه حماریه» تشبیه میکند.
**موسیقی مقوله ای رها شده
تب تاب برنامه جدید شبکه سه سیماست که روزهای سه شنبه ساعت 22:30 به روی آنتن میرود. تعاملی بودن این برنامه و حضور پررنگ مخاطبان و نظرهای آنان در این برنامه از نکات قابل توجه است چرا که دکور این برنامه بر اساس رأی مردم تغییر میکند تا میزبان، میهمان و مخاطب را به تب و تاب بیندازد. سوالهای این برنامه توسط یک اتاق فکر طراحی شده و به صورت گفت وگو محور، متفاوت و بدون رودربایستی با محوریت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مطرح میشود.
معتمدی که شامگاه سه شنبه و از دریچهی این برنامه با مردم صحبت میکرد، شناخته شدن هنرمندان فعال در عرصهی موسیقی و خوانندگان را، منوط به داشتن تریبون دانست و به دلیل آنچه که آن را اساسا فقدان چنین تریبونی نامید، موسیقی را عرصه ای رها شده خواند.
وی در ادامه و در اشاره به تنها نهاد موجود در عرصهی موسیقی ایران یعنی «دفتر موسیقی»، آن را صرفا نهادی در جهت اخذ ممیزی برشمرد.
در واقع آنچه که به ویژه در روزهای گذشته و در خلال جشنواره فیلم وتئاتر فجر شاهد بودیم که انتقادات هنرمندان و فیلمسازان در این عرصه را برجسته میساخت؛ یعنی حضور شورای صدور پروانه ساخت به عنوان اثرگذارترین نهاد در این حیطه که نه نقش تولیدی و حمایتی که نقش ممیزی و بازدارنده دارد، در حیطهی موسیقی نیز جریان دارد. یعنی همانگونه که کنشگران سینمایی شورای صدور پروانه را سدی در راه تولید و زایش خلاقیت و باروری سینمای ایران میدانند، در عرصه موسیقی نیز «دفتر موسیقی» به جای آن که عرصهی پویایی، تولیدات و خلاقیت باشد بیشتر در زمینه اعمال خط قرمزها و ممیزیها فعال است.
چنانچه معتمدی در این گفت وگو عنوان کرد: ما در طی این سالها باید از مرکز موسیقی گذر میکردیم. نمیخواهم بگویم که آنها مانع بوده اند اما ما باید از مقطع عبور میکردیم؛ منِ معتمدی یا دیگرانی که سالها کار کرده اند هنوز جایگاهی در این کشور ندارند که بگویند به واسطهی اعتبار این آدم، او میتواند کار ارائه دهد.
وی افزود: هنرمندان و دولت در قبال مردم مسوولیت دارند. دولتها در بخش آموزش مردم بسیار موظف است و باید در این زمینه احساس مسوولیت کند، اما ما چون نهاد سیاست گذار در این زمینه نداریم عملا از بهره برداری از پتانسیلهای آن و درآمدهایی که میتوانیم از آن کسب کنیم عاجزیم.
معتمدی در تشریح این مطلب که چه چیز خوب است یا بد افزود: شاید برخی مواقع خود مردم یک جامعه متوجه نباشند که گاهی کارهایی را که دارند گوش میکنند و فکر میکنند خوب است با اصالت جامعه شان و معیارهای اصیل موسیقی آن جامعه چندان سازگار نباشد.
«چیزی که ما لازم داریم یک «بنیاد ملی موسیقی» است که موسیقی خوب را برای این مردم تولید کند و آن را به سمع و نظرشان برساند و برایشان برنامه ریزی و سرمایه گذاری کند تا گوش و روحشان با موسیقی خوب و صدای خوب، آشنا شود».
**سلطان کنسرت
معمتدی در توضیح عنوان «سلطان کنسرت» که در اظهارنظرهای گذشته اش به کار برده بود، بیان داشت: سلطان کنسرت هم میتواند تا حدودی مجاز باشد و صرفا عنوان بدی نیست. این عنوان زمانی تبدیل به مساله یا مشکل میشود که بخواهد از قدرت خودش و روابط اجرایی ای که در بدنهی این کار و صنف دارد، به نفع سود شخصی خودش استفاده کرده و سیاست گذاری و برای آن عرصه، تعیین تکلیف کند.
وی افزود: برخی تصور کرده بودند انتقاد من با کسانی است که زیاد کنسرت برگزار میکنند اما من مساله ام با تهیه کنندان وهنرمندان نیست و منظورم هنرمندانی که زیاد کنسرت میگذارند نیست، منظورم کسانی است که مثلا به فرض چون سازوکار فروش بلیت را در اختیار داشته اند و برای سالهای سال این بلیت را فروخته اند و از این منظر به دیتا بیس و اطلاعات شخصی مخاطبین عرصهی موسیقی دسترسی پیدا کرده اند، به بازار کنترل پیدا کرده اند و به نوعی به بازار خط میدهند.
«سود اینها در ظهور خوانندگان جدیدی است که شاید خیلی عیاری ندارد و شناخته شده نیستند و خیلی راحت میتوانند با آنها قراردادی مثلا 95 درصد به 5 درصد ببندند و به واسطهی تبلیغات میلیاردی ای که میکنند و هجمه ای که با این تبلیغات ایجاد میکنند، میفروشند».
معتمدی در توضیح سازوکار این سیستم تصریح کرد: این تبلیغات را به واسطه صدایی که با تکنولوژیهای استودیوی ایجاد میکنند که در عالم واقع امکان اجرا ندارند و با یک چهرهی جوان و کت و شلوار شیک و مدل مویی جذاب در یک پکیج ارائه میکنند و در همه شبکهها میفرستد.
«و این مانند یک خبر و رویداد در مدت زمان کوتاهی جالب است و مردم استقبال میکنند اما پس از گذشت یکی دو سال جذابیت خودش را از دست میدهد. در حالی که هنر واقعی هرگز جذابیت خودش را از دست نمیدهد؛ همانگونه که هر زمان به اصفهان بروید از زیبایی آن معماری لذت میبرید».
پژوهشم.س.ب
انتهای پیام /*