مدیر موزه هنرهای معاصر تهران در گفتگو با مهر:
آموزش و پرورش به هنر بها نمیدهد/ازدست رفتن استعداد هنری در مدارس
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - وقتی میگویند همه چیز از مدرسه آغاز میشود یعنی شما میتوانید ردپای سلیقه هنری مردم و میزان آگاهی آنها در حوزه هنر را نیز در آموزش و پرورش و برخورد این نهاد با مقوله هنر جستجو کنید.
تبسم مهر - وقتی میگویند همه چیز از مدرسه آغاز میشود یعنی شما میتوانید ردپای سلیقه هنری مردم و میزان آگاهی آنها در حوزه هنر را نیز در آموزش و پرورش و برخورد این نهاد با مقوله هنر جستجو کنید.
به گزارش خبرنگار مهر ، آموزش هنر در مدارس از کیفیت لازم برخوردار نیست. هر چند معاونت فرهنگی و پرورشی آموزش و پرورش تلاش دارد با برگزاری مسابقات هنری و طرح هایی مانند هفته سرود و تئاتر در مدارس خلاء آموزش هنر در مدارس را جبران کند، اما نگاهی به سطح سلیقه عمومی هنری در جامعه که میتوان آن را از روی سلیقه مردم در نوع موسیقی، تئاتر، فیلمهای اکران سنجید یا استقبال مردم از گالریها و موزههای هنری مشاهده کرد، ما را با این واقعیت تلخ رو به رو میکند که فرهنگسازی در مقوله هنر که باید از سطح مدارس و کودکی آغاز شود، دچار چالشهای جدی است.
از سوی دیگر درد همیشگی و مزمن کمبود معلم مخصوص هنر در آموزش و پرورش که سال هاست گریبان آن را رها نمیکند، مزید بر علت است تا همان ساعت محدود هنر در مدارس نیز به خوبی به این امر اختصاص پیدا نکند.
اما از سوی دیگر شاخه فنی حرفه ای و کار و دانش در این سالها بر رشتههای هنری خود افزوده است و تمرکز آموزش و پرورش به سمتی حرکت میکند که دانش آموزان را بیشتر به سمت رشته هایی به جز ریاضی، تجربی و انسانی هدایت کند. با اینهمه سطح کیفی آموزش هنر در مدارس فنی حرفه ای و کار و دانش نیز با ایده آل فاصله زیادی دارد. در این میان اما از دیرباز هنرستان هنرهای زیبا که مجوز خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها دریافت میکنند، بهترین خروجیهای دانش آموزی رشتههای هنری را داشته اند.
احسان آقایی که تا دی ماه سال 97 مدیر هنرستان هنرهای زیبای پسران بود و این روزها ریاست موزه هنرهای معاصر تهران را به عهده دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تعداد هنرستانهای کشور و نحوه فعالیت آنها گفت: در سراسر کشور 40 هنرستان هنرهای زیبا فعال هستند که تهران و یزد با داشتن هر کدام 4 هنرستان، بیشترین تعداد هنرستانها را در سطح کشور دارند. در ادامه تبریز و اصفهان با داشتن 3 هنرستان در رتبه بعدی هستند. استان هایی که 4 هنرستان دارند، مانند تهران ویزد تنها استان هایی هستند که برای بخش موسیقی به صورت جداگانه مدرسه دارند و در باقی استان ها، موسیقی ممکن است بخشی از رشتههای هنرستان است.
آقایی ادامه داد: به طور معمول استان هایی که بیش از دو هنرستان دارند، یک هنرستان برای دختران و یکی برای پسران در هر استان دارد اما استانهای زیادی داریم که یک هنرستان داشته و آن هنرستان یا مخصوص دختران است و یا پسران. این یکی از مشکلات مربوط به هنرستان هاست اما نکته مثبت این است که هر استان حداقل یک هنرستان هنرهای زیبا دارد.
به گفته وی رشتههای موسیقی ایران و جهان، نقاشی، انیمیشن، سینما، گرافیک، رشته هایی هستند که در این هنرستانها تدریس میشوند و بسته به توانایی که دفتر آموزش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر استان تشخیص میدهد، این رشتهها مجوز میگیرند.
