مهر در گزارشی بررسی کرد؛
«یخزدگی» اسکی با چند انتخاب اشتباه/ «ماه عسل» بدون اخراجیها
ورزشی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - پرونده تیم ملی اسکی آلپاین ایران در مسابقات قهرمانی جهان درحالی با ناکامی کم سابقه بسته شد که برخی ملیپوشان عنواندار با تشخیص کادر فنی از اعزام به این رویداد کنار گذاشته شدند.
تبسم مهر - پرونده تیم ملی اسکی آلپاین ایران در مسابقات قهرمانی جهان درحالی با ناکامی کم سابقه بسته شد که برخی ملیپوشان عنواندار با تشخیص کادر فنی از اعزام به این رویداد کنار گذاشته شدند.
خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: پرونده حضور ایران در رقابتهای قهرمانی آلپاین جهان در سوئد با ناکامی و کلکسیونی از اوتیها که در تاریخ اسکی ایران کم سابقه بود به پایان رسید تا نگرانیها برای آینده این رشته افزایش پیدا کند.
اختلافات از کجا آغاز شد؟
همه چیز از اختلافات میان سرمربی سابق تیم ملی علیداد ساوه شمشکی و بهرام ساوه شمشکی دبیر فدراسیون آغاز شد تا سرانجام این سرمربی باشد که از تیم ملی کنار گذاشته شود تا سریال حذف از تیم ملی همانجا کلید بخورد. سرمربیای که به عقیده اسکی بازان بهترین مربی ایرانی است و بار فنی اش از همه مربیان داخلی بالاتر بود و سابقه سالها تجربه در میادین بین المللی از جمله المپیک را داشت از تیم ملی خط خورد تا نوبت به اخراجی دوم برسد.
اخراجی دوم چه کسی بود؟
او کسی نبود جز کاپیتان حسین ساوه شمشکی. ساوه شمشکی که بعد از جاماندن از المپیک زمستانی کره جنوبی که مسبب اصلی آن را کم کاری فدراسیون اسکی میدانست و در گفتگو با خبرگزاری مهر این موضوع را به صراحت بیان کرده بود، در پی اختلافات مجدد باز هم با دبیر فدراسیون به سادگی و با بهانه عدم رعایت عرف تیم ملی از تیم ملی اسکی آلپاین کنار گذاشته شد. او که با وجود مصدومیت رو به بهبود خود فرصت حضور در چند انتخابی را پیدا کرده و در همانها هم نتیجه خوبی را کسب کرده بود، در ترکیب تیم ملی قرار نگرفت تا دومین قربانی اسکی نیز از میان برترینهای این رشته انتخاب شود.
قربانی بعدی از راه رسید!
انتقادات از عملکرد سلیقه ای و چکشی فدراسیون اسکی ادامه داشت تا اینکه برگزاری مسابقاتی عجیب در دیزین شرایط را برای رونمایی از سومین قربانی فراهم کرد. چند روزی از سرماخوردگی محمد کیادربندسری میگذشت و وی که در فصل اسکی در تمام مسابقات رتبه نخست را از آن خود کرده بود و پس از وقفه دو دوره عدم حضور در قهرمانی جهان انگیزه زیادی برای این دوره از رقابتهای جهانی داشت تا موفقیت و عملکرد تاریخی خود در قهرمانی جهان اتریش را تکرار کند با یک شوک بزرگ مواجه شد.
نامه بی اثر به سرمربی تیم ملی
کیادربندسری که با نوشتن نامه ای از سرمربی تیم ملی (باقر کلهر) خواسته بود تا در چهار پنج روز پایانی تا اعزام به وی مرخصی بدهد تا سرماخوردگی اش بهبود یابد با خبری عجیب آشفته شد. رقابتهایی که با نام مسابقات جوانان در سایت فدراسیون جهانی ثبت شده بود به ناگاه تغییر ماهیت داد و بزرگسالان هم فرصت شرکت در آن را پیدا کردند و در غیاب کیادربندسری هم تیمیهای وی در این رقابت ظاهرا مشکوک حضور پیدا کردند و در شرایطی که مشخص نبود چرا برخی از ورزشکاران تا به این حد در این مسابقه ضعیف اسکی میکنند مرتضی جعفری با اختلاف زمانی غیر طبیعی با دیگران رتبه نخست را از آن خود کرد تا در پایان فصل وی بهترین اسکی باز ایران شده و کیادربندسری را هم پشت سر بگذارد.
