نگاهی به نمایش «سوآرم» نماینده کشور مجارستان؛
واگرایی مخاطب ایرانی در مواجهه با همسویی هنرمند جهانی
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نمایش «سوآرم» با محوریت قرار دادن پدیده طبیعی حرکت مواج پرندگان و روایت جهان منظم در عین بی نظمی تلاش میکند تا انسان را به همسویی در تعاملات اجتماعی وادارد؛ هدفی که در مواجهه با مخاطب ایرانی و تلاشهای او برای متفاوت بودن به واگرایی ختم میشود.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نمایش «سوآرم» با محوریت قرار دادن پدیده طبیعی حرکت مواج پرندگان و روایت جهان منظم در عین بی نظمی تلاش میکند تا انسان را به همسویی در تعاملات اجتماعی وادارد؛ هدفی که در مواجهه با مخاطب ایرانی و تلاشهای او برای متفاوت بودن به واگرایی ختم میشود.
به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، در تعریف «سوآرم» در نوشتهای که از طرف گروه به تماشاگران داده شد آمده بود: سوآرم چطور کار میکند؟ چطور ارتباط برقرار میکند و تصمیم میگیرد؟ آیا انتخاب فردی در آن موثر است یا تکثر انتخابهای فردی باعث حرکت و به پیش راندن اجتماع سوآرم شده است؟ آیا میتوان سوآرم را یک موجود زنده و منحصربهفرد در نظر گرفت؟ آیا میتوان همه بشریت را یک موجود زنده و پیچیده در نظر گرفت و آن را با سوآرم مقایسه کرد؟
«گابور گودا» نویسنده، طراح و کارگردان نمایش «سوآرم» متولد 1960 در کشور مجارستان، دانشآموخته مهندسی پل سازی از دانشگاه فنی بوداپست و فارغ التحصیل رشته تئاتر مدرن کمپانی «کورپس» و موسس کمپانی «آرتوس» در کشور مجارستان است. در کارنامه «گودا» تولید و کارگردانی نمایشهایی چون «اتاق نشیمن اولیس»، «پرواز طلایی»، «سوترا»، «آهنگهای فراموش شده» و «1+1=1» را میتوان مشاهده کرد.
** تفاوت نگاه میان هنرمند غربی و شرقی
با نگاه به تعریف «سوآرم» میتوان متوجه شد که هنرمندان این نمایش برای یافتن پاسخی در مواجهه با قدرت حرکت پرندگان در رسیدن به نظم در اوج بی نظمی هنگام پرواز، به سراغ هنری رفته اند که در بطن آن در مواجهه با مخاطب زنده میتوانند مقوله همسویی و تحقق یک میل، خواست و هدف را با توجه به طیف متنوع نگاه و نوع تفکر مخاطبان خود که همانا بازتاب دهنده بی نظمی در تحقق هدفی واحد به عنوان رفتار متعالی انسانی در جامعه است را مد نظر قرار داده اند.
در حقیقت در همین گام نخست میتوان یکی از مهمترین ویژگیهای تئاتر روز جهان را با حضور نماینده ای از کشور مجارستان که نگاهی متفاوت را با خود به جشنواره بین المللی تئاتر فجر آورده است در مواجهه با هنر تئاتر هنرمندان ایرانی، رصد کرد.
جایی که تئاتر اروپایی و همسو با نگرشهای مدرن آن نشان میدهد که این هنرمندان برای یافتن پاسخ آرامش و رسیدن به هدفی واحد در جهان متکثر و پر آشوب عصر معاصر چگونه میتوانند با الهام از طبیعت به دنبال هدف بزرگ و متعالی (آرامش اجتماعی) حرکت کنند.
این بار هنرمندان افراد جامعه ای را هدف قرار میدهند که در غالب زندگی اجتماعی ادعای رسیدن به همسویی و آرامش را دارند اما در شکل رفتار و هنگامی که مورد امتحان قرار میگیرند نه تنها برای رسیدن به آن تلاشی نمیکنند که در حقیقت برای بودن و اثبات ویژگیهای فردی خود فارغ از تحقق هدف جمعی هر یک ساز خود را میزنند.