مدیر سابق هنرستان هنرهای زیبای پسران در ادامه درباره نوع تعامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش در اداره هنرستانهای هنرهای زیبا نیز بیان کرد: آموزش و پرورش مایل است که هنرستانهای هنرهای زیبا افزایش پیدا کند چرا که در این هنرستان هاست که به طور خاص رشته هایی مانند موسیقی و سینما ارائه میشود و آموزش و پرورش مجوز چنین رشته هایی را به بخش خصوصی نمیدهد. بنابراین تمایل آنها به این است که هر چه بیشتر چنین رشته هایی در هنرستان هایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دارند، تدریس شود اما در این میان نکته هایی وجود دارد. تا پیش از انقلاب اسلامی، دو جا مجاز به دادن دیپلم بودند. یکی وزارت فرهنگ و دیگری آموزش و پرورش. بعد از انقلاب اسلامی، تصمیم گرفته شد که تنها مرجع صادر کننده دیپلم، آموزش و پرورش باشد. بنابراین برنامه ریزی و آموزش عمومی زیرمجموعه ای از آموزش و پرورش قرار گرفت و به لحاظ ساختاری به نوعی هنرستانهای هنرهای زیبا زیرنظر آموزش عمومی کشور هستند.
اشتباهات بخش تالیف کتب درسی در حوزه هنر
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران تصریح کرد: نحوه تأمین استاد در هنرستان هنرهای زیبا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد است و بسیاری از معلمها که در این هنرستانها تدریس میکنند، به صورت رسمی کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. البته امکان جذب معلمان، خارج از این حیطه نیز وجود دارد.
وی افزود: اما در بخش برنامه ریزی درسی یک مواردی در بخش برنامه ریزی و تالیف کتب درسی آموزش و پرورش مصوب شده است که به دلیل ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای اخیر، این موارد به این هنرستانها آسیب زده است. به طور مثال یک سری از درسهای خوب و مفید حذف شده است. درسی مانند تجزیه و تحلیل آثار هنری که برای دانش آموزان رشتههای گرافیک و نقاشی بسیار اهمیت دارد در چارت جدید حذف شده است. درسی مانند مستند ملی که طبق آن باید دانش آموزان به موزهها میرفتند و از روی اشیاء قدیمی طراحی میکردند نیز حذف شده است.
مدیر سابق هنرستان هنرهای زیبای پسران گفت: ساعتهای درسی طراحی و نقاشی به طور قابل ملاحظه ای یا کم شده و یا تغییرات غیر حرفه ای در آنها صورت گرفته است. به طور مثال در رشته نقاشی باید ابتدا در سال اول دانش آموز کارگاه رنگ را بگذراند و در سال سوم کارگاه نقاشی را. اما در چارت جدید که آموزش و پرورش تعیین کرده و مشخص است اطلاعی از ساز و کار اصولی در این رشته نداشته، دانش آموز کارگاه رنگ را در سال سوم میگذراند در حالی که کارگاه نقاشی را در سال دوم. در حالی که همه میدانند یک نقاش باید در ابتدا رنگ را بشناسد و سپس نقاشی را بیاموزد.
آقایی اظهار کرد: در حال حاضر مدارس تهران و یا به طور کلی مدارس پیشروتر که دسترسی قویتری به اساتید دارند، با برنامه هایی که خارج از ساعت مدرسه برای دانش آموزان میگذارند این اشتباهات را جبران میکنند. در هنرستان هنرهای زیبای تهران ما صبحها دروس عمومی را به دانش آموزان ارائه میدادیم و دانش آموزان باید تا ساعت 5 در مدرسه میماندند تا کارگاهها را بگذرانند اما در برخی از مدارس که معلمها را از آموزش و پرورش میگیرند و یا دسترسی به معلم خبره ندارند و سطح آموزش پائینتر است، مجبورند طبق همین چارت پیش بروند که آسیب زا است.
نگاه مهارتی در آموزش و پرورش کمرنگ است
وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار مهر در خصوص اینکه چرا کیفیت آموزش هنر در شاخههای فنی و حرفه ای و کاردانش به میزانی نیست که بتوانند با دانش آموزان همان رشتهها در هنرستانهای هنرهای زیبا رقابت کنند، بیان کرد: این مسئله دو علت کلی دارد؛ یکی اینکه هنرستانها اساساً از ابتدا برای رشتههای خاص هنری تأسیس شده اند و ما شاهد هنرستان هایی هستیم که صد سال قدمت دارند. مانند هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و برون ده این هنرستان کسی مانند استاد فرشچیان است و یا به طور مثال از هنرستان هنرهای زیبای تهران اساتیدی چون پیلآرام، زنده رودی، احصایی، قندریز، عابدینی، اسداللهی بیرون آمدند.