تهدید ملی پوشی که دنبال حقش بود
احتمال تبانی در این مسابقه که البته از نظر دبیر فدراسیون و نماینده فدراسیون جهانی جرم محسوب نمیشود باعث شد تا کیادربندسری که در تمام فصل با اقتدار در رتبه نخست قرار گرفته بود و حالا یک شبه تمام تلاشش بر باد رفته بود از فدراسیون بخواهد با بررسی موضوع تبانی در این رقابت حق و عدالت را برقرار کند اما نه تنها پاسخی از فدراسیون نشنید بلکه تهدید شد در صورت پس نگرفتن اظهاراتش به رقابتهای قهرمانی جهان اعزام نخواهد شد. برترین اسکی باز ایران و تنها دارنده مدال بازیهای آسیایی زمستانی که هیچ گوش شنوایی در فدراسیون نمیدید پیش از آنکه مثل هم تیمی اش به صورت رسمی از تیم ملی خط بخورد با نوشتن نامه ای از حضور در رقابتهای قهرمانی جهان انصراف داد تا تراژدی تیم ملی اسکی آلپاین با سه اخراجی سایه سیاهی از عدم شایسته سالاری بر تیم ملی بیاندازد.
سکوت عجیب رئیس فدراسیون اسکی
در این میان آنچه از همه ناراحت کنندهتر به نظر میرسید سکوت دوباره سید عبدی افتخاری رئیس فدراسیون اسکی بود. عبدی افتخاری که اگرچه از خانواده اسکی اما وابسته به هیچ طیف خاصی نبود باز هم در برابر اقدامات شگفت آور برخی مهرههای فدراسیون واکنشی نشان نداد تا تیم ملی با ترکیبی متفاوت از برترینها راهی سوئد شود. این اقدام عبدی افتخاری انتقادات بسیاری از پیشکسوتان از جمله علی ساوجی را در پی داشت که در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر اعلام کرد تصمیمات فدراسیون را عبدی افتخاری نمیگیرد.
ناکامی پشت ناکامی
هرچقدر تیم ملی در رقابتهای قهرمانی جهان با ناکامی همراه بود شانتاژ و فریب افکار عمومی هم بیشتر از قبل وجود داشت. درست در همان لحظه ای که اسکی بازان کشورمان زمین میخوردند خبر از کمک گرفتن سایر تیمها از مسیر طراحی شده کادر فنی کشورمان به گوش میرسید. در اینکه سطح اسکی ما تفاوت زیادی با کشورهای اروپایی و حتی برخی آسیاییها دارد شکی نیست. در اینکه بسیاری از اسکی بازان قهرمانی جهان برای اختلاف کمتر زمان خود با نفر نخست میجنگند و ما برای سالم به خط پایان رسیدن هم شکی نیست اما قبول شکست و عذرخواهی در پی برآورده نشدن انتظارات بهترین رویکردی است که کادر فنی تیم ملی میتواند داشته باشد.
کادر فنی باید جزو بهترینها باشند
ملی پوشان اسکی که در بدترین امکانات و بدون کمترین اردوی آمادگی از همه چیز خود برای تیم ملی زده اند حق این را دارند که بهترین کادر فنی را داشته باشند. تیم ملی آن قدر مقدس است که نباید کادر فنی بدون در نظر گرفتن شایستگیهای لازم انتخاب شود و باید برترینها و باتجربهترین هدایت آن را بر عهده بگیرند.