** شیطنتهای بی مورد مخاطب ایرانی
گروه نمایش «سوآرم» از یک بازیگرِ راوی استفاده میکند. بازیگری که تلاش میکند تا این بار با اتکا بر قوانین تئاتر فیزیکال به عنوان یک «پرفورمر» - اجراگر - مخاطبان را نیز به بازی خود دعوت کند. در دست هر کدام از مخاطبان چراغهای لیزری را قرار داده است تا به واسطه آن مخاطبان بتوانند با نور لیزر اجراگر نمایش را به حرکت وا دارند.
اجراگر (همان راوی) در پرده اول تلاش میکند که مفهوم «سوآرم» را برای مخاطبان توضیح دهد و بعد از آنها میخواهد که برای ایجاد حرکت او با استفاده از همان نور لیزرها به عنوان محرکی برای از جا بلند کردن بازیگر از صندلی و حرکت به سمت هدف نهایی، او را همراهی کنند.
درست همین جاست که شیطنت مخاطب ایرانی گل میکند. مخاطبی که تلاش میکند بر خلاف ادعای نمایش که هدف اتحاد را مدنظر خود دارد، برای نشان دادن تفاوتهای خود به جای متمرکز کردن نور لیزرها بر روی بازیگر و بلند کردن او از روی صندلی و به حرکت درآوردنش برای رسیدن به نقطه متعالی که همان نقطه «اتحاد» است، لیزرها را در جهات مختلف به حرکت در آورد.
در حقیقت تلاشی که از سوی اجراگر صورت میگیرد، الهام از طبیعت برای تحقق بی نظمی برای رسیدن به نظم مدنظر است. تلاشی که در مواجهه با مخاطب ایرانی به بی نظمی مطلق میرسد!
مخاطب ایرانی از یک سو برای آنکه تفاوت خود را نشان دهد و از سوی دیگر برای بازتاب دادن شیطنتهای خود در مواجهه با گونه نمایشی که نسبت به آن قرابتی ندارد! یعنی «تئاتر تعاملی» در قالب اجرای فیزیکال، لیزر را به هر طرف میچرخاند غیر از آن نقطه هدف نمایش! به همین سبب است که پرده نخست با سرعت هرچه تمامتر توسط راوی یا همان اجراگر به پایان میرسد.
** انتخابی که با مخاطب است
اجراگر تلاش میکند تا در میان جمع مخاطبان حاضر به سوالهایش برسد. برای همین سوالهای کلی را در پرده دوم مطرح میکند. مثلاً انتخاب میان مرد یا زن بودن؛ گیاهخوار یا گوشتخوار بودن و از مخاطبان میخواهد که با تمرکز نور لیزر بر روی هر کدام از این اهداف، نگرش آنها را در شکل گیری رفتار اجتماعی مورد ارزیابی قرار دهد.
این بار نیز هرچند برخی از مخاطبان به تاکید بازیگر پاسخ میدهند و نور لیزر خود را روی یکی از این دو گزینهها قرار میدهند ولی هنوز هم تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر شاهد برخی از مخاطبانی است که آنها نور لیزر خود را بر روی برخی از نوازندگان و یا دیوارهای تالار قشقایی متمرکز میکنند.
** مخاطبی که ساز خود را میزند
پرده سوم نشان دهنده اوج بی نظمی است. در حالی که حرف آخر اجراگر در آن نهفته است. اجراگر تلاش میکند با استفاده کردن از آهن ربا پیچ و مهره هایی را روی صفحه عمودی به شکلی به حرکت درآورد که به مثابه همان حرکت پرندگان در «سوآرم» باشد.
به گونه ای که در نهایت در خلال یک بی نظمی به نظم مطلقی دست یابد. بار دیگر از مخاطبان میخواهد که این بار با نور لیزر خود حرکت پیچ و مهرهها را بر روی این صفحه پیگیری کنند و آنها نیز مطابق خواست بازیگر ضمن به حرکت درآوردن بینظم نورهای لیزر - هم سو با حرکت پیچ و مهره - در نهایت نور خود را بر روی هدف اصلی که همان انسان متعالی است متمرکز کنند.