وی گفت: دومین علت این است که بزرگترین استادان که زمانی در استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند، استادان دانش آموزان در همین هنرستانها بودند. اساتید بزرگی چون مهدی ویشکایی، حسین کاظمی، جلیل ضیاءپور مدیران هنرستانهای هنرهای زیبا بودند و یا اساتید بزرگ دیگری چون محمد باقر آقا میری، منوچهر معتبر و خدابیامرز محمد ابراهیم جعفری و محسن وزیری مقدم در این مدارس درس داده اند. در حال حاضر نیز به دلیل اعتبار و سوابق هنرستان ها، اساتید بزرگی در این مدارس تدریس میکنند؛ هرچند مدیریتها بر انتخاب نوع اساتید تأثیر دارد اما همه اینها باعث میشود که این مدارس فارغ التحصیلان معتبری داشته باشد. در حالی که آموزش و پرورش اساساً آموزش را عمومی میبیند و نگاه مهارتی در آن بسیار کم است. توجه کنید که هدف از آموزش فنی و حرفه ای و گنجاندن مدارسی با نام کار و دانش این بود که بچهها بلافاصله پس از تحصیل در دبیرستان، وارد فضای حرفه ای کار شوند نه اینکه آنها نیز به متقاضیان ورود به دانشگاه نیز اضافه شوند.
مدرک گرایی دامن همه را گرفته است
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران افزود: نقاش بزرگی مانند قاسم حاجی زاده با دیپلم هنرستان و بدون تحصیلات آکادمیک به اروپا رفت و در حال حاضر یکی از هنرمندان شناخته شده جهانی است. به معنای دیگر در رشتههای هنری آن کس که میخواهد پژوهشگر یا معلم هنر شود باید به دانشگاه برود نه کسی که میخواهد هنرمند شود. چرا که دانشگاه جای پروراندن هنرمند نیست بلکه جای تدریس تئوری هنر است. در شاخههای فنی و حرفه ای در رشتههای دیگر نیز ما این مشکل را داریم. مثلا در رشته ای مانند کامپیوتر قرار نیست کسی که به این مدارس میرود، برنامه نویس شود بلکه قرار است در حوزههای سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر تا حدی مهارت کسب کند که بتواند بلافاصله وارد بازار کار شود و این ورود به بازار کار طولانی نشود اما این روزها مدرک گرایی دامن همه را گرفته است.
من به جرئت میتوانم بگویم کسی که از هنرستان هنرهای زیبای تهران و یا شهرهای دیگر دیپلم نقاشی یا موسیقی میگیرد از کسی که از دانشگاه تهران لیسانس همان رشتهها را گرفته، قویتر است
وی خاطرنشان کرد: من به جرئت میتوانم بگویم کسی که از هنرستان هنرهای زیبای تهران و یا شهرهای دیگر دیپلم نقاشی یا موسیقی میگیرد از کسی که از دانشگاه تهران لیسانس همان رشتهها را گرفته، قویتر است. چرا که کسی که در هنرستان موسیقی 6 سال ساز میزند میتواند دیپلم بگیرد اما در دانشگاه این دوره 4 ساله است. دانش آموز رشته موسیقی در اول راهنمایی، تئوری موسیقی میخواند اما در دانشگاه سال اول دانشجو تئوری موسیقی را میخواند. البته سطح آموزش در هنرستانهای هنرهای زیبای متفاوت است اما ورودیهای سختی هم دارد چرا که ظرفیت پذیرش رشتهها پائین است.
وی افزود: ما در هنرستان هنرهای زیبای پسران تهران در رشته سینما و نقاشی هر کدام 15 نفر را میگیریم. چرا که بیش از این ظرفیتش را نداریم و کیفیت افت میکند.
این روزها بسیاری از استعدادهای هنری در مدارس از دست میرود
آقایی در پاسخ به این سوال که پیشنهاد شما برای آموزش هنر به صورت عمومی در سطح مدارس و خصوصا پیش از مقطع متوسطه دوم چیست؟ اظهار کرد: متأسفانه آموزش و پرورش به هنر و آموزش هنر اهمیت نمیدهد. ما پیش از این در مدارس معلم سرود داشتیم. کسی چون هوشنگ ظریف معلم سرود بوده است و حسین علیزاده را همین فرد از یک مدرسه عادی کشف کرد و به مدرسه موسیقی فرستاد. کشف کردن استعداد دانش آموزان حوزه هنر و هدایت آنها به سمت هنرستان هنر، یکی از وظایف معلمان هنر است اما در بسیاری از مدارس ما کسی که درس هنر میدهد اساساً معلم هنر نیست. مثلا معلم ریاضی است اما چون موظفی خود را در هفته پر نمیکند، درس هنر را هم تدریس میکند. معلم هنر باید تمام وجوه هنر را به دانش آموز یاد بدهد و استعداد او را کشف کند. این روزها خصوصا در حوزه هایی چون موسیقی بسیاری از استعدادها در مدارس از بین میرود.
