یادداشت شبنم فرضىزاده بر مجموعه شعر انصارىنژاد
بزرگنمایی:
تبسم مهر - یکی از ویژگیهای مجموعه «سنگ و فلاخن» این است که شاعر تلاش میکند ماجرای زندگی آدمها را بهمدد فنون خیال و استعاره و ماجراهای آن پیش ببرد و مهندسی واژگانی بسیاری از حرفها و درد دلها را نیز در همین جهت پرورش دهد.
تبسم مهر - یکی از ویژگیهای مجموعه «سنگ و فلاخن» این است که شاعر تلاش میکند ماجرای زندگی آدمها را بهمدد فنون خیال و استعاره و ماجراهای آن پیش ببرد و مهندسی واژگانی بسیاری از حرفها و درد دلها را نیز در همین جهت پرورش دهد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، شبنم فرضیپور از منتقدان کشورمان یادداشتی بر کتاب «سنگ و فلاخن» حجتالاسلام انصارینژاد نوشته است که در ادامه میآید؛
پیوند حماسه و غیرت در شعر محمدحسین انصارینژاد
در دستت امشب مبادا سنگ از فلاخن بیفتد
زین سنگها باید آتش برجان دشمن بیفتد
از ویژگیﻫﺎی بارز ادبیات جنگ و دفاع مقدس این است که غنی از مفاهیم و مضامین عرفانی حماسی و پر شور است. این مضامین، جزء جدایی ﻧﺎپذیر ادبیات منظوم و منثور ماست و پیوندی گسترده با شعر فارسی دارد.
آﻥ طور که بخش عظیمی از ادبیات منظوم ما را سرودهﻫﺎیی تشکیل میدهد که در برگیرنده مفاهیم و مضامین این چنینی است. در دوره معاصر، یکی از حوادثی که بر زبان و محتوای شعر فارسی اثر گذاشت، دوران هشت سال دفاع مقدس بود. شاعران متعهد این سرزمین، تمام هنر و استعداد خدادادیشان را در تصویر کشیدن حماﺳﻪ آفرینی ﻫﺎی این دوره به عرصه تماشا گذاشتند و با تلاش آنان، شعری ایجاد شد که به «شعر دفاع ﻣﻘﺪس»، معروف است.
این شعر، مضامین و محتواهای گوناگونی را در بر میگیرد. یکی از مضامین آن، مضامین عرفانی است و از ابعاد مهم این اشعار است.
برادر ارجمند جناب آقای انصاری نژاد, شاعر زیبایی آفرین نام آشنای کشور از آن دست هنرپروران و هنرورانی ست که به این رسالت مهم بیش از بیش دست یازیده قلم آغشته و طبع آزمانی کرده است.شناختی که در طی سالها از این شاعر بزرگوار دارم چیزی جز صفا و سادگی و صمیمیت ذاتی زبان و واژهها در شعر و قدرت در هم آمیختگی عاطفه ومعنا نیست..
درخت یک ورق سبز پایداریتان
بهار یک غزل ناتمام شهر شماست
چه دستها که به خونخواهیاش بلند شدند
که برق غیرت مختار در سپاه افتاد
شاعر این ویژگی را منبعث از تعقل فکر و اندیشۀ رسالت خویش میداند. این است که شگردهای شاعر در خلق تصاویر غمناک و پند مأبانه تنها متأثر از شخصیت او نیست و عوامل هنری و ادبی نیز در خلق این تصاویر نقش به سزایی دارند.
در وهله اول مجموعه یک وجه اجتماعی دارد. در این وجه، اهمیت عشق وغیرت بارز است که هویت شخصیتها و اتفاقاتی را که برایشان رخ میدهد، نشان میدهد. درمجموعه با دستاوردها در آغوش غزل آشنا میشویم، با افرادی آشنا میشویم که به صورت یک قهرمان واقعی هستند.
از شانههای زخمی پامیر میرسد
بر دستهای حادثه خیزت درود سنگ
در روزنه محبس بلخ است صدایی
میبینم از آن روزنه یک رود روان را
عشق از دل آدمهای بیرون میآید. آدمهایی که هرکدامشان یک داستان دارند و این خرده روایتها باعث جذابیت هر اثرشده است. با این حال، شرح اصلی مجموعه شعر «سنگ و فلاخن»، ماجرای برکشیدهشدن تباهی و سیاهی و ورود به یک زندگی جدید است.
خشونتی زیرکانه در دل برخی بیتها جای گرفته است که از پنجرهای تازهتر مخاطب را متوجه حماسه آفرینیها میکند:
شعر یعنی اعتراضی سرخ فریادی ستم سوز
در شبیخونها خروش سیف فرغان بوده باشد
برنعش سیاوشان به خون خواهی
برخیز که رخش تهمتن زین است
در این مجموعه، شاعر تلاش کرده است تا روانشناسی مبتنی بر غیرت و حماسه و روانشناسی دیگر مبتنی بر عشق و احساس و مودت را رقم بزند، مصاریع به واسطه رخدادن اتفاقات مختلف، پررنگتر جلوه میکنند.
یکی دیگر از ویژگیهای این مجموعه این است که شاعر تلاش میکند ماجرای زندگی آدمها را بهمدد فنون خیال و استعاره و ماجراهای آن پیش ببرد و مهندسی واژگانی بسیاری از حرفها و درد دلها را نیز در همین جهت پرورش دهد.
باخط نسخ مگر قبر به تذهیب آمد
کز غبار این همه روشن ورق ایام است
از ادب دور است اما این چکامه جای من
با هجا اینسان به راه میهمان میایستد
شعرهای مجموعه نشان میدهد که قدرت یا احساس آن، چگونه آدمی را تغییر میدهد و باعث میشود تا درون او بیدار بشود. موضوع دیگری که دیده میشود، موضوع تحقیر است. تحقیر باعث ایجاد حفرههایی در شخصیت ذاتی بدکرداران در بتن شعر شده است.که دیگر پر نشده!
دستیار قاتل پیر است اما گاه گاه
سوگوار اطلسیهای جوان میایستد
بهنظرم بعضی محافظهکاریها در مجموعه وجود دارد! این محافظهکاری در بخش شکلی و فرمی بیشتر به نظر میرسد.
من اشعار این مجموعه را همه جانبه میبینم. طبیعتاً کار دشواری بوده خلق این نگرش!
از منظری دیگر هر یک از آثار این مجموعه را میتوان با رویکردی متفاوت بررسی کرد، از نشانهشناسی و روانکاوی تا جامعهشناسی و تحلیل محتوایی و واژگان. اما دوست داریم لایه پیدا را کنار بزنیم و به لایههای عمیقترِ واقعیت را کشف کنیم
گفتند از قلمرو افریقه است او.
باپیرما به عینه برادر نشسته بود
شاعری استاد خواهد اگر با آن جماعت
پرسههایش در خیابانهای تهران بوده باشد
شاعر به دنبال شعر تازه است که زبان شعریاش را زبانی تازه و نو با بیان سنجیده و فاخر انتخاب کند، تصویرهای تازه، تعابیر و نحوه بیان جدیدی برای مخاطب داشته باشد.
آرمانها را با یک نخ نامرئی پشت واژهها بچیند و شعرش تنها شعر نباشد پلکانی باشد از حرف تا عمل.
انتهای پیام/