اینجا نیز تلاش گروه اجرایی اعم از بازیگر و همچنین هدایت موسیقی توسط گروه نوازندگان، برای تحقق هدف نمایش برای همسویی اراده جامعه انسانی به عنوان جامعه هوشمند و هدفمند در مواجهه با قانون طبیعت که بنا دارد بی نظمی را ترویج دهد قرار میگیرد.
نمایشی که برای رسیدن به هدفی والا که آن آرامش زندگی در عین تعادل است نیازمند تحقق حرکت لیزرها بر روی هدفی واحد و شکلدهی انسان متعالی است؛ اما هنرمند غربی مخاطب ایرانی خود را نمیشناسد. مخاطبان ایرانی ب مدام تلاش میکنند تا زیرکی خود را با بازتاب تفاوتها رقم بزنند. تفاوتهایی که البته شیطنت را نیز در بطن خود دارد.
با وجود تمام تلاشهای گروه بازیگر و البته همسو کردن بیش از دو سوم از مخاطبان برای همراه شدن حرکت لیزرهای آنها با بازی پیچ و مهره و فلز راوی یا همان اجراگر، هنوز هم بخشی از مخاطبان تلاش میکنند تا در خلال برقراری این نظم نوعی بینظمی را به وجود آورند و خنده هایی که گاه از سوی مخاطبان به صحنه اجرا پرتاب میشود بار دیگر نشان دهنده تفاوت جامعه شرقی ایران در مواجهه با میل به انتخاب هدف در مقایسه با جوامع غربی است.
اینجاست که تئاتر حرف نخست را میزند. هنری زنده و پویا که تلاش میکند در مقام پرسشگری و پاسخهای بیکرانش، انسانها را به تفکر وادارد و این بار در مواجهه با پرسشی مبنی بر جایگاه اعتدال و آرامش در جامعه برای رسیدن به آرمانهای متعالی افراد آن جوامع در نگاهی کوچکتر به جامعه ای از مخاطبان رجوع میکند و در این رجوع شاهد تشتت و افتراق است.
اما مخاطبان با بهره بردن از زیرکی از یک سو و شوخطبعی از سوی دیگر نه تنها بخشی از نظم نمایش را بر هم میزنند که نشان میدهند جامعه هدف آن هنرمندان برای رسیدن به آن هدف متعالی یعنی مقوله اتحاد در مواجهه با مخاطبان ایرانی، همواره همسو با افرادی است که تلاش میکنند برای اثبات خود ولو به قیمت از بین رفتن نظم جامعه، ساز خود را بزنند و این ساز خود را زدن را میتوان در چرخش نور لیزرها روی دیوار و یا نوازندگان اجرای «سوآرم»، برخلاف تاکید اجراگر یا همان راوی داستان برای همراهی مخاطبان با او، در عین بی نظمی برای رسیدن به نظم و طلب آنچه که طبیعت در خلال پدیده «سوآرم» به زیبایی تمام پیش روی مخاطبان ترسیم کرده است، جستجو کرد.
** امید که اینگونه باشد
شاید بزرگترین دستاورد گروه «سوآرم» به عنوان نماینده کشور مجارستان به عنوان بخشی از تئاتر مدرن اروپا در مواجهه با مخاطبان ایرانی، علاوه بر شیطنت مخاطبان ایرانی بازتاب دهنده نوع نگاه در شکل گیری جریانهای اجتماعی میان جوامع غربی و جوامع شرقی باشد؛ اما امید که این گروه در پس خاطرات خود در خلال اجرای «سوآرم» در کشورهای مختلف، واگرایی مخاطبان ایرانی در کنار هدف این نمایش که همسویی مخاطبان به سوی یک هدف واحد بود را به عنوان یکی از وجوه متفاوت و نه منفی از یادگاریهای اجرای عمومی نمایش «سوآرم» در شکل جهانی در خاطره خود ثبت کنند.
سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با سکانداری نادر برهانی مرند در 11 بخش مسابقهای و جنبی که از بیست و دوم بهمن ماه آغاز شده تا چهارم اسفندماه در تهران ادامه خواهد داشت.
از امین خرمی
فراهنگ**9266** 9053
انتهای پیام /*