کشف کردن استعداد دانش آموزان حوزه هنر و هدایت آنها به سمت هنرستان هنر، یکی از وظایف معلمان هنر است اما در بسیاری از مدارس ما کسی که درس هنر میدهد اساساً معلم هنر نیست
مدیر پیشین هنرستان هنرهای زیبای پسران گفت: نکته دیگر این است که متأسفانه چون به دانش آموزان از مدرسه، سرودخوانی را یاد نداده ایم گاهی اوقات با معضلاتی روبرو میشویم که نمونه اش را میتوان در همین جام ملتهای فوتبال آسیا مشاهده کرد که بازیکنان ما سرود ملی کشورمان را نمیتوانستند به درستی بخوانند. نمیدانستند باید از کجا شروع کنند و با یک یا دو میزان جلو و عقب ماندن، آن را میخواندند. این موضوع را همه کسانی که خواندن سرود ملی توسط بازیکنان فوتبال را تماشا میکردند حتی اگر زبان ما را هم ندانند، متوجه میشوند. حالا بگذریم از اینکه بسیاری شعر سرود ملی کشورمان را هم بلد نبودند. تأثیر چنین اتفاقی را باید در مدرسه جستجو کرد.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران تأکید کرد: در کشورهای دیگر از کودکی به بچهها موسیقی یاد میدهند. زمانی که ما کودک بودیم معلمهای سرودی بودند که روی سرودهای انقلابی با ما کار میکردند و ما تا حدودی با الفبای موسیقی آشنا میشدیم. در حال حاضر شما نگاه کنید که سطح سلیقه موسیقی نیز در جامعه افت کرده است.
آموزش و پرورش به حوزه هنر مدرن و معاصر علاقه ای ندارند
وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص اینکه در دنیا با مراجعه به موزههای متعدد میشود مشاهده کرد که دانش آموزان زیادی به صورت گروهی به موزهها آمده اند و یک کارشناس نیز برای آنها موارد را توضیح میدهد، چرا در موزه ای مثل موزه هنرهای معاصر تهران ما شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم؟، گفت: من در دوره قبل که مدیر موزه هنرهای معاصر تهران بودم، پیشنهادی به آموزش پرورش برای بستن تفاهم نامه برای بازدید دانش آموزان از نمایشگاهها و حتی گنجینه موزه هنرهای معاصر ارائه کردم اما آموزش و پرورش استقبالی نکرد. یکی از علت هایش این است که هیئتهای تصمیم گیر در آموزش و پرورش به حوزه هنر مدرن و معاصر علاقه ای ندارند و یا نسبت به آن ناآشنا هستند و تعریفشان از هنر، صرفاً هنر کلاسیک است. در حالی که یکی از کارهایی که شعور هنری و آگاهی هنری مردم را افزایش میدهد این است که از کودکی آنها را در معرض هنر قرار دهیم حتی اگر آن را درک نکند، به لحاظ بصری ما شاهد رشد او خواهیم بود.
آقایی اظهار کرد: بچهها ممکن است کار مدرن را درک نکنند اما تصاویر در ناخودآگاه آنها ثبت میشود. در ایران ساختار چنین حرکت هایی وجود ندارد. نوع نگاه به مقوله هنر در آموزش و پرورش قرائت خاصی دارد. مثلاً آموزش و پرورش لیستی دارد که طبق آن لیست عمل میکند. حالا این لیست در زمینه موزه ها، روان شناسان، جامعه شناسان و... وجود دارد. کارکرد موزه ما نیز برایشان قابل درک نیست. در حال حاضر نیز ما به برخی مدارس که میدانیم از این موضوع استقبال میکنند، مستقیم نامه میزنیم و برای نمایشگاهها دعوتشان میکنیم.
مدیر پیشین هنرستان هنرهای زیبای پسران ادامه داد: یکی از آسیبهای عدم فرهنگ سازی هنر در مدارس و از مقاطع ابتدایی را میتوانید در میان خود قشر هنرمند مشاهده کنید. مثلاً ما نوازنده ای داریم که فیلم خوب نمیبیند یا فیلم سازی داریم که موسیقی خوب گوش نمیدهد چرا که لذت روبرو شدن با هنر خوب را یاد نگرفته است. اگر از آن نوازنده سازش را بگیرید میبینید که آگاهی عمومی هنری خوبی ندارد.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران خاطرنشان کرد: در حال حاضر در آموزش و پرورش دنیا به بچهها یاد میدهند که از هنر لذت ببرند و این لذت جزئی از وجودشان و سبک زندگی معاصر شده است که لازمه زندگی هر فرد در کنار زندگی حرفه ای است که دارد. برای همین است که وقتی بزرگ میشوند آخر هفته هایشان را به گالری میروند و یا به سینما و یا به دیدن یک تئاتر. در حالی که در کشور ما بهترین کنسرتهای موسیقی (به جز پاپ) به زحمت دو شب با 400 نفر را پر میکنند و این برای شهری چون تهران با جمعیت میلیونی اش تاسف بار است.