برای افتتاح یک شبکه تلویزیونی برای عراق؛
کودکان نشسته بر سفره سیاه شوربختی
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- پرونده «رها» کودک یازده ساله ای که به اجبار به ازدواج مردی پنجاه ساله درآمده، بار دیگر جامعه را در برابر پدیده «کودک همسری» حساس کرده و لزوم بازنگری در قوانین موجود را درباره سن ازدواج، مورد تاکید قرار داده است.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- پرونده «رها» کودک یازده ساله ای که به اجبار به ازدواج مردی پنجاه ساله درآمده، بار دیگر جامعه را در برابر پدیده «کودک همسری» حساس کرده و لزوم بازنگری در قوانین موجود را درباره سن ازدواج، مورد تاکید قرار داده است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، حکایت تلخ زندگی رها، موضوع بحث جدی در فضای عمومی جامعه شده است و این سوال از سوی بسیاری از شهروندان پرسیده میشود که چگونه ممکن است دختر بچه ای که هنوز دوران دبستان خود را به پایان نرسانده است به خانه بخت برود و آیا چنین خانه ای را میتوان خانه بخت دانست؟ قوانین مدنی در این باره چه میگویند؟ مراجع در این باره چه نظری دارند؟ به نظر میرسد چنین مساله ای برای شهروندان، اهمیت بسیاری دارد و باید به این پرسشها پاسخ داد.
** قانون مدنی ایران و کودک همسری
در قانون مدنی ایران و ماده 1041 آن، با صراحت آمده است: «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی، به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح». با توجه به این قانون مشخص است که در صورت عدم تایید چنین ازدواجی از سوی دادگاه، این ازدواج باطل و افراد دخیل در آن، تخلف قانونی صورت داده اند.
در ماده 50 «قانون حمایت از خانواده» نیز آمده است: هرگاه مردی برخلاف مقررات ماده 1041 قانون مدنی ازدواج کند، به حبس تعزیری درجه شش محکوم میشود». در این قانون مجازات هایی هم برای زوج و در وضعیتی که زوجه بر اثر این ازدواج دچار آسیب شود نیز در نظر گرفته شده است.
در ادامه و در تبصره این ماده قانونی میخوانیم: «هرگاه ولی قهری، مادر، سرپرست قانونی یا مسؤول نگهداری و مراقبت و تربیت زوجه در ارتکاب جرم موضوع این ماده تأثیر مستقیم داشته باشند به حبس تعزیری درجه شش محکوم میشوند. این حکم در مورد عاقد نیز مقرر است».
بدین ترتیب نه تنها ازدواج دختر کمتر از 13 سال بدون اذن دادگاه، ممنوع است که در صورت ارتکاب چنین جرمی علاوه بر زوج، ولی دختر و عاقد نیز ممکن است با مجازات مواجه شوند. حبس «درجه شش» به معنای حبس از شش ماه تا دو سال و همراه با برخی مجازاتهای دیگر است.
قانون گذار در متن قانون هیچ شرطی همچون فقر خانواده، بلوغ دختر و یا موارد مشابه را به عنوان یک شرط قرار نداده است و بدین ترتیب ولی دختر نمیتواند به مصلحتی که خود در نظر گرفته است، دست به چنین کاری بزند.
** مراجع اعظام در این باره چه نظری دارند
کودک همسری توسط بسیاری از مراجع رد شده است. مقام معظم رهبری در بیانات خود در جمع گروهی از زنان نخبه اهل استان هرمزگان در 29 بهمن 1376، فرمودند: «واداشتن دختران کم سن و سال به ازدواج، حرکتی در جهت تضعیف زن و نادیده گرفتن حقوق او است و قانون باید با آن مقابله کند و زنان نیز با آگاهی، هوشیاری و رشد و معرفت خود در مقابل این گونه تعدیات بایستند».
«آیت الله مکارم شیرازی» نیز در 22 آذر 1395 در ارتباط با کودک همسری گفتند: «من از نظر فتوا این اجازه را نداده و نمیدهم. ممکن است در گذشته چنین چیزی جایز بوده، اما اکنون به خاطر مفاسدی که دارد، تا زمانی که دختر به بلوغ عقلی نرسد و قدرت تصمیم گیری نداشته باشد، اجازه ازدواج ندارد و حکم باطل بودن چنین ازدواجی را میدهم.
