مهر بررسی کرد؛
تشتت در سیرک ورشو/ هیاهویی سرشار از هیچ
بین الملل
بزرگنمایی:
تبسم مهر - نشست ورشو اگرچه با هیاهوی زیاد واشنگتن قرار بود ائتلافی علیه ایران باشد ولی در نطفه این ایده به محاق رفت و نتوانست نتیجه ای به بار آورد.
تبسم مهر - نشست ورشو اگرچه با هیاهوی زیاد واشنگتن قرار بود ائتلافی علیه ایران باشد ولی در نطفه این ایده به محاق رفت و نتوانست نتیجه ای به بار آورد.
خبرگزاری مهر ، گروه بین الملل : کاخ سفید در ماههای اخیر تلاش زیادی را برای برپایی نمایش ضد ایرانی ورشو انجام داد تا شاید بتواند افکار عمومی را از شکستهای پیاپی در مقابله با ایران و انزوای بینالمللی که در آن قرار گرفته منحرف و احتمالا فشار مضاعفی را بر ایران تحمیل کند، هرچند که تحلیل گران معتقدند کنفرانس ورشو میتواند صرفا یک شوی تبلیغاتی برای آمریکا بدون هیچ دستاوردی بوده باشد.
ابتدا قرار بود موضوع این نشست بررسی سیاستهای ایران در منطقه باشد چرا که به زعم آمریکا، اقدامات و سیاستهای ایران تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه است.
اما با روشن شدن این واقعیت بر آمریکا که بسیاری از کشورها از حضور در کنفرانسی که موضوع آن ایران باشد امتناع خواهند کرد، موضوع کنفرانس را تغییر دادند، اما تغییر مصلحتی موضوعیت کنفرانس هم نتوانست حضور قدرتهای بزرگ جهان از جمله روسیه، چین و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را جلب کند.
برای نشست ورشو اهداف مختلفی را میتوان متصور بود که خارج از بحث این گفتار است.
آنچه که در این میان به آن خواهیم پرداخت نقش و عملکرد جریانات معاند در کنفرانس ورشو است که طی چهار دهه گذشته، از سوی آمریکا، برخی اروپایی ها، رژیم صهیونیستی و مرتجعین عرب منطقه مورد حمایتهای مادی، سیاسی و رسانه ای قرار گرفتند.
استکبار و متحدان منطقه ای آن، تلاش گسترده ای داشتند تا برخی از ایرانیان را در قالب گروهها و سازمانهای ضد نظام حاکم بر ایران سازماندهی کنند، اما شاهدیم که کارایی آنها این شده که با ژست حمایت از مردم ایران، صرفا به فکر تامین منافع مالی گروه هایشان جهت تداوم حیات نباتی خود هستند، به عبارتی آنها هدفی جز دوشیدن آمریکا و دیگر حامیان خود ندارند.
سیاستها و محاسبات اشتباه آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال معاندین نظام ایران که حمایت برخی دیگر همچون فرانسه را هم دارا هستند، منجر شده تا گروهایی که خود را ناجی ایران میدانند جهت عرض اندام و اخذ حمایتهای بیشتر مالی، راهی ورشو شوند.
شعارهای مطرح شده از سوی این گروهها در ورشو، مشخص کننده ماهیت واقعی و اهداف آنهاست. طرح درخواست تحریمهای بیشتر و شدیدتر علیه ایران نشان از عمق کینه ورزی آنها با مردم ایران دارد و تاکیدی بر این مطلب است که عروسکهای نمایشی حاضر در ورشو، نه برای مردم ایران بلکه در جهت تامین منافع مالی خود در آنجا جمع شدند!
علیرغم اینکه در نشست ورشو تشتت زیادی میان گروههای معارض شرکت کننده وجود داشت ولی جبهه معاندین تلاش گسترده ای را به کار گرفت تا این واقعیت را پنهان و فراتر از آن، نمایش ورشو را یک پیروزی قلمداد کند.
جریانات معاند در میان خودشان هم انشقاق و چند دستگی دارند، به نحوی که هر یک ضمن به حق دانستن خود، دیگری را قبول نداشته و در شعارهایی که سر میدهند ناسزاهایی را علیه هم مطرح میکنند و فراتر از آن، معاندین یکدیگر را متهم به وابستگی به دولتها و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه میکنند.
اختلاف نظر شدید میان گروهک تروریستی منافقین با سلطنت طلبها یکی از مصادیق جدی و علنی این انشقاق است که همانطور که گفته شد در طرح شعارهای آنها هم به وضوح این موضوع مشخص شد.
آنها ادعا میکنند مردم ایران سلطنت نمیخواهند و به منافقین علاقه دارند! در طرف مقابل هم طرفداران پهلوی مدعی هستند که مردم ایران سایر گروهها و منافقین را نمیخواهند و خواهان بازگشت سلطنت به کشور هستند!
این مطلب درستی است که مردم ایران خواستار تصحیح برخی شیوههای مدیریتی خصوصا در عرصه اقتصادی هستند، اما به همان اندازه هم باید تاکید داشت که مردم ایران رغبتی به این گروهها ندارند، در واقع گروههای معاند خارج نشین به اعتراف حامیان آمریکایی خود جایگاهی میان مردم ایران ندارند.
بازی شطرنج ورشو نشان میدهد که آمریکا تصور میکند اسراییل و سعودی در پی مات کردن ایران هستند و اروپا سربازی است که مجبور به اجرای فرمان شاه است، اما واقعیت این است که سعودی و اسراییل تنها بدنبال کم کردن فشار روی خود هستند و اروپا نیز سربازی است که توان زیادی روی زمین ندارد، بنابراین شاه این بازی کاملا منزوی است.
طرف دیگر این موضوع ایران است که با حریفی بسیار ضعیف و سردرگم روبروست و تنها با کمی جدیت و تلاش میتواند برنده این بازی باشد. در ایران مهره اصلی و سربازان بسیار جدی و آماده مات کردن حریف خود هستند اما مهرههای اصلی هنوز تصمیم و برنامه ای برای مات کردن ندارند و ترجیح میدهند صرفا نظاره گر حریفشان باشند.