ملی پوشانی که با تمام توان جنگیدند
هیچ کس از ملی پوشان اسکی توقع خارق العاده ندارد، آنها تمام توان خود را در رقابتهای قهرمانی جهان به نمایش گذاشتند. از فروغ عباسی گرفته که استعداد خود را نه فقط در اسکی بلکه در بسیاری از رشتههای ورزشی به اثبات رسانده است، از مرجان کلهر باسابقه که اخلاق را در قهرمانی جهان به تصویر کشید و علیرغم اطلاع داوران از خطای خود در مسیر به صورت کاملا شخصی از شرکت در مانش دوم مسابقه خود انصراف داد، از عاطفه احمدی که با تلاش بی نظیر خود برای بهتر بودن نشان داد به عمل کار برآید به سخندانی نیست و از صدف ساوه شمشکی که وقتی همه در مارپیچ بزرگ زمین خوردند او به خط پایان رسید و حتی میترا کلهر که تمام تلاشش را برای رسیدن به خط پایان انجام داد.
ترکیبی که بهترینهای ایران بودند
نقطه قوت تیم ملی بانوان ایران در این بود که کسی دست در ترکیب تیم ملی نبرد و آنها برترینهای ایران بودند. شاید اگر در بازبینیهای مسیر تذکرات لازم به آنها داده میشد این همه خطا نمیکردند و اوت نمیشدند اما آنها هر چه که بودند برترینهای ایران بودند درست بر خلاف تیم ملی مردان. به نمایش ضعیف تیم ملی مردان چه در مارپیچ بزرگ و چه مارپیچ کوچک میتوان خرده گرفت چرا که میشد دو نماینده برتر مردان ایران را در ترکیب تیم ملی داشته باشیم و خودمان نخواستیم. چرا محمد کیادربندسری و حسین ساوه شمشکی پس از سالها افتخار و سالها تلاش توسط عده ای که حتی یکبار در هیچ میدان بزرگی مسابقه نداده اند حذف شوند؟ مگر تیم ملی جنگ قدرت است که هر کسی زورش نرسید حذف شود و تسویه حسابهای شخصی جای اتحاد و همدلی را بگیرد؟ تصور کنید اگر روی این موضوع مدیریت درستی میشد و اجازه دخالت در ترکیب تیم ملی را نمیدادیم امروز به جای نوشتن از کلکسیون اوتیها از عملکرد قابل قبول تیم ملی مینوشتیم.
راه افتادن مجدد بحث تکراری
همین عدم مدیریت باعث شده تا دوباره بحث دیزین و شمشکی و دربندسری پس از سالها در فدراسیون اسکی راه بیفتد. مگر نه اینکه چیزی جز اتحاد و همدلی میان بومیان توانمند اسکی که همه زندگی خود را وقف اسکی و برف کرده اند نمیتواند این رشته را موفق کند؟
با یک عذرخواهی از نو شروع کنید
همین حالا هم دیر نشده است، به جای شانتاژ و تبلیغات واهی در روزهای شکست کافی است با یک عذرخواهی ساده و تغییر مسیری که در پیش گرفته شده به بیراهه نرفت. مگر میشود در روز اوت نیمی از تیم ملی گفت خوشحالیم که از همه آسیاییها برتر بودیم. مثل این است که در فوتبال جام ملتهای آسیا پس از حذف از رقابتها بگوییم خوشحالیم که مثلا از تیمهای فلان منطقه آسیا برتر بوده ایم!
فدراسیون اسکی قبل از اینکه بخواهد با استعدادیابی در سطح بین المللی مانور بدهد و در دیدارهای بین المللی از این استعدادیابی بگوید و کارنامه اش را پر کند استعدادهای فعلیاش را حفظ کند. چه میتوان گفت به استعداد نونهال از اینکه اگر روزی برترین اسکی باز ایران هم باشد و فلان مسئول فدراسیون از او خوشش نیاید جایی در تیم ملی نخواهد داشت؟!