«آیت الله بیات زنجانی» نیز گفته اند: ازدواج با کودکان امر ناعادلانه است و چون ناعادلانه است، مشروع نیست. غیر از اینکه حتی برخی مباحات وجود دارد که در بعضی زمانها موجب وهن مذهب است و حتما اشاعه آن مشروع نیست.
در روزهای اخیر نیز «آیت الله عندلیب همدانی» هم در این ارتباط اظهار کرده است: ازدواج با کودک به غیر از مواردی که صرفا قصد محرمیت باشد، حرام است. بنده با جرأت تمام میگویم که فتاوایی که بعضیها در مورد ازدواج با هدف استمتاع از کودک گفته اند، قطعا باطل است. کودک یعنی کسی که بلوغ جنسی لازم را ندارد و مهمتر اینکه رشد عقلانی مناسب برای تشکیل خانواده را ندارد و تعیین سن، به لحاظ مناطق جغرافیایی و زمانها متغیر است و در این زمینه فقیه باید به نظرات دانشمندان از جمله جامعه شناسان و روان شناسان توجه کند.
** بلوغ و ازدواج، موضوع بحث کودک همسری
اغلب کارشناسان و شهروندان معتقدند که اولین لازمه ازدواج، بلوغ افراد است. بلوغ به معنای مرحله ای است که فرد از دوران کودکی خارج و به دوران بزرگسالی پا میگذارد. به طور کلی منظور از بلوغ زمانی است که اندام جنسی فرد دارای آمادگی برای برقراری رابطه شده است و فرد میتواند در فرایند باروری مشارکت داشته باشد. به این وضعیت «بلوغ جسمانی» فرد میگویند. اغلب، دختران در سنینی زودتر از پسران به بلوغ میرسند.
همچنین بایستی دانست که زمان بالغ شدن در افراد مختلف یکسان نیست و دختران و پسران ممکن است دچار بلوغ زودرس یا دیررس شوند. منظور از بلوغ زودرس یا دیررس، رسیدن افراد به بلوغ، در سنی کمتر یا بیشتر از میانگین سن بلوغ سایر اعضای جامعه است.
اما روانشناسان و جامعه شناسان علاوه بر بلوغ جنسی، به انواع دیگری از بلوغ نیز میپردازند. یکی از انواع بلوغ، بلوغ جسمانی است و بلوغ جنسی نیز اغلب به عنوان زیرمجموعه از روند کلی بلوغ جسمانی افراد در نظر گرفته میشود. کودکان پس از رسیدن به سن مشخصی روند بلوغ جسمانی را نیز آغاز میکنند. بلوغ جسمانی به معنی رشد ناگهانی اندامهای افراد، افزایش قد، وزن، قدرت بدنی و مانند آن است.
همچنین متخصصین از «بلوغ روانی» و «بلوغ هیجانی» نیز سخن میگویند. بلوغ روانی و هیجانی به معنای تغییرات روانشناسی و شخصیتی فرد و ورود فرد به دنیای روانی بزرگسالان است. این نوع از بلوغ در افراد باعث میشود تا آنان بتوانند همچون بزرگسالان و بر مبنای عقل، منطق و دور اندیشی تصمیم گیری کنند و توان بیشتری در برابر مخاطرات روانی و فشارهای زندگی روزمره به دست آورند. برخلاف کودکان که به آسانی دچار احساسات و خشم میشوند، فردی که از نظر هیجانی و روانی بالغ شده است؛ میتواند هیجانات خود همچون خشم یا اندوه را کنترل کند، عزت نفس دارد، میتواند با دیگران به صورتی مثبت و مستقل ارتباط برقرار کند و توانی حل مسائل را بدست میآورد.
«بلوغ اجتماعی» نیز به معنای تغییر جایگاه اجتماعی کودک و ورود او به دنیای اجتماعی بزرگسالان است. بطور معمول فرد برای رسیدن به بلوغ اجتماعی باید ویژگی هایی همچون «مسوولیت پذیری»، «جرات ورزی»، «جامعه پذیری»، «انضباط اجتماعی»، «قانون مندی»، «مدیریت پول»، «انتقاد پذیری»، «جمع گرایی» و مانند آن را بدست آورد تا جامعه وی را به عنوان یک عضو بزرگسال، در میان خود بپذیرد.
تحقیقات مختلف نشان داده اند که افراد در زمانی یکسان دارای انواع مختلف بلوغ نمیشوند و برای این منظور باید آموزش و زمان کافی برای رشد جنسی، جسمی، روانی، اجتماعی و هیجانی آنان فراهم گردد.
** ازدواج و ضرورت بلوغ افراد
ازدواج به معنای تشکیل خانواده توسط افراد است و چنین اقدامی به معنای آن است که فرد برای ورود به یک زندگی جدید نیازمند به کارگیری انواع مهارتها و تواناییهای جسمانی، روانی، اجتماعی و هیجانی است. بدین ترتیب فرد باید بتواند تصمیم گیریهای منطقی انجام دهد، با سایر اعضای جامعه ارتباط برقرار نماید، مسئولیت پذیر باشد، بر طبق قوانین عمل نماید، عزت نفس داشته باشد، هیجانات خود را کنترل نماید و از نظر مالی و شغلی نیز وضعیتی قابل قبول کسب کرده باشد. در غیر این صورت احتمال بسیار زیادی دارد که فرد نابالغ از نظر روانی، هیجانی و اجتماعی، نتواند زندگی خود را به درستی مدیریت کرده و دچار شکست در ازدواج خود شود.
بطور طبیعی کودکان قادر به اتخاذ و اجرای تصمیمات مهم و سرنوشت ساز در زندگی نیستند. از همین رو است که برای امور مهمی همچون شرکت در انتخابات، اخذ مدرک گواهینامه رانندگی، اشتغال به کار، اعزام به خدمت سربازی و مانند آن، افراد بایستی به سن مناسب برسند تا برای مدیران جامعه این اطمینان حاصل شده باشد که فرد به بلوغ روانی، هیجانی و اجتماعی مناسب برای اتخاذ تصمیمات ضروری برای انجام اموری همچون یک انتخاب سیاسی رسیده است. در غیر این صورت میتوان انتظار داشت که جامعه دچار مشکلات و آسیبهای بسیاری خواهد شد.
** سن ازدواج و نیاز به تصمیمات مناسب
واضح است که عدم رسیدن افراد به بلوغ جنسی، جسمانی، عاطفی، هیجانی و اجتماعی، میتواند زندگی مشترک آنان را با خطر شکست روبرو کند. از همین رو بایستی رسیدن افراد به انواع بلوغ را به عنوان شرط آغاز زندگی مشترک آنان در نظر گرفت. برای این منظور میتوان به سیاست کلی خانواده مصوب سال 1395 اشاره کرد که در بند دهم آن «ساماندهی نظام مشاوره ای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ـ ایرانی در جهت استحکام خانواده» به عنوان یک ضرورت در نظر گرفته شده است. ضرورتی که امروز بیش از پیش احساس میشود.
همانطور که امروزه برای صدور حکم طلاق افراد بایستی بطور حتم به مراکز مشاوره مراجعه کنند یا افراد بایستی برای ثبت ازدواج خود گواهی عدم اعتیاد را اخذ نمایند، اخذ گواهی بلوغ جسمانی و روانی افراد و اعلام آمادگی حداقلی آنان برای ازدواج، حداقل در مورد دخترانی که پیش از 15 سالگی قصد ازدواج دارند نیز میتواند راهی باشد برای جلوگیری از ازدواج هایی که از پیش محکوم به شکست خواهند بود.
چنین امری برای امور بسیار کم اهمیتتری همچون انتخاب رشته در دوران دبیرستان، هم اکنون ضروری و قانونی است و انتخاب رشته افراد بدون تایید نظر مشاور مدرسه، غیرقابل انجام است. برای این منظور مشاورین مدارس موظف هستند براساس کارنامه افراد، مصاحبه حضوری با فرد و والدین و همچنین انجام برخی آزمونهای روانشناسی، در مورد انتخاب رشته افراد، ابراز نظر نمایند.
اکنون نیز میتوان با اصلاح قانون، انجام چنین سنجش هایی را قبل از ازدواج قانونی نمود تا از ازدواج هایی همچون ازدواج «رها» ممانعت نمود. ازدواج هایی که ماحصل آنان درهم شکست روح و روان کودکانی است که به هیچ وجه آمادگی لازم برای ورود به یک زندگی مشترک را نداشته اند و این زندگی برای آنان حاصلی چون تلخکامی و رنج نخواهد بود.
پژوهشم**ا-ب**1552
انتهای پیام /*